ظرفیت حج در مقابل چالشهای انقلاب و جمهوری اسلامی
ظرفیتها و تعالیم حج، کارکردهای فراوانی را در ابعاد مختلف اعتقادی، فکری، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و تربیتی انسان مسلمان و چهبسا آزاده معاصر دارد، و بدون شک، بقای انقلاب اسلامی ایران نیز از این کنگره عظیم و ظرفیتهای آن بینیاز نیست. بنابراین ضرورت دارد به شناسایی ظرفیتهای کنگره حج، برای مقابله با چالشهای بقای انقلاب اسلامی همت گماشت.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، مقاله «ظرفيتشناسى كنگره عظيم حج در مقابله با برخى چالشهاى تأسيسى و ابقايى انقلاب و جمهورى اسلامى»، نوشته آقاى دكتر مسعود معينىپور و سركار خانم طاهره بيژنى است، و بهدنبال اثبات اين مدعاست كه نهتنها تعاليم و مناسك حج در تأسيس و ايجاد انقلاب اسلامى، الهامبخش و مؤثر بوده، بلكه در بقا نيز اثرگذار است؛ چنانكه نظام جمهورى اسلامى، براى مقابله با بسيارى از چالشهاى پيشروى خود، مىبايد از ظرفيت حج بهره بگيرد. ازاينرو بعد از بيان ابعاد اثرگذارى تأسيسى حج بر انقلاب اسلامى، به بررسى و شناسايى ظرفيتهاى كنگره حج براى مقابله با چالشهاى بقاى انقلاب و جمهورى اسلامى مىپردازد.
چكيده
حج از مهمترين مناسك اجتماعي برآمده از سنت ابراهيمي است و حتي قبل از بعثت نبي مكرم اسلام، بركات فردي و اجتماعي آن جاري بوده است. اما اسلام، اين فريضه را تقويت ميكند و بيشترين بهرهگيري از ظرفيتهاي فردي و اجتماعي آن را در دستور كار مسلمين قرار ميدهد. انقلاب اسلامي ايران، بهمثابه يك رخداد عظيم اجتماعي، بيشترين بهره را در تأسيس خود از اين پديده عظيم اسلامي و انساني گرفته و تعاليم آن در جاي جاي انقلاب اثرگذار بوده است. ظرفيتها و تعاليم حج، كاركردهاي فراواني را در ابعاد مختلف اعتقادي، فكري، فرهنگي، اجتماعي، سياسي و تربيتي انسان مسلمان و چهبسا آزاده معاصر دارد، و بدون شك، بقاي انقلاب اسلامي ايران نيز از اين كنگره عظيم و ظرفيتهاي آن بينياز نيست. بنابراين ضرورت دارد به شناسايي ظرفيتهاي كنگره حج، براي مقابله با چالشهاي بقاي انقلاب اسلامي همت گماشت.
اين نوشتار در پي بيان برخي چالشهاي پيش روي تأسيس و بقاي انقلاب اسلامي ايران و سپس بررسي ظرفيتهاي كنگره حج، براي مقابله با اين چالشهاست.
متن كامل مقاله در پي مي آيد:
مقدمه
يكي از عناصر مهم كه در پيروزي انقلاب اسلامي كمتر بدان توجه شده، مناسك عبادي سياسي اسلام و از آن ميان حج است. دشمنان انقلاب از اولين روزهاي پيروزي مردم ايران، همواره با بهرهگيري از امكانات و تجهيزات گوناگون به مبارزه با نظام جمهوري اسلامي برخاستهاند. اما اين انقلاب هميشه در پرتو فيوضات الهي و پايمردي بر اصول و ارزشها با موفقيت از بحرانها و چالشهاي پيش رو عبور كرده است.
يكي از تعاليم ديني كه در اين عرصه براي انقلاب اسلامي فرصتهاي خوبي را فراهم كرده، فريضه و كنگره عظيم حج است. حج فقط عبادتي فردي و مناسكي فقهي نيست، بلكه در سطوح ملي و بينالمللي، كاركردهاي سياسي اجتماعي نيز دارد. لذا امام خميني=، بنيانگذار نظام جمهوري اسلامي، در پيامي به حجاج بيتالحرام ميفرمايد:
حج بسان قرآن است كه همه از آن بهرهمند ميشوند. ولي انديشمندان و غواصان و درد آشنايان امت اسلامي، اگر دل به درياي معارف آن بزنند و از نزديكشدن و فرورفتن در احكام و سياستهاي اجتماعي آن نترسند، از صدف اين دريا، گوهرهاي هدايت و رشد و حكمت و آزادگي را بيشتر صيد خواهند نمود و از زلال حكمت و معرفت آن، تا ابد سيراب خواهند گشت.
خداوند نيز در قرآن در مورد اين كاركرد حج براي حفظ كيان جامعه اسلامي و مبارزه با تهديدها ميفرمايد: (جَعَلَ اللهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاسِ)؛ «خداوند، كعبه، اين خانه محترم را وسيله قوام و پايداري مردم قرار داد». (مائده: 97)
بنابراين حج از شعاير بزرگ دين، معادل شريعت و مدل و نمونه كوچكي از كل اسلام است؛ بهگونهايكه همه انبيا، از آدم تا خاتم بدان اهتمام ورزيدهاند و آن را در رأس برنامههاي خويش جاي دادهاند. حج، مراسم عبادي بيروح و خشك نيست، بلكه در تمام ابعاد زندگي و مسائل سياسي و اجتماعي تأثير دارد. ازهمينروست كه در اسلام، مذهب و سياست ازهم جدا نبوده و در تعامل و تقارن با يكديگر است. بنابراين شناخت چالشها، ضروريترين و ابتداييترين گام در جلوگيري از گسترش چالشها، و عقلانيترين گزينه در افزايش ضريب هوشياري و حساسيت مردم و مسئولان نسبت به نقشهها و توطئههاي دشمنان است. افزون بر اين، بايد توجه داشته باشيم كه حفظ پيروزي از بهدستآوردن آن سختتر است؛ چون انقلاب اسلامي ثمره مصائب و سختيهاي طولاني دوران مبارزه و حاصل خون شهيدان بسياري است كه بايد با تمام وجود در حفظ و حراست آن كوشيد. امام خميني= در اين باره ميفرمايد:
بدانيد كه حفظ يك پيروزي مشكلتر است از پيروزي بهدست آوردن؛ كشورگشايي از حفظ كشور آسانتر است. الآن ما در مشكل حفظ نظام جمهوري اسلامي هستيم! يعني آن مرحله اول كه پيروزي ابتدايي بود، گذشت و پيروز شديد بحمدالله؛ لكن بقاي اين پيروزي و بقاي اين دستاوردهايي كه شما به دستتان آمد امروز، مشكلتر از خود آن پيروزي است كه به دستتان آمده. نگهدارياش مشكلتر است.
اگر ما بتوانيم چالشها و نقاط ضعف خويش را شناسايي كنيم و آنها را مرتفع سازيم، بهجرئت ميتوان گفت كه انقلاب اسلامي و تداوم جمهوري اسلامي بيمه شده است. پيشتر صاحبنظران و انديشمندان، در كتب و مقالات مختلفي آسيبشناسي انقلاب اسلامي را مورد توجه قرار دادهاند كه مهمترين آنها عبارتاند از:
1. «آسيبشناسي انقلاب اسلامي»، محمدرضا باقر زاده، مجله معرفت، شماره 68، 1389.
نگارنده در اين مقاله با تقسيمبندي آسيبهاي انقلاب به دو بخش آسيبهاي دروني و بيروني، به تبيين آسيبهايي از قبيل تحريف ارزشها، تجدد و افراطگرايي، سكولاريسم، جدايي حوزه و دانشگاه، دنياطلبي و تفرقه، و در بخش آسيبهاي خارجي، به توطئه و براندازي، فشارهاي بينالمللي، تضعيف مبنا و ريشههاي انقلاب، تهاجم فرهنگي، تبليغ مليگرايي در برابر اسلامخواهي و... اشاره ميكند.
2. «آسيبشناسي انقلاب اسلامي و تئوري ترميدوري برينتوني»، مرتضي شيرودي، فصلنامه رواق انديشه، شماره 39، 1388.
در اين مقاله، مهمترين مباحث عبارتاند از: آسيبشناسي ابعاد ديني انقلاب، تهاجم و استحاله فرهنگي و ارزشي، شورشهاي لمپنيستي، چالشهاي اجتماعي فرارو، الگوهاي اقتصادي توسعه برونزا و غيرديني و... كه براساس نظريه حركت دوري انقلابها از كرين برينتون در كالبدشكافي چهار انقلاب ترسيم شده است.
