«نشانی» اینجاست:
راههای موفق بودن یک امام جماعت
حجتالاسلام درگاهی در نخستین جلسه از سلسله نشستهای «نشانی» که تلاشی است از سوی ایکنا برای یافتن نشانیها و نمودهای عملی و محقق شده سبک زندگی اسلامی، از راه های رسیدن گفت.
به گزارش خبرگزاري بينالمللي قرآن(ايكنا) برگزاري سلسله نشستهاي «نشاني» تلاشي است از سوي خبرگزاري ايكنا براي يافتن نشانيها و نمودهاي عملي و محقق شده سبك زندگي اسلامي در جامعه كنوني ايران.
اولين ميهمان اين سلسه نشستها قاري قرآن، واعظ، سخنران و روضهخوان، با سابقه ۲۳ سال تدريس در حوزه علميه و ۲۶ سال تدريس در دانشگاه، مؤسس بنياد علمي قرآني حضرت زينب(س)، مؤسس انتشاراتي تنزيل، صاحب كتابخانه موقوفه (واقع در انتشاراتي تنزيل)، مؤلف ۱۹ جلد كتاب و پدر دو قاري و حافظ قرآن كريم كشورمان (دختر ارشد ايشان در سن شش سالگي قرآن را حفظ كرده و اكنون مدارج عالي دانشگاهي دارد) حجتالاسلام والمسلمين دكتر محمد صادق درگاهي بود.
وي در گفتوگويي صميمانه با خبرگزاري ايكنا با اشاره به اينكه علاقه فرزندانشان به حفظ قرآن و تلاشهايي كه براي فرزندان خودشان انجام دادند باعث شد به فكر تأسيس يك مؤسسه و كمك به والديني كه علاقهمند هستند فرزندانشان حافظ قرآن شوند بيافتد، گفت: در سال ۸۴ زماني كه بنياد علمي قرآني حضرت زينب(س) را تأسيس كرديم هنوز در كشور دارالقرآنهاي متعدد وجود نداشت و اين مطالبه مقام معظم رهبري مبني بر اينكه يك ميليون حافظ ميخواهند نيز هنوز مطرح نشده بود.
وي ادامه داد: ما در اين بنياد به خانوادههايي كه ميخواستند فرزندشان حافظ قرآن شوند مشاوره ارائه ميدهيم. البته برخي به دنبال گرفتن صرف مدرك و ... هستند و شنيدهاند كه به حافظان قرآن مزايايي ميدهند اما همه اينها اشتباه است و حفظ قرآن كار سادهاي نيست به همين دليل شايد بالغ بر ۵۰ درصد پدر و مادرهايي كه نزد ما ميآيند را از اين كار منصرف ميكنيم.
روش؛ يك سوم را استاد ياد ميدهد، دو سوم را خودم ميخوانم
حجتالاسلام درگاهي در پاسخ به اين سؤال كه چگونه اين راهها را رفتهايد و روحاني بودن شما در عملكرد شما چه تأثيري داشتهاست؟ گفت: بايد يك قدم عقبتر برويم. قبل از اينكه بحث روحاني بودن را مطرح كنيم بايد بحث مسلمان بودن را مطرح كنيم. اسلام به ما دستوراتي داده و خواستههايي به عنوان يك مسلمان از ما دارد. مرحوم آيتالله فاضل در كلاس درس اخلاق خودشان ميفرمودند: امام راحل يك سوم مطالب را با استاد ميرفت، دو سوم را خودش ميخواند. اين مسئله بابي شد براي درك اين مسئله در من كه استاد راه و طريق را نشان ميدهد و ما بايد خودمان بقيه راه را طي كنيم. من از اين روش استفاده كردهام.
وي ادامه داد: من به عنوان يك مسلمان كارهايم را شروع كردم نه به عنوان يك طلبه و روحاني. حضرت علي (ع) با يك فرد اهل ذمه (مسيحيان و يهودياني كه در جامعه اسلامي زندگي ميكردند) همسفر بود وقتي حضرت به كوفه رسيد، همسفر خود را رها نكرد بلكه او را ۴۰ قدم به سوي بصره همراهي كرد. آن فرد سؤال كرد شما چرا مرا همراهي ميكنيد و به كوفه نميرويد كه امام فرمود اين توصيه پيامبر ما است كه همسفر را همراهي كني و اين دستور دين ما است. با همين رفتار آن فرد مسلمان شد.
