ناگفته‌های مبلغی از حضورش در الازهر مصر ناگفته‌های مبلغی از حضورش در الازهر مصر ناگفته‌های مبلغی از حضورش در الازهر مصر بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
ناگفته‌های مبلغی از حضورش در الازهر مصر ناگفته‌های مبلغی از حضورش در الازهر مصر ناگفته‌های مبلغی از حضورش در الازهر مصر ناگفته‌های مبلغی از حضورش در الازهر مصر ناگفته‌های مبلغی از حضورش در الازهر مصر

ناگفته‌های مبلغی از حضورش در الازهر مصر

موقعی که رفتم، شیخ الازهر گفت که بنده را از قبل می‌شناخته است. من آن جا سخنرانی کردم و استقبال خوبی هم کردند. نماینده شیخ الازهر در فرودگاه به استقبال آمد، برای هر مهمانی این استقبال صورت نگرفت. گروه‌های دیگر هم می‌آمدند اما معلوم شد برای هر مهمانی این جایگاه و احترام را قائل نبودند.

به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج به نقل از ايسنا، متولد 1338 و اهل بروجرد است. سال‌هاست، او فكر و دغدغه خود را به حوزه‌اي معطوف ساخته كه از شكاف‌هاي عميق امت اسلامي رنج مي‌برد؛ حوزه وحدت در مناسبات امت، امري كه تحقق و به عمل در آوردن آن، لا بلاي حرف‌ها و شعارهاي زيادي كه درباره‌اش زده مي‌شود گم شده است.
او به عرصه‌اي گام نهاده كه چند دهه پيش، مرجع بزرگ تشيع و همشهري‌اش، آيت‌الله بروجردي در آن اقدامات مهمي را به انجام رسانيد.
اينكه احمد مبلغيِ 56 ساله، استاد حوزه است يا دكتر يا دانشيار دانشگاه، مهم نيست، ارزشمند آن است كه سال‌هاست در عمل، دغدغه وحدت و تقريب دارد و دانشگاهي را مديريت مي‌كند كه دانشجويانش از مذاهب و كشورهاي مختلف دور هم گرد آمده‌اند تا مزه وحدت را بچشند. ارزشمند اين است كه مبلغي توانسته پاي در «الازهر»ي بگذارد كه اگر روزي روابط مستحكمي را با ايران تجربه كند، دنياي اسلام مي‌تواند اميد به بازگشت روزهاي اوج تمدني‌اش را داشته باشد.
از حجت‌الاسلام والمسلمين احمد مبلغي حرف‌هايي متفاوت از موضوعات روز و مهم دنياي اسلام داشته ايم، تلاشمان را كرده‌ايم كه حاصل اين گفت‌وگو، حرف‌هايي باشد فارغ از شعار و تكراري بودن.
رئيس دانشگاه مذاهب اسلامي ابتدا در پاسخ به اين پرسش كه چرا كوششي كه در اين سال‌ها براي وحدت انجام شده بي تاثير يا كم تاثير بوده است؟ با بيان اين‌كه «اين سوال بسيار جدي است و تلاش‌ها براي ايجاد وحدت بازخوردهاي متوقَع را نداشته است» گفت: به واقع پرسش اين است آيا كاستي در تلاش نسبت به وحدت وجود داشته يا پروژه وحدت تعريف جامع و كاملي نداشته و يا حجم تلاش براي وحدت متناسب با نياز رو به تزايد نسبت به وحدت و خطرات مربوط به آن در جامعه نبوده است؟ آيا نوع نگاه به وحدت ايراد داشته است؟ يا در اساس نگاه به وحدت درست نبوده و يا اگر درست و كامل بوده، حجم فعاليت‌ها، متناسب با وحدت مورد نظر نبوده و يا همه اين‌ها بوده است، منتها خطرات و موانع در كار بوده وهست و به تلاش وحدت گرايان بر نمي‌گردد.
مبلغي با اشاره به اين‌كه «آخرين ديدگاه اين است كه در هر دو زمينه مشكل وجود داشته است» افزود: پرداختن به اين بحث بسيار مهم است، چه آن كه مقوله "وحدت جهان اسلام يا تفرقه آن" اهميت فوق‌العاده‌اي دارد و سرنوشت ملت‌هاي اسلامي در سايه وحدت و تفرقه رقم مي‌خورد.
وي با تاكيد بر اين‌كه «پس بايد ديد چرا تلاش براي وحدت تاثير مطلوب را بر جاي ننهاده است» گفت: نبايد با انجام بحثي زودگذر و شتابان، پرونده اين موضوع حساس را بست، بايد به صورتي معقول و علمي و با ادبياتي به‌دور از افراط و تفريط در رسانه‌ها و مطبوعات‌ها و هر منبر و تريبون ديگر و در دانشگاه‌ها و حوزه‌ها به اين "مقوله مهم جهان اسلامي" پرداخت و آن را مطرح و پيگيري كرد.