3. «درآمدي بر آسيبشناسي انقلاب اسلامي»، اسماعيل نساجي زواره، مجله پاسدار اسلام، شماره 326، بهمن 1387.
نگارنده سعي دارد كه در اين نوشتار با رويكرد سياسي، به بيان مهمترين عوامل و متغيرهايي بپردازد كه اين انقلاب را از درون و برون تهديد ميكند. لذا رخنه دشمن در نسل جوان، رخنه در عموم مردم، فرار مغزها، نفوذ فرصتطلبان، تحريف ريشههاي انقلاب و ضعف مديريت مديران و... از مهمترين مباحث مطرحشده در اين مقاله ميباشد.
4. «آسيبشناسي اجمالي انقلاب اسلامي ازديدگاه امام خميني=»، سيروس حاجيزاده، مجله 15، شماره2، خرداد، 1386.
سؤال از چرايي پيدايش انقلاب اسلامي و چيستي آن و آسيبشناسياش، سه مسئله بههم پيوسته است كه براساس آن، به سه پرسش ذيل پاسخ داده ميشود:
1. ازديدگاه امام خميني= چرا مردم با رژيم شاهنشاهي مخالفت ورزيدند و انقلاب كردند؟
2. ماهيت انقلاب ايران و بهعبارت روشنتر، اصول اساسي نظام اسلامي كداماند؟
3. چه عواملي اين انقلاب را تهديد ميكند؟ آسيبهاي نظام اسلامي مبتني بر انقلاب 1357، ازديدگاه بنيانگذار اين نظام كداماند؟
در مقاله پيش رو، با بهرهگيري از روش توصيفي تحليلي، تلاش ميشود چالشهاي پيش روي انقلاب اسلامي بررسي، و در مقابل، به ظرفيتشناسي و كاركردهاي حج در رويارويي با اين چالشها و كمك در رفع آنها پرداخته شود. بنابراين، مهمترين سؤال عبارت است از اينكه: چگونه ميتوان از حج و مباني و مؤلفههاي آن، در حفظ و گسترش دستاوردهاي انقلاب اسلامي ايران و مقابله با چالشها بهرهمند شد؟ ازاينرو در ابتدا با بيان فوايد و منافع حج و همچنين بررسي دقيق ظرفيتهاي مشترك حج و انقلاب اسلامي، سپس با تقسيمبندي چالشهاي انقلاب به دو بخش چالشهاي تأسيسي و چالشهاي ابقايي، به ظرفيتشناسي حج براي مقابله با اين چالشها و حفظ و گسترش دستاوردهاي انقلاب اسلامي خواهيم پرداخت.
پيش از ورود به ساختار اصلي مقاله، سخنگفتن از مفهوم انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي ضروري است.
انقلاب اسلامي در اين مقاله، بهمثابه گفتماني در نظر گرفته شده كه نظام مقدس جمهوري اسلامي، نظام سياسي و اجتماعي برآمده از اين گفتمان است و مادام كه اين نظام جمهوري، ذيل مباني انقلاب اسلامي حركت كند، ميتواند نظام مطلوب براي تحقق آرمانهاي انقلاب اسلامي باشد.
انقلاب اسلامي، صرفاً يك انقلاب اجتماعي ـ سياسي براي ازبينبردن ساختارهاي غيرمطلوب سياسي ـ اجتماعي نيست؛ بلكه انقلابي برآمده از مباني عميق اسلام ناب است و اولين تحول و انقلاب را درون انسان رقم ميزند و او را بهسوي غايت قصواي الهي و سير بهسوي طاير قدس رهنمون ميكند.
انقلاب اسلامي با اين بيان، ديگر منحصر در ايران و در اين زمان نيست و هر جامعهاي كه بهدنبال چنين تحولي باشد و مبناي خود را اسلام ناب قرار دهد، ميتواند انقلاب اسلامي را در اقليم و جامعه خود پديد بياورد.
انقلاب اسلامي در اين مقياس از جامعه نبوي آغاز شده است و به جامعه مهدوي خاتمه مييابد. حال در اين زمان و مكان، انقلاب اسلامي در مقياسي پايينتر از اين مبدأ و مقصد، در اقليم جغرافيايي ايران، بهوسيله مردي از تبار پيامبر اعظم9 و امام خاتم[ رخ نموده و نظام سياسي ـ اجتماعي منتخب براي اداره امور نيز جمهوري اسلامي انتخاب شده است، و اين معنا، همان معنايي است كه ما در اين مقاله از انقلاب اسلامي اراده كردهايم. اما زماني كه از جمهوري اسلامي ايران سخن به ميان ميآيد، مقصود جمهوري اسلامي، ذيل مباني انقلاب اسلامي و مقيد به تعاليم و اهداف و چشماندازهاي آن است.
1. فلسفه حج و بيان فوايد و منافع آن
حج از مهمترين فرايض اسلامي است كه هرسال طي مراسمي خاص در مكه صورت ميپذيرد. خداوند در قرآن مجيد، يكي از اهداف حج و برگزاري آن را «مشاهده منافعي براي مردم» معرفي كرده است:
(وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلى كُلِّ ضامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ * لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ)؛ (حج: 27 و 28)
و مردم را دعوت عمومي به حج كن تا پياده و سواره بر مركبهاي لاغر از هر راه دوري بهسوي تو بيايند تا شاهد منافع گوناگون خودش باشند.
از كلمه «منافع» نيز چنين برميآيد كه شمول بسيار دارد و همهگونه سود يا «منفعت» را كه قابل تصور باشد و در آن مناسبتي با سرزمين و شركتكنندگان و اهداف ديگر ديده شود، فراميگيرد. مفسران قرآن، اين منافع را به دو دسته تقسيم كردهاند و ميگويند كه كلمه «منافع»، شاكله منافع مادي و معنوي و منافع مربوط به دنيا و پس از اين دنياست؛ از جمله در صفحه 369 از جلد چهاردهم تفسير الميزان منافع دنيوي را از قبيل سياست، ولايت (حاكميت قلمرو اسلام يا حج)، تعاون و همبستگي، رفاه عمومي، تدبير و توسعه تجارت و رفع ديگر حوايج معرفي شده است، و برخي ديگر، منافع را بهحسب شرايط و اوضاع و احوال جوامع اسلامي و نيازهاي روز، متغيير ميدانند.
حضرت علي7 نيز در اين باره ميفرمايد: «خداوند متعال، حج را پرچم اسلام قرار داد». امام صادق7 نيز اين مراسم را رمز بقاي دين معرفي كرده است: «لا يزال الدين قائماً ما قامت الكعبة.. » ؛ يعني تا هنگامي كه خانة كعبه پابرجاست، دين خدا جاودانه است.
بنابراين هنگامي كه انسان، حج را از زواياي گوناگون بررسي ميكند، بهخوبي پيوند اين فريضه را با مسائل اجتماعي و سياسي درمييابد. قرآن كريم هدف از تشريع حج را اينگونه بيان ميكند: (جَعَلَ اللهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاسِ)؛ «خداوند [زيارت] كعبه بيتالحرام را وسيله بهپا داشتن [مصالح] مردم قرار داد». (مائده: 97)
مفهوم آيه يادشده اين است كه قوام و برپايي دنيا و آخرت مردم به حج بستگي دارد. امام خميني= نيز معتقد است:
خداوند تعالي در اين آيه، سرّ و انگيزه حج و غايت قرارداد كعبه و بيتالحرام را نهضت و قيام مسلمانان براي مصالح ناس و تودههاي مستضعف جهان ذكر ميفرمايد. بايد در اين اجتماع عظيم الهي كه هيچ قدرتي جز قدرت لايزال خداوند نميتواند آن را فراهم كند، مسلمانان به بررسي مشكلات عمومي مسلمانان پرداخته و در راه رفع آنها با مشورت همگاني كوشش كنند و با اذعان به اينكه اسلام يك دين عبادي ـ سياسي است كه در امور سياسياش، عبادت منظم است و در امور عبادياش سياست. نكته مهم اين اجتماعات اين است كه مسلمين باهم در يك محيط دور از تشريفات، يك محيطي كه همه آن جهات شخصيات را ريخته و با يك كفن و يا دو ثوبه مختصر در اين مواقف حاظر شوند، و مهم اين است كه آن چيزهايي كه در بلاد مسلمين در طول سال گذشته است، به اطلاع هم برسانند و براي رفع مشكلات مسلمين فكر كنند و اجتماع بزرگ ميليوني اسلامي در حجاز براي همين نكته است، درعينحالي كه عبادت است.
