نوروز در ادبیات عرب و تحول معنایی آن نوروز در ادبیات عرب و تحول معنایی آن نوروز در ادبیات عرب و تحول معنایی آن بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
نوروز در ادبیات عرب و تحول معنایی آن نوروز در ادبیات عرب و تحول معنایی آن نوروز در ادبیات عرب و تحول معنایی آن نوروز در ادبیات عرب و تحول معنایی آن نوروز در ادبیات عرب و تحول معنایی آن

نوروز در ادبیات عرب و تحول معنایی آن

با ورود یک لفظ از زبان مبدأ به زبان مقصد باید توجه داشت که آن لفظ در معانی گشترده تری از معنای زبان مبدأ بکار برده می شود از جمله واژه نوروز که در این گزارش، بطور اختصار به آن پرداخته شده است.

به گزارش خبرنگار اعزامي پايگاه اطلاع رساني حج از مكه مكرمه، هميشه يكي از بحث مورد توجه در تقابل بين سنت و آيين ملي با دين و مذهب بحث عيد نوروز در فرهنگ ايرانيان و فارس زبانان ديگر بوده است كه برخي به دنبال اثبات اين تقابل و بعضي نيز به دنبال نفي اين تقابل گام نهاده اند.
اين گزارش بر آن شد تا به بررسي هر چند گذرا از اين واژه در فرهنگ عرب و خاصه ادبيات اسلامي بپردازد كه سطرهاي زير حاصل اين كوشش است.
كلمه نوروز در فرهنگ و ادبيات عرب به ‹نيروز› تبديل شده (معرب شده است) و در روايات و احاديث و كتب عرب اين واژه كاربرد دارد و براي آن در كتب لغت عرب معاني را نيز بر شمرده اند كه از جمله اين معاني يوم الفرح، يوم الجديد، عيدي بين اهالي فارس.
توجه به اين نكته ضروري است كه وقتي يك واژه از زبان مبدأ به زبان مقصد وارد مي شود ديگر صرفا نبايد همان معناي مراد و خاص در زبان مبدأ را مورد توجه داشت بلكه در زبان مقصد از گوهر معنايي آن لغت بهره گرفته مي شود و در معاني ديگري هم علاوه بر معناي اصلي در زبان مادر بكار مي رود؛ به عبارت ساده تر عرب زبان وقتي واژه ‹نيروز› را بكار مي بندد هميشه مرادش نوروز باستاني ايرانيان نيست.
توضيح آنكه، نوروز باستاني ايرانيان دو معناي عميق در خود نهفته دارد؛ يكي شادي و ديگري نو و جديد شدن و بسياري از مواقع در لغت عرب اين كلمه ممكن است با تأكيد بر اين معنا بكار رفته باشد و اصلا مراد، نوروز باستاني ايرانيان نباشد. اين قاعده را بايد در بررسي متن رواياتي كه درباره نوروز بيان شده است مورد توجه قرار داد.
اينكه بخواهيم دريابيم كه اين واژه در چه معنايي از معاني وضع شده براي لغت بكار رفته است، قواعد و قرائن خود را دارد كه مجال بحث در اين جستار نيست، اما اساسي ترين نكته وجود قرينه در همان متن روايت است كه معين مي كند مراد گوينده كدام معناي از اين واژه بوده است. براي بررسي بيشتر اين نكته به متن روايتي در اين باب توجه مي كنيم.
در كتب روايي ما درباره نوروز روايات و احاديثي وارده است از جمله اين كتب، مستدرك الوسائل، دعائم الاسلام و بحارالانوار را مي توان نام برد كه برخي همچون صاحب مستدرك بابي را در بخش صلاة به اين مسئله اختصاص داده است: ‹باب استحباب صلاة يوم النيروز، و لبس انظف الثياب، و الطيب، و تعظيمه وصب الماء فيه›. ميرزا حسين نوري طبرسي در اين باب سه روايت را مورد توجه قرار داده است كه روايت نخست اين باب محل بحث در اين گفتار است.
