به مناسبت سالروز ولادت امام محمدباقر؛

ویژه نامه اینترنتی سپهر دانش منتشر شد به مناسبت سالروز ولادت امام محمدباقر؛

ویژه نامه اینترنتی سپهر دانش منتشر شد به مناسبت سالروز ولادت امام محمدباقر؛

ویژه نامه اینترنتی سپهر دانش منتشر شد بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
به مناسبت سالروز ولادت امام محمدباقر؛

ویژه نامه اینترنتی سپهر دانش منتشر شد به مناسبت سالروز ولادت امام محمدباقر؛

ویژه نامه اینترنتی سپهر دانش منتشر شد به مناسبت سالروز ولادت امام محمدباقر؛

ویژه نامه اینترنتی سپهر دانش منتشر شد به مناسبت سالروز ولادت امام محمدباقر؛

ویژه نامه اینترنتی سپهر دانش منتشر شد به مناسبت سالروز ولادت امام محمدباقر؛

ویژه نامه اینترنتی سپهر دانش منتشر شد
به مناسبت سالروز ولادت امام محمدباقر؛

ویژه نامه اینترنتی سپهر دانش منتشر شد

ویژه نامه اینترنتی «سپهر دانش» به مناسبت سالروز ولادت امام محمد باقر (ع) در پایگاه اطلاع‌رسانی راسخون منتشر شد.

به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، ويژه نامه اينترنتي «سپهر دانش» شامل بانك احاديث، بانك پيامك، پرسش و پاسخ، گالري، كارت پستال، بانك صوت و فيلم و ساير مقالات در پايگاه اينترنتي راسخون منتشر شد.
از جمله مقالات اين ويژه‌نامه مي‌توان به پيشواي پنجم حضرت امام محمد باقر، با امام باقر در سايه قرآن، روايت امام صادق (ع) از سيره امام باقر (ع)، دوران امام باقر (ع) و شاخصه آن، امام باقر (ع) و نماز عشق بر سجده‌گاه عبوديت، امام باقر (ع) و نشر فرهنگ شيعي، امام باقر (ع) و فرق و مذاهب، جايگاه و فعاليت‌هاي علمي امام باقر (ع) در يك نگاه، زندگي اجتماعي امام باقر (ع)، كرامات امام محمد باقر (ع)، مبارزات سياسي امام باقر (ع)، امام باقر (ع) نقطه عطف تحول در شيعه و تربيت در سيره امام باقر (ع) اشاره كرد.
پيشواي پنجم حضرت امام محمد باقر
در مقاله‌اي از اين ويژه‌نامه مي‌خوانيم: امام ابو جعفر، باقر العلوم، پنجمين پيشواي ما، جمعه‏ نخستين روز ماه رجب سال پنجاه و هفت هجري در شهر مدينه چشم به جهان گشود، او را «محمد» ناميدند و «ابو جعفر» كنيه و «باقر العلوم‏» يعني‏ «شكافنده‏ي دانش‌ها» لقب آن گرامي است، به هنگام تولد هاله ‏اي از شكوه و عظمت نوزاد اهل‌بيت را فرا گرفته بود و همچون ديگر امامان پاك و پاكيزه به دنيا آمد.
امام باقر عليه السلام از دو طرف پدر و مادر نسبت‏ به پيامبر و حضرت علي و زهرا عليهم السلام مي‏رساند، زيرا پدر او امام زين العابدين فرزند امام حسين و مادر او بانوي گرامي‏ «ام عبد الله‏» دختر امام مجتبي عليهم السلام است.
عظمت امام باقر عليه السلام زبانزد خاص و عام بود، هر جا سخن‏ از والايي هاشميان و علويان و فاطميان به ميان مي‏ آمد او را يگانه وارث آن همه قداست و شجاعت و بزرگواري مي‏ شناختند و هاشمي و علوي و فاطميش مي‏خواندند.
راستگوترين لهجه ‏ها و جذاب‏ ترين چهره ‏ها و بخشنده‏ ترين انسانها برخي از ويژگي‌هاي امام باقر عليه السلام است.
پيامبر عليه السلام به يكي از ياران پارساي خود «جابر بن عبد الله انصاري‏» فرمود «اي جابر، تو زنده مي‏ماني و فرزندم‏«محمد بن علي بن الحسين بن علي بن ابيطالب‏» را كه نامش در تورات‏ «باقر» است در مي‏يابي، بدان هنگام سلام مرا بدو برسان.
پيامبر در گذشت و جابر عمري دراز يافت و بعدها روزي به خانه‏ امام زين العابدين آمد و امام باقر را كه كودكي خرد سال بود ديد به او گفت: پيش بيا، امام باقر عليه السلام آمد، گفت: برو، امام بازگشت، جابر اندام و راه رفتن او را تماشا كرد و گفت: «به خداي كعبه سوگند آيينه‏ تمام نماي پيامبر است»، آنگاه از امام سجاد پرسيد اين كودك كيست.
