اهل سنت و ولایت در آیـه تبـلیغ
اهل سنت نسبت به واقعه غدیرخم و ایه تبلیغ تفسیر های مختلفی بیان کرده اند که برخی از آنان در توجیه معنای ولایت است اما برخی دیگر به شان نزول این ایه برای ولایت حضرت علی ابن ابیطالب اعتراف کرده اند.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، علامه اميني مؤلف كتاب الغدير نام 30 تن از محدثان و مفسران سرشناس اهل سنت را ميآورد كه شأن نزول آيه تبليغ را ولايت و امامت علي بن ابيطالب(عليه السلام) در روز غدير خم دانستهاند. از جمله آنان محمد بن جرير طبري مؤلف تفسير جامع البيان و تاريخ طبري است كه كتاب الولايه را درباره حديث غدير نگاشته است. او از طريق زيد بن ارقم نقل ميكند كه پيامبر در بازگشت از حجة الوداع در غدير خم فرمود: خداوند آيه {يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغ مَا أُنزِلَ إِلَيكَ مِن رَّبِّكَ...} را بر من نازل كرد و جبرئيل به من فرمان داد تا در اين مكان بايستم و به همگان اعلان كنم: «إنّ عَلىّ بنَ أبى طالب أخى وَ وَصيّى و خَليفَتى وَ الإمام بَعدى». سپس فرمود: خداوند جز به اين خشنود نيست كه ولايت علي را به شما تبليغ كنم. خدا او را وليّ و امام شما قرار داده و اطاعتش را بر همگان واجب و حكمش را بايسته و سخنش را حق قرار داده اس. كسي كه با او مخالفت كند، ملعون؛ و آن كه تصديقش كند، برخوردار از رحمت است. پس از او مفسران ديگر همچون ابواسحاق ثعلبي در تفسير الكشف و البيان و واحدي نيشابوري در كتاب اسباب النزول و حاكم حسكاني مؤلف شواهد التنزيل و جلال الدين سيوطي مؤلف تفسير الدر المنثور و فخر رازي در تفسير كبير از طرق مختلف شأن نزول آيه تبليغ را ولايت و امامت علي(عليه السلام) در حجة الوداع ذكر كردهاند.
برخي در توجيه شأن نزول اين آيه گفتهاند: كلمه «مولا» در حديث «... مَن كُنت مَولاه فَهذا على مَولاه» در مقام امامت و ولايت نيست؛ بلكه به معناي دوست است. در پاسخ به اين توجيه گفته شده است: سفارش به محبت و دوستي علي(عليه السلام) نياز به اين همه مقدمه و متوقف ساختن جمعيت در بيابان سوزان و گرفتن اعترافهاي پياپي ازآنان نداشت. افزون بر اين، تأكيد بر دوستي علي(عليه السلام) را بارها مردم از زبان پيامبر(صلي الله عليه و اله) شنيده بودند و اين آن قدر اهميت نداشت كه اگر رسول خدا(صلي الله عليه و اله) آن را ابلاغ نميكرد، رسالت خود را به انجام نرسانده باشد. در منابع تفسيري اهل سنت، درباره سبب نزول آيه تبليغ و مفهوم {بَلِّغ مَا أُنزِلَ إِلَيكَ} احتمالهاي ديگري مطرح شده است:
1. آيه تبليغ در آغاز بعثت در مكه نازل شد و پيامبر(صلي الله عليه و اله) را به اظهار و تبليغ حقايق دين به همه مردم امر كرد. بر پايه برخي نقلها، نزول آيه پس از اظهار رسالت و دعوت عمومي دانسته شده است. به موجب روايتهايي، ابوطالب در سالهاي آغازين بعثت براي محافظت از پيامبر(صلي الله عليه و اله) مراقباني از بنيهاشم گمارده بود. هنگاميكه اين آيه نازل شد، رسول خدا(صلي الله عليه و اله) از ابوطالب خواست كه براي او مراقبي قرار ندهد؛ زيرا خداوند او را از گزند جن و انس نگاهباني خواهد كرد.
در نقد اين نظر گفته شده است: همه مفسران باور دارند كه سوره مائده/5 در اواخر عمر پيامبر در مدينه نازل شده و برخي نزول آن را در حجة الوداع دانستهاند. بر اين اساس، احتمال نزول آيه تبليغ در سالهاي نخست بعثت و عدم الحاق آن به سورهاي خاص در ساليان دراز، درست به نظر نميرسد.
2. برخي ديگر از مفسران بر اين باورند كه آيه تبليغ با توجه به سياق آيات قبل و بعد، درباره اهل كتاب است و خداوند پيامبرش را مأمور به تبليغ حقايق اسلام در برابر اهل كتاب ميكند و مقصود از «مَا أُنزِلَ إِلَيكَ» در آيه، حكم رجم و قصاص است كه يهود در تورات و نصارا در انجيل آن را تغيير داده بودند.
در نقد اين احتمال گفته شده است: از سياق آيه تبليغ، به ويژه جمله {وَالله يَعصِمُكَ من النّاس} برميآيد كه پيامبر(صلي الله عليه و اله) در اين آيه، مأمور به تبليغ امري مهم و خطير بوده كه با تبليغ آن، بيم خطر بر جان ايشان يا دين اسلام وجود داشته است. اما وضعيت يهود آن روزگار در حجاز به گونهاي نبود كه خطري از سوي آنان رسول خدا را تهديد كند تا مجوز تأخير مأموريت الهي يا دست برداشتن از آن شود ؛ زيرا آيه تبليغ هنگامي نازل شد كه اقتدار و شوكت يهود بر اثر جنگهاي بنيقريظه و خيبر و تبعيد شماري از آنان (احزاب/ 33، 26-27؛ حشر/59، 2-3) از ميان رفته بود و مسيحيان نيز در عربستان، به ويژه مدينه، داراي قدرت نبودند. از اين رو، يهود و نصارا در اواخر زندگي رسول خدا، به عنوان اقليت ديني جزيه ميپرداختند. نيز اگر سياق آيه تبليغ با آيات قبل و بعد يكسان باشد، پيامي كه در آيه تبليغ، رسول خدا مأمور به آن شده همان چيزي است كه در آيه بعد آمده است: {قُل يَا أَهلَ الكِتَابِ لَسْتُم عَلَى شَيءٍ حَتَّى تُقِيمُوا التَّورَاةَ وَالإنجِيلَ...}. (مائده /5، 68) در اين آيه تكليف طاقتفرسايي به اهل كتاب نشده تا رسول خدا در ابلاغ آن احساس خطر كند. پيامبر(صلي الله عليه و اله) در سالهاي نخست بعثت، مأمور مبارزه با شرك و بتپرستي و دعوت به توحيد در ميان مشركان متعصب قريش بود كه بسيار خطرناكتر از اهل كتاب بودند؛ اما رسول خدا هيچ گاه در انجام مأموريت خويش احساس خطر نميكرد تا خداوند به او وعده محافظت از خطر مشركان را بدهد. از محتواي آيه و شأن نزول آن برميآيد كه سياق آيه تبليغ با سياق آيات قبل و بعد از آن يكسان نيست؛ بلكه اين آيه دربردارنده پيامي مهم و مستقل است.
برخي مفسران اهل سنت سخناني ديگر درباره سبب نزول اين آيه ذكر نمودهاند. فخر رازي و ديگران بيش از 10 قول در اين زمينه نقل كردهاند.