ورود امام جواد(ع) به بغداد، به درخواست معتصم عباسی
امروز شنبه ۲۸ محرم مصادف با ورود امام محمد تقی (ع) به بغداد، بنا به درخواست معتصم عباسی - سال ۲۲۰ هجری قمری است.
به گزارش خبرنگار سرويس انديشه پايگاه اطلاع رساني حج، امام محمد تقي (ع)، معروف به جواد الائمه و امام نهم شيعيان در طول عمر با بركت و كوتاه مدت خويش، دو بار به بغداد مسافرت نمود و هر دو بار مصادف با ماه محرم بود.
بار نخست، بنا به دعوت مأمون عباسي (پس از شهادت امام رضا (ع) در خراسان و بازگشت مأمون به بغداد) در محرم سال ۲۱۵ قمري وارد بغداد شد و در همان هنگام مأمون در صدد تجهيز نيروي عظيم نظامي براي نبرد با روميان بر آمده بود.
مأمون در همان سفر، علي رغم مخالفت بسياري از بزرگان بني عباس، دختر خود ام الفضل را به عقد ازدواج امام محمد تقي (ع) در آورد و آن امام همام را بر ساير بزرگان عباسي و علوي ترجيح داد و بر مقام و منزلتش افزود.
بار دوم، بنا به دعوت معتصم عباسي به اكراه و اجبار وارد بغداد شد و ورود وي به دارالخلافه، مصادف بود با دو روز مانده به آخر محرم سال ۲۲۰ قمري.
معتصم عباسي گرچه در ظاهر نسبت به آن حضرت، اظهار علاقه و محبت ميكرد و مقامش را گرامي ميداشت، وليكن در باطن، امام محمد تقي (ع) و تمامي خاندان عصمت و اهل بيت (ع) و شيعيانشان را دشمن خود ميدانست و با بهانههايي واهي، محدوديتهاي تازهاي براي آنان قائل ميشد.
وي، پس از ده ماه تحمل وجود شريف امام جواد (ع)، همسرشام الفضل را به كشتن آن امام معصوم (ع) تحريك كرد و به دست اين زوجه بيوفا، وي را مسموم و در آخرين روز ذي قعده سال ۲۲۰ قمري به شهادت رسانيد. (۱)
چرا امام جواد با دختر قاتل پدرش ازدواج كرد؟
در سنت برخي از معصومان و رهبران ديني مسايلي وجود دارد كه از اسرار الهي بوده و شناخت آن مشكل است، مانند كشتن كودكي توسط حضرت خضر كه مورد اعتراض حضرت موسي عليهالسلام قرار گرفت، اما حكمت آن، حفظ ايمان ديگران بود.
ازدواج امام جواد عليهالسلام با دختر مأمون (ام الفضل) نيز از مسايلي است كه اظهار نظر قطعي درباره آن مشكل است؛ ولي ميتوان برخي عوامل را تأثير گذار دانست. ازدواج حضرت جواد عليهالسلام باام الفضل هم از ناحيه حضرت قابل بررسي است و هم از ناحيه مأمون كه چه اهدافي از ازدواج دختر خود با امام جواد عليهالسلام داشت؟ به نظر ميرسد مأمون اهداف زير را دنبال ميكرد:
۱- نظارت بر رفتار امام جواد عليهالسلام: مأمون با فرستادن دختر خود به خانة امام ميخواست آن حضرت را هميشه زير نظر داشته باشد و دختر مأمون نيز در انجام اين رسالت موفق بود، زيرا در خبر چيني گزارشگري ماهر بود.
۲- جذب حكومت: مأمون تصور ميكرد با اين وصلت امام جواد عليهالسلام را مجذوب ماديات و امكانات سلطنتي نموده و به قداست و حرمت امام لطمه وارد نمايد؛ غافل از اينكه امام جواد عليهالسلام يكي از زاهدترين امامان بوده و جذب دستگاه حكومت نميگرديد.
۳- جلوگيري از اعتراض علويان: دشمني مأمون با علويان موجب شد كه آنان عليه وي اعتراض نموده و حكومت او را متزلزل كنند. مأمون با اين ازدواج قصد داشت خود را علاقهمند به امام نشان دهد، در نتيجه شيعيان قيام نكنند.
طبيعي بود كه مأمون جهت تحقق اهداف فوق شديداً امام را تحت فشار قرار داد و براي اين وصلت از همة راهكارها و اهرمها بهره گرفت.
مأمون با فرستادن دختر خود به خانة امام ميخواست آن حضرت را هميشه زير نظر داشته باشد و دختر مأمون نيز در انجام اين رسالت موفق بود، زيرا در خبر چيني گزارشگري ماهر بود.
عوامل زير در ازدواج امام جواد عليهالسلام تأثير گذار بود:
۱- اجبار امام به ازدواج: بيترديد ازدواج امام جواد عليهالسلام با دختر مأمون خواسته امام نبوده و اين ازدوج مانند ازدواجهاي معمولي كه مبتني بر خواست و رعايت شرايط باشد، صورت نگرفت. زيرا امام جواد عليهالسلام ميدانست كه مأمون پدرش (امام رضا عليهالسلام را به شهادت رسانده و يكي از دشمنان خاندان اهل بيت پيامبر صلياللهعليهوآله و شيعيان است. از سوي ديگر حكومت مأمون وجاهت قانوني و مشروعيت نداشت.
