رهبر معظم انقلاب:

جلسات تلاوت قرآن باید رواج پیدا کند گرامیداشت یاد قاریان مهاجر الی ‎الله رهبر معظم انقلاب:

جلسات تلاوت قرآن باید رواج پیدا کند گرامیداشت یاد قاریان مهاجر الی ‎الله رهبر معظم انقلاب:

جلسات تلاوت قرآن باید رواج پیدا کند گرامیداشت یاد قاریان مهاجر الی ‎الله بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
رهبر معظم انقلاب:

جلسات تلاوت قرآن باید رواج پیدا کند گرامیداشت یاد قاریان مهاجر الی ‎الله رهبر معظم انقلاب:

جلسات تلاوت قرآن باید رواج پیدا کند گرامیداشت یاد قاریان مهاجر الی ‎الله رهبر معظم انقلاب:

جلسات تلاوت قرآن باید رواج پیدا کند گرامیداشت یاد قاریان مهاجر الی ‎الله رهبر معظم انقلاب:

جلسات تلاوت قرآن باید رواج پیدا کند گرامیداشت یاد قاریان مهاجر الی ‎الله رهبر معظم انقلاب:

جلسات تلاوت قرآن باید رواج پیدا کند گرامیداشت یاد قاریان مهاجر الی ‎الله
رهبر معظم انقلاب:

جلسات تلاوت قرآن باید رواج پیدا کند گرامیداشت یاد قاریان مهاجر الی ‎الله

حضرت آیت‌الله خامنه ای در ابتدای سخنان خود یاد و خاطره قاریان قرآن و مهاجران الی‌الله را که سال گذشته در فاجعه منا جان باختند، گرامی داشتند و با اظهار خرسندی از گسترش دایره قرآنی‌ها بخصوص جوانان قرآنی در کشور، خاطرنشان کردند: اگرچه زیبایی و جذابیت الفاظ قرآنی یک معجزه است اما هدف از این الفاظ زیبا، گشودن دریچه ای برای رسیدن به فضای پربرکت و پرشکوه مفاهیم قرآنی است.

