نقش حج در تبیین و گسترش شعارها و اهداف انقلاب اسلامی
ازآنجاییکه انقلاب اسلامی ایران نیز باعث دگرگونی عظیمی در زمینههای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شد و تأثیری شگرف در سطح جهانی به وجود آورد، این اجتماع، بهعنوان مکان استراتژیک فرهنگی در جهت شناساندن شعارها و اهداف انقلاب اسلامی، میتواند مورد استفاده قرار گیرد که بالطبع، نیاز به مدیریت و برنامهریزی قوی و کارآمد دارد.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، مقاله «نقش حج در تبيين و گسترش شعارها و اهداف انقلاب اسلامى»، نوشته جناب آقاى سيد عقيل نسيمى است. حج از اينمنظر، نقش بسيار مهم و مؤثرى در طول تاريخ، در بيدارى مسلمانان داشته است؛ بهگونهاىكه متفكران اسلامى، همواره در صدد بهرهگيرى از اين ظرفيت براى احياى ملتهاى مسلمان و تقابل با جبهه ظلم و كفر بودهاند. ازاينرو اين مقاله به بررسى نقش، توانايى، جايگاه و ظرفيت عظيم حج در جهت تبيين و گسترش شعارها و پيشبرد اهداف انقلاب اسلامى مىپردازد و مىكوشد بعد از تبيين و توصيف اهداف انقلاب اسلامى، تأثيرات حج را بر پيشبرد آن اهداف، واكاوى كند.
در ادامه متن كامل مقاله در پي مي آيد:
چكيده
با توجه به اينكه حج، نقش بسيار كليدي در هويتبخشي و بيداري مسلمانان جهان، در طول تاريخ داشته است، متفكران اسلامي كوشيدهاند از اين بستر عظيم، براي شناساندن حق و معرفي چهره واقعي باطل و ستمپيشگان عصر خود استفاده كنند. ازآنجاييكه انقلاب اسلامي ايران نيز باعث دگرگوني عظيمي در زمينههاي سياسي، فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي شد و تأثيري شگرف در سطح جهاني به وجود آورد، اين اجتماع، بهعنوان مكان استراتژيك فرهنگي در جهت شناساندن شعارها و اهداف انقلاب اسلامي، ميتواند مورد استفاده قرار گيرد كه بالطبع، نياز به مديريت و برنامهريزي قوي و كارآمد دارد. لذا هدف اين مقاله، بررسي نقش تواناييها، جايگاه و ظرفيتهاي عظيم حج در جهت تبيين و گسترش شعارها و پيشبرد اهداف انقلاب اسلامي است. نتايج تحقيق بيانگر آن است كه حج، نقش تعينكنندهاي در تحقق اهداف معنوي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي انقلاب خواهد داشت.
واژگان كليدي: حج، انقلاب اسلامي، اهداف.
مقدمه
حج بهعنوان يكي از احكام و فروع دين اسلامي، از اولين سالهاي پيروزي انقلاب اسلامي، بهمنظور تحقق اهداف برونمرزي انقلاب اسلامي مورد توجه قرار ميگيرد. بنيانگذار انقلاب اسلامي از همان ابتداي انقلاب، هرسال براي حجاج بيتالله الحرام پيام ارسال ميكردند ، كه بيانگر تأثير حج در تحقق اهداف انقلاب است. در مقدمه قانون اساسي جمهوري اسلامي نيز آمده است: «قانون اساسي، با توجه به محتواي انقلاب اسلامي ايران كه حركتي براي پيروزي مستضعفان بر مستكبرين بود، زمينه تداوم اين انقلاب را در داخل و خارج كشور فراهم ميكند؛ بهويژه در گسترش روابط بينالمللي با ديگر جنبشهاي اسلامي و مردمي ميكوشد تا راه تشكيل امت واحد جهاني را هموار كند: «ان هذه امتكم امه واحده» و استمرار مبارزه در نجات ملل محروم و تحت ستم، در تمام جهان قوام يابد.
اصل 154 قانون اساسي نيز نظام اسلامي را مقيد به حمايت از ملل مبارز و محروم ميكند؛ درعينحال نداشتن چشمداشت به سرزمين و حاكميت آنها در ازاي اين حاكميت را يادآور ميشود.
جمهوري اسلامي ايران سعادت انسان در كل جامعه بشري را آرمان خود ميداند و استقلال و آزادي و حكومت حق و عدل را حق همه مردم جهان ميشناسد. بنابراين در عين خودداري كامل از هرگونه دخالت در امور داخلي ملتهاي ديگر، از مبارزه حقطلبانه مستضعفان در برابر مستكبران، در هر نقطه از جهان حمايت ميكند.