امام صادق (ع) فرمود: «امام پس از من فرزندم‏ (محمد باقر) است». جابر برخاست و بر پاي امام باقر بوسه زد و گفت: فدايت ‏شوم اي فرزند پيامبر عليه السلام، سلام و درود پدرت پيامبر خدا عليه السلام را بپذير چه او تو را سلام رسانده است.
ديدگان امام باقر پر از اشگ شد و فرمود: «سلام و درود بر پدرم پيامبر خدا باد تا بدان هنگام كه آسمان‌ها و زمين پايدارند و بر تو اي جابر كه سلام او را به من رساندي.
امام باقر و نماز عشق بر سجده‌گاه عبوديت
در مقاله ديگري از اين ويژه‌نامه آمده است: نماز در ميان تمامي عبادات و مسائل معنوي و عرفاني از اهميت و ارزش بسياري برخوردار است، از اين رو تمامي انبيا، امامان و عارفان و عاشقان به اداي اين فريضه الهي اشاره و سفارش كرده‌اند، نماز در زندگي و حيات انسان به اندازه‌اي ارزش دارد كه اولياي الهي براي يك لحظه از آن غافل نبودند و از هر راهي كه ممكن بود ديگران را هم به اين عبادت ملكوتي تشويق مي‌كردند.
امام محمد باقر عليه السلام معروف به باقرالعلوم امام پنجم شيعيان نيز همانند ديگر معصومين در طول عمر پربركت خود همواره به ياد خدا مشغول بود، در زهد و فضل و تقوا و آشنايي با رموز قرآن و سنت و تفسير و احكام شرع سرآمد همگان بود، امام باقر عليه السلام را از زاهدان بزرگ عالم اسلام خوانده‌اند به گونه‌اي كه ابو نعيم با عبارت «الحاضر الذاكر» و «الخاشع الصابر» از ايشان ياد كرده است.
عطار نيشابوري كتاب تذكره الاوليا خود را با ياد اين امام خاتمه داده و به پيروي از هجويري از آن حضرت به «برهان ارباب مشاهدت» و «امام اولاد نبي» و «گزيده نسل علي» تعبير كرده است، علاوه بر زهد عملي، بيانات آن حضرت در تفسير الفاظي چون عبادت، محبت، غنا، تقوا، توكل و دنيا راهگشاي كساني بوده كه دين را از وجهه معنوي و عرفاني مي‌نگريسته‌اند.
كليني از امام صادق عليه السلام نقل كرده است كه فرمود: «پدرم همواره ذكر خدا مي‌گفت و افراد خانواده خود را هم به اين كار سفارش مي‌كرد».
در روايتي از ابي‌ايوب پيرامون كيفيت نماز امام باقر عليه السلام و امام جعفر صادق عليه السلام آمده است: «هنگامي كه امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام به نماز مي‌ايستادند، رنگ صورت مباركشان گاهي قرمز مي‌شد و گاهي زرد مي‌گشت و مثل اين‌كه اين دو بزرگوار با كسي كه با چشم او را مي‌بينند مناجات مي‌كردند.
بسياري از بزرگان از جمله علامه مجلسي نقل كرده‌اند كه در سفر حج امام باقر عليه السلام را ديدند كه غسل كرد و با پاي برهنه وارد منطقه حرم شد، چون به مسجد الحرام رسيد، به كعبه نگريست و با صداي بلند گريه كرد، آنگاه طواف كرد و بعد از نماز سربه سجده نهاد، هنگامي كه سر از زمين برداشت محل سجده از بسياري اشك مرطوب شده بود.
همچنين نقل شده است كه امام باقر عليه السلام در شبانه روز صد و پنجاه ركعت نماز مي‌گزارد و از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه پدرش را بنابر وصيت خود او در جامه‌اي كه هنگام نماز بر تن مي‌كرد به خاك سپردند.
آن امام بزرگوار از خوف خدا بسيار مي‌گريست و هنگام مشكلات اهل‌بيت را جمع مي‌كرد و با هم به ذكر و استغفار مي‌پرداختند.
با وجود اين كه نماز به كساني واجب است كه به سن تكليف رسيده باشند، اما به دليل اهميت و ارزش آن، امامان همواره سفارش مي‌كردند كه كودكان خود را از سنين شش و هفت سالگي به اداي اين فريضه معنوي تشويق كنيد.
