تأثیر انقلاب اسلامی بر عربستان با تأکید بر کنگره حج
مقاله «تأثیر انقلاب اسلامى ایران بر وضعیت موجود و آینده عربستان (با تأکید بر کنگره حج)»، نوشته جناب آقاى دکتر محمد جعفر جوادى است که، مىتواند تصویر بهترى از عربستان و افق اثرگذارى انقلاب اسلامى بر وضعیت موجود و آینده عربستان پیشرو قرار دهد.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، پيروزي انقلاب اسلامي ايران و تشكيل نظام جمهوري اسلامي، قدرت منطقهاي و بينالمللي ايران را در مقايسه با دوره پهلوي، دچار تحول و تغيير كرد. ايران و عربستان دو قدرت مهم جهان اسلام، و اثرگذار بر فضاي نظام بينالمللاند. يكي از كارويژههاي مهم نظام جمهوري اسلامي ايران در سطح جهان، تحقق امت واحده اسلامي است. همچنين كارويژه اساسي كنگره حج هم، تحقق امت واحده اسلامي است. بنابراين، سؤال اصلي اين پژوهش بدينصورت است كه سازوكارهاي ج. ا. ايران براي تحقق اهداف مهم كنگره حج (وحدت جهان اسلام در قالب امت واحده اسلامي) در وضعيت روابط ايران و عربستان چيست؟ در پاسخ اين مسئله مطرح شده است كه بهكارگيري هرچهبهتر قدرت نرم و الهامبخشي ج. ا. ايران در فضاي منطقهاي و جهاني، به وحدت جهان اسلام و همچنين توسعه مناسبات با عربستان، كمك شاياني ميكند. يافتههاي پژوهش، حاكياز اين است كه گسترش و تعميق ديپلماسي وحدت اسلامي، در روابط منطقهاي و جهاني، به تحقق هدف اساسي حج كه تحقق امت واحد اسلامي، است كمك خواهد كرد.
مقاله مذكور، اين پيشفرض را در كانون تحليل خود قرار داده كه هدف اصلى حج و انقلاب اسلامى، هردو تحقق امت واحد اسلامى است. بر اين اساس بهدنبال پاسخگويى به اين سؤال است كه سازوكار جمهورى اسلامى ايران براى تحقق هدف مهم كنگره حج (وحدت جهان اسلام در قالب امت واحد اسلامى)، در وضعيت روابط ايران و عربستان، چيست.
در ادامه متن كامل مقاله در پي مي آيد:
مقدمه
اعتبار هر كشوري در صحنه بينالمللي، بهطور مستقيم و انكارناپذيري با جايگاهش در بطن الگوهاي توزيع توانمندي بستگي دارد. در كنار اين مهم، بايد به واقعيت ديگري نيز توجه كرد و آن اينكه موقعيت بازيگران، بهشدت پويا و سيال است. اعتبار است كه حجم نفوذگذاري را معين ميكند و آنهم برخاسته از فضايي است كه اشغال ميشود. مؤلفههاي متعددي در شكلدادن به جايگاه كشورها وجود دارد كه بيشتر آنها ماهيتي غيرايستا دارند. ازاينرو بهطور قطع نميتوان گفت كه كدام كشور در حال صعود است و كدام بازيگر سير نزولي دارد.
هدف اين مقاله، بررسي اين موضوع است كه سازوكارهاي ج. ا. ايران، در قالب قدرت نرم، براي تحقق وحدت اسلامي را با توجه به وضعيت ويژه روابط ايران و عربستان دنبال كند. در راستاي تبيين هدف فوق، مطالب زير مورد بررسي قرار گرفته است:
1. كنگره حج و روابط ايران و عربستان، قبل و بعد از پيروزي انقلاب اسلامي
روابط ايران و عربستان، در طول بيش از هشتادساله اخير، فرازونشيبهاي گوناگون داشته است، كه در فرايند همگرايي و واگرايي قابل تحليل است. به نظر ميرسد روابط سياسي دو كشور از سال 1303 ه .ش/ 1924م شروع شد كه با دوران سلطنت پهلوي اول و افتتاح سفارت ايران در عربستان مصادف است. اسناد موجود در وزارت خارجه ايران، از چگونگي روابط بين دو دولت در سالهاي 1920-1924 اطلاعي نميدهد. نخستين اسناد به سال 1303 ه .ش/ 1924م بازميگردد كه منازعه خاندان سعود و خاندان هاشمي، بر سر تصرف شهر طائف آغاز شده بود.
روابط دو كشور در دوره پهلويها متأثر از عوامل گوناگون بود؛ از ميان آنها ميتوان به اختلافات مذهبي شيعي ـ وهابي، رابطه ايران و اسرائيل، قيمتگذاري نفت و سياستهاي نفتي، پانعربيسم و مسائل و مشكلات حج اشاره كرد. موضوع حج و مشكلات حجاج ايراني، مهمترين مسئله ايران و سعودي، در سالهاي پس از 1320 بود. حتي پيش از اشغال ايران و بركناري رضاهشاه نيز موضوع حج در روابط ايران و عربستان، موضوعي محوري بود. ضمن اينكه ايران در سالهاي پس از 1318، نماينده عاليرتبه در عربستان داشت و مسئوليت امور اتباع ايران و حجاج در عربستان، به عهده دولت مصر بود.
علاوه بر مسئله اختلافات مذهبي، موضوع حاجيان ايران و شيوه رفتار مأموران سعودي با آنها در مكه، از اختلافات ديرپاي دو كشور بود. موضوع امنيت حاجيان ايراني وبدرفتاري با آنها و... سبب ميشد نيروهاي مذهبي و علماي شيعه، براي ازميانبرداشتن مشكلات، دولت ايران را تحت فشار قرار دهند. اين موضوع در سالهاي نخستين دوره رضاشاه روي داد. اما با گسترش روابط ايران و سعودي از دهه 1950م به بعد، به مسئله فرعي در روابط دو كشور تبديل شد. درمجموع، موضوع حج در روابط ايران و عربستان پيش از انقلاب اسلامي، بهصورت يك عمل عبادي و ديني بود و مناسك حج، ابعاد سياسي ـ اجتماعي اثرگذار بر مسائل جهان اسلام نداشت.