امام رضا7 در اين زمينه فرمود: «و ما في ذلك لجميع الخلق من المنافع... منفعه من في المشرق و المغرب و من في البحر و البر ممن يحج و من لم يحج» ؛ يعني خيركات و بركات حج، نهتنها شامل زائران نميشود، بلكه شامل همه مردم ميشود، چه آنها كه در مراسم حج شركت كرده و چه شركت ننمودهاند. پس حج، امري عمومي است و منافع و آثار و فوايد آن، اختصاص به گروه خاصي ندارد و همه مردم نسبت به آن يكساناند؛ چنانكه در قرآن نيز آمده است: (جَعَلْناهُ لِلنَّاسِ سَواءً الْعاكِفُ فِيهِ وَ الْبادِ) (حج: 25)
پيامبر گرامي خدا9 حج را معادل شريعت دانسته است و ميفرمايد: «والخامسة الحج و هي الشـريعة». بدينسان است كه ميتوان گفت، منافع مادي و معنوي حج كه از اهميت و جهانشمولي برخوردار است، با اعمال فردي به دست نميآيد، بلكه بايد در قالب يك اجتماع بزرگ و پرتحرك صورت گيرد تا امت اسلامي بتوانند مسائل و مشكلات فردي، اجتماعي و سياسي جهان اسلام را در آن گردهمايي بزرگ، حل و فصل كنند.
با توجه به روايات موجود درباره منافع و فوايد برگزاري حج، مهمترين آثار آن عبارتاند از:
الف) بهرهمندي همه مسلمانان از منافع حج؛ خواه در آن حضور داشته باشند يا نداشته باشند.
ب) بهرهگيري زائران سراسر دنيا از تجربههاي يكديگر و انتقال آن به كشورهاي خود.
ج) بهرهمندي از سود تجاري و اقتصادي.
د) گسترش احكام و آموزههاي ديني، شناخت و آشنايي با آثار و اخبار رسولالله9.
ه ) فراهمشدن زمينه مشورت براي گشودن گره گرفتاريها و نابسامانيهاي امتهاي اسلامي.
2. چالشهاي انقلاب و جمهوري اسلامي و ظرفيتهاي حج براي رفع آنها
انقلاب اسلامي با تمسك به مباني ديني و مذهبي، بهويژه با بهرهبرداري از مناسك حج، ايجاد شده است، و آرمانهاي ناب و مقدس انساني و الهي، چارچوب و محتواي آن را تشكيل ميدهد. انقلاب اسلامي كه در دوران مبارزه، با نمادينكردن تعاليم ديني در حوزههاي مختلف سياسي، اقتصادي و اجتماعي، توانسته بود سيل عظيم مردم را در مسير سرنگونگي رژيم پهلوي به كار گيرد، در دوران پس از پيروزي نيز در ابتدا بايد ضمن عمليكردن آرمانها و گزارههاي تعاليبخش اسلام، پايبندي نظام جديد به اهداف انقلاب را نشان دهد و ضمن صيانت از عوامل و متغيرهاي هويتبخش در دوران پيدايي و تأسيس نهضت، دوران تداوم انقلاب را نيز با استفاده از همان هويت، به پيش ببرد ، و در تقابل با دشمنان داخلي و خارجي نيز با قدرت روزافزون، به راه خويش ادامه دهد. لذا ميطلبد با تبيين و بررسي مؤلفههاي حج به مفصلبندي و اجراي آن در گفتمان انقلاب اسلامي پرداخته شود و چالشهاي پيش روي اين نظام و انقلاب بياثر گردد. البته پيشازاين براي شناسايي چالشهاي پيش روي انقلاب و جمهوري اسلامي، بايد به عوامل و زمينههاي مختلفي از قبيل فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي و سياسي يا بهصورت كليتر، ميتوان به دو طيف از چالشهاي دروني و بيروني و شناسايي آنها اقدام كرد. برهميناساس نيز شهيد مطهري مينويسد:
آينده انقلاب ما درصورتي تضمين خواهد شد كه عدالت و آزادي را حفظ كنيم. استقلال سياسي، استقلال اقتصادي، استقلال فرهنگي، استقلال فكري و استقلال مكتبي را محفوظ نگه داريم.
اما در اين مقاله، چالشها به دو طيف تأسيسي و ابقايي تقسيم شدهاند:
الف) چالشهاي تأسيسي انقلاب و جمهوري اسلامي و ظرفيتهاي حج براي رفع آنها
مراد از چالشهاي تأسيسي، همان مسائل و مشكلاتي است كه انقلاب اسلامي در دوران پيروزي و تأسيس نظام نوپاي جمهوري اسلامي با آن مواجه بوده است. البته تأكيد بيشتر بر چالشهايي است كه بتوان با بهرهگيري از ظرفيتهاي حج به پاسخگويي و مقابله با آنها برخاست؛ كه مهمترين آنها عبارتاند از:
يكـ سلطه استكبار و امپرياليسم جهاني
در ابتدا يكي از مهمترين چالشهاي انقلاب، حضور امپرياليسم غرب به سركردگي آمريكا در ايران بود كه تحت هيچ شرايطي حاضر به پذيرش سقوط حكومت پهلوي و ازدستدادن حكومتي دستنشانده در ايران نبود، و تلاشهاي بسياري نيز در حمايت از حكومت پهلوي و ارائه چهرهاي مقتدر و دموكراتيك از پهلويسم داشتند. اما امام خميني= با استكبارستيزي و مبارزه با كفار، به مقابله با شاه و حاميانش پرداخت و توانست به پيروزي نائل شود؛ چنانكه در ظرفيتشناسي حج، هر عبادت، بهمثابه تبرّي از شرك و انزجار از طاغوت است و حج و طواف كعبه كه به منزله نماز است يا به همراه آن نماز است (الطواف بالبيت فان فيه صلاة) از همان اصل كلي يعني تبرّي از طغيان و انزجار شرك حكايت ميكند. اما از آنجا كه حج عبادت ويژهاي است كه با سياست آميخته، براثر فرمان الهي، پيامبر اكرم9 حضرت علي7 را مأمور اعلام تبرّي از مشركان كرد تا مرز توحيد از شرك جدا شود و صفوف منسجم مسلمانان از صفوف كفار ممتاز گردد. ازاين حيث، همانطور كه تمام مردم مسلمان در بسياري از شئون زندگي بهسمت كعبه متوجه ميشوند، از بركت كعبه نيز فرمان توحيدي به اقطار گوناگون عالم منتشر خواهد شد.
امام خميني= در ارتباط با فرياد برائت از مشركان و مستكبران ميفرمايد:
فرياد برائت ما، فرياد دفاع از مكتب و حيثيات و نواميس، فرياد دفاع از منابع و ثروتها و سرمايهها، فرياد دردمندانه ملتهايي است كه خنجر كفر و نفاق، قلب آنان را دريده است. فرياد برائت ما، فرياد برائت مردم لبنان و فلسطين و همه ملتها و كشورهاي ديگري است كه ابرقدرتهاي شرق وغرب، خصوصاً آمريكا و اسرائيل، به آنان چشم طمع دوختهاند و سرمايه آنان را به غارت بردهاند و نوكران و سرسپردگان خود را به آنان تحميل نمودهاند و از فواصل هزاران كيلومتر راه به سرزمينهاي آنان چنگ انداخته و مرزهاي آبي و خاكي كشورشان را اشغال كردهاند.
آيتالله خامنهاي رهبر معظم انقلاب اسلامي نيز ميفرمايد:
امروز استكبار جهاني با پرچمداري آمريكا و با طراحي صهيونيسم، به مبارزهاي آشكار با اسلام و مسلمين سرگرماند. اين البته دنباله خصومتهاي ديرين دشمنان اسلام است؛ ليكن با شيوههاي تازه و انگيزههاي تازه و ابزارهاي تازه و امت اسلامي از چنين كانون مقاومت و نيرو و وحدتي برخوردار است. آيا سزاوار است كه مسلمين از حج براي مقابله با دشمن ستيزهجو و تفرقهساز و توطئهگر بهره نگيرند و خود را بيدفاع در برابر دشمن قراردهند؟ حج درست و كامل، ميتواند بهوسيله نزديككردن دلها و تبادل آگاهيها و افشاي توطئهها، خطرناكترين توطئههاي دشمن عليه اسلام و مسلمين را خنثي كند.