به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، در اولين روز از ماه مبارك رمضان، ماه نزول قرآن، عصر امروز به مدت بيش از سه ساعت محفل انس با قرآن در حضور حضرت آيت‌الله خامنه‌اي رهبر معظم انقلاب اسلامي برگزار شد. در اين محفل نوراني كه آكنده از عطر و معنويت قرآن بود، ۸ نفر از حافظان، قاريان و اساتيد قرآني از سراسر كشور آياتي از كلام الله مجيد را تلاوت كردند و گروه‌هاي جمع خواني نيز به مدح و ثناي پروردگار پرداختند.
مشروح بيانات رهبر معظم انقلاب در اين جمع نوراني به شرح ذيل است:
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحيم
الحمدلله ربّ العالمين والصّلاۃ والسّلام علي سيّدنا و نبيّنا ابي‌القاسم المصطفي محمّد و آله الاطيبين الاطهرين المنتجبين سيّما بقيةالله في الارضين.
خيلي خوش‌آمديد، خيلي خرسند بوديم امروز، واقعاً استفاده كرديم؛ بحمدالله اين دائره‌ي مبارك اُنس با قرآن و تلاوت قرآن روزبه‌روز در كشور ما توسعه‌ي بيشتري پيدا ميكند و اين از بركت انقلاب و نظام اسلامي است. البتّه امسال ما در غم فقدان اين عزيزاني كه عكسشان اينجا است(۱) -به نظرم همه‌شان سال گذشته اينجا بودند، با ما بودند، بعضيشان خواندند، تشويقشان كرديم، تأييدشان كرديم- اميدواريم ان‌شاءالله خداي متعال اين عزيزان را در جوار قرآن، در سايه‌ي قرآن، با شفاعت قرآن به مراتب عاليه‌ي رحمت و غفران خودش برساند؛ به بازماندگانشان صبر بدهد؛ و حجّ نيمه‌تمام آنها را به تمامي و به بهترين وجه مورد قبول قرار بدهد.
زيبايي قرآن فقط در معاني و معارف قرآن نيست؛ الفاظ قرآن هم زيبا است. همين زيبايي لفظي موجب شد كه آن كساني كه دلهايشان را قفل زده بودند و بر روي قرآن بسته بودند و حاضر نبودند مفاهيم قرآن را در هنگام نزول بفهمند و ببينند و استفاده كنند و قبول كنند، همانها هم در مقابل زيبايي معجز‌آساي اين الفاظ درماندند؛ با اين ديگر كاري نميتوانستند بكنند. الفاظ قرآن، آهنگ قرآن، شيوه و سبك قرآن، خودش يك معجزه است. قرآن شعر نيست، نثر هم نيست؛ چيزي است كه نه شعر است، نه نثر است امّا هم زيبايي بهترين شعر را و هم زيبايي بهترين نثر را دارد. وزن هم گاهي در بعضي از آيات قرآن هست امّا زيباييِ لفظي قرآن با وزن نيست؛ آنجايي كه وزني هم وجود ندارد، زيبايي و لفظ قرآن، انسان را مجذوب ميكند؛ تعبير «مسحور» درست نيست امّا بايد بگوييم دل انسان را ميرُبايد. اين‌جوري است.
خب، از اين زيبايي بايد به عنوان ابزار استفاده كرد؛ مقصود از قرآن، اين نبود كه كلام زيبايي را ارائه كند تا فصحاء و بلغاء و شعرا و مانند اينها در مقابل آن تصديق كنند و به زانو دربيايند و مجبور بشوند بگويند اين خوب است، زيبا است؛ مقصود اين نيست فقط؛ مقصود اين است كه ما از اين دريچه، از دريچه‌ي زيبايي، خودمان را برسانيم به آن فضاي بوستانِ پُربركت و پُرشكوه معارف قرآني؛ مقصود اين است. هرچه كه لفظ قرآن زيبا است، هزار برابر -حالا من هزار را به عنوان يك حرف رائج عرض ميكنم؛ شايد هزاران برابر، ما كه قادر به اندازه‌گيري نيستيم- معناي قرآن و معارف قرآن زيباتر است. چه كسي آن را ميفهمد؟ آن كسي كه تدبّر كند، درِ دل را باز كند، اين حقايق را به دل راه بدهد. در هر عصري، در هر زماني، اگر انساني كه با مسائل زندگي سروكار دارد و مسائل زندگي برايش مهم است، با قرآن اين‌جور ارتباط نزديك داشته باشد، معجزه‌ي قرآن را درمي‌يابد؛ بعضي كمتر بعضي بيشتر؛ در بعضي زمانها كمتر در بعضي زمانها بيشتر.
