آیت الله قرهی:حتی شده نان و سرکه بخورید که به حج بروید آیت الله قرهی:حتی شده نان و سرکه بخورید که به حج بروید آیت الله قرهی:حتی شده نان و سرکه بخورید که به حج بروید بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
آیت الله قرهی:حتی شده نان و سرکه بخورید که به حج بروید آیت الله قرهی:حتی شده نان و سرکه بخورید که به حج بروید آیت الله قرهی:حتی شده نان و سرکه بخورید که به حج بروید آیت الله قرهی:حتی شده نان و سرکه بخورید که به حج بروید آیت الله قرهی:حتی شده نان و سرکه بخورید که به حج بروید

آیت الله قرهی:حتی شده نان و سرکه بخورید که به حج بروید


آیت الله قرهی در مبحث حج عارفان گفت: حتی شده نان و سرکه بخورید، پول­هایتان را جمع کنید که به حج بروید.

به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، آيت الله قرهي در مبحث حج عارفان مطالبي را فرموده كه متن آن در پي مي‌آيد.
«الْحَجُ‏ جِهَادُ كُلِ‏ ضَعِيف» [۱]. اين كه ­بيان كرديم حاء حج، حق­ خواهي و جيم آن، جهاد با نفس است، همين طوري بيان نكرديم، فرمايش بزرگان است كه گاهي ذيل اين مطالب، انسان به روايات آن هم مي­رسد و مي­بيند عجب روايات زيبايي است. اصلاً حج، خودش يك جهاد است، «الْحَجُ‏ جِهَادُ كُلِ‏ ضَعِيف» جهاد براي كسي كه ضعف ايمان دارد. اين كه ما در روايت داريم كه حتي شده نان و سركه بخوريد، پول­هايتان را جمع كنيد كه به حج برويد، براي اين است كه انسان آنجا مي­ رود، ساخته مي­ شود.
شايد يك معناي «الْحَجُ‏ جِهَادُ كُلِ‏ ضَعِيف» هم اين باشد كه به ضعفا هم مي­گويند: اگر مي­خواهي جهاد كني، پول­هايت را جمع كن، به حج برو، نه اين كه حج بروي و بيايي كه به تو بگويند: حاجي هستي، آن قضيه كَل علي نشود كه گفت سوار كشتي شدم، داشتيم مي­رفتيم، يك­دفعه كشتي به تلاطم افتاد، كسي جلو آمد، گفت: حاج علي! چه كنيم؟ پياده شديم، بعد آنجا گير كرديم، ­گفت: حاج علي! چه كنيم؟ رفتيم در منا اين­طور شد و…، مدام مي­گفت: حاج علي! همه جريان را تعريف كرد، صحبتش كه تمام شد، يكي از مردمي كه آمده بود، به او گفت: عجب ماجرايي داشتي، كَل علي! - مردم به بعضي از اسم­ها عادت مي­كنند، از قبل به او كل علي مي­گفتند، او اين همه داستان را با حاج علي! گفتن، تعريف كرد كه بگويد من حاج علي شده­ام، از اين به بعد من را حاج علي صدا كنيد، اما او گفت: عجب ماجرايي داشتي كل علي! - پس اين طور نيست كه ما حج برويم كه حاجي شويم و به ما حاجي بگويند، خير، انسان برود كه بالجد حاجي حقيقي شود.
«الْحَجُ‏ جِهَادُ كُلِ‏ ضَعِيف» پس شايد يك معناي ضعيف هم اين باشد كه حتي ضعفا هم مي­توانند بروند و جهاد با نفس كنند. حج، فقط مخصوص اغنيا نيست.
البته خيلي از افراد، ضعيف نفساني هستند ولي از لحاظ ثروت به ظاهر متمكنند، هيچ كس غني نيست. تنها غني، حضرت حق است. اصلاً لفظ غني غلط است، نمي­ توانيم بگوييم: اغنياء، اين غلطي است كه مصطلح شده است، اگر در روايت هم بيان ميشود، تعبير اين­گونه نيست - كه إن­شاءالله به موقع عرض مي­ كنم -.
«يا أَيهَا الناسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللهِ وَ الله هُوَ الْغَنِي» [۲] ما همه فقير مطلقيم در مقابل غني مطلق. چه مي­فهميم كه غني چيست. اين، تمكني است كه خدا داده است، «هُوَ الْغَنِي» غني اوست. منظور از «الْفَقْرُ فَخْرِي‏» [۳] همين است كه انسان خودش را هميشه فقير خدا بداند و إلا منظور، نداشتن تمكن مالي يا قدرتي و… نيست، انسان خود را فقير الي الله بداند.
اتفاقاً هر كه فقير شد، خدا دستش را مي­گيرد و هر كه احساس غني بودن كرد، خدا مي­گويد: خوب خودت داري. اين فقير دانستن هم در همه زمينه­ هاست؛ فقر تدبير داري، خدا امورت را به دست خود مي­ گيرد، فقر علمي است، خدا به تو علم مي­ دهد و…. فقط انسان مدام خود را فقير بداند. «أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللهِ» اگر انسان اين آيه را بفهمد و درك كند دوست دارد هميشه فقير باشد. …
[۱] بحارالانوار، ج: ۹۶، ص: ۱۵ [۲] فاطر / ۱۵ [۳] بحارالانوار، ج: ۶۹، ص: ۳۰




مطالب مرتبط

نظرات کاربران