۴۰ قدمي كه مسير زندگي را تعيين كرد
اين استاد حوزه تصريح كرد: اگر بگوييم همراه را ۴۰ قدم بدرقه كن و بعد تمام؛ خودمان همراهانمان را ۴۰ قدم همراهي نكنيم يعني عالم بيعمل شدهايم. اين روايت براي من درس بزرگي بود كه اهل عمل باشم اگر ميگوييم قرآن، بسم الله. اول خودمان شروع كنيم. زماني كه من كار آموزش قرآن را به فرزندانم شروع كردم CD هاي آموزشي و نرمافزار و ... وجود نداشت. من به نيت ۱۴ معصوم هر آيه را ۱۴ بار ميخواندم و در نوار كاست ضبط ميكردم تا دخترم گوش كند و ياد بگيرد. (سال ۷۸) خوب است كه انسان كاري كه ميخواهد انجام دهد خودش اهل عمل باشد در اين صورت لزومي ندارد حرف بزند. يك امر به معروف عملي، بيش از يك كتاب در مورد امر به معروف اثر دارد.
آخوند امروزي يعني آخوند بي تقوا و اختلاط پذير!
وي با اشاره به اينكه در دانشگاه با دانشجويان خود رفيق است، گفت: من با دانشجويانم رفيق هستم اما رفتار من به معناي مصطلح آخوند امروزي نيست. برخي فكر ميكنند آخوند امروزي يعني آخوند بي تقوا، اختلاط پذير، آخوند دانشگاهي امروزي يعني آخوندي كه حلال و حرام و محرم و نامحرم حاليش نميشود؛ اين غلط است. آخوند امروزي يعني آخوندي كه به فرموده مقام معظم رهبري به فضاي مجازي اشراف پيدا كرده و در آنجا فعاليت كند، بتواند حرف به روز بزند، آخوند شيعه بايد امروزي و با اشراف به مسائل روزحرف بزند.
مطالبه عموم مردم از افراد ملبس به لباس روحانيت، عمل است
اين استاد دانشگاه در پاسخ به اين سؤال كه آيا مطالبات دانشجويان از شما كه لباس عالم ديني بر تن داريد متفاوت از ساير اساتيد هست؟ گفت: بله البته اين مطالبه نه فقط مطالبه دانشگاهيها بلكه مطالبه عموم مردم است و فرقي نميكند يك فرد بيسواد باشد يا يك فرد تحصيل كرده مردم از افراد ملبس به لباس روحانيت مطالبه اين را دارند كه اهل عمل باشند و سيره حضرات معصوم را اجرا كنند.
وي ادامه داد: انتقادهاي بسياري با ما در ميان گذاشته ميشود. وقتي كه افراد به شرايط موجود در جامعه اعتراض ميكنند اولين كاري كه من انجام ميدهم اين است كه هرگز چشمم را بر حقيقت نميبندم و مواردي كه افراد حقيقت را ميگويند با آنها همراهي ميكنم اما به آنها يادآوري ميكنم كه قسمت پر ليوان هم بايد ديده شود. اسلام در مورد نحوه پوشش، رنگ پوشش، نظافت، ادب و ... حرف زده است اگر يك روحاني به اين مسائل عمل كند لزومي ندارد كاري انجام دهد. رفتارش گويا و الگو است. طريقه امر به معروف كردن حساب و كتاب دارد و افراد بايد پاي كلاس بنشينند طريق امر به معروف را ياد بگيرند و بعد آمر و ناهي باشند. خود من بايد اهل عمل باشم تا حرفم اثر بگذارد.
حجتالاسلام درگاهي در ادامه سخنان خود به تشريح اين مسئله پرداخت كه چرا برخي والدين متدين در انتقال مفاهيم ديني به فرزندان خود موفق نيستند و عنوان كرد: متدينين ما چادر و محاسني دارند و مسجدي ميروند. خانمهاي مسن ما سنتي چادر را دارند اما بچه كنار او از نظر الف باي حجاب كاملاً عقب است و متأسفانه برخي مواقع والدين و اطرافيان ادبيات شيطاني را به كار ميبرند و ميگويند: «جوان است» حسين فهميده جوان نبود؟ اين همه بزرگان دين ما به اوج رسيدهاند جوان نبودند!؟
وي ادامه داد: مورد بعدي اينكه رفتن به مسجد، زيارت و ... مستحب و خوب است اما اگر دختر و پسر نوجوان شما به مسجد نميآيند رفتن به مسجد براي شما استحبابي ندارد در خانه در كنار فرزند ماندن بهتر است از رفتن به مسجد و بچهها را تنها گذاشتن. بچه را نيز بايد به مسجد و مشهد و ... ببريد و بايد با بچهها به جاهايي كه آنها دوست دارند هم برويد. تمام مشكلات اين است كه ما به عنوان پدر و مادر به اينجا نرسيدهايم كه مسائل را اولويت بندي كنيم.
