سبک‌زندگی در آموزه‌های امام حسن عسکری(ع) سبک‌زندگی در آموزه‌های امام حسن عسکری(ع) سبک‌زندگی در آموزه‌های امام حسن عسکری(ع) بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
سبک‌زندگی در آموزه‌های امام حسن عسکری(ع) سبک‌زندگی در آموزه‌های امام حسن عسکری(ع) سبک‌زندگی در آموزه‌های امام حسن عسکری(ع) سبک‌زندگی در آموزه‌های امام حسن عسکری(ع) سبک‌زندگی در آموزه‌های امام حسن عسکری(ع)

سبک‌زندگی در آموزه‌های امام حسن عسکری(ع)

از آن جا که تمامی امامان معصوم علیهم السلام برترین اسوه صفات عالیه انسانی بودند، رفتار آنان در همه ابعاد می تواند برای پیروانشان درس آموز باشد.

به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج به نقل از فرهنگ رضوي، از آن جا كه تمامي امامان معصوم عليهم السلام برترين اسوه صفات عاليه انساني بودند، رفتار آنان در همه ابعاد مي تواند براي پيروانشان درس آموز باشد. آنچه در ادامه مي خوانيد گوشه هايي است از سبك زندگي اسلامي در آموزه هاي امام حسن عسكري(عليه السلام): 1. سخاوت و بخشندگي امام(عليه السلام) سخاوت يكي از اخلاق هاي بارز در ائمه است. در روايت زير اين اخلاق الهي در مورد امام حسن عسكري بيان مي شود: محمد بن علي مي گويد: زماني بر اثر تهيدستي كار زندگي بر ما سخت شد. پدرم گفت: بيا با هم به نزد ابو محمد (امام عسكري عليه السلام) برويم. مي گويند او مردي بخشنده است و به جود و سخاوت شهرت دارد. گفتم: او را مي شناسي؟ گفت: نه، او را هرگز نديده ام. با هم به راه افتاديم. در بين راه پدرم گفت: چقدر خوب است كه آن بزرگوار دستور دهد به ما 500 درهم بپردازند! تا با آن نيازهايمان را برطرف كنيم. دويست درهم براي لباس، دويست درهم براي پرداخت بدهي و صد درهم براي مخارج ديگر! من پيش خود گفتم: كاش براي من هم سيصد درهم دستور دهد كه با صد درهم آن يك مركب بخرم و صد درهم براي مخارج و صد درهم براي پوشاك باشد تا به كوهستان (در اطراف همدان و قزوين) بروم. هنگامي كه به سراي امام رسيديم، غلام آن حضرت بيرون آمده و گفت: علي بن ابراهيم و پسرش محمد وارد شوند. چون وارد شده و سلام كرديم، امام به پدرم فرمود: «يا علي! ما خلفك عنا الي هذا الوقت؟ ; اي علي! چرا تا كنون نزد ما نيامده اي؟ پدرم گفت: اي آقاي من! خجالت مي كشيدم با اين وضع نزد شما بيايم. وقتي از نزد آن حضرت بيرون آمديم، غلام آمده و كيسه پولي را به پدرم داد و گفت: اين پانصد درهم است، دويست درهم براي پوشاك، دويست درهم براي بدهي و صد درهم براي مخارج ديگر. آنگاه كيسه اي ديگر درآورده وبه من داد و گفت: اين سيصد درهم است، صد درهم براي خريد مركب و صد درهم براي پوشاك و صد درهم ديگر براي ساير هزينه ها، اما به كوهستان نرو بلكه به سوراء برو. (1) 2. ساده زيستي امام (عليه السلام) ساده زيستي از ويژگي ها و اخلاق هاي زيباي همه ائمه بوده است كه در روايتي كه در ادامه مي آيد اين اخلاق در امام حسن عسكري (عليه السلام) بيان مي شود: كامل بن ابراهيم مدني در مورد زهد و ساده زيستي امام عسكري عليه السلام مي گويد: جهت پرسيدن سؤالاتي به محضر آن حضرت شرفياب شديم. هنگامي كه به حضورش رسيديم، ديدم آن گرامي لباسي سفيد و نرم به تن دارد. پيش خود گفتم: ولي خدا و حجت الهي خودش لباس نرم و لطيف مي پوشد و ما را به مواسات و همدردي با برادران ديني فرمان مي دهد و از پوشيدن چنين لباسي باز مي دارد. امام در اين لحظه تبسم نمود و سپس آستينش را بالا زد و من متوجه شدم كه آن حضرت پوشاكي سياه و زبر بر تن نموده است. آن گاه فرمود: «يا كامل! هذا لله و هذا لكم; اين لباس زبر براي خداست و اين لباس نرم كه روي آن پوشيده ام براي شماست.