متن اين روايت: ‹عن مُعلّى بن خُنيس : دخَلتُ على الصّادقِ عليه السلام يومَ النَّيروزِ فقال: أ تَعرِفَ هذا اليَومَ ؟ قُلتُ : جُعِلتُ فِداكَ ، هذا يَومٌ تُعَظِّمُهُ العَجَمُ و تَتَهادى فيهِ، فقالَ أبو عَبدِ اللّه ِ الصّادِقُ عليه السلام : و البَيتِ العَتيقِ الّذي بِمَكَّةَ ! ما هذا إلاّ لِأمرٍ قَديمٍ اُفَسِّرُهُ لَكَ حَتّى تَفهَمَهُ ...
يا مُعَلّى ، إنَّ يَومَ النَّيروزِ هُوَ اليَومُ الّذي أخَذَ اللّه ُ فيهِ مَواثيقَ العِبادِ أن يَعبُدوهُ و لا يُشرِكوا بِه شَيئا ، و أن يُؤمِنوا بِرُسُلِهِ و حُجَجِهِ ، و أن يُؤمِنوا بِالأئمَّةِ عليهم السلام ، و هُوَ أوَّلُ يَومٍ طَلَعَت فيهِ الشَّمسُ... و ما مِن يَومِ نَيروزٍ إلاّ و نَحنُ نَتَوَقَّعُ فيهِ الفَرَجَ لِأنَّهُ مِن أيّامِنا و أيّامِ شيعَتِنا ، حَفَظَتهُ العَجَمُ و ضَيَّعتُموهُ أنتُم... و هُوَ أوَّلُ يَومٍ مِن سَنَةِ الفُرسِ.›
نقل است از معلّى بن خنيس: در روز نوروز خدمت امام صادق عليه السلام رسيدم حضرت فرمود: آيا مى دانى امروز چه روزى است؟ عرض كردم: فدايت شوم، اين روزى است كه ايرانيان آن را گرامى مى دارند و در آن به يكديگر هديه مى دهند. امام فرمود: سوگند به آن خانه كهن كه در مكّه است، جز اين نيست كه اين يك ريشه كهن دارد، من برايت توضيح مى دهم تا آن را بدانى...
اى معلّى! روز نوروز، همان روزى است كه خداوند در آن از بندگان پيمان گرفت كه او را بپرستند و هيچ انبازى برايش نياورند و به فرستادگان و حجت هاى او و به امامان عليهم السلام ايمان بياورند. نوروز نخستين روزى است كه خورشيد در آن طلوع كرد... هيچ نوروزى نيست مگر اين كه ما در آن روز منتظر فرج هستيم؛ زيرا نوروز از روزهاى ما و شيعيان ماست. ايرانيان آن را حفظ كردند و شما آن را از دست نهاديد... نوروز نخستين روز از سال ايرانيان است.
در اين روايت به دليل وجود قرينه ‹دخَلتُ على الصّادقِ عليه السلام يومَ النَّيروزِ فقال: أ تَعرِفَ هذا اليَومَ ؟› كاملا تأكيد بر آن است كه مراد از ‹نيروز› همان نوروز باستاني ايرانيان است و معناي ديگري از اين واژه برداشت نمي شود. خصوصا تعريف معلي از نوروز. همچنين وقايعي هم كه مطرح شده است با توجه به اين قرينه، اشاره به وقوعشان در اين روز دارد.
اما برخي از اوقات ممكن است اين واژه در روايتي بيان شده باشد اما توجه به آن معناي بنيادي يا گوهر معنايي كه روز شادي و روز نو هست، داشته باشد نه نوروز باستاني ايرانيان، اما به هر روي درباره اين نوروز در كتب روايي ما مطالبي مطرح شده است حتي در باب عبادات و مستحبات كه عنوان شد.
رد كرد آن از سوي بعضي به سادگي و سطحي نگري قابل قبول نيست بلكه بايد توجه داشت كه به راحتي نمي توان اين احاديث را رد كرد با توجه به اين كه محققان بزرگ حديثي شيعه در كتب خويش از اين احاديث بهره برده اند و بحث علمي دقيقي را بايد در اين باره مطرح كرد كه خود مقاله اي مفصل را مي طلبد.


| شناسه مطلب: 52069




يادداشت نوروز



نظرات کاربران