امام باقر و نشر فرهنگ شيعى
در مقاله‌اي از اين ويژه‌نامه با عنوان امام باقر و نشر فرهنگ شيعى چنين آمده است: دوران زندگانى امام باقر عليه السلام مقارن با افول قدرت و هيبت امويان و اقتدار عباسيان‏شده بود، در دوره‏اى كه جامعه هنوز در تب و تاب بزرگ‏ترين و تأثيرگذارترين انقلاب صدر اسلام، عاشورا مى‏سوخت و طواغيت زمان كمر به ريشه كن كردن جنبش‏هاى ناشى از اين انقلاب سترگ بسته بودند، امام باقر عليه‌السلام در سنگرى ديگر مبارزه را ادامه داد و تمام لحظات عمر با بركت خويش را صرف تعالى فرهنگ ناب شيعى كرد.
امام باقر عليه‌السلام به عنوان شخصيت ممتاز علمى عصر، با تكيه بر اين ويژگى خود، بزرگ‏ترين خدمات ممكن را در عصر خود به اسلام كرد، شخصيت علمى امام باقر عليه السلام در دوران حيات او، بسيار برجسته و محضر او همواره مملو از دانشمندان و دانشورانى بود كه در جست و جوى سرچشمه دانش بودند.
امام از كودكى شكافنده دانش‏ها خوانده مى‏شد، چرا كه سرآمد دانشمندان و عالمان روزگار بود، آوازه دانش امام عليه‌السلام به تمامى سرزمين‏هاى اسلامى رسيده بود و مردم، به ويژه دانشوران شيفته نام و آوازه او بودند و اين شيفتگى در بين مردم عراق بيشتر به چشم مى‏خورد و دوست و دشمن زبان به ستايش دانايى او گشوده بودند.
آمده است: هشام بن عبدالملك (خليفه وقت)، او را در مسجد الحرام ديد، در حالى كه بر دست غلامش تكيه كرده بود، پرسيد: «آيا او همان كسى است كه مردم عراق شيفته و بهت زده [علم] اويند»، پاسخ داد: آرى، سپس به غلامش دستور داد تا نزد او برود و امام را براى پاسخ به پرسش‏هاى خليفه فرا خواند، خليفه پرسش‏هايش را مطرح كرد و امام به گونه‏اى پاسخ داد كه هشام خاموش ماند و هيچ نتوانست بگويد.
در پى انحرافات عميقى كه پس از رحلت رسول اكرم صلى الله عليه و آله به وجود آمد، رخداد تأسف‌برانگيزى دامن‏گير جهان اسلام شد و آن جلوگيرى از تدوين احاديث اهل‏بيت عليهم‏السلام بود كه آثار زيان‏بار آن ساليان دراز بر پيشانى فرهنگ دينى مردم باقى ماند، نزديك به يك قرن از نگاشتن و محفوظ داشتن احاديث نبوى صلى الله عليه و آله و سخنان تابناك اهل‏بيت عليهم‏السلام جلوگيرى شديدى به عمل آمد و به جاى آن سيل عظيمى از تحريفات در زمينه احاديث نبوى و جعل آن‏ها به فرهنگ و اعتقاد مردم روى آورد كه به «اسرائيليات» شهرت يافت، تا سال ۱۰۰ هجرى كه «عمر بن عبدالعزيز» فرمان تدوين احاديث را به «ابوبكر بن محمد انصارى» صادر كرد.
او كه از رجال و بزرگان تابعين به شمار مى‏رفت و از اصحاب على عليه‌السلام شمرده مى‏شد، به بازگرداندن فدك به اهل‏بيت عليهم‏السلام و تدوين حديث كمر بست، امام باقر عليه‌السلام از اين فرصت استثنايى كمال بهره ‏را برد و بيان احاديث را آغاز كرد و راويان مختلف از ايشان ده‏ها هزار حديث نقل كردند، در واقع، امام باقر عليه‌السلام، نماينده مكتب اهل‏بيت عليهم‏السلام و نخستين سرو سامان‌دهنده احاديث تابناك معصومان عليهم‏السلام بود.
از اين رو، بسيارى از محدثان وقت با ديدن تلاش‏هاى بى دريغ امام، به نگاشتن و نگاهدارى سخنان امام كمر بستند و بدين سبب، بيشتر احاديث اهل‏بيت عليهم‏السلام، از امام باقر و امام صادق عليهم‏السلام است.
راههاي كنترل خشم و غضب از نگاه امام باقر
در مقاله ديگري از اين ويژه‌نامه آمده است: خداوند متعال يكي از مهم‌ترين ويژگي‌هاي انسان‌هاي الهي و پارسا پيشه را كظم غيظ و عفو از مردم مي‌شمارد و مي‌فرمايد: «الكاظمين الغيظ و العافين عن الناس والله يحب المحسنين؛ {آل عمران. ۱۳۴} مومنان در هنگام عصبانيت خشم خود را فرو مي‌برند و ازخطاي مردم در مي‌گذرند وخدا نيكوكاران را دوست دارد.» «كظم» در لغت به معني بستن سر مشكي است كه از آب پر شده باشد و به طور كنايه در مورد كساني كه از خشم و غضب پر مي‌شوند ولي از اعمال آن خودداري مي‌نمايند، به كار مي‌رود.