دوـ تفرقه بين نيروهاي انقلابي با توسل به مكاتب مادي
ليبراليسم، سوسياليسم، ماركسيسم، فاشيسم، انارشيسم و... همه مكاتب نحلههاي فكري و ماديگراي غربي هستند كه راهها و شيوههاي مختلفي را براي بشريت و دولتها و جوامع ايجاد كردهاند. در ايران نيز بهويژه در دوران مبارزه و بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، گروهها و سازمانهاي مختلف اعم از ليبرالي، سوسياليستي، ماركسيستي، مذهبي، مليگرا و... در قالب احزاب و جريانهاي مختلف وجود داشتند و تا زماني كه به هدف مشترك و وحدت نظر نرسيده بودند، در مقابل استبداد داخلي و استكبار جهاني ناموفق بودند و هنگامي كه امام خميني= مرجعيت و رهبري انقلاب را به دست گرفت و با ايجاد وحدت كلمه، با ظلم و استبداد و استكبار عَلَم مبارزه را برافروخت، انقلاب پيروز شد. امام خميني با بهرهگيري از وحدت نظر و هماهنگي و ايمان به خداوند يكتا كه در آموزههاي حج نهفته است، توانست به اين پيروزي و رهبري نائل شود. لذا ايشان تأكيد ميكند:
اي مسلمانان جهان كه به حقيقتِ اسلام ايمان داريد! بپا خيزيد و در زير پرچم توحيد و در سايه تعليمات اسلام، مجتمع شويد و دست خيانتِ ابرقدرتان را از ممالك خود و خزائن سرشار آن كوتاه كنيد و مَجد اسلام را اعاده كنيد و دست از اختلافات و هواهاي نفساني برداريد كه شما داراي همهچيز هستيد. بر فرهنگ اسلام تكيه زنيد و با غرب و غربزدگي مبارزه نماييد و روي پاي خودتان بايستيد و بر روشنفكران غربزده و شرقزده بتازيد و هويت خويش را دريابيد كه روشنفكران اجيرشده، بلايي بر سر ملت و مملكتشان آوردهاند كه تا متحد نشويد و دقيقاً به اسلام راستين تكيه ننماييد، بر شما آن خواهد گذشت كه تا كنون گذشته است. امروز زماني است كه ملتها چراغ راه روشنفكرانشان شوند و آنان را از خودباختگي و زبوني در مقابل شرق و غرب نجات دهند كه امروز، روز حركت ملتهاست و آنان هادي هدايتكنندگان تا كنوناند. بدانيد كه قدرت معنوي شما بر همه قدرتها چيره، و قريب يك ميليارد جميعت شما با خزائن بيپايان، ميتواند تمام قدرتها را در هم شكند. نصرت كنيد خدا را تا نصرت دهد شما را. اي اقيانوس بزرگ مسلمانان! خروش برآوريد و دشمنان انسانيت را در هم شكنيد كه اگر به خداي بزرگ رو آوريد و تعليمات آسماني را وجهه خود قرار دهيد، خداي تعالي و جنود عظيم او با شماست.
سه ـ تلاش براي براندازي جمهوري اسلامي
دشمنان با توسل به شيوههاي مختلف، كوشيدهاند جمهوري اسلامي را برانداخته و نظام مورد نظر خويش را هژمون كنند كه از همان سالهاي ابتدايي تأسيس تا كنون، اين تلاشها ادامه داشته است. اما مردم و مسئولان با توكل بر خداوند و بهرهگيري از آموزههايي كه دشمنشناسي و مقابله با نقشههاي دشمنان را ميآموزد، موفق به خنثيسازي نقشههاي دشمنان شدهاند.
الف) براندازي آشكار: براندازي آشكار شامل امور ذيل است: اقدامات تخريبي گوناگوني كه در خانه جاسوسي آمريكا، پيش از اشغال آن، طراحي و اجرا ميشد، مداخله نظامي كه در طبس ناكام ماند، طرح براندازي در پادگان نوژه، تحميل هشت سال جنگ با عراق، محاصره اقتصادي، وضع مقررات ويژه بينالمللي براي تحريم همكاري شركتهاي خارجي با جمهوري اسلامي ايران و...؛ البته همه اين اقدامات بهخواست خدا با شكست طراحان و مجريان آن، مواجه شد.
ب) براندازي پنهان: با رخنه در ميان حوزههاي علميه و روحانيان، نفوذ در بين روشنفكران، الگوتراشي براي جوانان و نوجوانان امروز و رواجدادن انواع فعاليتهاي فرهنگي مبتذل با بهكارگيري آخرين دستاوردهاي نوين و فناوريهاي پيشرفته، بهمنظور افزايش جاذبه آنها.
بنابراين الگوبرداري از وحدتي كه ميان زائران حج كه با هدفي واحد و خدايي يكتا به طواف و عبادت ميپردازند، مهمترين راهنماي دشمنشناسي و دشمنستيزي در انقلاب اسلامي است. شعار نه شرقي و نه غربي برخاسته از همين مباني است و مبارزه با دشمنان و استقلالطلبي را ترسيم ميكند؛ چون كنگره عظيم الهي كه هرسال در كنار خانه خدا تشكيل ميشود، بهترين فرصت را به مسلمانان، براي بازسازي نيروهاي خويش، تقويت پيوند برادري، خنثيكردن توطئههاي دشمنان و باطلكردن نقشههاي شيطاني آنها ميدهد. مجموعهاي چنين فراگير و همگاني، با انگيزههاي بسيار والاي معنوي در دنيا بينظير است. ازهمينرو نخست وزير انگلستان در گفتار معروفي در مجلس عوام آن كشور گفت:
مادام كه نام محمد در مأذنهها (صبح و شام) به عظمت ياد ميشود و قرآن، برنامه زندگي مسلمانان است و حج [هرسال باشكوه تمام] برگزار ميگردد، جهان مسيحيت در خطر بزرگي است و ما از اصلاح جهان (البته اصلاح ازديدگاه خودشان كه مساوي با استعمار است) عاجز خواهيم بود. يكي ديگر از رجال مسيحيت و غرب نيز ميگويد: «واي بر مسلمانان اگر معناي حج را نفهمند و واي بر ديگران اگر مسلمانان معناي حج را بفهمند».
ب) چالشهاي ابقايي و ظرفيتهاي حج براي رفع آنها
مقصود از چالشهاي ابقايي انقلاب و جمهوري اسلامي، دوران بعد از تأسيس است كه در ماندگاري و حفظ تداوم انقلاب و جمهوري اسلامي مؤثر است، و در كنار آن ظرفيتهاي حج، در تقابل با اين چالشها نيز تبيين خواهد شد.
يكـ جلوگيري از صدور و انتشار انقلاب اسلامي
پس از پيروزي انقلاب اسلامي، حكومتهاي استبدادي و پادشاهي كوشيدند از نفوذ انقلاب اسلامي به درون مرزهاي خود جلوگيري كنند. لذا يكي از چالشهاي انقلاب اسلامي جلوگيري از فرصت گسترش پيام آن به ديگر مسلمين و آزادگان جهان است كه حج، اين فرصت را به بهترين شيوه ايجاد ميكند؛ زيرا هرسال، هزاران نفر از ساير مسلمانان در كنگره عظيم حج حضور مييابند و با مليتها، رنگها و زبانهاي مختلف، همگي يك شعار سر ميدهند و يك هدف را دنبال ميكنند. همه با زبان دل و زبان دين باهم سخن ميگويند. همچنين از اوضاع سياسي، اقتصادي، فرهنگي همديگر نيز مطلع ميگردند و پيامهاي برادران و خواهران ديني خود را از ملل ديگر، به هموطنانشان ميرسانند. مسئولان و زائران ايراني، از اين فرصت ميتوانند براي معرفي و انتشار انقلاب اسلامي در ميان مسلمانان، بيشترين بهره را ببرند. بدينسان ميتوان گفت يكي از مهمترين راههاي صدور انقلاب اسلامي ايران و معرفي نظام اسلامي، حضور زائران ايراني در ايام حج الله و برگزاري مراسم و مناسك حج و برائت از مشركين است. لذا امام خميني با اشراف بر توانمنديها و ظرفيتهاي سياسي و اجتماعي حج ميفرمايد:
و حالآنكه حج براي نزديكشدن و اتصال انسان به صاحب خانه است و حج، تنها حركات و اعمال و لفظها نيست و با كلام و لفظ و حركت خشك، انسان به خدا نميرسد. حج، كانون معارف الهي است كه از آن، محتواي سياست اسلام را در تمامي زواياي زندگي بايد جستوجو كرد.
