گفتوگوی با قدمی به بهانه نگارش «دو شهر عشق»:
سفرنامههای حج آب و روغن هنری بیشتری میطلبند
نویسنده کتاب «دو شهر عشق» با بیان اینکه سفرنامههای حج برای مخاطب امروز در صورتی جذاب و خواندنی خواهند بود که علاوه بر حادثه، پرداخت هنری بیشتری داشته باشند، گفت: به نظر میرسد این حوزه به جلال دیگر و سبک جدیدتری نیاز دارد.
محمدحسين قدمي، نويسنده، در گفتوگو با خبرنگار فرهنگي خبرگزاري تسنيم، با اشاره به كتاب «دو شهر عشق» كه با محوريت سفرنامه وي به دو شهر مكه و مدينه نوشته شده است، گفت: «دو شهر عشق» سفرنامهاي است كه حاصل سفرم به همراه تعدادي از دوستان از جمله آقايان بهبودي و سرهنگي به مكه مكرمه است. اين اولين سفرم پس از ماجراي سال ۶۰ در عربستان بود. از سوي بعثه مقام معظم رهبري قرار بر اين شد تا در اين سفر، گزارش حوادث و رويدادها از سوي نويسندگان حاضر نوشته شود. در همين رابطه كتابهايي نوشته شد كه از جمله آنها همين «دو شهر عشق» بود كه قرار است از سوي انتشارات سوره مهر روانه بازار كتاب شود.
وي با بيان اينكه در اين سفر اتفاقات خاص زيادي رخ داده است، ادامه داد: سعي كردم تا اين حوادث راگاه با زبان طنز و به منظور جذب مخاطب با نوشتاري كوتاه و مختصر روايت كنم. بخشي از حوادث درج شده در اين كتاب به ماجراهايي بازميگردد كه براي افراد حاضر در كاروان رخ داده بود. از جمله اين موارد، دزديده شدن كيف پول يكي از همراهان در هنگام طواف و بوسيدن بخشي از كعبه بود. اين دوست ما تعريف ميكرد كه ۲۰۰ دلار در كيف پولش بوده است. من اين ماجرا را با تيتر «بوسه ۲۰۰ دلاري» روايت كردم. علاوه بر اين، اتفاقات خاص ديگري هم براي ما رخ داد كه تلاش كردم تا با رويات جذابتر و در عين حال ساده، كتاب را براي مخاطب خواندني كنم. به عنوان نمونه، ما آگاهي زيادي نسبت به شيوه نماز خواندن برادران اهل سنت نداشتيم. در يكي از وعدههاي نماز، من به جاي اينكه در تشهد به همراه آنها باشم، ايستادم. در اين زمان، يكي از شرطهها مچ دستم را ميان نماز گرفت و نگذاشت كه به نمازم ادامه دهم. من اين ماجرا را با عنوان «مچگيري» تعريف كردم.
خاطراتي از سيد آزادگان در «دو شهر عشق»
نويسنده كتاب «دو شهر عشق» به حضور زندهياد حجتالاسلام و المسلمين ابوترابي در اين سفر اشاره كرد و افزود: يكي از اتفاقات خوب در اين سفر حضور ايشان به همراه چهار بانويي بود كه در دوران دفاع مقدس به اسارت درآمده بودند. در اين سفر، ديدارهايي با اين عزيزان دست داد. بخشي از خاطرات كتاب نيز مربوط به حضور حاجآقا ابوترابي در اين سفر معنوي بازميگردد.
وي در پاسخ به اين پرسش كه چرا سبك طنز را براي نگارش سفرنامهاي براي مكه انتخاب كردهايد، گفت: سبك نوشتنم معمولاً بيشتر متمايل به طنز است. دوست دارم كه عاميانه و خودماني بنويسم. فكر ميكنم نوشتن با اين سياق از حوادث رخ داده در سفري مانند رفتن به مكه و مدينه، براي خواننده جذابتر است و البته متن اثر نيز كمي متفاوتتر از ديگر سفرنامهها خواهد شد.
سفرنامهها امروز هم ميتوانند خواندني باشند، اگر آب و روغن هنري داشته باشند
قدمي در پاسخ به اين پرسش كه در دوره پيش از مدرن، سفرنامه همواره به عنوان يك رسانه براي معرفي اماكن و بيان آداب و رسوم اقوام مطرح ميشده و اگر بخواهد اين كاركرد را امروز هم داشته باشد، بايد چه ملزوماتي را دارا باشد، گفت: گذشتن از دوره پيشامدرن به دوره مدرن، به معناي اتمام دوره و اهميت سفرنامهها نيست. سفرنامهها در گذشته اطلاعاتي از اماكن، جغرافيا و حتي مردمشناسي به مخاطبان ارائه ميدادند. امروزه هم ميتوانند چنين كاركردي داشته باشند، البته به شرط اينكه نويسنده با قلمي گيرا و با در نظر گرفتن مخاطب امروز به بيان وقايع بپردازد.
اين نويسنده يادآور شد: به نظرم ميرسد با توجه به مخاطب امروز، بايد قالبي عاميانهپسندتر نوشته شود تا كاركرد خود را ميان مردم حفظ كند. بايد آب و روغن هنري اين دسته از آثار را بيشتر كرد و با شيوههاي مختلف، تلاش داشت تا همچنان اين قالب هنري ارزش خود را در ميان مردمي كه اطلاعات خود را از رسانهها دريافت ميكنند، حفظ كند.
جلال ديگري بايد و سبك ديگري
نويسنده كتاب «دو شهر عشق» در پاسخ به سؤال ديگري مبني بر اينكه آيا پيروي بسياري از نويسندگان از سبك جلال آل احمد براي نگارش سفرنامه، يك نوع آسيب براي اين قالب ادبي محسوب ميشود يا خير، يادآور شد: هرچند پيروي از سبكهاي جلال آل احمد و شريعتي در نگارش سفرنامه حج در سالهاي پس از انتشار آثار آنها بارها ديده شده، اما اين امر به نوع خود آسيب به شمار نميآيد. در مجموع هر نويسندهاي سبك خاص خود را دارد. هرچند در ميان سفرنامهها، آثار اينچنيني بسيار ديده ميشود، اما نويسندگاني را هم داريم كه در سالهاي اخير با سبك خاص خود نوشتهاند؛ مانند عليرضا كمري.
وي ادامه داد: به نظرم آنچه در كنار سبك، يك سفرنامه حج را خواندني ميكند، داشتن حادثه است. اغلب سفرنامهها موضوعات مشابهي را بيان ميكنند، اما ميتوان از دل همين سفرها اتفاقات خاصي را ضبط و بعد پرداخته كرد. علاوه بر اين، فكر ميكنم ما در سفرنامههاي حج به نوعي به نوآوري و ذوق نيازمنديم. مثلاً ميتوان سفرنامه را صرفاً به صورت متن ننوشت، ميتوان عكسنوشتهايي همراه با ابياتي كوتاه منتشر كرد و يا تنها از تصاوير نقاشيشده استفاده كرد. در مجموع فكر ميكنم، سفرنامهنويسي حج به جلال ديگري نياز دارد تا سبك نويي وارد ادبيات اين حوزه كند.