«غيظ» به معني شدت غضب وحالت برافروختگي و هيجان فوق العاده روحي است، كه بعد از مشاهده ناملايمات به انسان دست مي‌دهد.
حالت خشم و غضب از خطرناك‌ترين حالات انسان است و اگر جلوي آن رها شود، در شكل يك نوع جنون و ديوانگي و ازدست دادن هر نوع كنترل اعصاب خودنمايي مي‌كند و موجب مي‌شود كه بسياري ازجنايات و تصميم‌هاي خطرناك از انسان صادر شود كه انسان يك عمر بايد كفاره و تاوان آن را بپردازد.
در اين مقاله اين آموزه قرآني با توجه به سخنان امام باقر (عليه السّلام) مورد بررسي و تحقيق اجمالي قرار مي‌گيرد.
خشم مثبت و منفي
غضب يكي از غرايز انساني است و بهره‌هاي فراواني براي انسان دارد و در دفاع از هويت و باورها و فرهنگ او نقش مهمي ايفا مي‌كند.
سه گروه متفاوت
در واقع انسان‌ها را مي‌توان در مورد اين حالت نفساني، به سه گروه تقسيم كرد:
دسته اول: انسان هايي كه در هنگام غضب افراط مي‌كنند و از حد و مرز ايمان بيرون مي‌روند. اين گونه اشخاص همواره گرفتار اعمال ناپسند خود هستند و بسا كه پشيماني هم سودي به حالشان نخواهد داشت.
دسته دوم: افرادي هستند كه اساساً خشمگين نمي‌شوند و اصلا قوه غضبيه خود را به كار نمي‌گيرند و در جاهايي كه حتي شرع و عقل هم براي آنان خشم را لازم دانسته است، به هيچ وجه حركتي ندارند. اينان نه تنها عملي ناپسند انجام مي‌دهند، بلكه از افراد عصباني بدترند و افرادي بي غيرت و بي هويت تلقي مي‌شوند.
دسته سوم: كساني كه براساس كمال وجودي خود هرگاه خشمگين شوند، از مرز اعتدال خارج نمي‌شوند. اينان با ايمان راسخ و اعتماد به نفسي كه دارند، هنگام بروز حالت خشم بر وجودشان تسلط كامل دارند و تمام اعضا و جوارح آنان تحت فرمان عقل و ايمانشان قرار دارد.
خشم مقدس
قرآن كريم هرگز اصل خشم را تخطئه نمي‌كند و خشم‌هاي مقدس را مي‌ستايد. اساساً خشم مقدس يكي از صفات الهي است كه نام‌هاي قهار و جبار حضرتش به آن اشاره دارد. خشمگين شدن اگر متعادل و در راه حق باشد، نه تنها ناپسند نيست، بلكه پسنديده و مورد رضاي حق هم خواهد بود. در سيره رسول خدا (صلي الله عليه و آله) به نقل از امير مومنان (عليه السلام) آمده است كه: آن حضرت براي امور دنيا هرگز عصباني نمي‌شد؛ اما هرگاه براي حق غضبناك مي‌شد، احدي را نمي‌شناخت و خشم پيامبر آرام نمي‌شد تا اينكه حق را ياري كند.
علامه طباطبايي (ره) در اين زمينه مي‌فرمايد: «هرگاه رسول خدا (صلّي الله عليه و آله و سلّم) خشمگين مي‌شد- كه جز براي خدا غضب نمي‌كرد- چيزي تاب مقاومت در برابر غضب آن حضرت را نداشت. »
آري يك انسان كامل فقط در راه حق و به خاطر پايمال شدن حقوق الهي و حقوق مردم خشمگين مي‌شود و در اين مورد هم از مرز ايمان و حدود الهي خارج نمي‌شود.
خشم پيامبر صلّي الله عليه و آله و سلّم
در اين خصوص روايتي زيبا از سيره رسول گرامي اسلام (صلّي الله عليه و آله و سلّم) نقل شده است كه حمزه بن عبدالمطلب، عموي بزرگوار و برادر رضاعي حضرت رسول بود؛ زيرا حمزه از ثويبه اسلميه- دايه پيامبر قبل از حليمه سعديه- شير خورده بود. حمزه از رسول خدا چهار سال بزرگتر بود.