دوـ ازبين رفتن معنويت و گرايش دنياطلبي
يكي از چالشهاي مهم جمهوري اسلامي و ساير كشورها، فرو رفتن در ماديات و دوري از اخلاق و معنويت است كه حج، بهترين منبع در تأمين اين نياز بشري است؛ چنانكه در روايات بسياري معادل تمام دين معرفي شده است. از مهمترين كاركردهاي حج ميتوان به گسترش تقوا و تقويت دين، كسب پاكي و آمرزش گناهان، توشه آخرت، اوج عبادت و بندگي و كسب معرفت و معنويت، افزايش تعاون و همكاري و ايجاد وحدت و همدلي اشاره كرد. همانگونه كه جمهوري اسلامي نيز در بدو تأسيس، برپايه معنويتطلبي پيروز شد و توانست در دوراني كه معنويت و مذهب منزوي شده بود، دوباره اسلام و معنويت را زنده سازد.
آنچه در ديدگاه عده بسياري در باب توسعه سياسي، مشترك است، اين است كه سعادت اجتماعي اين دنيايي، بهمعناي بيشترين رضايتمندي و لذّت حسي براي افراد بشر است. يعني هر چيزي كه بيشتر غرايز و شهوات انسان را در ابعاد مختلف مادي و معنوي (قدرتطلبي، جاهطلبي و...) تأمين كند، به توسعه نزديكتر است. نكته ديگر آنكه در رأس هدفگذاري اين الگوها، اعم از اهداف غايي و اهداف مياني (كارآمدي نظامها، تقويت و ثبات نظام سياسي و...) انسان و عقل فعال او قرار دارد. لذا نيازي به امور الهي و معنوي باقي نميماند. اما امام خميني= در پي عقلانيكردن سياست و حكومت در سه سطح عقلانيت سياسي، معرفتي و اخلاقي بود تا انسان با توجه به مبدأ و معاد و تأمل در وسايل براي نيل به مقاصد، به سعادت برسد. دراينميان، تمسك به حج و آموزههاي آن، از مهمترين اين منابع است؛ زيرا حج در بين همه عبادات، جايگاه ويژهاي دارد. براي همين نيز وجوب حج در قرآن بهصورت عهد و پيمان الهي ذكر شده است.
امام خميني= نيز با نگرش ويژهاي به حج ميفرمايد:
حج، كانون معارف الهي است كه از آن محتواي سياست اسلام را در تمامي زواياي زندگي بايد جستوجو نمود. حج، پيامآور و ايجاد بناي جامعهاي بهدور از رذايل مادي و معنوي است. حج، تجلي و تكرار همه صحنههاي عشقآفرين زندگي يك انسان و يك جامعه متكامل در دنياست، و مناسك حج، مناسك زندگي است، و ازآنجاكه جامعه امت اسلامي، از هر نژاد و مليتي، بايد ابراهيمي شود تا به خيل امت محمد9 پيوند خورد و يكي گردد و يد واحده شود، حج، تنظيم و تمرين و تشكل اين زندگي توحيدي است. حج عرصه نمايش هر آيينه سنجش استعدادها و توان مادي و معنوي مسلمانان است. حج بسان قرآن است كه همه از آن بهرهمند ميشوند. ولي انديشمندان و غواصان و دردآشنايان امت اسلامي، اگر دل به درياي معارف آن بزنند و از نزديكشدن و فرورفتن در احكام و سياستهاي اجتماعي آن نترسند، از صدف اين دريا گوهرهاي هدايت و رشد و حكمت وآزادي بيشتري صيد خواهند نمود، و از زلال حكمت و معرفت آن تا ابد سيراب خواهند گشت.
سهـ نشان دادن چهرهاي خشونتطلب و تروريستي از جمهوري اسلامي
از ديگر چالشهايي كه انقلاب اسلامي با آن روبهروست، نشان دادن چهرهاي تروريستي از جمهوري اسلامي است. اين در حالي است كه جمهوري اسلامي از همان بدو تأسيس تا كنون، از تروريسم زيانهاي بسياري ديده و در سالهاي ابتدايي انقلاب از ترور ياران امام و كارگزاران بلندپايه نظام، ضربات زيادي را متحمل شده است.
اما بر همگان آشكار است كه تروريستها براي انجام عملياتهاي تروريستي، بايد از دو نظر تأمين باشند: «اول پشتوانه فكري و ايدئولوژيك و دوم ميل به خشونت و ازخودگذشتگي در بالاترين حد ممكن». عملياتهاي تروريستي خشونت بالايي دارند و در غالب موارد، باعث كشتهشدن تعداد زيادي بيگناه ميشوند. با توجه به اين موضوع، فرد تروريست بايد تا آنجا ازلحاظ ايدئولوژيكي آماده شده باشد كه بتوانند عمل ترور را با آگاهي از تبعات آن، كه همانا گرفتن جان بيگناهان است، مرتكب شود. حال اگر عمليات تروريستي بهصورت انتحاري انجام شود، نقش ايدئولوژي و آموزههاي مذهبي خشونتآميز برجستهتر ميشود. در مورد انقلاب اسلامي نيز دشمنان، با نشان دادن چهرهاي خشن كه آن را از آموزههاي تشيع بر ميشمرند، جمهوري اسلامي را حامي تروريسم ميدانند. بنابراين براي مقابله با اين چالش، بايد به تبيين اصول و آموزههاي انقلاب اسلامي كه برگرفته از دين اسلام است، پرداخت. بايد از حج و حضور زائران ايراني بهرهمند شد و نشان داد كه جمهوري اسلامي، از سلفيگري، بنيادگرايي و راديكاليسم اسلامي متمايز است. بايد اين باور را نشان داد كه خداوند متعال، انسانها را از زن و مرد آفريد، سپس آنها را بهصورت ملت و قبايل گوناگون درآورد تا سبب آشنايي هم باشند، نه دوري از يكديگر. همچنين به يكديگر مهرباني ورزند نه اينكه از هم متنفر باشند، و اين در حج، بهتر امكانپذير است؛ چون حج، مجموعهاي از «بيان رفتاري» يا كردارهاي نمادين است كه عقايد، آرمانها و اهداف فرد مسلمان را نشان ميدهد؛ زيرا بيان معنا، بر دو قسم است: يكي بيان با نطق و ديگر بياني با رفتار و زبان حال، كه در نظر اهل ذوق، قسم دوم، بهمراتب رساتر و گوياتر از بيان نطقي است. بنابراين از آغاز حج با احرام كه بهمعناي انداختن تفاوتها و امتيازهاست، و در طواف و سعي، همهجا روح توحيد و خدا پرستي ديده ميشود.
بهاينترتيب حج، بهعنوان يك رسانه فراگير واقعنما و بدون دخالت قدرتهاي استعماري امپرياليستي، واقعيت جهان اسلام را در راستاي همدلي و تفاهم امت اسلامي نشان ميدهد.
چهارـ ايجاد تفرقه مذهبي و درگيري شيعه و سني
يكي از چالشهاي جمهوري اسلامي، بيان اين نكته ازسوي دشمنان است كه اين انقلاب و حكومت، صرفاً شيعي و ايراني است و حج، اين ظرفيت را ايجاد ميكند كه نشان دهيم انقلاب اسلامي، در درجه اول، حامي مستضعفان جهان است و مرز جغرافيايي ندارد و هركس كه دل در گرو اسلام دارد، ميتواند با آن همراه باشد.
امام خميني بهعنوان پايهگذار حكومت اسلامي، با تأسي از مؤلفههايي همچون وحدت و پرهيز از تفرقهافكني، دفاع از مظلومان و مبارزه با مستكبران، و ايجاد روحيه دوستي، برابري و برادري ميان آحاد جامعه، توانست انقلاب اسلامي را به پيروزي و موفقيت برساند. لذا ميفرمايد:
از مليگرايي خطرناكتر و غمانگيزتر، ايجاد خلاف بين اهل سنّت و جماعت با شيعيان است و القاي تبليغات فتنهانگيز و دشمنيساز، بين برادران اسلامي است و بحمداللّه تعالي در انقلاب اسلامي ايران، هيچ اختلافي بين اين دو طايفه وجود ندارد و همه با دوستي و اخوت در كنار هم زندگي ميكنند، و اهل سنت كه در ايران جمعيتش بيشمارند و در اطرافواكناف كشور زيست ميكنند و داراي علما و مشايخ بسيار هستند، با ما برادر، و ما با آنها برادر و برابريم.