روابط ايران و عربستان نيز با پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، دچار فراز و فرود فراوان شد. علل تغييرات اين دوره، رابطه مستقيم با تحولات داخلي هر دو كشور دارد. در اولين نگاه، به نظر ميرسد كه اصول سياست خارجي هر دو كشور، ميتواند مبناي بررسي تحولات و تفاوت ديدگاهها باشد. با تصويب قانون اساسي ج. ا. ايران توسط خبرگان ملت، اهداف و اصول سياست خارجي ج. ا. ايران ، شامل تلاش براي برقراري حكومت جهاني اسلام، نفي سلطهپذيري و سلطهجويي، حمايت از مستضعفان و نهضتهاي آزاديبخش و تبليغ اسلام و دعوت به آن، بهويژه مذهب تشيع بود. از جمله آموزهاي مهم اسلام بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، اهتمام براي تشكيل امت واحد اسلامي بود، كه علاوه بر تأكيدات امام خميني=، در بيانات آيتالله خامنهاي نيز مطرح بود؛ چنانكه بهمناسبت حج سال 1370 فرمودند: «تشكيل امت واحده، همان آرزوي بزرگ امت، و همان است كه در سايه نيل به كمالات فردي و جمعي مسلمين ميسر ميشود».
فلسفه و رويكرد به حج بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، در مقايسه با قبل از انقلاب، كاملاً دگرگون شد. امام خميني= بهعنوان معمار انقلاب اسلامي و احياگر حج ابراهيمي، برداشتن گامهاي عملي در رابطه با ماهيت پويا و زنده حج را مطرح كرد. حج بهزعم ايشان، عبادتي دستهجمعي و سفر زيارتي صرف نيست. جامعه اسلامي بايد در مقابل نظام سلطه، يد واحد باشند. مسلمانان از فرورفتن در احكام و سياستهاي اجتماعي آن نترسند. به گفته امام خميني=:
همه مسلمانان بايد در تجديد حيات حج و قرآن كريم و بازگرداندن اين دو به صحنههاى زندگيشان كوشش كنند، و محققان متعهد و اسلامي، با ارائه تفسيرهاي صحيح و واقعي از فلسفه حج، همه تافتهها و يافتههاي خرافاتي علماي درباري را به دريا بريزند.
بدينترتيب، از اولين سالهاي پيروزي انقلاب اسلامي، به حج بهمنظور تحقق اهداف برونمرزي انقلاب اسلامي توجه ميشود. بنيانگذار انقلاب اسلامي از همان ابتداي انقلاب، هرسال براي حجاج بيتالله الحرام پيام ارسال ميكرد و خواستار انجام مراسم حج با محتواي واقعي آن ميشد. اين امر درواقع، بهمنزله احياي حج به سنت ابراهيمي و نبوي بود؛ زيرا با طواف بر گرد خانه خدا و خدامحوري، همه قدرتهاي سلطهگر و جبار، نفي و طرد ميشوند. شعارها و راهپيمايي دهها هزار حاجي ايراني، خاطره راهپيمايي عظيم انقلاب را كه نقش اساسي در سقوط رژيم شاه داشت، زنده ميكرد و حداقل كاربردش، تداوم شور انقلابي در روح و جان حجاج ايراني بود. اما شعارهاي واحد و تجمع حجاج و وحدت و شكوه راهپيمايي برائت از مشركان، ميتوانست در مقابل چشم هزاران حاجي از سراسر جهان، به كانون جوشاني براي تأثير انقلاب اسلامي مبدل گردد. اقبال زوار كشورهاي مختلف از اين مراسم و توسعه و ترويج تدريجي آن، مؤيد مدعاي فوق است.
يكي از موارد گستاخي رژيم آل سعود در برگزاري مراسم برائت حج، مربوط به سال 66 شمسي است. رژيم آل سعود در نهم مرداد سال 1366 در مراسم برائت از مشركين در مكه، 402 تن از حجاج، از جمله 275 ايراني را كشتند. در اين مقطع، تنش ميان ايران و عربستان افزايش يافت و امام خميني= عربستان را مظهر اسلام امريكايي و اسلام درباري معرفي كرد. در پي اين امر، حملات تبليغاتي ايران متوجه سفارت عربستان شد و در نهايت، روابط ديپلماتيك دو كشور در اريبهشت سال 1367 قطع شد. برخي از مهمترين علل رويارويي و تيرگي روابط دو كشور شامل موارد ذيل بود:
الف) طراحي توطئه نفتي در اوپك (آذرماه 64). اين طرح به «دفاع از سهميه اوپك در بازار جهاني، حتي به قيمت كاهش بهاي نفت» موسوم شد. با تصويب و اجراي اين طرح توسط آل سعود و بقيه شيخنشينها، قيمت نفت از پايينترين سطح تقريبي سي دلار در هر بشكه به حدود ده دلار در هر بشكه كاهش يافت. هدف اصلي توطئه نفتي اين بود كه با قطع درآمدهاي نفتي و بمباران پايانههاي ايران توسط عراق، به همراه افزايش مشكلات داخلي و تضعيف تداركات در مناطق عملياتي، ايران به پاي ميز مذاكرات صلح كشيده شود.
ب) اعلام طرح هشتمادهاي فهد و انتقاد صريح و گسترده و راهپيمايي مردم ايران در مخالفت با اين طرح كه سرانجام به شكست كنفرانس فاس در مكه انجاميد و موجب تيرهترشدن روابط ايران و عربستان گشت.