او در جنگ احد ۶۰ سال داشت كه به دست وحشي- غلام جبير بن مطعم- به شهادت رسيد. وحشي به تحريك و تطميع هند- دختر عتبه بن ربيعه و مادر معاويه بن ابي سفيان- حضرت حمزه سيدالشهداء را مورد حمله غافلگيرانه قرار داد و به شهادت رساند. هند كه از آن بزرگوار به شدت ناراحت بود و از حضرت حمزه به علت كشته‌هاي جنگ بدر كينه شديدي داشت، بعد از شهادت حمزه اعضاي بدن آن حضرت را مثله كرد و حتي جگرش را بيرون آورده، از عمق كينه آن را در دهانش مكيد.
رسول خدا (صلّي الله عليه و آله و سلّم) وقتي به بالين پيكر قطعه قطعه عمويش آمد آن چنان ناراحت و خشمگين شد كه سخن از انتقام گفت. در آن هنگام، جبرئيل عليه السلام نازل شد و براي دلداري پيامبر (صلّي الله عليه و آله و سلّم) اين آيه شريفه را نازل كرد: «و ان عاقبتم فعاقبوا بمثل ما عوقبتم به و لئن صبرتم لهو خير للصابرين؛ (نحل. ۶۲۱)
هرگاه خواستيد كسي را مجازات و عقوبت كنيد، تنها به مقداري كه به شما تعدي شده كيفر دهيد و اگر صبر كنيد، اين كار براي صبركنندگان بهتر است. » پيامبر نيز خشم خود را كنترل كرد و فرمود: «پس من صبر مي‌كنم.»
افراط نكردن در حالات خشم
به طور طبيعي هر انساني بر اثر عوامل و زمينه هايي كه برايش پيش مي‌آيد، گاهي خوشحال و گاهي نيز خشمگين و ناراحت مي‌شود؛ اما اگر اين حالات فطري با معيار دين و هدايت قرآن و رهنمودهاي اهل بيت عليهم السلام همراه باشد، هرگز در آن افراط و تفريط ديده نخواهد شد.
قرآن خشم‌هاي بي مورد را به دوران جاهليت نسبت داده و سكون و آرامش را در هنگام خشم ويژه رسول خدا (صلّي الله عليه و آله و سلّم) و مؤمنين مي‌داند و خاطرنشان مي‌كند كه اين آرامش هم يك موهبت الهي است؛ همچنان كه خشم و تعصبات جاهلي را ره آورد افكار نادرست و عملكرد غلط كافران قلمداد مي‌كند و مي‌فرمايد: «{به خاطر بياوريد} هنگامي را كه كافران در دل‌هاي خود خشم و نخوت جاهليت داشتند و {در مقابل} خداوند آرامش و سكينه خود را برفرستاده خويش ومؤمنان نازل فرمود.» (فتح. ۶۲)
خداوند در اين آيه به ما مي‌آموزد كه فرهنگ جاهليت «حميت»، «تعصب»، «غضب» و خشم جاهلي است؛ ولي فرهنگ اسلام «سكينه»، «آرامش» و «تسلط برنفس» مي‌باشد.
كلام امام باقر (عليه السّلام) در اين زمينه رهنمود شايسته اي براي ماست. آن حضرت در مورد ويژگي شيعيان علي فرمود: «الذين أذا غضبوا لم يظلموا و اذا رضوالم يسرفوا؛ (۵) آنان چنان اند كه در هنگام خشم و غضب دست به ستم {و گناه و حركات جاهلانه} نمي‌آلايند و هرگاه راضي و خشنود شدند، افراط و زياده روي نمي‌كنند. »
آري، غرايز انساني همانند موتور محرك است كه انسان را گاهي همانند طوفان و تندباد چنان به حركت درمي آورد كه اگر مراقبتي صورت نگيرد، خسارت‌هاي جبران ناپذيري در پي خواهد داشت؛ اما همين محرك‌ها اگر به وسيله ايمان و باورهاي قلبي و ارتباط با انسان‌هاي كامل تعديل و كنترل شود، از عواقب ناشايست به دور خواهند ماند.
شيوه‌هاي كنترل خشم
براي فرونشاندن خشم و غضب راهكارهاي مختلفي وجود دارد كه با انجام آن مي‌توان از ضررهاي بعدي عصبانيت جلوگيري كرد. وقتي كه در حضور امام باقر (عليه السّلام) سخن از غضب به ميان آمد، حضرت فرمود؛ «همانا كه مرد خشمگين مي‌شود و تا خود را داخل آتش نكند {و به گناهي دست نيالايد} آرامش نمي‌يابد و خشمش فرو ننشيند. {پس براي اينكه در هنگام خشم به كارهاي ناشايست اقدام نكنيد} هرگاه شخصي خشمگين شد اگر ايستاده است فورا بنشيند تا پليدي و وسوسه شيطان از او دور شود و هرگاه به خويشاوندش غضب كند، به نزد او برود و بدنش را مس كند؛ چرا كه خويشاوند اگر مس شود، آرامش يابد.»