در تعريف وحدت كم‌كاري كرده‌ايم مبلغي به عنوان پيش درآمد،‌ نكاتي را كه هر كدام از آن‌ها ناظر بر يكي از ابعادِ طرح موضوع بود، ارائه و خاطرنشان كرد: نكته اول اين است كه در نوع نگاه و تعريفمان از وحدت اندكي از حيث علمي كم كاري كرده‌ايم و شتابزده آن را تعريف كرده‌ايم. وحدت از يك نظر، يك وضعيت پيچيده اجتماعي است، آن هم براي جامعه‌اي با دامنه‌اي بس گسترده‌ كه كشورهاي متعدد با ساختارهاي متفاوت، زبان‌هاي متنوع و مذاهب مختلف را در بر مي‌گيرد، و از نظر ديگر وحدت در برابر خود حل مشكلات و وضعيت‌هايي را دارد كه ريشه در تاريخ دارند، يعني زمان‌ خورده‌اند، ريشه دوانده‌اند و قرن‌ها را در مسير تطور و احيانا نهادي شدن به پيش تاخته‌اند.
رئيس دانشگاه مذاهب اسلامي با بيان اين‌كه «بنابراين نبايد با يك امر اجتماعي و تاريخي كه حساس، پيچيده، چند لايه‌ و چند ضلعي شده است، مواجهه سريع از حيث علمي كرد» اظهار كرد: ما طرفداران وحدت چه در داخل و چه در خارج بايد بدانيم كه تعريف ما از وحدت هر چه باشد (ضعيف يا قوي، جامع يا ناقص) چارچوب و مبنايي براي حركت در فضاي امت مي‌شود، آن هم نسبت به موضوعي بسيار حساس و شكننده و بايد اذعان كرد كه در اين زمينه كم كاري‌هايي از سر قصور صورت گرفته است.
در برقراري روابط بين شيعه و سني آيا مي‌توان دولت‌ها را در معادلات ناديده انگاشت؟ مبلغي با اشاره به اين‌كه «اگر بنا باشد وحدت را باز تعريف كنيم، بايد خيلي از سوالات كه مرتبط به ساحت‌هاي مختلف وحدت است را شناسايي كنيم و جواب دهيم» خاطرنشان كرد: مثلا بايد ديد وحدت بين كداميك؟ بين دولت‌هاي اسلامي؟ يا بين ملت‌هاي اسلامي؟ يا بين دو اردوگاه شيعه و سني با همه داشته‌ها و تعلقات هر يك، در نتيجه بين هم دولت‌ها و هم ملت‌ها؟ اين هنوز بررسي و تعريف دقيقي نشده است. شايد در نگاه‌هاي نخستين ما در حوزه وحدت،‌ بيشتر ملت‌ها مدنظر بود و كاري به دولت‌ها نداشتيم، اما الان وضع به گونه‌اي شده است كه احساس مي‌شود كه ملت‌ها و دولت‌هاي هر اردوگاه در زمينه‌هاي متعلق به مذاهب خود (دست كم در زمينه‌هاي مهمي) به يكديگر گره خورده‌اند.
رئيس دانشگاه مذاهب اسلامي گفت: در چارچوب اين نگاه يك فرض اين است كه ما وحدت به معناي تمركز بر مشتركات سياسي را هم بايد در "گفتمان خاص وحدت بين مذاهبي" وارد كنيم. يعني اگر يك دولت مربوط به مذهب شيعه است و ديگري مربوط به گروهي از سنيان، اين‌ها در عين داشتن و پيگيري كردن نگاه‌هاي سياسي ويژه خود بايد بر مشتركات سياسي (به ويژه آنچه بر سرنوشت امت تاثير مي‌گذارد) هم تكيه كنند و زمام مناسبات را بيشتر به اقتضائات مشتركات بسپرند تا به دست بزرگ كردن اختلاف‌هاي فيما بين خود.
وي گفت: اگر چه اختلاف‌هاي سياسي وجود دارد و معمولا از مسير ديپلماسي پيگيري و حل مي‌شود ولي نبايد مانع از يك وحدت سياسي جهان اسلام ( در قالب مشتركات) شود. طبعا اين وحدت ممكن است در آغاز بر مشتركات اندكي بسته شود ولي با ديپلماسي ويژه، رو به كيفيت و ازدياد بيشتر بگذارد.
وي با تاكيد دوباره بر اين‌كه «ممكن است اين اشكال باشد كه ما از اول در تعريف وحدت گفته‌ايم شيعه و سني و ملت‌ها را در نظر گرفته‌ايم، غافل از اين‌كه ملت‌ها و دولت‌هاي هر مذهب ارتباط ها و عُلقه‌هايي با هم دارند» بيان كرد: بين دولت و ملت، ولو اختلاف‌هايي باشد، اما وقتي پاي مذهب متبوع به ميان مي‌آيد با يكديگر مرتبط تر مي‌شوند. ما مولفه سياست را در وحدت از اول دخالت نداده‌ايم، امروزه احساس مي‌شود دولت‌ها و ملت‌هاي هر مذهب نسبت به دولت‌ها و ملت‌هاي مذهب ديگر حساسيت‌هايي دارند.
مبلغي در پاسخ به اين سوال كه چه كساني وظيفه دارند تعريف از وحدت را بازتوليد كنند؟ گفت: اين وظيفه، بخشي مربوط به حوزه علميه است، بخشي مربوط به نهادهاي عهده‌دار تقريب و شخصيت‌ها و كساني كه انديشه وحدت را باز توليد مي‌كنند كه بايد به اين كار دست مي‌زدند. ما به اين موضوع نپرداخته‌ايم و الان احساس مي‌شود زمينه‌اي براي وحدت وجود داشته كه اگر كار مي‌كرديم الان به اينجا نمي‌رسيديم.