مأمون جهت رسيدن به اهداف خود شديداً امام را تحت فشار قرار داد و حتي حضرت را تهديد نمود. برخي عقيده دارند كه اگر امام ازدواج نميكرد، ممكن بود امام را ترور كند.
گرچه در قاموس ائمه عليهالسلام ترس از مرگ وجود ندارد، ولي در آن مقطع زنده بودن و رهبري او نقش بنيادي در حفظ دين و مصالح مسلمانان داشت.
يكي از نويسندگان مينويسد: «به نظر ميرسد كه موافقت امام با اين ازدواج عمدتاً بر اثر فشاري بود كه مأمون بر امام وارد كرد»
۲- حفظ شيعيان: يكي از استراتژيهاي مهم خلفاي اموي و عباسي، شيعه ستيزي بوده و آنان از هيچ جنايتي عليه علويان دريغ نكرده و به آزار و زنداني و قتل آنان ميپرداختند. از سوي ديگر يكي از سياسهاي مهم ائمه عليهالسلام حفظ شيعي ان بود، چنانكه امام حسن عليهالسلام يكي از علل صلح خويش را حفظ شيعيان بيان نمود.
ائمه عليهالسلام سعي ميكردند با اتخاذ سياست و راهكارهاي منطقي و معقول به حفظ شيعيان بپردازند، گرچه ممكن بود اتخاذ راهكار حفظ شيعيان، شخصيت آنها را زير سؤال ببرد. شايد امام جواد عليهالسلام از ازدواج با دختر مأمون، حفظ شيعيان را دنبال ميكرد. طبيعي بود كه مأمون با ازدواج دخترش با امام جواد عليهالسلام تا اندازهاي از سياست خصمانه خود عليه شيعيان پرهيز ميكرد، زيرا به حسب ظاهر با امام شيعيان رابطة فاميلي بر قرار كرده بود.
۳- تكليف گرايي: بيترديد فعاليتهاي ائمه عليهالسلام ريشه در انجام تكاليف الهي داشته و همة فعاليتهاي آنان مبتني بر مصالح است. شايد علت ازدواج امام جواد عليهالسلام باام الفضل بر اساس تكليف بوده است. ائمه عليهالسلام تكليفگراترين انسانها بوده و در برابر انجام دستور الهي مطيعترين انسانها بودند؛ از اين رو هرگاه براي ائمه از سوي خداوند تكليف تعيين ميشد، انجام ميدادند، گرچه انجام تكليف به ظاهر براي برخي خوشايند نبوده و حتي عمل ائمه عليهالسلام را زير سؤال ميبرند. شايد ازدواج امام جواد عليهالسلام با دختر مأمون نوعي تكليفي بود كه تعيين شده بود شايد امام جواد عليهالسلام با اين ازدواج در صدد خدمت به مردم و حفظ دين بود؛ امام با نفوذ در مركز حكومت سعي ميكرد كه شيعيان حفظ شده و تا اندازهاي از سياست دين ستيزي مأمون جلوگيري نمايد و به جامعة ديني خدمت كند. با اتخاذ سياستهاي مطقي _ به رغم آنكه باام الفضل ازدواج نمود، تحقق اهداف مأمون را در خصوص ازدواج دخترش غير ممكن ساخت.
همسر امام جواد چگونه مرد؟
ام فضل دختر مأمون و همسر امام جواد عليه السلام پس از مرگ پدرش، همراه با برادرش جعفر و عمويش معتصم، خليفه عباسي، هم دست شدند و توطئه شهادت امام جواد عليه السلام را طرح ريزي كردند. در نهايت، چنين تصميم گرفته شد كهام فضل آن حضرت را مسموم كند.ام فضل پس از شهادت امام، به پاس اين عمل خود به دار الحكومه معتصم راه يافت و همين، ردپاي معتصم را در به شهادت رساندن امام جواد عليه السلام آشكار ميسازد.
معتصم، خليفه عباسي و جعفر، پسر مأمون، سمي را در انگور تزريق كردند و برايام فضل فرستادند.ام فضل نيز آن را در ميان كاسهاي گذاشت و جلو امام جواد عليه السلام نهاد و از آن انگور بسيار توصيف كرد. سرانجام آن حضرت از انگور خورد و طولي نكشيد كه آثار سم را در خود احساس كرد. در همان حالام فضل پشيمان شد و گريه كرد.
حضرت به او فرمود: «چرا گريه ميكني؟ اكنون گريه تو سودي ندارد. اين را بدان كه به سبب اين جنايت، به چنان دردي مبتلا ميشوي كه هرگز علاج ندارد و چنان به تنگدستي افتي كه جبران پذير نباشد».
بر اثر نفرين آن حضرت،ام فضل به دردي بيمار شد كه همه اموالش را در راه معالجه آن مصرف كرد، ولي سودي نبخشيد و با نكبت بارترين وضع به هلاكت رسيد. برادرش جعفر نيز در حال مستي به چاه افتاد و جسد بيجانش را از چاه بيرون آوردند.
۱- نك: الارشاد (شيخ مفيد)، ص ۶۱۵ و ص ۶۳۴؛ بحارالانوار (علامه مجلسي)، ج ۵۰، ص ۲؛ كشف الغمه (علي بن عيسي اربلي)، ج۳، ص ۱۸۶؛ منتهي الآمال (شيخ عباس قمي)، ج۲، ص ۳۲۴