ج) موضوع كمكهاي مالي و تسليحاتي عربستان به رژيم صدام در طول جنگ تحميلي از دلايل اصلي تيرگي روابط دو كشور بود. عربستان در ابتدا اعلام بيطرفي نمود؛ ولي در عمل، از اعطاي كمك مادي و معنوي به رژيم عراق دريغ نورزيد. اين كشور، مهمترين منبع تأمين مالي خريدهاي تسليحاتي رژيم عراق شد و حتي ميتوان گفت كه مقامات عربستان، بهعلت نگراني از گسترش انقلاب اسلامي در منطقه خاورميانه، مشوق رژيم عراق در جنگ تحميلي عليه ايران بودند. عربستان علاوه بر كمكهاي مالي، تعدادي از بنادر و فرودگاههاي خود را براي حمل و نقل كالا در اختيار عراق قرار داد. همچنين آواكسهاي مستقر در عربستان، اطلاعات نظامي جمعآوري شده را در اختيار رژيم عراق ميگذاشت. كمكهاي مالي عربستان و كويت به عراق در طول جنگ، بالغ بر چهل ميليارد دلار شد. علاوه بر اين، از مجموع كمكهاي مالي و جنسي هفتاد ميليارد دلاري كشورهاي حوزه خليج فارس، سي ميليارد دلار آن را عربستان پرداخت.
بعد از رحلت امام خميني=، مقام معظم رهبري نيز در ارتباط با برنامه، اهداف و استراتژي حج، رهنمودهاي ارزندهاي مطرح كردند. مقام معظم رهبري با تكيه بر ظرفيتهاي معنوي حج و مسئله برائت از قدرتهاي سلطهطلب و حج بهعنوان تحول دروني در يكايك مسلمانان، مسئله انسجام اسلامي و خنثي نمودن تهديدات دشمن را در راستاي جنگ نرم فرهنگي دشمنان اسلام مطرح نمودهاند.
با پيروزي انقلاب اسلامي ايران و طرح الگوي توسعه سياسي با سه شاخص كلان از جانب امام خميني در نظام مردمسالار ديني، ظرفيتهاي گوناگوني در رابطه با كنگره حج به وجود آمد، كه بيانگر قدرت الهامبخشي و قدرت نرم ج. ا. ايران است.
2. زمينههاي وحدت در كنگره حج و ارتقاي روابط ايران ـ عربستان
اهميت ج. ا. ايران در موقعيت ژئوپليتيك و ژئواستراتژيك و توانمندي بالقوه و بالفعل آن، نقش حياتي در منطقه خاورميانه دارد. عربستان سعودي نيز بهعنوان كنشگر مهم منطقه، اهميت ويژهاي در جهان اسلام داشته، و وجود حرمين شريفين، به آن كشور اعتبار خاصي بخشيده است. همچنين وجود منابع نفت و گاز و توانمندي اين كشور در استخراج آنها، عامل ديگري در اهميت عربستان است. عضويت هر دو كشور در سازمان كشورهاي صادركننده نفت (اوپك) و سازمان همكاري اسلامي، موجب شده است كه هر دو كشوربهرغم برخي تنشها در جهت همكاري حركت كنند. همچنين لزوم تأمين امنيت خليج فارس كه از مراكز مهم عبور و مرور كشتيهاي نفتكش است، بر اهميت اين همكاري افزوده است. تفاوت روابط آنها با قدرتهاي بزرگ، بهويژه با امريكا در طول سه دهه و توانمندي دو كشور در اثرگذاري بر تحولات منطقه خليج فارس، موجب شده است تا نوع روابط دو كشور، عامل مهمي در تنظيم تحولات منطقه و جهاني باشد.
عربستان در منطقه ژئواستراتژيك و ژئواكونوميك خليج فارس و درياي سرخ، با دارابودن ذخاير عظيم نفت جهان، همواره زير سلطه بيگانگان و قدرتهاي بينالمللي بوده است. موقعيت ژئوپليتيك عربستان موجب شده است كه اين كشور جايگاهي خاص در استراتژي قدرتهاي فرامنطقهاي داشته باشد. دين اسلام، بيشترين تأثير و نفوذ را بين مردم عربستان دارد و دو شهر مقدس مكه و مدينه، اين كشور را در كانون توجهات مسلمانان قرار داده است. بيشتر جمعيت اين كشور، سني مذهب و تابع مسلك وهابيتاند و شيعيان، حدود چهار درصد جمعيت عربستان را تشكيل ميدهند. گفتني است شيعيان عربستان، تحت تبعيضات اجتماعي و حقوق شهروندي قرار دارند.
كنگره حج، بهعنوان نماد بسيار مهم وحدت اسلامي، همواره تعيينكننده تحولات جهان اسلام بوده است. يكي از سؤالات مهم در بحث وحدت جهان اسلام، اين است كه چرا رهبران واقعي مسلمين جهان، نگران وحدت جهان اسلام هستند؟ در پاسخ به اين سؤال ميبايست زمينههاي وحدت را با كمي تأمل مورد تأكيد قرار داد. مسئله را ميتوان با اين سؤال آغاز كرد كه وحدت چيست؟ وحدت، يعني يكپارچگي، همنوايي و همسازي مردم در زمينههاي فكري، عقيدتي، سياسي. اگر اين يگانگي بين مردم وجود داشته باشد، درهاي رحمت الهي به روي مردم گشوده، دشمنان آنها مأيوس و سرشكسته، و دوستانشان شاد و اميدوار خواهند شد.