وحدت سياسي بايد به وحدت اسلامي تزريق شود دانشيار دانشگاه مذاهب اسلامي، با اشاره به نقش رسانه‌ها در اين حوزه، گفت: اين اشكال بوده است و اگر اين ايده، يعني بازتعريف وحدت، در سطح وحدت گرايانه در عرصه تقريب پذيرفته شود، ممكن است آن، روي ميز مطالعه و كنفرانسي گذاشته شود. اهميت رسانه همين است كه يك امر مغفول را به مثابه يك ايده مطرح و راه خود را باز كند.
وي با اشاره به اين‌كه «بنده گاه در مصاحبه‌ها به اين مسئله اشاره كرده‌ام كه ما وحدت را در ساحت سياست هم مطرح كنيم» گفت: مقصود اين نيست كه ما در رفتارهاي منطقه‌اي متحد سياسي شويم. ممكن است كشوري وابستگي به غرب داشته باشد و مسيري را برود كه ما آن مسير را نرويم. متحد شدن به اين معنا نيست كه ما كمكش كنيم، متحد شدن به اين است كه ما بياييم و آن مابه‌الاشتراك و حوزه‌هاي مشترك سياسي كه در جهان اسلام است را بزرگ و مطرح و بر آن زوم كنيم و سعي كنيم در آن زمينه‌ها ارتباط و گفت‌وگو را بيشتر كنيم.
وي افزود: آن حوزه‌هاي مشترك طبيعتا به مثابه يك گرايش واحد سياسي جهان اسلام در كنار اختلاف‌هاي ديگر مطرح مي‌شود. ممكن است بگوييد آن اختلاف‌ها گاهي جدي است و نمي‌گذارد آن وحدت ايجاد شود، پاسخ من اين است كه اگر در حوزه‌هايي كه مشترك در بين جوامع اسلامي است، مثلا در مسئله فلسطين، كشوري است كه 10 درصد با ما همراه است، ما همان 10 درصد را بگيريم نه اينكه اصل اختلاف نظر را نسبت به چنين قضيه‌اي اسباب جدايي مطلق بگيريم. وقتي در آن بخش وحدت ايجاد مي‌شود يك همگرايي را بين امت در آن زمينه ايجاد مي‌كند كه خوب است.
مبلغي، با بيان جمله‌اي از امام علي (ع)، گفت: امام در نهج‌البلاغه مي‌فرمايند: « أَنَّ أَخْذَ اَلْقَلِيلِ خَيْرٌ مِنْ تَرْكِ اَلْكَثِيرِ»، يعني اين كه چنگ زدن به چيز اندك، بهتر است تا همه را رها كردن. در موضوع وحدت، همان حوزه مشترك مي‌تواند پايه باشد براي تاثيرگذاري نسبت به اختلاف‌هاي ديگر كه اگر آن را حل نكند، بخش‌هايي از آن را كم كند و يا اينكه در عين اختلافات دشمني ايجاد نشود.
وي خاطرنشان كرد: وحدت سياسي بايد به وحدت اسلامي تزريق شود، اين يك ايده است. امروز جهان اسلام به لحاظ تفرقه، بعد مذهبي صرف ندارد و مذهبي - سياسي شده است. اگر ما از اول اين ابعاد مرتبط را در تعريف از وحدت مي‌آورديم، وضع بهتري مي‌داشتيم.
وحدت سياسي و حركت به سمت همگرايي بين دولت‌ها، حرف تازه‌اي است رئيس دانشگاه مذاهب اسلامي در پاسخ به اين سوال كه «آيا موضوع وحدت سياسي در گذشته نبوده و تلاش‌هاي برخي چون سيد جمال در اين راستا نبوده است؟» اظهار كرد: اينكه ما وحدت را به سمت گرايش‌هاي بين دولت‌ها ببريم، حرف تازه‌اي است.
وي گفت: بعضي معتقدند براي ايجاد وحدت، نبايد گفت‌وگوهاي مربوط به وحدت را به صورت مذهبي مطرح كنيم، ‌بلكه از اول روي يك همگرايي اقتصادي وحدت را ببنديم، شبيه آنچه در اروپاست. مابقي اختلافات ذيل آن و به صورت خود به خودي حل مي‌شود.
وي افزود: اين هم نگاهي است كه به دلايل تاريخي نمي‌تواند اصلي‌ترين مكانيزم براي وحدت باشد. وقتي ما نگاه تاريخي و دوره‌بندي نداشته باشيم، همه را يكي مي‌گيريم. تلاش براي وحدت يك دوره آغازين دارد كه سيد جمال مبدع و مبتكر آن بود. آن موقع اصلا اختلاف شيعه و سني به اين صورت جلوه‌هاي بيروني نداشت. آنجا استعمار بود. مسلمانان از طريق استعمار در حال تكه پاره شدن بودند و سيد جمال تلاشي را انجام داد تا اتحاد و قدرتي را ايجاد كند و موثر هم بود و خرده گروه‌ها و نهضت‌هايي در مناطق مختلف با همين ادبيات وحدت خواهانه شكل گرفت. در مرحله ديگر الازهر به ميدان آمد و به همراه آيت الله بروجردي، تقريب را بنيان‌گذاري كردند و خيلي موثر بود،‌ اما بعد فرونشست. درباره دلايل فروخفتن آن تحليل‌هاي متفاوتي شده است. يك عامل آن، اين بود كه سياست به معناي مرموز خودش به ميان آمد.