در توضيح اين حديث، ما براي كنترل خشم و عصبانيت راهكارهاي ديگري كه دانشمندان اخلاق و روان مطرح كرده اند نيز پيشنهاد مي‌كنيم:
۱- در آن حالت شخص به سيره انبياء، اولياء و صلحاء- كه خود را پيرو آنان مي‌داند- توجه كند و در مورد آيات و احاديثي كه غضب بي جا را مذمت كرده اند، فكر كرده و از عواقبش برحذر باشد.
۲- در هنگام خشم استعاذه نمايد و با گفتن جمله «اعوذ بالله من الشيطان الرجيم» به خداوند عالم پناه ببرد.
۳- با آب سرد وضو بگيرد و يا غسل نمايد.
۴- زمينه‌ها و بسترهاي ديگر خشم را خود يا ديگران از ميان بردارند مانند گرسنگي، تشنگي، خستگي، بي خوابي و…
۵- فوائد شيرين و لذت بخش كظم غيظ را- كه بارها تجربه كرده- در نظر آورد.
۶- از افراد بدخلق و عصباني فاصله بگيرد و رفاقت نكند.
۷- اعتقاد به قضا و قدر خداوندي را در وجودش تقويت كند و بداند كه گاهي پديد آمدن برخي حوادث ناگوار كه با ميل باطني او ناسازگار است، در اثر تقدير الهي است. امام باقر (عليه السّلام) در اين زمينه فرمود: در ميان خلق خدا سزاوارترين كس به تسليم در برابر قضاي خدا كسي است كه خداي عزوجل را بشناسد و هر كه به قضا راضي باشد، قضا بر او وارد شود و خدا اجر او را بزرگ فرمايد و هر كه قضا را ناخوش دارد، قضا بر او وارد شود و خدا اجرش را تباه سازد. »
۸- انسان وقتي كه بر فردي ضعيف‌تر از خودش خشم مي‌گيرد، فراموش نكند كه قدرت خداوند خيلي بالاتر از قدرت اوست و ممكن است مورد قهر و غضب و انتقام خداوند قرار گيرد. قرآن مي‌فرمايد: «آنها بايد عفو كنند و چشم بپوشند، آيا دوست نمي‌داريد خداوند شما را ببخشد؟ و خداوند آمرزنده و مهربان است.» (نور. ۲۲)
۹- سفارش به اطرافيان در مورد يادآوري عواقب شوم عصبانيت و تذكر نكات مؤثر.
نوشته اند كه در ميان پادشاهان بني اسرائيل عادتي مرسوم بود كه آنان را در حكومت كنترل مي‌كرد؛ به اين صورت كه در نزد هر يك از آنان حكيمي دانا بود و صحيفه اي به همراه داشت كه هرگاه پادشاه عصباني مي‌شد، آن حكيم، صحيفه را در مقابل او گرفته، به دستش مي‌داد. در آن صحيفه نوشته بود: «بر زيردستان رحم كن! از مرگ بترس! روز جزا را فراموش نكن!» وقتي شاه آن را مي‌ديد، غضبش ساكن مي‌شد.
چه زيباست افرادي كه قادر به كنترل خشم خود نيستند و هميشه بعد از عصبانيت پشيمان مي‌شوند، چنين صحيفه اي تهيه كنند و به اطرافيان بسپارند كه در هنگام غضب آنان، علاوه بر ارائه آن صحيفه، آثار خوش خلقي و عاقب شوم بدخلقي و عصبانيت را به وي يادآور شوند تا در خانواده يا در اجتماع و يا در مراكز مهم به اين وسيله خشم خود را كنترل نمايند. حتي يك حديث، يك نكته و يا عبارتي در موضوع كظم غيظ با خط درشت، در محل زندگي نصب كنند كه ديگران او را به آن توجه دهند.
۱۰-آخرين نكته اينكه بدانند انسان‌هاي عصباني در ميان مردم و عقلاي عالم منفورند و بردباران عزيز و محترم.
آثار و فوايد كنترل عصبانيت
وقت خشم و وقت شهوت مرد كو؟
طالب مردي چنينم كو به كو!
كو در اين دو حال مردي در جهان
تا فداي او كنم امروز جان
اگر انسان بتواند در حالات خشم و غضب، مالك نفس خويش باشد، او را مي‌توان از افراد نيرومند و توانا برشمرد؛ چرا كه كنترل نفس سركش در آن حالت، ايمان و اراده اي والا و قوي لازم دارد كه خيلي از انسان‌ها نمي‌توانند از عهده اش برآيند. اگر مروري به صفحات حوادث در رسانه‌ها داشته باشيم اكثر حوادث ناگوار ريشه در عدم توانايي مجرمين در كنترل خشم و غضب خود دارد.