در زمينه وحدت جهان اسلام، صاحبنظران به نكات ارزندهاي اشاره نمودهاند. از جمله آنان، كاشفالغطاست كه اعلام ميكند هيچ مسلماني، چه شيعه و سني، همديگر را بهسبب اعتقادات خويش خارج از اسلام نميداند. اگر بعضي بهدلايل مختلف، ديگران را هتك حرمت نمودهاند، اين امر مربوط به همه نيست و ازنظر اسلام و شرع ناپسند است. همچنين استاد مطهري معتقد است كه مخالفان اتحاد مسلمين، براي اينكه از وحدت اسلامي مفهومي غيرمنطقي و غيرعلمي بسازند، آن را به نام وحدت مذهبي توجيه ميكنند تا در قدم اول با شكست مواجه گردد.
امام خميني= مبدأ همه كمالات را معرفت الله و ترك هواي نفس ميداند. همچنين ايشان مبدأ همه نقصها را خودخواهي و حب نفس معرفي ميكند. ازمنظر امام خميني= راه اصلاح، حقگرايي و ترك هواي نفس است، و اركان و پايههاي اين راهبرد را دين، عقلانيت، اخلاق و سپس علم تشكيل ميدهد بنابراين بهميزاني كه مسلمانان به اين شاخصهها نزديكتر، باشند، جامعهاي قدرتمندتر و امتي منسجمتر و مستحكمتر خواهند داشت. در اين الگو ريشه، علت و سرآغاز همه خوبيها و كمالات، گريز از خود به خدا و ترجيح خواستههاي خدا بر خواستههاي خود است كه لازمهاش دينداري و عقلانيت و علم است تا در تشخيص خواسته خداوند كه همان تكليف و وظيفه ماست، اشتباه نكنيم.
با توجه به زمينههاي وحدت كه اشاره شد، كنگره حج ظرفيتهاي بالايي در راستاي وحدت جهان اسلام دارد كه ميتواند اتحاد و انسجام امت اسلامي را تحقق بخشد. دراينميان، پيروزي انقلاب اسلامي در فرايند تحقق وحدت اسلامي، نقش اساسي داشت؛ زيرا با پيروزي مردم ايران و تقويت اسلام سياسي، روند نابودي مفهوم استعماري خاورميانه آغاز، و با حمله امريكا به عراق در سال 2003 تشديد و تقويت شد، و با تحولات جاري بيداري اسلامي در منطقه، فضاي مهم و درعينحال چالشبرانگيزي را دامن زده است. پايان مفهوم قديمي و استعماري خاورميانه از اين منظر، بهمعناي پايان عصر استعماري و نواستعماري غرب، پايان عصر آمريكا در منطقه و ظهور يك نظم جديد پسااستعماري، يك نظم پسا آمريكايي و يك نظم اسلامي است.
گفتني است، چگونگي فرازوفرود روابط در ابعاد مختلف، به تقويت عوامل مختلف از جمله بستر ديپلماسي عمومي حج و اقدامات متقابل قدرت نرم هر دو كشور بستگي دارد. دراينميان لازم است رويكرد جمهوري اسلامي ازمنظر قدرت نرم در تقويت روابط دو كشور، مورد بررسي قرار گيرد.
3. نقش ديپلماسي عمومي در حج و روابط ايران و عربستان
ديپلماسي عمومي به برنامههاي تحت حمايت دولت اشاره دارد كه هدف از آنها اطلاعرساني يا تحت تأثير قراردادن افكار عمومي در كشورهاي ديگر است. ابزار اصلي ديپلماسي عمومي، انتشار متن، تصاوير متحرك، مبادلات فرهنگي، راديو و تلويزيون و اينترنت است. براساس تعريفي ديگر از چارلز كيگلي، ديپلماسي عمومي، بهنوعي شكل جديدي از تبليغات است كه بهمعناي گسترش نظاممند اطلاعات، بهمنظور اثرگذاري بر افكار عمومي است. وي ابزارهاي نفوذ يك كشور بر كشور ديگر را به دو دسته رسمي و غيررسمي تقسيم ميكند. برايناساس دخالت آشكار نظامي، زيربخش نفوذ رسمي و كمك اقتصادي، كمك نظامي، دخالت پنهان اطلاعاتي، و در نهايت، نفوذ آشكار يا ديپلماسي عمومي، زيربخش نفوذ غيررسمي برشمرده ميشود. جين بيگلر نيز ديپلماسي عمومي را نفوذ مؤثر ميداند و صِرف ارتباط برقرار كردن را هدف ديپلماسي عمومي قلمداد نميكند. وي معتقد است در ديپلماسي عمومي، مهم آن است كه چگونه بتوانيم از طريق جلب نظر مردم كشورهاي ديگر، براي اعمال فشار بر دولتهاي خودشان، بهمنظور حمايت از اهداف دولت خود دست يابيم.
بهطور كلي ديپلماسي عمومي، شامل دو بعد ديپلماسي فرهنگي و ديپلماسي رسانهاي (ديجيتال) است كه اين دو به همراه ابزارها و شاخصههاي خود، رويهم كليت ديپلماسي عمومي را شكل ميدهند. ديپلماسي عمومي، از طريق اقداماتي مانند انتشار كتاب و تشكيل كتابخانهها، پخش راديو و تلويزيون بينالمللي، برنامههاي مبادلات آموزشي و فرهنگي، آموزش زبان، نمايشگاهها و جشنوارههاي هنري و اعزام هنرمندان نمايشي و اجرايي به خارج از كشور، ايجاد پايگاهها و سايتهاي اينترنتي، مجلات الكترونيكي، برنامههاي سخنراني و سيدي، برگزاري سمينارها و جلسات با تجار خارجي و چهرههاي شاخص دانشگاهي، توليد فيلم، تئاتر، مبادله استاد و دانشجو، خبرنگاران اعزامي و... صورت ميگيرد. در فرهنگ واژگان روابط بينالملل وزارت خارجه آمريكا در سال 1985م نيز در تعريف ديپلماسي عمومي، از ابزار اصلي آن به انتشار متن، تصاوير متحرك، مبادلات فرهنگي، راديو، تلويزيون و اينترنت اشاره شده است.