به نظر من معجزه‌ي معارف قرآني را اگر ما اهل دل باشيم «لِمَن كان لَهُ قَلبٌ اَو اَلقي السَّمعَ وَ هُوَ شَهيد»؛(۲) اگر اهل دل باشيم، اگر گوش جان را در اختيار قرآن بگذاريم، ما امروز بيشتر ميتوانيم به معجزيّت قرآن پي‌ببريم از آنهايي كه هزار سال قبل بودند. در اين دنياي پيچيده، در اين دنياي طوفاني، در اين دنياي سرشار از معضلات -اين قدرتها، اين پيشرفت علمي- اينجا است كه قرآن وقتي وارد ميدان ميشود، وقتي حرف ميزند «اِنَّ هذَا القُرءانَ يَهدي لِلَّتي هِيَ اَقوَمُ»، آدم اين را حس ميكند كه واقعاً «يَهدي لِلَّتي هِيَ اَقوَمُ وَ يُبَشِّرُ المُومِنينَ».(۳)
خب، [از خواندن] شما خوش‌خوان‌ها -كه امروز من واقعاً لذّت بردم از خواندن [شما]؛ چه خواندن‌هاي فردي، چه خواندن جمعي، چه اين آهنگهايي كه اجرا كردند- واقعاً انسان قلباً لذّت معنوي ميبرد؛ و دو لذّت: يك لذّت از خود اين خواندن‌ها و تلاوتها و صداها و اجراها؛ يك لذّت -كه براي بنده‌ي حقير اين لذّت دوّم بالاتر از لذّت اوّل است- لذّت مشاهده‌ي رشد روزبه‌روز قرآني‌هاي كشور. بيست سال پيش اين خبرها نبود، سي سال پيش اين خبرها نبود، قبل از انقلاب اصلاً اين خبرها نبود كه جوان ما، ميان‌سال ما، كودك ما، نوجوان ما، در راه قرآن، در راه حفظ، در راه شيوه‌هاي تلاوت [باشند].
خب، اين زيبايي‌هايي كه امروز شما آفريديد -و هرچه ميتوانيد بيشتر از اين بيافرينيد، بايد بيافرينيد- اينها بايد دريچه‌اي باشد به‌سمت معارف قرآن؛ ما را بايد آشنا كند و مأنوس كند با قرآن. قرآن را با آوازه‌خواني اشتباه نگيريد؛ آوازه‌خواني يك مقوله‌ي ديگر است؛ البتّه الان متأسّفانه در خوانندگان مصري كساني هستند كه تالي قرآنند امّا آواز ميخوانند، آوازه‌خواني ميكنند؛ هستند. آن قرّاء نسلهاي قبل -مثل شيخ مصطفي اسماعيل، مثل شيخ عبدالفتّاح شعشائي، حتّي مثل محمّد رفعت- اين بزرگان همه موسيقي‌دان بودند امّا قرآن را با آهنگ و الحان قرآني ميخواندند؛ نميگذاشتند با الحان كاباره‌اي و نميدانم موسيقي‌هاي مبتذل مخلوط بشود. امروز بعضي‌ها اين ملاحظات را ندارند؛ آدم ميبيند در آنها. اين زيبايي‌ها بايد ما را به قرآن نزديك بكند؛ بايد اُنس ما را با قرآن زياد كند.
يكي از كارهايي كه خيلي خوب است در كشور انجام بگيرد -البتّه كم‌وبيش هست، قبل از انقلاب هم به يك شكلي بود؛ بعد از انقلاب البتّه بهتر است و به يك شكل بهتري وجود دارد لكن بايد رواج پيدا كند- اين است كه ما جلسه‌ي تلاوت قرآن داشته باشيم. قبل از انقلاب خب جلسه‌ي دوره و قرآن داشتيم؛ بنده خودم آن وقتها چندين جلسه‌ي اين‌جوري تشكيل ميدادم و حضور پيدا ميكردم و ديده بودم و شركت كرده بودم؛ آن منظور نيست؛ آن جلسات براي تعليم قرآن بود؛ يكي يكي ميخواندند، تعليم پيدا ميكردند. منظور از جلسه‌ي تلاوت قرآن اين است كه جلسه‌اي تشكيل بشود، افراد حاضر بشوند، قاري قرآن بنشيند آنجا يك