همچنين بند شانزده از اصل سوم، دولت جمهوري اسلامي ايران را موظف به تنظيم سياست خارجي كشور، براساس معيارهاي اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمايت بيدريغ از مستضعفان جهان ميكند. لذا از اهداف پيشرو نظام، صدور و ترويج شعارها و اهداف انقلاب اسلامي است؛ و از مهمترين زمانها براي نيل
به مقصود، موسم حج است كه مسلمانان جهان در آن شركت ميكنند. مقام معظم رهبري ميفرمايد:
صدور انقلاب، يعني صدور فرهنگ انسانساز اسلام و صدور صفا و خلوص و تكيه و اصرار بر ارزشهاي انساني. ما به اين كار و اين وظيفه افتخار ميكنيم. اين راه انبياست و ما اين راه را بايد ادامه دهيم... . صدور انقلاب بهمعناي صادركردن ارزشهاي انقلابي و افشاگري درباره مستبدها و ظالمهاي عالَم، وظيفه و تكليف الهي ماست. اگر اين كار را نكنيم، كوتاهي كردهايم. جمهوري اسلامي و ملت ايران، آن شخصيت عظيم و عاليقدري كه دنيا را در مقابل عظمت خودش كوچك و خاضع كرد، نشان دادند كه همه قدرتهاي عالَم، براي مقابله با چنين عزم و اراده معظم و پولاديني، كوچكاند.
امام راحل= نيز ميفرمايد:
مسئولان ما بايد بدانند كه انقلاب ما محدود به ايران نيست. انقلاب مردم ايران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداري حضرت حجت ـارواحنا فداهـ است كه خداوند بر همه مسلمانان و جهانيان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد.
نهضت براي اسلام نميتواند محصور باشد در يك كشور، و نميتواند محصور باشد در حتي كشورهاي اسلامي. نهضت براي اسلام، همان دنباله نهضت انبياست. نهضت انبيا براي يك محل نبوده است.
نهضت ما اسلامي است... . نهضت مستضعفان سراسر جهان است قبل از آنكه به منطقهاي خاص متعلق باشد.
در مقاله حاضر، محقق بهدنبال آن است كه نقش حج را در تبيين شعارها و اهداف انقلاب بررسي كند. لذا در ابتدا به معرفي شعارها و اهداف انقلاب پرداخته، سپس اهداف و دستاوردهاي حج را مورد دقت قرار داده و با بررسي نقاط اشتراك، به نقش حج در اين زمينه اشاره كرده و وظيفه زائران ايراني را بيان نموده است.
1. شعارها و اهداف انقلاب اسلامي ايران
شعار انقلابي، عبارتي نسبتاً موزون، ساده و عامفهم است كه دستهجمعي ادا ميشود و با تكيه بر عواطف و احساسات تودهاي، ارزيابي مثبت و منفياي از وضع موجود يا وضع ايدهآل يا شخصيتهاي سياسي آن را نشان ميدهد. شعار انقلابي با قضاوت ارزشي، به تودهها جهت ميدهد و آنها را دعوت به عمل سياسي جمعي ميكند تا نظام حاكم را براندازند و نظامي آرماني را جايگزين آن كنند. آرمانها و اهداف انقلاب اسلامي را از خلال شعارهاي مردم، در دوران پيروزي و پيام هاي رهبران سياسي و فكري، با استفاده از روش تحليل محتوا ميتوان شناخت.
شعار اصلي و تأكيد ويژه انقلاب بر استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي، و تأمين شرايط عملياتي اين شعار، براي همگان است. محمدمهدي پناهي در كتاب «جامعهشناسي شعارهاي انقلاب اسلامي ايران»، در سال 1382 به بررسي شعارهاي انقلاب پرداخت.
1. ايجاد محيط مساعد براي رشد فضايل اخلاقي براساس ايمان و تقوا.
2. مبارزه با مظاهر فساد و تباهي.
3. بالابردن سطح آگاهي هاي عمومي با استفاده صحيح از مطبوعات و رسانه هاي گروهي.
4. آموزش و پرورش و تربيت بدني رايگان براي همه در تمام سطوح و تسهيل و تعميم آموزش عالي تا سر حدّ خودكفايي كشور.
5. تقويت روح بررسي و تتبع و ابتكار، از طريق تأسيس مراكز تحقيق و تشويق محققان.