به اين جهت كنترل غضب امري مهم به شمار مي‌آيد و هر كس در آن موفق شود، افزون بر بهره‌هاي فراون دنيوي، داراي مقامي بلند از نظر معنوي خواهد بود. اينك به برخي از آثار و فوايد كنترل خشم توجه مي‌كنيم:
الف. نجات از آتش دوزخ
امام باقر (عليه السّلام) يكي از مهم‌ترين بركات خويشتن داري در حالت خشم را نجات از آتش دوزخ بيان مي‌كند و مي‌فرمايد: «من ملك نفسه اذا… غضب حرم الله جسده علي النار؛ هر كس در هنگام خشم و غضب مالك نفس خويش باشد، خداوند متعال بدن او را بر آتش جهنم حرام خواهد كرد.»
ب. آرامش روز قيامت
آن حضرت پاداش شيرين كظم غيظ را در ضمن تفسير آيه «و اذا ما غضبوا هم يغفرون» (شوري. ۷۳) اين گونه بيان مي‌كند: من كظم غيظا و هو يقدر علي امضائه حشا الله قلبه امنا و ايمانا يوم القيامه هر كس خشم خود را فرو برد، در حالي كه مي‌توانست از طرف مقابل انتقام بگيرد خداوند متعال در روز قيامت قلبش را از ايمان و امنيت و سلامتي پرخواهد كرد. »
ج. روشني چشم اهل بيت (عليه السّلام)
فرو بردن خشم و بردباري در مقابل عصبانيت از لذت بخش‌ترين لحظاتي است كه امامان معصوم (عليه السّلام) از آن به عنوان روشني چشم نام مي‌برند. آن گراميان اين خصلت والاي انساني را همواره دوست داشتند و شيريني آن را هرگز فراموش نمي‌كردند. حضرت باقر (عليه السّلام) مي‌فرمايد: «پدرم امام صادق (عليه السّلام) مي‌فرمود پسرم! هيچ چيز مانند عصبانيتي كه با صبر پايان مي‌پذيرد چشم پدرت را روشن نمي‌كند. »
آري اگر انسان بتواند در آن لحظه خطرناك و حساس، صبر و بردباري پيشه كند، لذت و شيريني آن تا آخر عمر در كامش خواهد ماند و او را مسرور خواهد نمود. در مقابل اگر خود را كنترل نكند تا آخر زندگي در آتش حسرت و ندامت خواهد سوخت.
د. امنيت از خشم خدا
امام باقر (عليه السّلام) در اين مورد فرمود: «يا موسي امسك غضبك عمن ملكتك عليه: اكف عنك غضبي؛ در كتاب تورات در ضمن مناجات خداي عزوجل با موسي (عليه السّلام) آمده است: اي موسي خشم خود را از كسي كه تو را بر او مسلط ساخته ام، بازگير تا خشم خود را از تو بازگيرم. »
ه. داخل شدن در رديف اهل ايمان
قرآن كريم مومنان را در آيات متعدد به خاطر كنترل خشمشان مي‌ستايد. در سوره شوري در مورد يكي از ويژگي‌هاي بارز مومنين مي‌فرمايد: «و اذا غضبوا هم يغفرون؛ (شوري. ۷۳) مومنين زماني كه خشمگين مي‌شوند (با فرو خوردن خشم خود) عفو مي‌كنند. »
هر انساني طبيعتا در مقابل پيشامدهاي ناگوار و ناهنجاري‌ها ناراحت و عصباني مي‌شود و آيه فوق مي‌گويد كه اهل ايمان در چنين مواقعي نه تنها خود را به گناه آلوده نمي‌كنند، بلكه با كنترل خشم خود از صفت عفو و بخشش بهره مي‌گيرند.
سيره امام باقر (عليه السّلام)
در سيره اخلاقي امام باقر (عليه السّلام) آمده است: روزي يك نفر مسيحي به آن حضرت جسارت كرد و گفت: «انت بقر؛ تو گاو هستي.»
امام بدون اينكه خشمگين شود، فرمود: «لا انا باقر؛ نه من باقرم.» مسيحي گفت: تو پسر آن زن آشپز هستي؟ امام فرمود: آري مادرم يك بانوي آشپز بود. آن مرد براي اينكه امام را عصباني كند، دوباره گفت: تو پسر زن سياه چرده، زنگي و دشنام گو هستي. امام پاسخ داد. اگر تو راست مي‌گويي، خدا مادرم را بيامرزد و اگر دروغ مي‌گويي، خداوند تو را ببخشد. وقتي آن مرد مسيحي بردباري و حلم بي پايان امام را مشاهده كرد كه با اين اهانت‌ها هرگز خشمگين نشد و كاملا بر نفس خود مسلط بود، زبان بر شهادتين جاري كرد و مسلمان شد.