با توجه به مطالب فوق در رابطه با ديپلماسي عمومي، به نظر ميرسد كه ازمنظر ديپلماسي عمومي، دو كارويژه اساسي در رابطه با مناسك حج مطرح است كه ج. ا. ايران از اين دو كارويژه، ميتواند در راستاي همافزايي قدرت مسلمانان در حج و در روابط با عربستان استفاده نمايد. اين دو كار ويژه عبارتاند از:
الف) آگاهيرساني و روشنگري
دنياي امروز عصر اطلاعات است. آگاهيرساني و روشنگري از مصاديق اطلاعات است. در اوضاع كنوني كه قدرت بهصورت شبكهاي بروز و ظهور مييابد، آگاهيرساني نيز بايد در قالب قدرت شبكهاي و بهصورت مجازي و غيرمجازي عرضه شود تا مخاطبان را جذب كند. حج، بزرگترين تجمع مسلمانان است كه نيروي انساني بسياري در اختيار جهان اسلام قرار داده است. پيامبر اسلام9 و ائمه اطهار: از حج بهمنظور انتقال معارف دين، اطلاعرساني مسلمانان و آشناكردن آنان با پيامهاي ديني بهره ميبردند. امام خميني= از مناسك حج، تفسير سياسي داشتند كه مردم مسلمان جهان را در مبارزه با شياطين، بتها و طاغوتهاي زمان همراهي كند و در مقابل قدرتهاي سلطهگر، همبستگي آنان را نشان دهند.
برائت از مشركان، اولين گام در مسير آگاهيبخشي و مبارزه با قدرتهاي سلطهگر است. ديدگاه امام خميني= درباره برائت از مشركان، همان روح بيداري اسلامي است كه مسلمانان براي بهغفلتكشيدن جوامع اسلامي اعتراض كنند. برائت از مشركان، اين پيام را دارد كه مسلمانان بايد با وجود همه اختلافات، بر محور توحيد و كعبه متحد شوند و كافران را دشمن مشترك قلمداد كنند؛ يعني علاوه بر اينكه قبله، پيامبر و كتاب همه مسلمانان يكي است، دشمن آنها نيز يكي است.
بنابراين براي آگاهيرساني در حج، استفاده از ابزارهاي گوناگون ديپلماسي عمومي از جمله تسلط به زبان عربي و فرهنگ كشورهاي حجاج، براي تبادل نظر و آگاهيبخشي، بسيار ضروري است.
ب) تقويت اتحاد و همبستگي مسلمانان
اتحاد جهان اسلام منوط به بيداري مسلمانان است، و بيداري اسلامي، يك حركت فراگير سياسي و اجتماعي است كه بدون پشتيباني و حمايت همهجانبه ملتهاي مسلمان به نتيجه عملي نميرسد. دراينميان، كنگره حج براي جهان اسلام فرصت بينظيري است. اين كنگره از دو نظر همبستگي مسلمانان را در راستاي وحدت و بيداري اسلامي تقويت ميكند: يكي از بعد تقويت هويت تمدني است كه هم شرط ايجاد تمدن است و هم شرط بقاي آن. درك هويت تمدني به فرد امكان ميدهد كه در سرزميني زندگي كند كه ريشه فرهنگي آن تا اعماق تاريخ كشيده شده است و فقدان هويت تمدني، موجب اثرپذيري منفعلانه از تمدنهاي موجود ميشود. مسئله دوم، رنگباختن مليتها در مراسم كنگره حج است. پراكندگي جغرافيايي و فرهنگي جهان اسلامي، مانعي در فرايند هويتيابي مشترك و همبستگي جهان اسلام است. زماني كه مليگرايي، سرلوحه ايدئولوژي نهضتها قرار ميگيرد، مانعي در فرايند وحدت جهان اسلام ايجاد ميكند. زماني كه اسلام، مبناي حركتهاي سياسي و اجتماعي قرار گيرد، بيداري اسلامي در مسير پويايي قرار ميگيرد و قدرتهاي استعماري را به چالش ميكشد.
يكي از مسائل مهم وحدت اسلامي، موضوع سطح تحليل وحدت است كه در مقياس جهان اسلام، منطقه و روابط دوجانبه ايران و عربستان، ميتواند كارگشا باشد. سطح تحليل، به شناخت انسانها و جوامع از همديگر كمك ميكند. براي سياستمداران و تحليلگران، بهكارگيري سطوح تحليل، به افزايش شناخت موضوع و بررسي ابعاد آن، و همچنين سياستگذاري بهينه كمك ميكند. برايناساس، وحدت اسلامي را ميتوان از چهار نظر بررسي كرد:
يكـ سطح جهاني يا وحدت بشريت كه آيه سيزده سوره حجرات به اين امر اشاره دارد؛
دوـ وحدت صاحبان اديان الهي يا وحدت اهل كتاب؛ در اين مورد نيز آيه 87 سوره آلعمران به اين نوع وحدت اشاره دارد؛
سه ـ وحدت در سطح دارالاسلام يا وحدت مسلمانان؛
چهارـ وحدت در سطح كشور و ملت كه به نظام سياسي و انسجام اجتماعي دولتهاي مسلمان اختصاص دارد.
به نظر ميرسد كه دستيابي هريك از سطوح وحدت، نيازمند نقشه راه و استراتژي مناسب باشد. وحدت نوع سوم، مورد بحث اين مقاله است و بهطور طبيعي، با موضوع مناسك حج ارتباط مستقيم پيدا ميكند. براي رسيدن به اين وحدت، تلاش دولتهاي مسلمان و سازمانهاي اسلامي، از قبيل سازمان همكاري اسلامي، لازم است.