6. رفع تبعيضات ناروا و ايجاد امكانات عادلانه براي عموم در زمينه هاي مادي و معنوي.
7. ايجاد نظام اداري صحيح و حذف تشكيلات غيرضرور.
8. تأمين حقوق همه جانبه افراد و ايجاد امنيت قضايي عادلانه براي عموم و تساوي همه در برابر قانون.
9. توسعه و تحكيم برادري اسلامي و تعاون عمومي بين مردم.
10. تدوين قوانين و مقررات مدني، جزايي، مالي، اقتصادي، اداري، فرهنگي، نظامي و سياسي براساس موازين اسلامي.
11. برقراري حقوق مساوي براي مردم، بدون توجه به قوم، قبيله، رنگ، نژاد و زبان.
12. برخورداري تأمين اجتماعي ازنظر بازنشستگي، از كارافتادگي، بيسرپرستي، حوادث و سوانح و خدمات بهداشتي و درماني و مراقبت هاي پزشكي، بهصورت بيمه و غيره.
13. آزادي هاي اجتماعي، از جمله آزادي كار و حق دادخواهي براي هر فرد.
14. وحدت كلمه.
15. وحدت شيعه و سني.
16. همگرايي حوزه و دانشگاه.
17. همنشيني و همانديشي اقوام و صفوف مختلف.
18. همگرايي مردم و ارتش.
19. تحرك بانوان در فعاليتهاي سياسي اجتماعي. 2. اهداف و دستاوردهاي حج
اصليترين محورها و مؤلفههاي حج ابراهيمي ازمنظر مقام معظم رهبري، عبارتاند از معنويت، وحدت و يكپارچگي (با هدف تشكيل امت واحده) و برائت از مشركين و ايادي شرك و كفر.
ايشان در جايي ميفرمايد: «يكي از فرصتهاي عظيم حج، امكان گسترش تفكر اسلامي برمبناي وحدت ديانت و سياست و حضور دين در عرصههاي مختلف زندگي است».
دستاوردهاي حج
درباره دستاوردهاي حج، پژوهشگراني نظير پوريا ، مبلغي ، حسيني و خسروجردي تحقياتي انجام دادهاند كه در يك جمعبندي، مطالعات آنان را ميتوان تحت عنوان دستاوردها و كاركردهاي حج در ابعاد زير دستهبندي و بيان كرد:
فردي (ديني) تقويت ايمان، تكامل شخصيت، تغيير در رفتار و منش، تولدي دوباره، گذار از ماديات به معنويات، ميل به نيكوكاري، احترام به همنوع، شادكامي، آمرزش گناهان، توشه آخرت، رضايت و خشنودي خدا، تقويت دين، ياد خداوند.
اجتماعي لغو امتيازات، افزايش تعاون و امدادرساني، سرمايه اجتماعي، تبيين جايگاه انسان، پيبردن به جايگاه رفيع خداوند، تقويت پايه فرهنگ جامعهپذيري و قوام جوامع، همبستگي اجتماعي، افزايش آگاهي اجتماعي، تقويت دين.
سياسي اعلان مواضع رسمي دولت اسلامي، اتحاد سياسي، قيام همگاني، يكپارچگي امت اسلامي، دستيابي به قسط و عدالت، اعلان برائت از مشركان و كافران، تظاهرات نمادين عمومي.
فرهنگي تأثير بر افكار عمومي، توسعه شبكه ارتباطي، انتقال اطلاعات و دانش، فراگيربودن و جامعيت، بيزماني و بيمكاني.
3. نقش حج در تبيين و گسترش شعارهاي انقلاب اسلامي
در اسلام، حج مهمترين و بزرگترين اجتماع انساني است كه هرسال اتفاق ميافتد، و در اين گردهمايي بزرگ ديني، مردم از كشورها و فرقههاي مختلف اسلامي در كنار هم به انجام مراسم مذهبي ميپردازند. مسلمانان در مراسم حج، بهترين فرصت را دارند تا علاوه بر انجام شعاير اسلامي، از مشكلات كشورهاي اسلامي آگاهي يابند و با ديگر مسلمانان تبادل فكر و انديشه كنند. امام خميني در اين رابطه ميفرمايد:
بر ملتهاي اسلامي لازم است كه در اين اجتماع مقدس حج، اولاً در مسائل اساسي اسلام و ثانياً در مسائل خصوصي كشورهاي اسلامي تبادل نظر كرده، ببينند كه در داخل كشورها با دست استعمار و عمال آن بر برادران مسلمان آنان چه ميگذرد. اهالي هر كشوري بايد در اين اجتماع مقدس، گرفتاريهاي ملت خود را به مسلمين جهان گزارش دهند.
