یادداشت رسیده؛حج از فرصت تا نعمت یادداشت رسیده؛حج از فرصت تا نعمت یادداشت رسیده؛حج از فرصت تا نعمت بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
یادداشت رسیده؛حج از فرصت تا نعمت یادداشت رسیده؛حج از فرصت تا نعمت یادداشت رسیده؛حج از فرصت تا نعمت یادداشت رسیده؛حج از فرصت تا نعمت یادداشت رسیده؛حج از فرصت تا نعمت

یادداشت رسیده؛حج از فرصت تا نعمت

امیر مسروری

اساسا حج فرصت است. فرصتي كه هر لحظه اش نعمت است. چه زيبا رهبري حج را در ديدار با كارگزاران و خادمين حج بيان فرمودند. تقسيم كردن حج به دو جنبه ي اجتماعي و فردي نشان مي دهد حج صرفا يك عمل اجتماعي نيست و صرفا يك عمل عبادي و زاهد گرايي نيست. بلكه اساس حج علاوه بر تربيت نفس و ساختن انسان و توجه انسان به معنويت اساسي اش، رشد و بالندگي و يك دستي جامعه اسلامي است. جامعه اي كه قرار است الگوي بشريت براي رشد و سعادت باشد. به واقع آنچه بايستي در مورد حج گفت اين است، حج در دايره اي قرار ميگيرد كه مي خواهد انسان را به جايگاه بندگي برگرداند. فرض استطاعت هم همينجا تعريف مي شود. بايد براي حركت توشه اي اندوخت! چه توشه اي بالاتر از تصميم براي خود سازي و ساختن اطرافيان!
در حج منع ها فراواني در كنار امر هاي فراوان قرار دارد. از زماني كه لبيك را حاجي مي گويد حج شروع مي شود تا جايي كه بخواهد شيطان درون و برون را باهم رجم كند. چه زيباست وقتي همه استغاثه كنان گرداگرد حريم امن الهي قرار ميگيرند و بدون توجه به رنگ و جايگاه و مقام دور كعبه مي چرخند. به عبارت بهتر بايد گفت حج همان چيزي است كه در معناي خودش در علم لغت تعريف مي شود « قصد كردن در امور مهم » چه امري مهم تر از اصلاح امورات و رفتن به سمت بندگي!
چون طهارت نبود كعبه و بتخانه يكيست نبود خير در آن خانه كه عصمت نبود
چه زيبا حافظ، جان كلام را گفت. طهارت انتهاي حج است. حج قرار است انسان را به اين منزلگاه برساند بر همين اساس بايد گفت :
1. در زماني كه تمام دشمنان اسلام عِده و عُده ي خود را براي تخريب اسلام ناب قرار دادند و از هر نوع تبليغاتي چه تليغات بصري و رسانه اي و چه با راه اندازي گروه هايي مثل داعش كه حالا اسمشان داعش است چند سال قبل طالبان بود و خدا بخير ببرد چند سال بعد را كه چه ميخواهند بگذارند، به كار گرفته تا كمر اسلام را خم كند. تفكر و تعقل در وعده بسيار حائز اهميت است. بايد گفت استكبار با حج مشكل دارد. با موضوعي مشكل دارد كه در آن رعيت و مسئول در كنار هم به يك شكل گرد خداي متعال مي آيند. در طواف بايد همه در برابر مكاني كه به دليل شرافت اتصال به خدا قرب پيدا كرد سر سجده بگذارند و هر جايي كه باشند به سمت آن روند! درگيري استكبار در حج بيش از ديگر فرايض الهي است.
2. حج نمادي از وحدت و هم دلي است. رسول خدا مي فرمايد : « المسلمونَ اِخوهٌ لا فَضلَ لِاَحَدٍ اِلّا بِالتَّقوي » يعني همين تقوا است كه برتري ايجاد ميكند. نه اينكه قوميت يا مليت را سبب برتري بدانيم. چقدر شاهد هستيم چه در رسانه هاي داخلي و چه رسانه هاي برون مرزي درگيري عرب و عجم را دنبال ميكنند تا شايد ميان هويت اسلامي ملت ايران شكافي عميق ايجاد كند. حج سد بزرگي در برابر اين هجمه ها و مصونيت بخش اساس هويت اسلامي است. در حج شايد تعداد اندكي به نمايندگي ملت ايران بروند اما به واقع در كنار هزاران غير ايراني امتي را تشكيل ميدهند كه شعارشان وحدانيت و رسالت نبي مكرم اسلام است. پيامبري كه رحمه للعالمين بود با هر نوع رنگ و نژادي با هر نوع دانش و فهمي، پيامبر همه بشريت است.