مبلغي گفت: اما در مراحل كنوني كه قبل و بعد از انقلاب به وجود آمده، دوره خاصي است و ما الان اين دوره را تحليل مي‌كنيم.
امكان‌ناپذير انگاري وحدت، شبهه‌اي رايج ولي بي پايه رئيس دانشگاه مذاهب اسلامي، در پاسخ به شبهه " امكان‌ناپذيري تحقق وحدت به دليل وجود اختلافات مذهبي"، ‌اظهار كرد: از ديرباز در مجموعه‌هايي از اهل سنت و شيعه و حتي علمايي از طرفين اين شبهه نسبت به تقريب وجود داشته است. از همين خاستگاه مي‌پنداشته‌اند كه تنها با عبور از مذهب مي‌شود به وحدت رسيد و از آنجا كه عبور از مذهب غير مشروع است وحدت غير مشروع مي‌شود. طبق اين منطق، امر وحدت بين دو حالت است طبق يك حالت(عبور نكردن از مذهب يا بخشي از آن) ناممكن است و طبق حالت ديگر (عبور كردن از آن) غير مشروع است.
اين شبهه بر پايه "متلازم ديدن دو امر وحدت و عبور از مذهب" استوار شده است. حقيقت اين است اين تلازم انگاري بين آن‌ها ناشي از عدم فهم دقيق وحدت و نداشتن تعريف از آن است. (يعني همان كه در ابتدا به آن اشاره كرديم كه ما تعريف دقيق و درستي از وحدت نداريم يا ارائه نكرده‌ايم).
ما به دنبال وحدت ديني هستيم يا وحدت مذهبي يا وحدت همزيستانه؟ مبلغي در ادامه گفت‌وگو با بيان اينكه «اصولا تضعيف مذهب، نه نسبت به كليت آن، نه نسبت به آموزه‌هاي آن و نه نسبت به آداب و مناسك اصلي آن جايز نيست» اظهار كرد: ما به دنبال "وحدت مناسبات" هستيم و نه وحدت مذهبي.
وي با تاكيد بر اين‌كه «مذهب را به طور كامل بايد گرفت» گفت: براي وحدت مذهبي - كه نادرست است- چند گونه متصور است كه همه نادرست مي‌باشد. يكي اين كه طرفداران مذاهب بيايند مشتركات را بگيرند و مفترقات را از مذاهب خود حذف كنند. گونه‌ ديگر اين كه مذهب ثالثي را ايجاد كنيم كه اين هم غلط است. گونه سوم اين كه همه مذاهب الغاء گردند و يكي از آن‌ها مذهب معيار قرار گيرد كه اين دو اشكال دارد، يكي آن كه اين وحدت مذهبي غير ممكن است، ديگر اين كه راه آن از تحميل مذهب مي‌گذرد و نه اعتقاد ورزي به مذهب كه اين راه، نادرست است.
مبلغي با طرح اين سوال ‌كه « آيا وحدت ديني مي‌تواند مقصود باشد؟» افزود: وحدت ديني هم مد نظر نيست، چرا كه دين ما يكي است، كوشش كردن براي آنچه حاصل است، معقول نيست؟
مبلغي ادامه داد: وحدت مقصود، وحدت به معناي ايجاد "مناسبات همزيستانه" ميان امت است. در چارچوب اين منطق، وحدت در مناسبات در حد و سطحي است كه شاكله همزيستي مسلمان با مسلمان را كه انديشه پايه‌اي قرآني است شكل دهد.
ما چون اين موضوع را تعريف نكرده‌ايم، مدام مي‌گوييم چگونه شيعه و سني ممكن است در كنار يكديگر قرار گيرند؟.
از مذهب نمي‌توان دست كشيد دانشيار دانشگاه مذاهب اسلامي، با طرح اين پرسش كه«شبهه كردن در اين كه آيا اساسا وحدت در مناسبات (وحدت همزيستانه) با شرايط وجود مذاهب مختلف چگونه امكان‌پذير است؟» اظهار كرد: بنده مي‌گويم بله مي‌شود. چون به تعبير طلبه‌ها، ‌پردلالت‌ترين دليل بر امكان‌پذير بودن يك موضوع، وقوع آن است. وحدت همزيستانه شيعه و سني در قرن‌هاي يكم، دوم و سوم هجري ظهور و حضور داشته است.‌ شيعه و سني زير يك سقف زندگي مي‌كردند،‌ اتفاقاً در دوران طلايي شيعه كه امامان ما حضور داشتند كاملا همه شاخصه‌ها و اوصاف روابط واحد همزيستانه برقرار بوده است. اين طلايي‌ترين نمونه در اختيار ماست. در قرن سوم هم كه امام رضا (ع) بود، اين وحدت برقرار بود.
از طرفي ديگر ما آياتي داريم كه نگاه خود را به ايجاد روابط اجتماعي بين مجموعه‌هاي داراي اختلاف فكري معطوف كرده است. ما به سراغ اين آيات نرفته‌ايم و آن را پررنگ نكرده‌ايم و از درون آن‌ها نظريه به وجود نياورده‌ايم، در نتيجه اختلافات فكري باعث انشقاقات اجتماعي شده است. اين كم كاري كل امت بوده است.