(2) 3. ايجاد روحيه ي تفكر در پيروان خود اسحاق كندي فيلسوف عراق بود. او به تاليف كتابي با موضوع تناقضات قرآن همت گماشت. او آن چنان با شور و علاقه مشغول تدوين اين كتاب گرديد كه از مردم كناره گرفته و به تنهايي در خانه خويش به اين كار مبادرت مي ورزيد، تا اينكه يكي از شاگردانش به محضر پيشواي يازدهم شرفياب شد. امام عسكري (عليه السلام) به او فرمود: «آيا در ميان شما يك مرد رشيد پيدا نمي شود كه استاد شما را از اين كارش منصرف سازد؟ !» عرض كرد: ما از شاگردان او هستيم، چگونه مي توانيم در اين كار يا كارهاي ديگر به او اعتراض كنيم؟ ! امام فرمود: «آيا آنچه بگويم به او مي رساني؟» گفت: آري. فرمود: «نزد او برو با او انس بگير و او را در كاري كه مي خواهد انجام دهد ياري نما، آنگاه بگو سؤالي دارم، آيا مي توانم از شما بپرسم؟ به تو اجازه سؤال مي دهد. بگو: اگر پديدآورنده قرآن نزد تو آيد، آيا احتمال مي دهي كه منظور او از گفتارش معاني ديگري غير از آن باشد كه پنداشته اي؟ خواهد گفت: امكان دارد. و او اگر به مطلبي توجه كند، مي فهمد و درك مي كند. هنگامي كه جواب مثبت داد، بگو: از كجا اطمينان پيدا كرده اي كه مراد و منظور عبارات قرآن همان است كه تو مي گويي؟ شايد گوينده قرآن منظوري غير از آنچه تو به آن رسيده اي داشته باشد و تو الفاظ و عبارات را در غير معاني و مراد متكلم آن به كار مي بري؟ آن شخص نزد اسحاق كندي رفت و همانطوري كه امام به او آموخته بود، با مهرباني تمام با او انس گرفت، سؤال خود را مطرح كرد و او را به تفكر و انديشيدن وادار نمود. اسحاق كندي از او خواست سؤال خود را تكرار كند، در اين حال به فكر فرو رفت و اين احتمال به نظر او ممكن آمده و قابل دقت بود، براي همين شاگردش را قسم داد كه منشا اين پرسش را براي او بيان كند. او گفت: به ذهنم رسيد و پرسيدم. استاد گفت: باور نمي كنم كه به ذهن تو و امثال تو اين پرسش خطور نمايد، راستش را بگو، اين سؤال را از كجا آموخته اي؟ شاگرد گفت: ابو محمد عسكري به من ياد داد. استاد گفت: آري، الان حقيقت را گفتي. چنين سؤالي جز از آن خاندان نمي تواند باشد. آنگاه نوشته هاي خود را در اين زمينه در آتش سوزانيد.(3) 4. ترويج فرهنگ صرفه جويي برنامه ريزي صحيح در زندگي موجب رشد اقتصادي و از زير ساخت هاي توسعه اجتماعي و بالندگي اقتصادي يك جامعه محسوب مي شود. در سيره امام حسن عسكري عليه السلام در اين رابطه نكات قابل توجهي وجود دارد و در ذيل نمونه اي از آن را مي خوانيم: محمد بن حمزه سروري مي گويد: توسط ابوهاشم جعفري - كه با هم دوست بوديم - نامه اي به محضر امام عسكري عليه السلام نوشته و درخواست كردم كه آن حضرت دعا كند تا خداوند متعال در زندگي من گشايشي ايجاد بفرمايد. وقتي كه جواب را توسط ابوهاشم دريافت كردم، آن حضرت نوشته بود: «مات ابن عمك يحيي بن حمزة و خلف ماة الف درهم و هي واردة عليك، فاشكرالله و عليك بالاقتصاد و اياك و الاسراف، فانه من فعل الشيطنة; پسر عمويت يحيي بن حمزه از دنيا رفت و مبلغ صد هزار درهم ارث باقي گذاشت و اين درهم ها بر تو وارد مي شود (به ارث به تو مي رسد) پس خدا را سپاسگذاري كن و بر تو باد به ميانه روي، و از اسراف بپرهيز كه اسراف از رفتارهاي شيطاني است. بعد از چند روزي، پيكي از شهر حران آمده و اسنادي را مربوط به دارايي پسر عمويم به من تحويل داد. من با خواندن نامه اي كه بين آن اسناد وجود داشت، متوجه شدم كه پسرعمويم يحيي بن حمزه دقيقا همان روزي فوت كرده است كه امام عليه السلام آن خبر را به من داد. به اين ترتيب از تنگدستي و فقر رهايي يافته و بعد از اداي حقوق الهي و احسان به برادرهاي ديني ام، طبق دستور امام عليه السلام زندگي خود را بر اساس ميانه روي تنظيم نموده و از اسراف و ولخرجي پرهيز نمودم و به اين ترتيب زندگي ام سامان يافت در حالي كه در گذشته فردي مبذر و اسراف كار بودم. (4)
پي نوشت ها: 1. اصول كافي، كتاب الحجة، باب مولد ابي محمد الحسن بن علي، ح 3. 2. مستدرك الوسائل، ج 3، ص 243. مستدرك سفينة البحار، ج 9، ص 220. 3. المناقب، ج 4، ص 424و 425; بحارالانوار، ج 50، ص 311 و ج 10، ص 392. 4.كشف الغمه، ج 2، ص 424.




نظرات کاربران