چنانچه همه نهادهاي تصميمگير در ج. ا. ايران در ارتباط با مسئله حج، به دو كارويژه مهم حج توجه لازم داشته باشند، با شيوههاي صحيح اطلاعرساني، ميتوانند زمينههاي تقويت همبستگي اسلامي را در دوره حج تحقق بخشيده، از اين همبستگي، در روابط ايران و عربستان استفاده كنند. چگونگي استفاده از شيوههاي قابل قبول و عقلايي اطلاعرساني، منوط به شناخت نقاط قوت و ضعف ساختار اجتماعي و سياسي جامعه عربستان است. بدون درك و شناخت عميق لايههاي اجتماعي و چگونگي نحوه فعاليت وهابيت در عربستان و منطقه، امكان أثرگذاري و تغيير رفتار مسلمانان داخل و خارج از عربستان، امكانپذير نيست.
4. چگونگي اثرگذاري حج در بهبود روابط ايران ـ عربستان
در روابط ايران و عربستان، چهار عامل وجود دارند كه در بستر تحولات روابط دو كشور، بهصورت تعارضي، مناسبات دو كشور و مسائل منطقه خاورميانه را تحت تأثير قرار ميدهند كه عبارتاند از:
الف) ماهيت ايدئولوژيكي و فرهنگي دو كشور؛
ب) ماهيت ساختاري دو نظام؛
ج) رقابتهاي منطقهاي؛
د) ژئوپليتيك نفت و گاز خليج فارس.
موضوع مناسك حج و چگونگي اثرگذاري آن، به ماهيت ايدئولوژيكي و فرهنگي دو كشور و نحوه تبليغ و انتشار مسائل جهان اسلام، ازطرف ايران و عربستان، برميگردد؛ اگرچه عوامل يادشده هم تحت تأثير عوامل فرهنگي و ايدئولوژيك قرار ميگيرند. يكي از چالشهاي فرهنگي و ايدئولوژيك در قالب روابط دو كشور، خطرات فعاليتها و رفتارهاي افراطگرايي مذهبي است كه گاهي در قالب رفتارهاي سلفگرايي نمود پيدا ميكند. اين نوع رفتارها را عربستان سعودي در مناطقي از جهان اسلام دامن ميزند كه در عراق، در دوران پساصدام، و در پاكستان؛ حمايت از جريانهاي تروريستي و فرقهگرايانه، و در مناطق سيستان و بلوچستانِ ايران، ادامه داشته است.
يكي از دلايل اوضاع كنوني عربستان و رفتارهاي افراطگونه اين دولت، اين است كه اين كشور، در سياست خارجي آمريكا، بهعنوان كنشگر منطقهاي، جايگاه استراتژيك پيدا كرده است. آمريكا از سال 1991 م به شريك و متحد امنيتي عربستان، در گسترش افراطگرايي و محافظهكاري در خاورميانه تبديل شده است. سه هدف كليدي عربستان، دربرگيرنده ارتقاي ارزشهاي وهابي در جهان، تضمين ثبات در منطقه و نهادينهكردن فرهنگ اطاعت در كشور است. اين وضعيت بيانگر اين است كه در چالشهاي فرهنگي و ايدئولوژيك ايران و عربستان، زماني ج. ا. ايران به موقعيت برتر دست مييابد كه مسئله بيداري اسلامي، ساختار حكومتي پيشامدرن و بافت قبيلهاي و لايههاي اجتماعي سعوديها را به چالش غير قابل برگشت برساند.
در راستاي روابط دو كشور در رقابت منطقهاي، گفته ميشود كه امروزه شاهكليد تعامل با كشورهاي عربي خاورميانه، در رياض است. در چند سال اخير، سعودي و مصر، محور موسوم به اعتدال را در خاورميانه رهبري كردند؛ محوري كه بعد از اشغال عراق بسيار فعال بوده است. عربستان سعودي توانسته از طريق فعاليتهايي چون توسعه حرمين شريفين، كمكهاي اقتصادي و مالي گسترده به كشورهاي اسلامي و كمك به اقليتهاي مسلمان، اعتباري در بين مسلمانان جهان كسب كند. درواقع، اين مسئله از اهداف ديپلماسي سعودي بوده است و اين كشور، همچنان براي ارتقاي جايگاه اسلامي خود فعاليت ميكند.
ج. ا. ايران هم در رقابت با اقدامات سعوديها، براي نفوذ در جهان اسلام، بايد با استفاده از قدرت نرم و الهامبخشي، مسئله ديپلماسي وحدت اسلامي را در موقعيت كنوني جهان اسلام دنبال كند. ديپلماسي وحدت اسلامي، در صورت وقوع و موفقيت، فضايي را در جهان اسلام ايجاد ميكند كه منابع و منافع، دو كليدواژه آن را تشكيل ميدهند. بهعبارت ديگر ديپلماسي وحدت اسلامي، فرايندي است از تعامل، تبادل و تفاهم همهجانبه و مستمر ميان مسلمانان كه فرصت ميدهد تا پيروان مذاهب مختلف، افقهاي ذهني خود را نسبت به واقعيتها و امكانات طرف مقابل وسعت بخشند و از بيرون حصارها و تنگناهاي رنگارنگ كنوني، به تصحيح برداشتها، تكميل ظرفيتها، تحكيم زيرساختهاي اجتماعي، توزيع و تعميم منافع و نهايتاً تشكيل امت واحده اسلامي همت گمارند.