اينكه مسجد خلوت است يك تهديد است
اين مدرس دانشگاه در پاسخ به اين پرسش كه آيا همچنان منبر مهمترين رسانه جهان اسلام در انتقال آموزههاي ديني است؟ گفت: روزي حضرت رسول(ص) فرمودند كه فرزند من مهدي(عج) روزي خواهدآمد و صدايش به گوش همه عالم خواهدرسيد. مردم آن زمان اين حرف را درك نميكردند اما اكنون مردم عصر ما اين روايت را خوب متوجه ميشوند. بايد از امكانات پيشرفته روز دنيا استفاده كرد. اينكه مسجد خلوت است يك تهديد است. ميدانيد چرا مساجد ما خلوت است؟ محور اصلي مساجد امام جماعت است، مقام معظم رهبري در احكامي كه فرمودهاند عنوان كردهاند كه مدير مسجد امام جماعت است. بيشتر امامان جماعت مساجد ما (به نظر شخصي و تحقيق ميداني خودم) دو شغل دارند. ظهرها نائب براي اقامه نماز ميفرستند و صبحها چون خانه يشان كنار مسجد است ميآيند نماز ميخوانند و ميروند و كسي را نميبينند و شبها هم چند روز در هفته در مسجد حضور مييابند اين مسجد بايد خلوت باشد.
ميانگين هر ترم يك دانشجو به بنده مراجعه ميكند و ميگويد ميخواهم مسيحي شوم!
مؤسس بنياد علمي قرآني حضرت زينب(س) ادامه داد: اگر دست و پاي پدربزرگ و مادر بزرگ ما را ببنديد باز هم به مسجد ميروند ما با آنها كاري نداريم. ما به جوان امروز كار داريم. ميانگين هر ترم يك دانشجو به بنده مراجعه ميكند و ميگويد ميخواهم مسيحي شوم. من از آنها سؤال ميكنم چرا؟ ميگويند يك دوست مسيحي دارم كه مرا به كليسا برد. به محض ورود به كليسا كشيش كليسا من را تحويل گرفت، بغل كرد به دفتر خود برد و شروع كرد از مسيحيت حرف زدن و بسته تبليغاتي مسيحيت را به من داد. دربهاي كليسا را باز كرد و تمام بخشهاي آن را به من نشان داد، مرا ميهمان ناهار كرد، برخورد خوب كرد و من از اين رفتار خوشم آمد بعد هم گفت در بين ما دروغ نيست، ما زياد اهل دزدي نيستيم و سعي ميكنيم پشت سر مردم حرف نزنيم. آيا به راستي يك روحاني ما به عنوان امام جماعت وقتي يك جوان غريبه وارد مسجد ميشود از او استقبال ميكند؟! او را تحويل ميگيرد؟ با او حرف ميزند؟ زمينه حضور مكرر اين جوان را در مسجد فراهم ميكند؟ نه؛ امام جماعت ما نفس بريده است چرا كه تا ساعت چهار سر كار بوده و گرفتاريهاي معمول همه مردم را هم دارد.
راههاي موفق بودن يك امام جماعت
وي عنوان كرد: نظر من اين است كه هر مسجدي كه بخواهد موفق شود بايد امام جماعت آن مسجد يك ساعت قبل از اذان صبح (يعني نماز شبش را در مسجد بخواند) در مسجد حاضر باشد، نماز صبح را بخواند، زيارت عاشورايش را بخواند، هر روز صبح ولو با پنج نفر سفره زيارت عاشورا پهن كند، (نه از پول خودش؛ مردم اين هزينهها را تأمين ميكنند) يك ساعت قبل از اذان ظهر در مسجد باشد و در دفترش را باز بگذارد و پاسخ گوي مردم باشد. بين دو نماز هم دو مسئله شرعي به اندازه پنج دقيقه مطرح كند. بعد از نماز هم اذكار و مستحبات خود را بگويد و مطالعه كند، يك ساعت قبل از نماز مغرب هم در مسجد حاضر باشد. من معتقد هستم امام جماعت بايد توسل، كميل و ندبه را در مسجد برگزار كند. مردم به محض اينكه ببينند امام جماعت نشسته به مسجد ميآيند. بعد از نماز عشا هم به مسائل اهل محل برسد به عيادت بيمار اهل محل برود و ... اين مسجد است كه مسجد ميشود چرا كه از صفر تا ۱۰۰ امام جماعت مال مسجد است. اين را هم بايد بدانيم كه مردم ميفهمند كه اين امام جماعت زحمت ميكشد و به او ميرسند تا خرج زندگيش كند، مردم ندهند امام زمان(عج) ميدهد ما جيره خوار امام زمان هستيم.