همچنين در ادامه ميفرمايد:
امروز چاره چيست و براي شكستن اين بتها چه تكليفي متوجه مسلمانان جهان و مستضعفان ميباشد؟ يك چاره كه اساس چارههاست و ريشه اين گرفتاريها را قطع ميكند و فساد را از بن ميسوزاند، وحدت مسلمانان، بلكه تمامي مستضعفان و دربند كشيدهشدگان جهان است و اين وحدت كه اسلام شريف و قرآن كريم بر آن پافشاري كردهاند، با دعوت و تبليغ دامنهدار بايد به وجود آيد و مركز اين دعوت و تبليغ، مكه معظمه در زمان اجتماع مسلمين براي فريضه حج است كه ابراهيم خليلالله و محمد حبيبالله شروع و در آخرالزمان، حضرت بقيةالله ـ ارواحنا لمقدمه الفدا ـ تعقيب ميكند. به ابراهيم خليلالله خطاب ميشود كه مردم را به حج بخوان تا براي شهود منافع خود، از همه اقطار بيايند. اين منافع جامعه است؛ منافع سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي. بيايند و ببينند تو كه بر آنان پيغمبري، عزيزترين ثمره حيات خود را در راه خدا تقديم كردي و همه ذريه آدم بايد به تو تأسي كنند، ببينند كه بتها را شكستي و آنچه جز خداوند بود، به دور افكندي؛ شمس باشد يا قمر، هياكل حيوانات يا انسانها و گفتي و ازروي حقيقت گفتي (وَجَّهْتُ وَجْهِي لِلَّذي فَطَرَالسَّمواتِ وَالاَرْضَ حَنيفاً مسلماً وَ ما اَنَا مِنَ الْمُشْـرِكينَ) و همه بايد به پدر توحيد و پدر پيامبران عظيمالشأن تأسي كنند.
امام خميني= شكاف و تفرقه را از مشكلات جهان اسلام ميداند؛ اگرچه اين تفرقه را استعمارگران و مستكبران بينالمللي سازماندهي كردهاند. اگر مسلمين به ريسمان الهي چنگ بزنند، بهراحتي و آساني باهم متحد ميشوند و بر طبل تفرقه نميكوبند. چون دين، ناسيوناليسم و نژادپرستي را نفي ميكند. ميتوان دين را اصليترين و مهمترين راهبرد جهان اسلام نام برد كه در آيات و روايات، فرمايشات امام خميني، مقام معظم رهبري و ساير متفكران و انديشمندان مسلمان، اهميت و جايگاه مهم آن مورد تأكيد قرار گرفته است.
جمهوري اسلامي ايران با توجه به وضع اسفبار جوامع اسلامي، شعار رساي «يا ايها المسلمين اتحدوا اتحدوا» سر داد و در راه رسيدن به اين هدف متعالي، كوششها نمود و با برگزاري سمينارها و كنفرانسها و بهخصوص اعلام هفته وحدت به تقويت آن پرداخت. استعمارگران كه به آثار اين فكر پي برده بودند، در صدد مبارزه با اين فكر افتاده و اين انقلاب را انقلاب شيعي معرفي كردهاند كه براي بقيه فرق مذهبي و اسلامي، ايجاد خطر مينمايد. ازاينرو عمال دستنشانده خود را در كشورهاي اسلامي، عليه اين انقلاب شوراندند تا فكر تشكيل «امت واحده اسلامي» به ثمر ننشيند؛ چنانكه جنگ عراق عليه ايران نيز در همين راستا بود.
پنجـ منزويكردن جمهوري اسلامي ايران و ايجاد واگرايي ميان ايران و كشورهاي منطقه
وقوع انقلاب اسلامي در بهمن 1357، نگراني بسياري از كشورهاي منطقه و قدرتهاي جهاني را، همانند آمريكا و اروپا بهدنبال داشت. در برخي موارد نيز به قطع روابط انجاميد. در ايران، دولتمردان را بر آن داشت تا درباره روابط خود با بسياري از كشورها، بهويژه كشورهاي عربي، بازنگري اساسي كنند. موضعگيري آشكار آنان در برابر اسرائيل و آمريكا، قطع كامل روابط ايران را با اين دو كشور بهدنبال داشت. بسياري از كشورهاي منطقه خاورميانه و غالباً اسلامي نيز همانند مصر، عربستان، تركيه، عراق و ساير كشورهاي حوزه خليج فارس، براي جلوگيري از صدور انقلاب به كشورهايشان، در روابط خود با ايران دچار تنشهاي اساسي شدند.
جمهوري اسلامي ايران نيز با تأكيد بر اصل هويت اسلامي در روابط خود با آن كشورها و طرح مفهوم نظام اسلامي واحد يا «امت اسلامي»، كوشيد اسرائيل را بيرون از اين قلمرو قرار دهد و با عنوان رژيمي غاصب و اشغالگر معرفي كند. همچنين كوشيد با جريانها و نهضتهاي رهاييبخش اسلامي موجود در منطقه، روابط نزديكي برقرار سازد. ازهمينروي كشورهاي منطقه، ايران را نه شريك و همپيمان، كه به چشم رقيب يا حتي بيگانه ديدهاند. بنابراين براي ايجاد زمينه لازم و فضايي مناسب براي گفتوگو و تفاهم، ايرانيان ناچارند ذهنيت مسلمانان و تبليغاتي را كه عليه جمهوري اسلامي انجام شده است، اصلاح كنند. اين فرصت را ميتوان از رهگذر حج و حضور زائران ايراني در كنار خانه خدا به دست آورد. البته راههاي ديگري نيز وجود دارد، اما حج از مهمترين راهها و ظرفيتهاي انقلاب اسلامي براي ايجاد همگرايي و همسويي بيشتر ميان ملتهاي اسلامي است؛ چون خداوند در قرآن كريم ميفرمايد: (إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبارَكاً وَ هُدىً لِلْعالَمِينَ) (آل عمران: 96). قرآن از خانه خدا به «بكه» تعبير كرده است. بكه ازنظر لغوي يعني محل «ازدحام و تراكم جمعيت». بنابراين نشان ميدهد كه كعبه، محوري جهاني بوده است كه از هر سوي عالم، در گستره زمان، به آن رجوع كردهاند و براثر انبوه جمعيت، جايگاه آن به «بكه» نامگذاري شده است. ازديدگاه حضرت علي7 مقصود از اين آيه و بيت اول، مباركبودن و هدايت خلق و محل عبادتبودن است. همچنين در ادامه تفسير اين آيه ميتوان گفت: كعبه عامل هدايت جهانيان است و هدايتش، تنها به ساكنان مكه و حجاجي كه به آنجا وارد ميشوند، محدود نميشود و همه افراد عالم را دربرميگيرد؛ حتي محدود به دوران اسلام هم نميشود. علامه طباطبايي معتقد است:
كعبه درحقيقت، مسلمانان را به سعادت دنيوي كه همان وحدت كلمه و يگانگي امت است رهبري، و غيرمسلمانان را هم بيدار ميكند تا به نتايج وحدت اسلامي و هماهنگي قواي مختلف متشتت آن پيبرده، از خواب غفلت بيدار شوند. از اينجا دانسته ميشود كه اولاً هدايت و راهنمايي آن، هم راجع به سعادت دنيوي است و هم اخروي؛ چنانكه نحوه هدايتش عموميت داشته، جميع مراتب هدايت را شامل ميشود؛ ثانياً هدايتش مربوط به عالم خاص و دسته مخصوصي چون فرزندان ابراهيم7 يا عرب يا مسلمانان نبوده، بلكه شامل تمام جهانيان است.
شش ـ بيتوجهي به اهداف انقلاب و فروغلتيدن در خواب غفلت
مهمترين اهداف انقلاب اسلامي عبارتاند از برپايي معنويت و مذهب، همراهي و پيوند ميان دين و سياست، برپايي اصول و احكام اسلامي، برپايي قسط و عدل، حمايت از مظلومان و مبارزه با مستكبران، گسترش و ترويج حدود الهي، آزاديخواهي و... كه ممكن است بر اثر گذشت زمان و تحولات، اين اهداف به فراموشي سپرده شود. شهيد مطهري در لزوم حفظ مباني و اهداف انقلابي ميفرمايد:
انقلاب ما آنوقت پيروز خواهد شد كه ما مكتب و ايدئولوژي خودمان را كه همان اسلام خالص و بدون شائبه است، به دنيا معرفي كنيم...، اما اگر قرار شود به اسم اسلام يك مكتب التقاطي درست شود... و بگوييم اين است اسلام، ممكن است مردم در ابتدا اين امر را بپذيرند». [اما در بلندمدت و ابقاي انقلاب اسلامي، دچار چالش و بحران اساسي خواهيم شد].
