شخصیت حضرت امیر(ع) در دیدگاه امام خمینی(ره)
درباره شخصیت علی بن ابی طالب علیهالسلام از حقیقت شناخته او صحبت کنیم یا با شناخت محجوب و مهجور خود؟ اصلاً علی(ع) یک بشر ملکی و دنیایی است که ملکیان از او سخن بگویند یا یک موجود ملکوتی است که ملکوتیان او را اندازهگیری کنند؟!
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، امام خميني(ره) پـس از انبياء بزرگ الهي و معـصومان عليهمالسلام از كم نظيرترين و ممتازترين شخصيتهاي تاريخ بشريت است كه با انديشههاي بلند الهي و تلاشهاي صادقانه خويش مسير تاريخ را دگرگون كرده و سر منشاء تحولات عظيمي در ايران و جهان شد.
همزمان با سالروز شهادت اميرالمؤمنين علي(ع) گفتارهايي از امام خميني(ره) درباره اين امام همام براي علاقهمندان نقل ميشود:
درباره شخصيت علي بن ابي طالب عليهالسلام از حقيقت شناخته او صحبت كنيم يا با شناخت محجوب و مهجور خود؟ اصلاً علي عليهالسلام يك بشر ملكي و دنيايي است كه ملكيان از او سخن بگويند يا يك موجود ملكوتي است كه ملكوتيان او را اندازهگيري كنند؟ اهل عرفان درباره او جز با سطح عرفاني خود و فلاسفه و الهيون جز با علوم محدوده خود، با چه ابزاري ميخواهند به معرفي او بنشينند؟ تا چه حد او را شناختهاند تا ما مهجوران را آگاه كنند؟
دانشمندان و اهل فضيلت و عارفان و اهل فلسفه با همه فضائل و با همه دانش ارجمندشان آنچه از آن جلوه تام حق دريافت كردهاند در حجاب وجود خود و در آينه محدود نفسانيت خويش است و مولا غير از آن است.
پس اولي آن است كه از اين وادي بگذريم و بگوييم علي بن ابي طالب(ع) فقط بنده خدا بود و اين بزرگترين شاخصه اوست كه ميتوان از آن ياد كرد و پرورش يافته و تربيت شده پيامبر عظيمالشأن است.
بدون شك دنيا حاكمي همچون علي(ع) را پس از آن حضرت در زهد و پارسايي به خود نديد. سراسر سخنان علي در نهجالبلاغه سرشار از نفرت از دنياي مذموم است. تشبيه دنيا به بيارزشتر از عطسه بز و كفش پاره و وصلهزده تنها نشاندهنده گوشهاي از روح متعالي و زاهدانه آن حضرت است. اعلام سه طلاقه نمودن دنيا و فرياد «مالعلي و لنعيم» يعني علي كجا و نعمتهاي فاني دنيا كجا، حقيقتي است كه در جاي جاي زندگي علي(ع) قابل مشاهده است.
حضرت علي(ع) نمونه اعلاي عبوديت و بندگي و مظهر تمام و كامل اخلاص بود. در كيفيت عبادت امام همين بس است كه در تاريخ آمده است: در يكي از جنگها تير به پاي امام اصابت كرده بود كه امام در شرايط عادي تحمل درآوردنش را نداشت. تا اينكه امام هنگامي كه اشتغال به نماز پيدا نمود، تير را از پاي ايشان درآوردند بدون آنكه حضرت متوجه بيرون كشيدن تير از پاي مباركش باشند.
درباره كميت و مقدار عبادت اميرالمؤمنين(ع) نيز آمده است: امام زينالعابدين، وقتي به خاطر كثرت عبادت مورد سؤال قرار ميگيرد، در پاسخ ميفرمايد: عبادت من در برابر عبادت علي چيزي نيست. آن حضرت در هر روز هزار ركعت نماز ميخواند و كسي توان عبادت علي را ندارد.
امام خميني(ره) با نقل اين حقايق تاريخي، ارزش اين اعمال را در اخلاص امام ميداند و ميفرمايد: علي ابن ابيطالب با حور و قصور چه سر و كاري دارد؟ آن سرور را با هواهاي نفسانيه و شهوات نفسانيه چه تناسب است؟ كسي كه عبادتش عبادت احرار است، جزاي او جزاي تجار نخواهد بود. و در فرازي ديگر در رابطه با ضربه حضرت علي در روز خندق به عمرو بن عبدود كه ارزشش از عبادت جن و انس برتر است، ميفرمايد: اين ضربه، ضربهاي بود كه از روح اميرالمؤمنين(ع) سرچشمه گرفته بود، همه ايامي كه ضربه ميزد فضيلتش بالاتر از همه بود. براي اينكه قلب، قلب الهي بود، قلبي بود كه غير از خدا در او راه نداشت.
ضربتي كه از آن قلب سرچشمه بگيرد، تصميمي كه از آن قلب سرچشمه بگيرد، اين ارزشش همان است كه فرموده است. افضل از همه چيزهايي است كه در عالم واقع شده است. آن مرتبه اخلاصي است كه يك ضربت را با عبادت ثقلين به عبادت جن و انس مقابل كرده است.