يه روزي مجتهد بالاي منبر ميرفت اما امروز همه بالاي منبر ميروند
حجتالاسلام درگاهي با اشاره به اينكه براي هر يك منبر ۶ ساعت مطالعه ميكند تا بداند چه خبر است و چه بايد بگويد، گفت: حاج احمد آقاي مجتهدي ميفرمود: يه روزي مجتهد بالاي منبر ميرفت اما امروز همه بالاي منبر ميروند. حداقل ۲۰ درصد سخنرانان ما معمم نيستند؛ آيا يك ليسانس و فوقليسانس با يك مدرك دانشگاهي ميتواند سخنران شود و از دين حرف بزند؟ منبر ما بايد بر روي مطالعه و با حساب و كتاب باشد مخاطب شناسي در منبر حرف اول را ميزند. دنياي مجازي و منبر بايد توأمان با هم جلو بروند. حجتالاسلام قرائتي نيز عنوان كردهاند كه بعد از بيش از ۳۰ سال كار با صدا و سيما به اين نتيجه رسيدهام كه بايد تبليغ رودر رو باشد تا تأثيرگذاري بيشتري داشتهباشد.
وي ادامه داد: اينكه هر كسي ۶ سال تحصيل كرده و ارشد و دكتري الهيات گرفته بيايد پشت ميكروفن و پاي منبر به عنوان سخنران در خصوص همه ابعاد دين حرف بزند من ميگويم نه؛ به اين دليل كه فردي كه دكتري علوم قرآن و حديث گرفته بايد پيرامون رشته و تخصص خودش حرف بزند. قرار هم نيست كه هر كسي در حوزه درس خوانده بالاي منبر برود؛ خير بايد تخصصي در اين خصوص كار كرد و افرادي كه در حوزه درس خوانده اند هم در زمينه تخصص خود سخن بگويند.
آيا حوزهها توان اين را دارند كه يك واعظ و سخنران موفق تربيت كنند؟
اين استاد حوزه علميه در پاسخ به اين سؤال كه آيا به صرف خواندن درس حوزه ميشود كسي واعظ موفقي شود؟ و آيا حوزهها توان اين را دارند كه يك واعظ و سخنران موفق تربيت كنند؟ گفت: خير. يادآوري ميكنم آيتالله مجتهدي فرمودند كه قبلاً يك نفر مجتهد بود بالاي منبر ميرفت اكنون هر كسي بالاي منبر ميرود. درست است كه هر طلبهاي ميتواند بالاي منبر برود. اما هر فرد خود بايد تقوا داشته باشد و بداند كه پس از شش سال درس حوزه خواندن اگر از وي خواستند به عنوان مثال استخاره بگيرد، بتواند بگويد بلد نيستم. طلبهاي كه شش سال درس خوانده نميتواند استخاره كند و كسي ميتواند استخاره بكند كه حداقل الفباي تفسير قرآن را بداند ولي كسي كه شش درس خوانده الفباي تفسير را نخوانده است. اگر طلبهاي سطح سه حوزه را گرفته و در حوزه كلام تخصص گرفته براي هر كسي نميتواند سخنراني كند بايد مخاطب ويژه خود را پيدا كند.
علامه طباطبايي گفت نميدانم ما نميگوييم
وي ادامه داد: البته يك طلبه ميتواند اخلاق و حديث بگويد به شرطي كه سخنرانيهايش بر اساس دانستههايش باشد كه اين رعايت نميشود. حجتالاسلام قرائتي تعريف ميكرد كه روزي پيش علامه طباطبايي رفتم و يك سؤال تفسيري مطرح كردم. علامه به من گفتند اگر بگويم نميدانم آيا ناراحت نميشوم؟ گفتم نه؛ گفت: پس نميدانم. ما به اينجا نرسيدهايم كه در خصوص دانستههايمان حرف بزنيم و اگر نميدانيم بگوييم نميدانم. هر كسي كه نميتواند استاد اخلاق شود.