در تخصيص منابع به منافع، وحدت اسلامي بهرغم آنكه مشترك است و كانونيترين و اساسيترين دايرهاي است كه ميتواند مشتركات جهان اسلام را در درون خود شكل دهد، امروزه مورد وجهالمصالحه قرار گرفته است. در اوضاع كنوني جهان اسلام و خصومتهاي تحميلشده آن، مقوله وحدت به بوته فراموشي سپرده شده و فعاليتهاي ضد آن شدت پيدا كرده است و زمينهسازيهاي فراواني براي نقطه مقابل آن، يعني تفرقه كور، طايفهگري، تكفير و بهجانهمافتادن، انجام شده است كه سهم سعوديها دراينميان، بسيار بالاست.
آنچه مسلم است، وحدت اسلامي فرايند فراگيري است كه تحقق آن، منوط به تلاشهاي مشترك است. بايد كوشيد فرايندي براي وحدت اسلامي شكل بگيرد كه همه يا اكثريتي از جهان اسلام، در آن بهيكاندازه و با رغبت نقش داشته باشند و همه ملتهاي مسلمان، دودشادوش هم اين وحدت را ايجاد كنند. امروز نهفقط روز ملتها، كه روز انديشههاست؛ يعني ملتها با انديشهها به ميدان ميآيند و سخن ميگويند و تا چيزي را باور نكنند، پيرو آن نميشوند و به چيزي كه باور داشته باشند، پايبند خواهند بود. در چنين اوضاعي، بهترين راه اين است كه در گام نخست، براي بهسامانآوردن امكانات موجود، خيزشي فراگير از نخبهها، علما و دانشگاهيان دنياي اسلام شكل گيرد و برنامهريزي مشترك، براساس اصول و مباني مشترك قرآني و اسلامي را دنبال كنند تا فعاليتهاي مشترك دشمنان جهان اسلام خنثا شود. بهتعبير مقام معظم رهبري، صهيونيستها تلاش بسياري را شروع كردهاند تا مناسبات جامعه اسلامي، نهتنها برپايه وحدت شكل نگيرد، بلكه برپايه كفر وتكفير و يك نزاع مداوم و جنگ بيامان، شكل بگيرد.
چنانچه برنامههاي مشترك كشورهاي اسلامي به نتايج مطلوب نرسد، پيامدهاي آن در روابط دوجانبه ايران و عربستان نمايان ميشود. بدينترتيب ميتوان مؤلفههاي همكاري و تعارض منافع ايران و عربستان را در متغيرهاي ماهيت ايدئولوژيك و فرهنگي، ماهيت ساختاري حكومتهاي دو دولت، رقابتهاي منطقهاي، و ژئوپليتيك حوزه نفت و خليج فارس جمعبندي كرد. رقابت دو كشور در خليج فارس، خاورميانه، جهان عرب و اسلام و همچنين در صحنه بينالمللي، گوياي توانايي اندك آنها در گسترش همكاريهاست؛ بهجز در اهداف عامي كه تمام كشورهاي جهان در آنها اشتراكنظر دارند. تجارت بين دو كشور، همواره درصد ناچيزي از مجموع تجارت خارجي آنها را تشكيل داده است. همكاريهاي امنيتي، بهصورت مقطعي و آنهم با اعمال نفوذ آمريكا صورت پذيرفته است. همكاريهاي سياسي از آنهم كمتر بوده است؛ چنانكه دو كشور در صحنههاي سياسي و ديپلماتيك، بهصورت دو رقيب، در دو جبهه مقابل هم قرار ميگيرند.
5. جمعبندي
بيشك كنگره حج، فرصتهايي طلايي براي مسلمانان و ج. ا. ايران ايجاد كرده است. استفاده از ابزارهاي قدرت نرم و ديپلماسي عمومي با تأكيد بر وحدت عملي و آگاهيبخشي توسط عموم مسلمانان، مهمترين سازوكاري است كه ميتواند رسالت جهاني انقلاب اسلامي را براي تحقق امت واحده اسلامي ميسور كند. امروز كه ملتهاي مسلمان، بهفضل بيداري اسلامي به ميدان آمدهاند و ظرفيتهاي قابل توجهي براي شكوفايي استعدادهاي خود دارند، ميتوانند در فضاي جهاني با صداي رسا مطالبات خود را بيان كنند. در اين روند، مردم عربستان هم با توجه به چالشهايي كه رژيم سعودي با آن درگير است، آينده اين كشور را در راستاي منافع ساير ملتهاي مسلمان قرار خواهند داد و جهان اسلام، شاهد وحدت اسلامي خواهد بود.
به نظر ميرسد كه در سطح كلان تصميمگيري در نظام ج. ا. ايران، مديران حوزه روابط و سياست خارجي، بهويژه سازمان حجوزيارت كه متولي سياستگذاري و اجراي برنامه حج است، ميبايد با شناخت از وضعيت موجود در جهان اسلام، اجماع نظر نخبگان جهان اسلام درباره وضعيت مطلوب جهان اسلام و شناخت قواعد سياست بينالملل در سطح جهان اسلام، اعتقاد و التزام به عمل را نزد سياستگذاران جهان اسلام، بهويژه سياستگذاران و تصميمگيران كشور عربستان ايجاد كنند. دراينميان، استفاده از ديپلماسي عمومي، بهعنوان ابزار قدرت نرم براي گسترش روابط با دولت عربستان، بسيار كارساز است. استفاده از همگرايي و پيوندهاي فرهنگي ـ مذهبي و قومي با كشورهاي عربزبان خليج فارس، تقويت نمايندگيهاي سياسي و كنسولي با كشورهاي حوزه خليج فارس، تشكيل انجمنهاي دوستي و برگزاري هفتههاي فرهنگي در جهت شناساندن ظرفيتهاي فرهنگي، برنامههاي تبادل استاد و دانشجو و همكاريهاي علمي، پذيرش توريست و ايجاد و تقويت مؤسسات ايرانشناسي، از جمله راهكارهاي دستيابي به قدرت نرم ج. ا. ايران براي گسترش فضاي ديپلماسي عمومي با عربستان و ساير كشورهاي حاشيه خليج فارس است.