وحدت به عقايد مذهبي ما آسيبي وارد نمي‌كند رئيس دانشگاه مذاهب اسلامي با بيان اين‌كه «كساني كه خيال مي‌كنند وحدت، عقايد را كم مي‌كند معنايش آن است كه مذهب را نشناخته‌اند، چرا كه مذهب هويت افراد است و نمي‌توان از آن دست كشيد» خاطرنشان كرد: منتها اين هويت در دل يك هويت بزرگتر اسلامي قابل جمع شدن است.
وي تاكيد كرد: بايد بر چند اصل تاكيد ورزيد. اصل اول اين است كه محل وقوع وحدت كه عبارت از روابط همزيستانه است را گم كرده‌ايم و انديشه را به سمت شبهه كنار زدن برخي اصول معطوف كرده‌ايم و بيشتر ديدگاه‌هاي اعتقادي را در برابر چشم قرار داده‌ايم و از خودمان پرسيده‌ايم كه چطور مي‌شود وحدت در مسائل اعتقادي پيدا كنيم؟ اين يك خطاست.
اصول وحدت همزيستانه چيست؟ مبلغي در ارتباط با «اصل دوم» اظهار كرد: اصل دوم اين است كه وقتي روابط همزيستانه ايجاد مي‌شود، ‌بايد اين روابط بر اساس پذيرش اختلاف‌هاي اجتماعي و موقعيتي و سياسي گروه‌ها، كشورها و ملت‌هاي مختلف باشد. يعني اگر كشوري خواست با كشوري كه داراي يك ساختار سياسي و مذهبي است همزيستي كند، بايد احترام خاص را در حد همزيستي نسبت به آن داشته باشد. درست است كه ممكن است با بعضي سياست‌هاي آن كشور مخالف باشد ولي بايد به خاطر امت و نپاشيدن آن از هم و جلوگيري از رويارويي طائفه‌اي كه سم مهلك براي امت و اسلام است، بايد بر مشتركات تاكيد كند. همزيستي را بايد به مثابه يك اصل بپذيريم. به مقدسات آن‌ها بايد احترام بگذاريم ولو اينكه مقدسات آن‌ها را قبول نداريم و به آداب مذهبي آن‌ها نبايد گير بدهيم.
وي با بيان اين‌كه «در همان مسجدي كه حضرت علي (ع) و شيعيان اعتقادي‌اش نماز مي‌خواندند، شيعيان سياسي و عثماني‌مذهب‌ها، در ماه رمضان نماز تراويح مي‌خواندند و حضرت عمل آن‌ها را تحمل مي‌كرد» افزود: اين بدان معنا نبود كه حضرت آن را قبول داشت، چون چندبار گفته بود كه قبول ندارد. اين يعني همزيستي، يعني نسبت به آداب ديني و مذهبي يكديگر يكنوع تحمل را داشته باشيم. اگر تحمل نداشته باشيم او هم از مذهب و دين خود دفاع مي‌كند و در برابر تو مي‌ايستد و اختلاف پيش مي‌آيد و اين‌ها اصول يك روابط همزيستانه است.
در همزيستي اسلامي گفته‌اند كه با اهل كتاب هم مي‌توان همزيستي كرد رئيس دانشگاه مذاهب اسلامي، در پاسخ به اين سوال كه آيا با وجود اصولي چون «تولي و تبري» در مذهب تشيع، مي‌توان وحدت ايجاد كرد؟ گفت: تولي و تبري به اين معنا نيست كه شما در برابر اهل سنت بايستيد و دشمني را توليد كنيد. اگر بنا بود اين كار درست باشد، امام صادق (ع) سزاوارتر بود كه اين كار را مي‌كرد و يا خود علي ابن ابي طالب(ع) كه در بين اهل سنت بودند. تولي و تبري يعني عدم پذيرش. يعني شما مسير امامت را قبول داريد و نه مسير ديگر را.
وي افزود: اين ارتباطي با همزيستي ندارد،‌ در همزيستي اسلامي گفته‌اند كه با اهل كتاب هم مي‌توانيد همزيستي كنيد، اما آيا شما نسبت به دين آن‌ها حالت پذيرش داريد؟ همزيستي مقوله بشري است كه اسلام آن را پذيرفته است، خطوط و اصول و كليات آن را هم پذيرفته است. البته سطح، عمق و ابعاد همزيستي بين شيعه و سني بسيار بيشتر و گسترده‌تر از همزيستي با اهل كتاب است، همزيستي يك اصل است كه اگر برقرار نشود امت اسلامي ايجاد نمي‌شود و اسلام تضعيف مي‌شود.
اصول همزيستي را از دين استخراج كنيم مبلغي خاطرنشان كرد: امام باقر عليه السلام مي‌فرمايند: صلاح مردم در تعايش ( همزيستي) است، دو سوم آن زيركي، و يك سوم آن تغافل (يعني چشم پوشي) است. الان خوب مي‌فهميم كه صلاح امت، دين، تاريخ و پيغمبر چيست و چگونه در تعايش و همزيستي نهفته است زيرا به خاطر عدم تعايش و به خاطر رعايت نكردن يكديگر همه‌ اين‌ها در معرض زوال و نابودي قرار گرفته‌اند و ما بايد برگرديم به سمت تعريف كردن وحدت به تعايش، اين تنها راه است.