وعظ و مداحي ما آسيب دارد و آسيب پذير است
وي در پاسخ به اين سؤال كه بزرگترين نگراني شما در خصوص وضعيت وعاظ كشور چيست؟ گفت: جامعه وعاظ آنچنان فعاليتي كه بايد داشته باشند را ندارد. بايد يك جامعه وعاظ مدون داشته باشيم. اكنون وعظ و مداحي ما آسيب دارد و آسيبپذير است. اگر كودك ما در يك مؤسسه آموزشي برود اما استاد خوبي نداشته باشد يا به اين نتيجه برسيم كه مؤسسه كيفيت لازم را ندارد فرزندمان را از آن مؤسسه به يك مؤسسه ديگر ميبريم اما اگر امام جماعت مسجدي بد برخورد كند، فرزند ما از دين زده ميشود و اين فاجعه است.
اين واعظ كشورمان تصريح كرد: منبري و مداح بايد يك جامعه مدون داشته باشند. يك جامعه وعاظ داريم كه از قبل شكل گرفته اما وقتي ميروند در جلسه چه ميگويند؟! من معتقد هستم جامعه وعاظ بايد وعاظ را شناسايي كند، درجه بندي كند، كارت بدهد، به تبليغ بفرستد، هر دو هفته يك بار جلسه برگزار و احكام جديد را آموزش دهد. در جامعه وعاظ بايد كسي باشد كه احكام جديد و به روز مراجع را جمع و مكتوب كند تا واعظين ما به روز باشد. برخي داستانها و روايتهاي اخلاقي خوب را هم بايد با هم تبادل كنند. ولي چنين فعاليتهايي نداريم در حالي كه چند روزه ميتوان يك اساسنامه خوب براي جامعه وعاظ مدون كرد.
وي در پاسخ به اين سؤال كه چرا چنين تشكلي نيست و چه موانعي در اين راه وجود دارد؟ گفت: حس حسادت. دو واژه ايمان و اخلاق هميشه مغفول واقع شده است. مرحوم شيخ عباس قمي صاحب كتاب مفاتيح الجنان بالغ بر ۶۳ جلد كتاب تأليف كرده است، روزي در مشهد عالمي در حال خواندن احكام بوده و از روي كتاب مفاتيح نيز دعاها را ميخوانده است، پدر مرحوم شيخ عباس قمي هم پاي منبر بوده. وي به خانه ميآيد و به شيخ عباس ميگويد شيخ عباس تو مثل فلاني هم نشدي كه حداقل منبري بروي و كتاب مفاتيح را از رو بخواني؛ شيخ عباس قمي نگفت كه پدر جان اين كتاب را من نوشتهام بلكه گفت پدر جان دعا كن من هم مثل او بشوم. ايمان و اخلاق مغفول مانده است. روزگاري بود كه از مراجع درخواست ميكردند كه رساله بنويسند اما آنها ميگفتند تا فلان عالم رباني هست من رساله نميدهم. مرحوم اراكي تا امام زنده بودند رساله بيرون ندادند. اما اكنون همه ميخواهند خود را نشان دهند.
چرا منبر برخي از وعاظ جذاب است و برخي ديگر نيست؟
اين سخنران كشورمان در پاسخ به اين سؤال كه چرا منبر برخي از وعاظ جذاب است و برخي ديگر نيست؟ گفت: ما وظيفه داريم كه بخوانيم و بگوييم ولي وظيفه داريم كه اهل عمل هم باشيم. اگر من اخلاص داشتم و اهل معني و عمل باشم ائمه(ع) هم به ما عنايت ميكنند و سخنراني و مداحي ما دلنشين ميشود. البته گوينده بايد به حرفي كه ميزند عمل كند. من بالاي منبر و در كلاسها در خصوص زهد حرف نميزنم چون خودم اهل زهد نيستم. زهد مرحوم نراقي را ميطلبد. اما در خصوص خدمت به همسر و خوب رفتار كردن با فرزندان و مردم و ... حرف ميزنم چون به اينها عمل كردهام. من آخوند روضه خوان هستم هر جا منبر بروم روضه هم ميخوانم. در برخي مجالس وقتي روضه ميخوانم مداحان ميگويند شما سخنراني كنيد روضه امام حسين(ع) به شما چه ارتباطي دارد؟! و بسيار بد برخورد ميكنند. فقط تعداد معدودي از مداحان هستند كه واكنشها و برخوردهاي خوبي دارند.