اين رفتار حضرت باقر (عليه السّلام) دقيقا در تفسير اين آيه شريفه است كه مي‌فرمايد: «هرگز نيكي و بدي يكسان نيست؛ بدي را با نيكي دفع كن! ناگاه {خواهي ديد} همان كس كه ميان تو و او دشمني است، گويي دوستي گرم و صميمي مي‌شود و اين {خصلت} را جزكساني كه شكيبا بوده اند، نمي‌يابند و آن را جز صاحب بهره اي بزرگ، نخواهند يافت.» (فصلت. ۴۳)
دستاوردهاي اين حركت پسنديده از نظر روحي و رواني و معنوي، خيلي بهتر و بيشتر از آن است كه انسان خشم و غضب خود را با هيجانات عصبي و رفتارهاي زشت و كينه توزانه فرو نشاند.
دراين باره اشاره به سخن مولوي در مورد علي (عليه السّلام) خالي از لطف نيست. او بعداز آنكه مولاي متقيان را اسوه بردباران معرفي مي‌كند و با ستايش از آن حضرت مي‌گويد كه امام (عليه السّلام) در هنگام خشم و غضب كاملا برخود مسلط بود و هرگز اراده و تدبير خود را در اختيار احساسات زودگذر قرار نمي‌داد و تمام اعضا و جوارحش تحت عقل و وحي بود، به نقل داستاني دراين زمينه مي‌پردازد و در ستايش حلم آن گرامي به زبان حال امام مي‌گويد.
باد خشم و باد شهوت باد آز
برد او را كه نبود اهل نماز
خشم بر شاهان، شه و ما را غلام
خشم را هم بسته ام زير لگام
تيغ حلمم گردن خشم زده است
خشم حق، بر من چو رحمت آمده است
كه نيم، كوهم ز صبر و حلم و داد
كوه را كي در ربايد تند باد
مضرات غضب
الف- زمينه براي تسط شيطان
ضررهاي فراواني بر غضب مي‌توان بر شمرد كه مهمترين آن تسلط شيطان بر انسان است. اساساً فرد خشمگيني كه قادر به كنترل خشم خود نيست و نمي‌تواند تصميمات مثبت بگيرد و وجودش را آتش كينه و انتقام پر كرده است، در آن لحظه وجودش بستري مناسب براي بهره برداري شيطان است و شيطان مي‌تواند به راحتي او را گمراه كند و از همين راه به اهداف شوم خود دست يابد.
امام باقر (عليه السّلام) دراين زمينه مي‌فرمايد: «غضب، آتش پاره اي است از شيطان كه در باطن فرزند آدم است و چون كسي از شما عصباني شد، چشم‌هاي او سرخ مي‌شود و باد به رگ‌هاي او مي‌افتد و شيطان در وجودش داخل مي‌شود.» البته اگر انسان تحت تأثير شيطان قرار گيرد، ممكن است هرگونه گناه و كار ناشايستي مرتكب شود.
ب: دوري از فضائل اخلاقي
انسان درحال عصبانيت از ادب و حيا و عفت فاصله مي‌گيرد. احترام بزرگان و اطرافيان را نمي‌تواند نگهدارد. پرده حيا و عفت را مي‌درد و در نتيجه سخناني بر زبانش جاري مي‌شود كه در حالت عادي از گفتن وحتي شنيدن آن خجالت مي‌كشد. دست به كارهايي مي‌زند كه هرگز با اخلاق و انسانيت هم خواني ندارد.
ج- خواري و رسوايي
از ديگر مفاسد خشم‌هاي بي جا، خواري و ذلت و رسوايي فرد عصباني است. او معمولاً وقتي كه حالت خشم برايش عارض مي‌شود، درميان جمع، فردي غيرعادي، ناتوان و سبك قلمداد مي‌شود كه قادر به كنترل وجودش نيست و نمي‌تواند امور زندگي اش را مديريت كند و تمام كساني كه او را در آن حال مي‌بينند، به ديده حقارت و يا ترحم به او مي‌نگرند.
د- سلب اعتماد ديگران
افراد جامعه به ويژه عقلاي قوم و نخبگان، به افراد عصباني كمتر اعتماد مي‌كنند؛ چرا كه احساس مي‌كنند او به اندك بهانه اي خشمگين مي‌شود و تصميماتي مي‌گيرد كه مبناي عقلاني و منطقي ندارد؛ گرچه بعدا اظهار ندامت كرده، عذرخواهي هم مي‌كند.
ويژه نامه اينترنتي «سپهر دانش» به مناسبت سالروز ولادت امام محمد باقر (ع) در پايگاه اطلاع‌رساني راسخون منتشر شده است و علاقمندان به مشاهده و استفاده از اين ويژه‌نامه مي‌توانند به نشاني اينترنتي www.rasekhoon.net مراجعه كنند.


| شناسه مطلب: 52517




معارف شيعه



نظرات کاربران