یادی از پیرغلامان حسینی

روضه‌خوان دست به آچار یادی از پیرغلامان حسینی

روضه‌خوان دست به آچار یادی از پیرغلامان حسینی

روضه‌خوان دست به آچار بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
یادی از پیرغلامان حسینی

روضه‌خوان دست به آچار یادی از پیرغلامان حسینی

روضه‌خوان دست به آچار یادی از پیرغلامان حسینی

روضه‌خوان دست به آچار یادی از پیرغلامان حسینی

روضه‌خوان دست به آچار یادی از پیرغلامان حسینی

روضه‌خوان دست به آچار
یادی از پیرغلامان حسینی

روضه‌خوان دست به آچار

همکاران این مداح روشندل، علاوه بر صدای نرم و مخملی، او را به ذکاوت و هوش بالا می‌شناختند. هرکس می‌خواست اتومبیلی بخرد، سالم و ناسالم بودن آن را از این ذاکر نابینا پرس و جو می‌کرد.

حوالي سال‌ ۱۳۳۸ بود كه يك مداح جوان و آتيه‌دار به جامعه مذهبي آن زمان معرفي شد؛ مردي شيك‌پوش كه صداي رسا و تحريرهاي ريزي داشت و تازه شده بود شاگرد حاج علي‌اكبر محبي. فقط ۱۱ سال از نابينايي‌اش مي‌گذشت كه يك روز عباي نجفي روي دوشش انداختند و از آن روز، خودش مجلس مستقل قبول كرد.
براي حسين محمدي، اين ابتداي راهي بود كه با دقت، دشواري و تلاش فراوان طي كرد. وقت فراواني براي حفظ كردن شعرهاي بلند و قصيده‌هاي تركيبي مي‌گذاشت و اين برادران و مادر سيده‌اش بودند كه در سال‌هاي مجردي، او را حفظ مي‌دادند و البته، مادرش، بيش از همه غصه او را مي‌خورد و سفارشش را به اين و آن مي‌كرد تا از او مداحي قابل بسازند.
مرحوم حسين محمدي در سال ۱۳۲۰ حوالي دروازه دولاب تهران به دنيا آمد، اما قبل از آنكه خردسالي را پشت سر بگذارد، حصبه گرفت و با تجويز اشتباه طبيب نامدار تهران، چشم‌هايش را به سرعت از دست داد. چون ۷ سال از عمرش را با بينايي گذرانده بود، هيچ وقت ـ حتي تا آخر عمر ـ عصا به دست نگرفت و حتي وقتي پياده از مسيري عبور مي‌كرد، سرعتي بيش از بينايان داشت!
اين قصيده‌خوان، علاوه بر شاگردي حاج علي‌اكبر محبي، در جلسات جامعه مداحان كه به مديريت استاد علي آهي تشكيل مي‌شد، شركت مي‌كرد. در شعر البته، علاوه بر استفاده از آثار در دسترس زمانه خودش، مانند شعرهاي استاد حبيب چايچيان، مرحوم خوشدل، صغير اصفهاني، حجت‌الاسلام غروي (كمپاني)، صابر همداني، جودي خراساني و... شاعري به نام «عارف يكدل» را به خدمت گرفت و به ازاي مبالغ زياد، اشعار اين شاعر خوش‌ذوق را به خود اختصاص داد. به گونه‌اي كه همه حاج حسين محمدي را به سروده‌هاي تركيبي فارسي ـ عربي عارف مي‌شناختند. غير از اين، به خانه استاد مرحوم محمدعلي مرداني هم رفت و آمد زيادي داشت و با شاعراني مانند مرحوم حاج احمد صالح نيز بسيار دمخور بود.
صداي مليح، شعرهاي اختصاصي، لحن گرم و آشنايي با دستگاه‌هاي موسيقي، تمام امتيازات اين پيرغلام اهل بيت (ع) نبود. او داراي هوش و ذكاوتي تحسين‌برانگيز بود و مي‌توانست از صداي موتور يك اتومبيل، ايراد آن را تشخيص دهد يا بگويد آن ماشين سالم است يا چپي! حتي خودش هميشه دست به آچار مي‌شد و كارهاي وسيله نقليه‌اش را انجام مي‌داد؛ در حالي كه ابتدا برادرانش، سپس پسرش و بعد‌ها، همسرش رانندگي‌اش را مي‌كردند.
مرحوم حاج حسين محمدي، سال‌ها از بيماري ديابت و مدت‌ها از ناراحتي قلبي رنج مي‌برد؛ تا اينكه در تابستان سال ۸۹ به دليل سكته مغزي راهي بيمارستان شد و بعد از كماي چند روزه، در ۲۴ مرداد به ديار حبيب شتافت؛ در حالي كه بسياري از اشعار محفوظ در سينه‌اش را با خود برد. البته دفترچه كوچكي از شعر و دستخط‌هايي از مرحوم عارف يكدل يادگار اين روضه‌خوان پيشكسوت است. عقيق/ حميد محمدي محمدي


| شناسه مطلب: 49037




مداحان



نظرات کاربران