وي تاكيد كرد: اصول اين تعايش را از دين در بياوريم و آن را برقرار كنيم. تعايش هم يك امر نسبي است، يك امر مطلق و 100 درصدي نيست و مثلا در خانواده، شهر يا ... متفاوت است. هر مقداري كه ما بتوانيم روابطي را برقرار كنيم و در يك زندگي مشترك دخالت دهيم و احساس كنيم به همديگر نيازمنديم، تعايش را در همان سطح برقرار كرده‌ايم و امت را از آن منتفع كرده‌ايم.
پس از سال‌ها، حضور در الازهر و نتايجي كه به دنبال داشت مبلغي در ادامه به چگونگي حضورش در الازهر مصر اشاره و نكاتي را پيرامون روابط بين مصر و ايران بيان كرد.
رئيس دانشگاه مذاهب اسلامي گفت: قبل از اينكه به مصر بروم با بعضي از شخصيت‌هاي مصري هم كنفرانس بودم، با مفتي مصر در پاره‌اي از كنفرانس‌ها ملاقات و ارتباط و پاي صحبتِ هم‌نشستن و خوش و بش‌هاي كنفرانسي داشتم، يعني با مفتي سابق «علي جمعه» و مفتي كنوني «شوقي علام» در بعضي كنفرانس‌ها ارتباط هم كلامي داشته‌ام. با بعضي شخصيت‌هاي مهم مصري دوست هستم و حتي در كنفرانسي كه چند سال قبل در قم برگزار شد، چند تن از آن‌ها را دعوت كردم. من را مي‌شناختند و مي‌گفتند به دنبال روزي هستند كه من را به مصر دعوت كنند. يكي دو بار هم، 4 يا 5 سال قبل دعوت كردند اما دولت‌هاي آن‌جا ويزا ندادند.
وي افزود: سال قبل الازهر كنفرانسي را براي مبارزه با خشونت و تكفير برگزار كرد و به دنبال آن بودند كه از ايران هم دعوت كنند و اينجانب دعوت شدم.
مبلغي با اشاره به حضورش در مصر گفت: موقعي كه رفتم، شيخ الازهر گفت كه بنده را از قبل مي‌شناخته است. من آن جا سخنراني كردم و استقبال خوبي هم كردند. نماينده شيخ الازهر در فرودگاه به استقبال آمد، براي هر مهماني اين استقبال صورت نگرفت. گروه‌هاي ديگر هم مي‌آمدند اما معلوم شد براي هر مهماني اين جايگاه و احترام را قائل نبودند. حتي نماينده شيخ الازهر به من گفت كه شيخ به هتل مي‌آيد تا من را ببيند، اما گفتند ترافيك بود و نتوانستند بيايند. از قبل هم گفته بودند كه نماينده ايران را دعوت كرده‌اند.
اين سفر، باب گفت‌وگو بين برخي از مراجع قم و شيخ الازهر را جدي‌تر و بازتر كرد رئيس دانشگاه مذاهب اسلامي، با بيان اين‌كه «چون روابط ايران و مصر، به دلايل مختلفي روابط هم‌گرايانه‌اي نيست و مشكلات و ذهنيت‌هاي في مابين از قديم و جديد همواره بوده است» اظهار كرد: اين سفر در جهت تحسين ارتباط و بهسازي و بهبود روابط مذهبي و ديني به مثابه يك گام تلقي مي‌شود. بعد از اين سفر باب گفت‌وگو بين برخي از مراجع قم و شيخ الازهر جدي‌تر شد و بازتر.
پروژه‌اي شدن دعوت به شيعه يا اهل سنت امر نامرغوبي است مبلغي، با بيان «چند نكته» درباره عدم بهبود روابط ميان ايران و مصر، خاطرنشان كرد: يكي تاثير بعضي دولت‌هاي منطقه بر علماي الازهر است كه البته به اين معنا نيست كه الازهري‌ها تابع محض هستند، چون آن‌ها وحدت را قبول دارند و خوشفكر هستند و به دنبال ارتباط هستند و با خشونت هم مخالفند. اما نبايد اردوگاه سلفي - سياسي كه در منطقه وجود دارد و فرايندي از تاثير و تاثر را در بين كشورهاي اهل سنت ايجاد كرده است، در موضع و ذهنيت‌هاي الازهر بي تاثير ببينيم. لذا يكي از دستور كارها اين است كه تقريب را با توجه به چالش‌هاي موجود و جديد پي بگيريم.
پيام ما به الازهر اين است كه كاري نكنيم "افكار غير عقلاني و روابط سوز سلفيت" به پارادايم‌هاي مسلط بر جهان اسلام بدل گردد كه در اين صورت، مسير حركت جهان اسلام به سمتي مي‌رود كه نه الازهر، نه هيچ نهاد مهم ديگري از اهل سنت و نه شيعه قادر به كنترل آن نيستند.