حج ميتواند در اين باره نيز بسيار كارساز و مؤثر باشد. خداوند در آيه 96 سوره مائده ميفرمايد: «كعبه را وسيلهاي براي قيام و پايداري مردم قرار داده است». امام صادق7 در تفسير آيه ميفرمايد كه خداوند حج را موجب تقويت دين مردم قرار داده است.
حج، تنها بهلحاظ مذهبي و عبادي اهميت و ضرورت ندارد؛ بلكه كاركردهاي سياسي و اجتماعي آن را نيز بايد در كنار امور عبادي و توحيدي مطمح نظر قرار گيرد. براي همين نيز امام خميني= ميفرمايد:
مسلمانان، ازجهات اجتماعي ـ سياسي اين عبادات غافل شدهاند و بهخصوص در اجتماع حج، كه مهبط وحي و خاستگاه اسلام است، از بركات اين تجمع، متأسفانه غافلاند... . اگر مسلمين رشد سياسي و اجتماعي داشتند، از راه تبادل افكار و تفاهم و انديشيدن در نيازهاي سياسي ـ اجتماعي و قوانين اقتصادي و حقوقي و اجتماعي و سياسي، به حل بسياري از مشكلات و مسائل مورد ابتلاي خود موفق ميشدند.
ايشان همچنين ضمن رهنمود درباره محتوا بخشيدن به بعد سياسي حج و استفادههاي تبليغي و سياسي ـ اجتماعي، ميفرمايد:
بايد در اين اجتماع عظيم الهي كه هيچ قدرتي جز قدرت لايزال خداوند نميتواند آن را فراهم كند، مسلمانان به بررسي مشكلات عمومي مسلمين پرداخته و در راه رفع آنها با مشورت همگان، كوشش كنند.
همچنين در جاي ديگر ميفرمايد:
بيدارگري و بالابردن سطوح آگاهي جوامع اسلامي، براي شناخت مسائل و مشكلات اساسي جهان اسلام، شناخت جهان اسلام، آگاهي از موانع موجود بر سر راه ملل اسلامي و... از ابعاد ديگر حج كامل و ابراهيمي است. اگر برگزاري سالانه مراسم حج، به سطوح آگاهي عمومي و سياسي مسلمانان كمك نكند، قطعاً حج كاملي برگزار نشده است. برگزاري كامل و جامع حج و توجه به همه ابعاد اساسي آن، تناسب شگفتانگيزي با اقتدار عزت و رونق و قدرت عمومي جوامع اسلامي دارد.
سياست حج، سياستي نيست كه ما درست كرده باشيم. حج، سياست اسلامي است. ما از اول بنايمان بر اين بوده است كه به حج، آنطوريكه بوده است، عمل كنيم؛ همانطور كه پيغمبر اكرم بتها را در كعبه شكست، ما هم بتها را بشكنيم و اين بتها كه در زمان ما هستند، از آن زمان بالاتر و بدترند. ما بايد به حج برويم و همانطور كه سابق تظاهرات و راهپيمايي كردند، عمل كنيم، و ما نميتوانيم از آن وظيفهاي كه اسلام برايمان قرار داده است، عدول كنيم. قرآن هم همين دستور را داده است و سياست ما در حج، همان سياست است كه بوده و هروقت هم به حج برويم، همانطور عمل ميكنيم؛ مگر جلوي ما را بگيرند و نگذارند به حج برويم كه آن مسئله ديگري است.
سلحشوران جمهوري اسلامي را كه پيروزيهاي خداپسندانهاي براي اسلام و كشور اسلامي كسب كردهاند و اكنون جمعي از شهداي زنده آنان با شما در مناسك حج شريك هستند، بنگريد و از تحول عظيمي كه موجب اينهمه فداكاري در آنان شده است، عبرت بگيريد، و مسلمانان بدانند تا يك درجه از اين تحولات در آنان حاصل نشود، شيطان نفس اماره و شياطين خارج، نخواهند گذاشت كه به فكر امت اسلامي و مظلومان جهان باشند.
مقام معظم رهبري هم معتقدند كه جدايي ديانت از سياست از مظاهر شرك است و تصريح ميفرمايد: «و اين، همان شركي است كه امروز مسلمانان بايد با اعلام برائت، دامن خود و اسلام را از آن تطهير كنند». گويي ازمنظر ايشان، تا مسلمانان به تمام ابعاد اسلام كه سياست هم يك بعد بسيار مهم آن است، ايمان نياورند و سياست و ديانتشان را عين هم و غيرقابل تفكيك ازهم ندانند، وارد اسلام نشدهاند. بنابراين مقدمه تشكيل امت واحد اسلامي، درك صحيح از اسلام است. ازاينرو شايد بتوان گفت، تعابيري مثل اسلام سياسي كه از آن برداشت ميشود اسلامي هست كه در عين اينكه اسلام است، سياسي نيست، دقيق نيست و مسلماً اسلام لائيك هم مردود و مطرود است.
اين ابعاد سياسي حج كه در بستر ديني و الهي قرار دارد، تمرين و بازخوانياي از اصول و اهداف انقلاب است. بستر انقلابي حج كه با الگوگيري و خاطره ابراهيم7 بتشكن (مقام ابراهيم) و مراسم برائت از مشركين تقويت ميشود، زمينه بسياري مناسبي براي يادآوري اين ابعاد سياسي حج است. بنابراين، ابعاد و كارگروههاي سياسي و انقلابي حج، ظرفيتي براي بازخواني و تأكيد بر اهداف انقلاب است.
نتيجهگيري
در اين مقاله، مبناي اصلي براي طرح مسئله و فرضيه، بررسي چالشهاي انقلاب و جمهوري اسلامي و ظرفيتشناسي كنگره عظيم حج در رفع اين چالشها بود كه به دو قسم تقسيم شد: «چالشهاي تأسيسي و چالشهاي ابقايي». با تعيين مراد خويش از اين چالشها و تفكيك و درهمتنيدگي انقلاب و جمهوري اسلامي، مهمترين آنها را در دوران تأسيس انقلاب و جمهوري اسلامي و سپس چالشهايي كه انقلاب و جمهوري اسلامي براي بقاي خويش با آنها مواجه بود، مطرح و تلاش شد با تبيين ظرفيتهاي حج و آموزههاي سياسي و اجتماعي آن، در استحكام پايههاي انقلاب و نظام برآمده از آن، بيشتر غور و بررسي شود. زيرا همواره انقلاب و حكومتي كه تازه شكل گرفته، همانند انساني است كه در دوران حيات خويش با بيماريها و آفات بسياري مواجه ميشود. بدينسان، انقلاب و جمهوري اسلامي نيز همواره از ابتداي شكلگيري تا كنون و حتي در آينده نيز با چالشهايي مواجه ميشود. اما پيشبيني و شناخت اين چالشها امري ضروري خواهد بود.