ساعت -كمتر يا بيشتر- قرآن بخواند؛ مستمعين ]هم[ فقط براي شنيدن قرآن بيايند آنجا بنشينند؛ بيايند بنشينند و قرآن را بشنوند. اين خيلي مؤثّر است. اين از خواندنِ خود انسان هم در مواردي تأثيرش بيشتر است. بعضي هستند كه معاني قرآن را ميفهمند، معاني اين كلمات را ميفهمند. ما البتّه -غيرعربها- اين بداقبالي را داريم كه زبانمان زبان قرآن نيست؛ عربها زبانشان زبان قرآن است؛ وقتي كه قاري روي يك جمله‌اي تأكيد ميكند و آن را تكرار ميكند و دو بار سه بار پنج بار ميگويد، آنها همه متوجّهند كه او چه دارد ميگويد. اگر بخواهيم يك تشبيه ناقصي بكنيم، فرض بفرماييد مثل اين جملاتي كه از گلستان سعدي مثلاً در ذهن همه‌ي ماها هست؛ مثلا فرض كنيد «آن را كه حساب پاك است از محاسبه چه باك است» را وقتي بگويند، همه ميفهمند، گوش ميكنند. جملات قرآني كه هزاران برابر حكمتش بيشتر است -هم كمّاً، هم كيفاً- وقتي قاري آن را ميخواند، مستمع عرب اين را درك ميكند؛ [امّا] مسمتع غير عرب ممكن است بفهمد، ممكن است نفهمد. سعي كنيم اوّلاً با زبان قرآن آشنا بشويم؛ با زبان قرآن خودمان را آشنا كنيم؛ اين يكي از امتيازاتي است كه اگر چنانچه اين را بتوانيم تأمين كنيم در جامعه‌ي خودمان [خوب است]؛ روي اين در قانون اساسي ما و در قوانين اوّليِ انقلاب تأكيد شده، روي اين تكيه شده كه ما بايد زبان عربي را -كه زبان قرآن است- ياد بگيريم. آنهايي هم كه حالا ندارند اين امكان را يا نميتوانند، خيلي خب قرآن را جلويشان باز كنند، اين قاري شروع كند قرآن خواندن -حالا اينجا قرّاي ما مثلاً ده دقيقه، دوازده دقيقه ميخوانند، آنجا يك ساعت بخوانند؛ يك ساعت، سه ربع ساعت، يك نفر يا دو نفر، قرآن بخوانند، تلاوت كنند، با صوت خوش، با همين شيوه‌هاي قرائتي داراي زينت تلاوت- و افراد حاضر باشند، قرآن را باز كنند، اگر معنايش را نميفهمند ترجمه را نگاه كنند و گوش كنند به آنچه كه او [ميخواند]. اين از جمله‌‌ي چيزهايي است كه معارف قرآن را در كشور توسعه ميدهد: جلسات قرآن؛ اصلاً جلسه براي قرآن. مثل اينكه جلسه براي محبّت اهل‌بيت (عليهم‌السّلام) ميگذاريم -جلسه‌ي مرثيه يا جشن براي ائمّه (عليهم‌السّلام)- يكي از دو ثقل، اهل‌بيت هستند، يك ثقل ديگر هم قرآن است؛ جلسه براي قرآن بگذاريد. اين از جمله‌ي كارهايي است كه اگر ان‌شاءاالله انجام بگيرد و رواج پيدا كند و شما قرآني‌ها -اين كار، كار شما است- همّت كنيد و يك چنين مجالسي تشكيل بدهيد، سرعت رشد حركت قرآني در كشور را افزايش خواهد داد و [مردم را] آشنا خواهد كرد.
و بدانيد عزيزان من! امروز دنيا محتاج قرآن است؛ چه قبول كند و اعتراف كند و چه اعتراف نكند. امروز دنيا در خلأ هويّتي است، در خلأ فكري است، در خلأ ايماني است؛ انسان بي‌ايمان مثل يك ميوه‌ي پوك و ازدرون‌خالي ميمانَد. اينكه شما مي‌بينيد قتل و جنايت در كشورهاي غربي روزبه‌روز زياد ميشود به‌خاطر اين است، يكي از عللش اين است؛ اينكه مي‌بينيد خودكشي زياد ميشود، يكي از عللش اين است. بشر ديگر متاعي براي قانع كردن ذهن و دل و جان انسانها ندارد كه ارائه كند. ميگويند، ميبافند، امّا در دلهاي مردم قبول پيدا نميكند. قرآن چرا. اگر چنانچه رشحه‌اي از رشحات قرآن -نه كلّ قرآن، [فقط] يك رشحه‌اي از رشحات قرآن- با بيان متناسبِ امروز فرستاده بشود، دلها جذب ميشود؛ ما خودمان اين را داريم تجربه ميكنيم، اين را داريم مي‌بينيم؛ امروز بشر، محتاج قرآن است.