گسترش شيعه جزو دستور كار ايران نيست وي تاكيد كرد: نكته ديگر اين است كه الازهري‌ها يا مصري‌ها به اشتباه تصور مي‌كنند كه ايران چشم طمع مذهبي به مصر دارد، يعني اين كه مي‌خواهد آن‌جا را در مسير تشيع قرار دهد. اين اشتباه است، اصلا ايران اسلامي چنين نگاهي را در جهان اسلام دنبال نمي‌كند. گسترش شيعه جزو دستور كار ايران نيست. اما پروژه‌اي شدن دعوت به تشيع از سوي شيعه يا به تسنن از سوي اهل سنت امر نامرغوبي است و تنشي تمام نشدني را ميان امت ايجاد مي‌كند و اصولا ما دعوت به مذهب را يك تفكر سلفي گري و يك سلوك سلفي گرايانه مي‌بينيم و لذا آن‌ها جماعة الدعوه‌ها راه انداخته‌اند. ايران با اين موضوع مخالف است، هم رهبري و هم بزرگان ما همچنين موضعي دارند. و اساسا دعوت به مذهب حتي براي خود مذهب هم مضر است، زيرا مناسبات كه دچار اغتشاش و اختلال گردد نه اسلام سود مي‌برد نه امت و نه مذاهب.
مراجع و بزرگان حاضرند فتواهاي بيشتري در تحريم توهين به مقدسات اهل سنت ارايه كنند مبلغي با اشاره به عامل سوم در ارتباط با عدم بهبود روابط ميان ايران و مصر، گفت: عامل سوم و نكته ديگر هم آن است كه مي‌گويند چرا شيعه در بعضي جاها به مقدسات ما توهين مي‌كند.
وي تاكيد كرد: مدت‌هاست مراجع و بزرگان گفته‌اند كه حاضرند به يك قراري برسند كه توهين به مقدسات را تحريم كنيم كه البته بعضي هم تحريم كرده‌اند. مشكل ما با الازهر با گفت‌وگو و تفاهم حل مي‌شود. البته ما بايد احتياط و حزم را در روابط‌مان با مصري‌ها عمل كنيم، به اين معنا كه آن‌ها اعتماد بيشتري به ما كنند. يعني تا مي‌شود هزينه دادن در اين زمينه از حيث احتياط، نه از اين حيث كه فرض كنيد ما مي‌خواهيم از بخشي از مذهب‌مان دست بكشيم. چون اعتماد طرف مقابل مخدوش شده است، مي‌توانيم تا حدود زيادي آن چارچوب‌هايي كه دين ما در روابط همزيستانه مي‌گويد را رعايت كنيم. البته هر كاري كنيد، نهايتا مواردي است كه مورد اختلاف است ولي همه بايد تمرين كنند كه موارد اختلاف را داشته باشند اما براساس آن اختلاف اجتماعي نكنند و وحدت اسلامي را بر هم نزنند.
داعش، محصول شكاف في‌مابين دولت‌هاست رئيس دانشگاه مذاهب اسلامي، در بخش ديگري از سخنان خود، با بيان اين‌كه «داعش محصول به اصطلاح يك نگاه و خواست تراكم يافته در زمينه خلافت است» افزود: در جهان اسلام از حيث پذيرش يا عدم پذيرش شريعت، مسير دولت‌ها و مسير علماي ديني اهل سنت تفاوت داشته است، به اين معنا كه دولت‌ها در چارچوبي نوعا و عمدتا آزاد از تقيد به شريعت عمل مي‌كرده‌اند و علماي هر چند بدور از قدرت، ولي با قرار گرفتن در پشت تريبون طرفداري كلامي از اجراي شريعت به حضور و جايگاه خود معناي خاص مي‌بخشيدند. بدينوسيله شكافي در اين ميان پديد آمد. در اين حوزه شكاف برداشته شده و برزخي شده، آمال و انديشه‌هاي اهل سنت كه از سوي علما بازتوليد مي‌شد، رفته رفته به آمالي فروخفته بدل شد. اين موج اين‌گونه‌اي به دنبال حكومتي با اقتدار خلافت اسلامي بود. داعشي‌ها اين موج را خوب فهميدند و روي آن سوار شدند و آمدند و اين اتباع را به دست آوردند كه در جاهاي مختلف بتوانند ظهور و حضور پيدا كنند و دولتي هم تشكيل دهند. در حقيقت شكاف اعتقادي و سلوكي فيما بين دولت‌ها و علما اين وضعيت را ايجاد كرد.
داعش مبتني بر يكسري انديشه‌هاي بازتوليد يافته است دانشيار دانشگاه مذاهب اسلامي خاطرنشان كرد: داعش يك پديده صرفا نظامي نيست، بلكه انديشه‌هايي را بازتوليد و فراوري كرده است كه الان مبناي حضور و واقعيت آن‌ها شده است. اينكه آيا داعش در اين مدتي كه از عمرش گذشته ضربه‌هاي هولناكي خورده و آن روند رو به تصاعد كه در جذب داشته‌اند، متوقف شده و در يك سرازيري سقوط از حيث فكري و انديشه‌اي قرار گرفته‌اند يا خير، نياز به تحليل بيشتر دارد.
وي افزود: اما مي‌شود گفت كه به دليل خشونت بار بودن رفتار اين‌ها در نگاه افكار عمومي و فيلم‌هايي كه خود پخش كننده آن‌ها بوده‌اند، اين روند جذب و جلب تا حدود بسياري متوقف شده است. اينها اگر اين كار را نمي‌كردند، بيشتر مي‌توانستند جلو بروند و افراد بيشتري را به خود جلب كنند. البته اين بدان معنا نيست كه اين‌ها از خشونت‌هاي وحشيانه‌شان سود نمي‌بردند، سودهايي از حيث اقتدارخواهي كاذب مقطعي و ارضاء حس انتقام خواهي كور و غير انساني بردند، اما در كل به ضررشان تمام شده است.