در بررسي چالشهاي تأسيسي سه مورد اساسي از قبيل سلطه استكبار و امپرياليسم در ايران و منطقه، تلاش براي براندازي جمهوري اسلامي و ايجاد تفرقه بين انقلابيون مورد بررسي قرار گرفت و ظرفيتهاي حج كه بيشتر مبتنيبر سخنان و آموزههاي امام خميني= بود، براي رفع اين چالشها بررسي شد. در بيان چالشهاي ابقايي نيز شش چالش از قبيل جلوگيري از صدور و گسترش انقلاب اسلامي، ازبينرفتن معنويت و گرايش به دنياطلبي، نمايش چهرهاي خشن و تروريستي از انقلاب و جمهوري اسلامي، تلاش براي انزواي جمهوري اسلامي ايران، بيتوجهي به اهداف انقلاب اسلامي و فروغلتيدن در خواب غفلت و ايجاد تفرقه مذهبي و ايجاد درگيري بين تشيع و تسنن، مورد بررسي قرار گرفت كه در پاسخدهي به اين چالشها و رفع آن، به بررسي ظرفيت و توانمنديهاي حج تأكيد شد؛ چون معتقديم انقلاب اسلامي، براساس اصول و آموزههاي اسلامي توانست به پيروزي برسد و حج، از مهمترين منابع اصيل انقلاب اسلامي است و آشكار است كه انقلاب اسلامي، با تمسك به آرمانها، اهداف معنوي و مذهبي، ظلمستيزي و عدالتطلبي، مطابق با آموزههاي اسلامي، در جهاني حاكي از سكولاريزم و فاقد عنصر معنويت و عبادت و در تقابل با قدرتهاي استكباري و استعماري شكل گرفته است، و نظام سلطه ميكوشد در ميان ملتها و جوامع اسلامي و حتي فراتر از مرزهاي منطقه خاورميانه، اعتبار و حيثيت انقلاب اسلامي را ضايع كند، تا با انزواي آن از هژموني و گسترش ارزشها و آرمانهاي آن در ميان مردم منطقه و آزاديخواهان سراسر جهان، جلوگيري به عمل آورد. لذا بايد مسئولان و كارگزاران انقلاب و زائران ايراني توجه داشته باشند، چنانكه با كمي غور و تفحص در سخنان بنيانگذار انقلاب و رهبر انقلاب اسلامي، ميتوان بيشتر از آنچه در اين مقاله بررسي شد، در ظرفيتها و توانمنديهاي حج در رفع چالشها و پيشبرد امور انقلاب و جمهوري اسلامي بهرهمند شوند؛ چون فريضه حج، معادل تمام اسلام در نظر گرفته شده است كه اين، نشان از اهميت و جايگاه بالاي اين فريضه الهي دارد. پس كاملاً آشكار است كه با توسل به آموزههاي اين فريضه عبادي و الهي، ميتوان به دستاوردهاي بسياري نائل شد و در حفظ و حراست از انقلاب اسلامي، كمترين دلهرهاي از تهديدات دشمنان نداشت. چون دست خداوند بالاي همه دستهاست و كسي كه به اين دست متوسل شده است، شكستناپذير است. لذا نمود عيني اين مباني را ميتوان كاملاً در پيروزي و تداوم موفقيتآميز انقلاب اسلامي مشاهده كرد؛ چون تمسك جستن به كاركردهاي عبادي، سياسي و اجتماعي حج، نهتنها روح عبادت و معنويت را حيات ميبخشد، بلكه موجبات تقويت و استحكام فرهنگ غني اسلامي، اضمحلال دسيسههاي مستكبران و استعمارگران، ايجاد وحدت و همدلي، دوريگزيني از نفاق و توطئه، پيوند ميان دين و سياست، كسب استقلال، حاكميت، حريت و حميت ديني را عينيت ميبخشد.
منابع
* قران مجيد
* نهج البلاغه
1. احساس محاصره ژئوپوليتيك اسلام و غرب، گراهام وايان لسر فولر، مترجمان فرشچي و كرمي، تهران، انتشارات دافوس، 1384.
2. احياء علوم الدين، محمد غزالي، بيروت، دارالفكر، 1406 ق.
3. اركان امت واحده و تمدن اسلامي ازمنظر امام خميني= و مقام معظم رهبري، مسعود معيني پور و رضا لك زايي، فصلنامه مطالعات انقلاب اسلامي، شماره 28، بهار91.
4. اصول فلسفه و روش رئاليسم، سيد محمد حسين طباطبايي،ج 2، قم، انتشارات صدرا، بيتا.
5. انقلاب اسلامي برونرفت از عالم غربي، اصغر طاهر زاده، چاپ دوم، اصفهان، انتشارات لب الميزان، 1390.
6. انقلاب و ريشهها، حبيب اله طاهري، چاپ دوم، تهران، انتشارات سازمان تبليغات اسلامي، 1371.
7. بازشناسي هويت انقلاب اسلامي، محمدصادق كوشكي، فصلنامه مطالعات انقلاب اسلامي، سال چهارم، شماره 14، پاييز 1387.
8. بحارالانوار، محمدباقر مجلسي، چاپ دوم، تهران، انتشارات كتابفروشي اسلامي، 1402ق.
9. بررسي تطبيقي الگوي توسعه سياسي هانتيگتون با الگوي رشد سياسي در جامعه مهدوي، مسعود معيني پور، فصلنامه علمي پژوهشي مشرق موعود، شماره12، زمستان88.
10. بنيان مرصوص امام خميني= در بيان و بنان حضرت آيتالله جوادي آملي، محمد امين شاهجويي، چاپ اول، انتشارات اسراء، 1388.
11. البيع، امام خميني، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، نشرعروج، 1379
12. پيام به حجاج بيتالله الحرام، سيد علي خامنه اي، 28/12/1377.
13. پيام به حجاج بيتالله الحرام، سيد علي خامنهاي، 25/02/1373.
14. پيرامون انقلاب اسلامي، شهيد مطهري، انتشارات صدرا، 1372 ش.
15. تحرير الوسيله، امام خميني=، ترجمه محمدباقر موسوي همداني، چاپ پنجم، قم، نشر دارالمعلم، 1376.
16. تفسير الميزان، محمد حسين طباطبايي، ترجمه محمد باقر موسوي همداني، قم انتشارات اسلامي، 1365
17. تفسير نمونه، ناصر مكارم شيرازي و ديگران، تهران، دارالكتاب الاسلاميه، ۱۳۷۱.
18. تفسير نورالثقلين، عروس حويزي، قم، انتشارت مؤسسه اسماعيليان، 1423ق.
19. جرعهاي از بيكران زمزم، عبدالله جوادي آملي، ترجمه و تحقيق: حجتالاسلام علي حجتي كرماني، چاپ اوا، انتشارات معاونت آموزش و تحقيقات بعثه مقام معظم رهبري، 1371.
20. جرعهاي از بيكران زمزم، عبدالله جوادي آملي، چاپ اول، تهران، نشر مشعر، 1371 ش.
21. جريانشناسي فرهنگي بعد از انقلاب اسلامي ايران (80 ـ 1357)، سيد مصطفي ميرسليم،تهران، باز، 1384.
22. جواهر الكلام، محمد حسن نجفي، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1404 ه. ق.
23. جهان اسلام از ديدگاه امام خميني=، علي داستاني بيركي، چاپ اول، معاونت پژوهشي تنظيم و نشر آثار امام خميني=، انتشارات عروج، 1378
24. حج ابراهيمي در پيامهاي امام خميني=، رسول سعادتمند، چاپ اول، انتشارات تسنيم، 1385.
25. حج ازنگاه حقوق بين الملل، سيد محمد خامنهاي، چاپ اول، تهران، انتشارات كيهان، 1371.
26. حج در كلام و پيام امام خميني=، معاونت آموزش بعثه مقام معظم رهبري در حج و زيارت، تهران، نشر مشعر، 1368.
27. حج كانون معارف الهي، حسين شفيعي، ميقات حج، شماره 35، بهار 1380.
28. حج. حركتي در روح و تحولي در جوهر نفس، سيدمحمد ضياء آبادي، تهران، انتشارات وزارت ارشاد اسلامي، 1361.
29. سناريو نويسي و آينده حيات سياسي انقلاب اسلامي ايران، محمد جواد هراتي و مسعود معينيپور، چاپ اول، دفتر نشر معارف، 1391.
30. صحيفه نور، امام خميني، تهران، مؤسسه تنظيم و نشرآثار امام خميني، نشر عروج، 1379.
31. مباني فقهي حكومت اسلامي، حسينعلي منتظري، ترجمه و تقرير محمود صلواتي، چاپ دوم، تهران، نشر سرايي، چاپ دوم، 1379.
32. المستصفي من علم الاصول، زين الدين ابو حامد محمدبن محمد، غزالي، ج1، تحقيق محمد عبدالسلام، بيروت، دارالكتب العلميه، 1417ه. ق.
33. مؤلفهها و شاخصهاي توسعه سياسي ازديدگاه امام خميني=، مسعود معيني پور، پژوهشنامه متين، شماره 49، زمستان 89.
34. نظام حج در اسلام، عبدالله جوادي آملي، تهران، انتشارات وزارت ارشاد اسلامي، 1361.
35. نقش كنگره بينالمللي حج در بيداري اسلامي، محمدرضا كرباسي، جلد اول، انتشارات مدارس، 1390.
36. وسائل الشيعة، حر عاملي، تحقيق رباني شيرازي، تهران، مكتبه الاسلاميه، 1403 ق.
37. وصيت نامه سياسي ـ الهي امام، امام خميني، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1368.