در مورد آينده روابط ايران و اعراب، بهويژه روابط ايران و عربستان، چند سناريو قابل طرح است. مطابق سناريوي اول، گفته ميشود درصورتي اميد به بهبود روابط با عربستان ميرود كه در رابطه ايران با آمريكا تحول به وجود آيد. اين امر موكول به آينده روابط ايران و آمريكاست. در سناريوي دوم بر اين امر تأكيد ميشود كه مناسبات ايران و اعراب، از جمله روابط با عربستان، زماني بهبود مييابد كه ايران به يك قدرت بلامنازع با همه ابعاد سياسي، اقتصادي، فرهنگي و نظامي تبديل شود. آنچه مسلم است و واقعيت محيط خاورميانه نشان ميدهد، ج. ا. ايران بهدنبال سلطه بلامنازع در منطقه نيست. اين امر، بهويژه در بعد نظامي، مسابقه تسليحاتي را در منطقه دامن ميزند و فضاي منطقه را ناامنتر ميكند.
سناريوي سوم با توجه به سابقه تاريخي روابط ايران و اعراب و تصور دو طرف از يكديگر، برقراري روابط پايدار دور از ذهن است و بايد به روابط موجود بسنده كرد. اين طرز تلقي، اگرچه امروزه از مفروضات قابل توجهي برخوردار است، تلاش براي زدودن آثار منفي روابط گذشته با پيشگرفتن سياست اعتمادسازي متقابل و بهكارگيري سازوكارهاي ديپلماسي عمومي، كه در دولتهاي نهم و دهم بيشترين توجه به آنها شده است، ميتوان به توازن در روابط با اعراب و همچنين روابط متقابل ايران و عربستان رسيد.
منابع
1. اركان امت واحده و تمدن اسلامي ازمنظر امام خميني و مقام معظم رهبري، مسعود معينيپور و رضا لك زايي، فصلنامه مطالعات انقلاب اسلامي، سال نهم، بهار 1391.
2. از هژموني نفتي تا رهبري منطقهاي، حسن صادقي و حسن احمديان، فصلنامه بينالمللي روابط خارجي، عربستان؛ سال دوم، شماره 7، 1389.
3. انديشههاي راهبردي(2)، تهاجم فرهنگي و جنگ نرم، رهنمودها و ديدگاههاي رهبر معظم انقلاب اسلامي در موضوع تهاجم فرهنگي و جنگ نرم، دبيرخانه شوراي عالي انقلاب فرهنگي.
4. انقلاب اسلامي و قرائت نوين از حج، محمد حقي، دسترسي در 5/5/92 در سايت، http: //haghi59. blogfa. com/post ـ 68. aspx
5. ايران و انقلابهاي 2011 خاورميانه، برداشتها و اقدامات، امير محمد حاجي يوسفي، فصلنامه مطالعات انقلاب اسلامي، سال نهم، بهار 1391.
6. چالشهاي روابط ج. ا. ايران و عربستان در منطقه، پرويز نادري نسب، فصلنامه سياست، دوره 20، شماره 1، بهار 1389.
7. روابط ايران و عربستان در سده بيستم (دوره پهلوي)، حميد احمدي، تهران، دفتر مطالعات سياسي وزارتخارجه، 1386.
8. زمينههاي وحدت، در كتاب وحدت (مجموعه مقالات)، سيدمحمد علوي، تهران: وزارت فرهنگ وارشاد اسلامي، 1362.
9. ستونهاي سهگانه روابط بينالملل و عملكرد اخلاق، سايت حسين دهشيار، 1378.
10. طليعه آشتي اعراب با ايران: بهسوي سياست يكپارچه ايالات متحده در خاورميانه، روح الله رمضاني، مترجم: عليرضا طيب، اطلاعات سياسي واقتصادي، شمارههاي 131 ـ 132، 1377.
11. ظرفيتهاي حج در تحقق بيداري اسلامي در انديشه امام خميني=، محسن محمدي، هادي فلاحزاده.
12. عربستان، كنشگر منطقهاي در بستر روابط ويژه، حسين دهشيار، فصلنامه روابط خارجي، سال 5، شماره 3، پاييز 1392.
13. فرهنگ، ارتباطات و سياست خارجي؛ ارائه مدلي براي ديپلماسي عمومي، حسامالدين آشنا، دانش سياسي، شماره 21، بهار 1383.
14. فلسفه حج وعلم مديريت، علي نقي اميري، فصلنامه فلسفه دين، سال ششم، پاييز 1388.
15. الگوي توسعه سياسي در انديشه امام خميني، مسعود معينيپور، قم، دفتر نشر معارف. 1391.
16. مباني رفتاري شوراي همكاري خليج فارس در قبال ج. ا. ايران، بهمن نعيمي ارفع، تهران، دفتر مطالعات سياسي وبين المللي وزارت خارجه، 1370.
17. واگراييها و همگراييها در روابط ايران وعربستان، بهرام اخوان كاظمي، فصلنامه مطالعات خاورميانه، سال7، ش2، تابستان 1379.
18. ويژگيهاي همبستگي و وحدت اسلامي در انديشه سياسي امام خميني=، محمد حسن جمشيدي و ابراهيم ايران نژاد، فصلنامه مطالعات انقلاب اسلامي، سال اول، ش2، بهار 1391.
19. Ekhtiari Amiri، Golipour، Hassa، Kusmus، Ku hasnita (2011)، The Hajj and Iran’s Foreign Policy Towards Saudi Arabia، Sage publication.
20. Wolf، Charles and Rosen، Brian. (2004)”Public Diplomacy: How to Think about and Improve It”،The RAND. www. rand. org/pubs/Occasional ـ papers/2004/RAND ـ Op134. pdf (accessed August 15. 2007
نق