تصور اينكه داعش، فردا يا پس فردا از بين برود، نادرست است مبلغي با بيان اين‌كه «داعشي‌ها در مرحله بروز و ظهور اولي خود، به جذب انساني قابل توجهي نائل آمدند» گفت: تصور اينكه اين‌ها فردا و پس فردا از بين بروند نادرست است، اين‌ها با يك اعتقاد و مجموعه انديشه‌اي به ميدان آمده‌اند. آن‌چه كه الان مقابله با اين‌ها هدف قرار داده است، اين است كه توسعه زميني نداشته باشند كه اين متوقف شده است و ديگر اينكه مناطقي كه در دست اين‌ها هست گرفته شود كه روزي گرفته مي‌شود. موجي كه الان درست شده است حاكي از آن است كه به گونه‌اي نيست كه اين‌ها بتوانند بمانند. اما آن انديشه و اعتقاد را بايد مواجهه ديگري با آن داشت.
وحدت شيعه و سني تنها راهكار به محاق درآوردن تفكر داعش است
وي افزود: اگر شيعه يا سني، هركدام به تنهايي اين مواجهه را داشته باشند تاثيري بر آن ندارد. به نظر مي‌رسد يك وحدت شيعه و سني از حيث فكري و ايدئولوژيك در بخش‌هاي مشترك، تنها راهكار به محاق درآوردن تفكر داعش است. البته مديريت اين مساله هم بايد از طرف خود شيعه و سني باشد و اولا: فارغ از دعواهاي سياسي، و ثانيا: از موضع اسلام و نه از موضع مذهب شيعه يا اهل سنت، به انجام برسد. بايد با گفت‌وگوهايي فكري حركتي جهان اسلامي و نه شيعي و نه سني سامان گيرد.
نامه رهبري به جوانان اروپا و آمريكاي شمالي، يك ابتكار جالب بود رئيس مركز تحقيقات اسلامي مجلس شوراي اسلامي، با اشاره به نامه رهبري به جوانان اروپايي، گفت: اين نامه يك ابتكار جالب بود كه باب گفت‌وگو را با جوانان را در ارتباط با مقولاتي اجتماعي با ابعاد بين المللي باز كرد.
وي با بيان اين‌كه «به دليل چند امر اين نامه مورد توجه قرار گرفت» خاطرنشان كرد: يكي ابتكاري بودن آن بود، دوم ناظر بودن آن به روش فهم نگاه دين به مسائل و موضوعات معاصر بود و سوم اينكه حاوي كاركردي متناسب با نياز اقليت‌هاي اسلامي در كشورهاي غربي بود. اقليت‌هاي مسلمان نيازمند نظريه‌هاي اسلامي هستند براي اينكه بتوانند هويت خود، نوع حضور خود و انديشه خود را در چارچوبي اخلاقي، انديشگي و اجتماعي بازتعريف كنند. اين نياز در آن‌جا بسيار زياد است و در بعضي سفرها كه داشتم اين نياز را احساس كردم. لذا اين پيام بازتاب خيلي خوبي در فضاي داخل و خارج ايجاد كرد.
مبلغي خاطرنشان كرد: ‌اين گفت‌وگو مي‌تواند از طرف رهبري و هم از سوي بعضي كه انديشه‌هاي اجتماعي اسلام را دنبال مي‌كنند، ادامه پيدا كند، يعني ما از يك موضوع‌هاي جزيي عبور كنيم و با كلان نگاه‌هاي انديشه ورزانه اسلامي به سمت خلق ادبياتي اجتماعي، اخلاقي برويم.
فعاليتي براي انتخابات مجلس ندارم مبلغي، با بيان اين‌كه «قطعا فعاليتي براي انتخابات مجلس شوراي اسلامي ندارد» با اشاره به نقش مجلس در موضوع وحدت، افزود: اصولا در اين يكي دو سه ساله، نگاه‌هاي به وحدت فراگيرتر شده است. چه در سطح دولت و چه در حوزه و نهادهاي مختلف. اما فاصله ما تا وحدت گرايي مطلوب و ايده‌آل زياد است. اگر اين امر را به دست زمان بسپاريم، ممكن است هميشه به داروهايي پس از مرگ سهراب برسيم.
وي تاكيد كرد: تلاش براي منسجم كردن و همگاني كردن وحدت، بايد با شتاب بيشتري ادامه داشته باشد. طبيعتا آنچه كه بعدا رخ مي‌دهد بهتر از حال است اما شايد باز با وضع مطلوب فاصله داشته باشد. زيرا ما يك تلاش مستمرِ وحدت گرايانه و فكري برخاسته از يك نگاه دقيق علمي را در دستور كار نداريم كه جايي آن را دنبال كند. لذا امر موكول به گذشت زمان شده است. جايي ضربه‌اي مي‌خوريم و بعد كاري انجام مي‌دهيم كه فايده‌اي ندارد.


| شناسه مطلب: 57977




مصر احمد مبلغي



نظرات کاربران