و قرآن در دنياي امروز ميتواند فعّال‌مايشاء باشد؛ ميتواند كار بكند، ميتواند پيش برود. قدرتها و ابرقدرت‌‌ها و بمب اتم و رژيم صهيونيستي و امثال اينها، هيچ غلطي نميتوانند بكنند؛ مهم اين است كه ما پايه‌هاي ايمانيِ قرآني خودمان را روزبه‌روز مستحكم‌تر كنيم، و زبان انتقال قرآن را بلد بشويم و مفاهيم قرآن را منتقل كنيم؛ مثل يك داروي مقوّي كه شما يك قطره‌اش را در يك ليوان ميريزيد ميدهيد طرف ميخورد و استفاده ميكند؛ [امّا] اگر پنج قطره به جاي يك قطره ريختيد ممكن است ضرر كند و نتواند هضم كند؛ آن زبان مناسب را بايد پيدا كرد؛ منتها ما بايد خودمان را اشباع كنيم، دلهايمان را اشباع كنيم، روحمان را اشباع كنيم و پُركنيم از معارف قرآني؛ ما خودمان هم خيلي محتاجيم.
بركات قرآن در اين چيزهايي كه بنده با بيان قاصر عرض كردم، محدود نميشود؛ بركات قرآن بركات بي‌انتهايي است. در قرآن و با قرآن عزّت هست، قدرت هست، پيشرفت هست، رفاه مادّي هست، تعالي معنوي هست، گسترش فكر و عقيده هست، شادي و سكينه‌ي روح هست؛ سكينه و آرامش روح؛ فَاَنزَلَ اللهُ سَكينَتَهُ عَلي رَسولِهِ وَ عَلَي المُؤمِنينَ وَ اَلزَمَهُم كَلِمَهَ التَّقوي وَ كانوا اَحقَّ بِها وَ اَهلَها.(۴) وقتي كه آن آرامش ديني و آن سكينه‌ي ديني آمد، تقوا زياد ميشود: هُوَ الَّذي اَنزَلَ السَّكينَهَ في قُلوبِ المُؤمِنينَ لِيَزدادوا ايمانًا مَعَ ايمانِهِم؛ اين سكينه و آرامش موجب ميشود ايمان انسان روزبه‌روز افزايش پيدا كند؛ ايمان به چه؟ ايمان به خدا، ايمان به قدرت الهي؛ دنبالش ميگويد: وَ لِلّهِ جُنودُ السَّماواتِ وَ الارض؛(۵) همه چيز دست خدا است، همه چيز لشكر خدا است. در يك جاي ديگر [ميگويد]: وَ ما يَعلَمُ جُنودُ رَبِّكَ اِلا هُو؛(۶) هيچ‌كس جز خود او، قادر به شمارش جنود الهي نيست. قرآن اين است: يك قدرت فوق‌العاده و بي‌انتها كه ما به قدر ظرفيّت خودمان بايد بتوانيم ان‌شاءالله از آن استفاده بكنيم.
به‌هرحال اميدواريم خداوند شماها را حفظ كند، شما جوانها را حفظ كند؛ خدا شما جوانها را به ما ببخشد ان‌شاءالله، محفوظ باشيد و پاي قرآن بِايستيد و ان‌شاءالله قرآني زندگي كنيد و قرآني دنيا را ترك كنيد.
والسّلام عليكم و رحمةالله و بركاته
۱) قاريان:‌حسن دانش، محسن حاجي حسني كارگر، محمّدسعيد سعيدي‌زاده، امين باوي، فؤاد مشعلي
۲) سوره‌ي ق؛ بخشي از آيه ‌ي ۳۷
۳) سوره‌ي اسرا؛ بخشي از آيه‌ي ۹
۴) سوره‌ي فتح، بخش از آيه‌ي ۲۶؛ «... پس خدا آرامش خود را بر فرستاده‌ي خويش و بر مؤمنان فرو فرستاد و آرمان تقوا را ملازم آنان ساخت...»
۵) سوره‌ي فتح، بخشي از آيه‌ي ۴؛ «اوست آن كس كه در دلهاي مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ايماني بر ايمان خود بيفزايند. و سپاهيان آسمان و زمين از آنِ خدا است ...»
۶) سوره‌ي مدّثر، بخشي از آيه‌ي ۳۱؛ «... سپاهيان پروردگارت را جز او نميداند ...»
صوت مشروح بيانات معظم له:





مطالب مرتبط

نظرات کاربران