3. در شرايطي كه دشمنان اسلام با تمام تبليغات مي خواهند مسير هاي موازي در منطقه ايجاد كنند و از راه درگيري ايدئولوژيكي مسير اسلام را منحرف كنند و نوك پيكان مبارزه را از برابر چشمانشان به سمت قلب مسلمين هدف قرار دهند، حج اين درس را مي دهد در هيچ شرايطي نبايد حاجي قبله ي خود را فراموش كند و به غير از آن نماز گذارد. يكي از خصوصيت حج همين قبله نمايي و جهت دهي است.
4. يكي از نكات مهم بيانات رهبري، مسئله بازارگردي است. در شرايطي كه تمام هم و غم دشمن مقابله با معنويتي است كه مصونيت بخش هم هست، فرصت كوتاهي ايجاد مي شود تا حاجي در شرايطي قرار بگيرد كه تمام تاريخ اسلام در ان رخ داده است، مرور شود. بازار گردي آفتي دردناك و مهلك است. نگارنده خود به دها مورد از آن را در ذهن دارد. حاجي در خيابان هاي مدينه قدم ميزند و با خود مي تواند تاريخي را دنبال كند كه در آن مسلمانان بدون هيچ چشم داشتي مال خود را به بردار ديني ميبخشيدن. يا با زيارت امكان مختلف مكه از شعب ابي طالب بازديد كنند. مكاني كه درس هاي بزرگ ايثار و از خود گذشتگي را به هر انسان واقع بيني مي دهد. بر همين اساس وظيفه بزرگي سازمان هاي اعزام كننده و متولي حج دارند تا نسبت به آشنايي افراد با جغرافياي سرزميني حجاز به ويژه وقايع اتفاق افتاده در ان توضيحات ارائه دهند.
5. فرصت مغتنمي كه در حج يك بار استفاده شد و توانست بيداري عجيبي در جهان اسلام ايجاد كند، انتقال تجربيات و نفي استكبار است. برائت از مشركين فقط يك برائت از سران استكبار نيست. برائت از شيطان درون و برون است. از نگاه اغواگرايانه اي است كه مي خواهد ملت هاي مسلمان را تا ابد وابسته به خود نگه دارد. به طور نمونه همين حج توانست جريان گفتماني خود را به ملت فلسطين انتقال دهد و شاهد هستيم انتفاضه اول فلسطين در چنين شرايطي به وجود آمد. موضوعي كه بعدها ملت ها در سال هاي اوليه بيداري هاي اسلامي منطقه به عين لمس مي كردند. جوان هايي كه از كشورهايشان آمده بودند و ميان بزرگان امت ها به دنبال معارفي مي گشتند كه ساليان دراز ديكتاتور هاي كشورشان مانع از كسب آن معارف مي شدند. هرچند دشمن فهميد بايد در اين مسير هم انحراف ايجاد كند اما نمي داند بيداري كه ايجاد شده به راحتي از بين نمي رود.
آنچه بايد در پايان گفت اين است، روزي شاهد باشيم در همين حج كاروان از زمان اعزام تا روز بازگشت بتوانند حاجيان را در يك برنامه ي قوي و مشخص با معارف اصلي و انديشه اي اسلام ناب آشنا كنند. معمولا افرادي اعزام مي شوند كه سن و تكفل مالي لازم را داشته باشند. بايستي به حتم مسئولان و متوليان سياستگذاري حج برنامه خود را در اين رستا متمركز كنندو آن را عملياتي كنند. حج فرصتي است كه اگر قدر دانسته شود نعمت است و اگر فراموش شود، معلوم نيست چه چيزي جاي آن را ميگيرد. به اميد آن روزي كه از حج درس يك دلي و وحدت را بياموزند.




مطالب مرتبط

نظرات کاربران