در راستاي تحقق اهداف انقلاب اسلامي از طريق مسئله حج نيز، در سال 1361، بهكوشش سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، اولين سمينار بينالمللي حج در هند و افريقا برگزار شد. برنامه اولين كنفرانس جهاني حج، بهمنظور شناساندن مسئله حج، فلسفه حج، اتحاد مسلمانان جهان، معرفي ايران اسلامي و... طرحريزي گرديده است.
امام= فرمودند:
سرنوشت اسلام ناب محمّدي9 در جهان، با انقلاب اسلامي ايران ارتباط دارد. كوتاهي، سستي و سهلانگاري در حفظ و تداوم انقلاب و در نتيجه سقوط، نابودي و مرگ انقلاب، به اسلام راستين صدمه و ضربه خواهد زد. بنابراين بر مسلمانان سعي و كوشش گسترده در راه تداوم انقلاب اسلامي ايران، بهمنظور حفظ اسلام لازم است.
امام يكي از راههاي حفظ اسلام را معرفي انقلاب اسلامي به جوامع ديگر، در موسم حج بيان ميكنند. مقام معظم رهبري نيز ميفرمايد:
ما معتقديم كه حج، جا و ميدان ماست. اين ميدان، باعظمت است. معلوم است كه عظمت اين ميدان، همان يكي دو ميليون آدمي كه آنجا هستند، نيست. بلكه كل دنياي اسلام است؛ چون هركدام به شهرها، كشورها و خانههاي خودشان ميروند و خبري از حج ميبرند. پس، شما از اندونزي تا اروپا را زير پوشش گرفتهايد. اگر شما در حج كه هستيد، بتوانيد آن كاري را كه (وَ تَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ) ايجاب ميكند، انجام بدهيد، تمام دنياي اسلام را زير پوشش گرفتهايد. كاري انجام شده، كه با هيچ وسيله ديگري آن كار امكان ندارد؛ يعني اگر ما روزنامهاي داشته باشيم و بتوانيم آن را در خانه اين تعداد آدم در سراسر دنيا بفرستيم، نميتواند آن اثري را داشته باشد كه حضور اين جمع و تشكيل اين جماعت و ديدن اشخاص و ابدان شماها براي آنها ممكن است اين اثر را بگذارد. حج، ميراث اين ملت و ميراث اين انقلاب و متعلق به آن است. جمهوري اسلامي حج را شناخت. اين، بصيرت امام بود. امام درست در سر بندهاي اساسي انگشت گذاشته بود. در اسلام خيلي واجب وجود دارد؛ روزه هم يك واجب اساسي است؛ اما امام روي نماز جمعه و روي حج، يعني آن بخشهاي حساس و سر بندهاي مهم، خيلي تكيه كرد و دائم از سال اول نسبت به حج حرف زد.
مباني و مؤلفههاي صدور انقلاب
معنوي و ديني
معنويتگرايي:
ما كه ميگوييم انقلاب را ميخواهيم صادر كنيم، ميخواهيم همين معنايي كه پيدا شد، همين معنويتي كه پيدا شده است در ايران، همين مسائلي كه در ايران پيدا شده، ما ميخواهيم اين را صادر كنيم. ما نميخواهيم شمشير بكشيم و تفنگ بكشيم و حمله كنيم.
توحيد:
به لطف خدا در حاكميت جمهوري اسلامي ما اختلافي بر سر مواضع اصولي، سياسي و اعتقادي وجود ندارد و همه مصمماند تا توحيد ناب را در بين ملل اسلامي پياده نموده و سر خصم را به سنگ بكوبانند تا در آيندهاي نه چندان دور، به پيروزي اسلام در جهان برسند.
اسلام:
بحمدالله امروز قدرت ايراني و قدرت اسلام در ايران، بهطوري است كه توجه همه ملتهاي ضعيف را به خودش معطوف كرده است و اسلام، صادر شده است در سراسر دنيا، و منظور ما از صدور انقلاب همين بود و تحقق پيدا كرد و ان شاءالله، اسلام در همهجا غلبه بر كفر پيدا خواهد كرد!
اجتماعي
پيام صلح و دوستي: «ما ميگوييم انقلابمان را ميخواهيم صادر كنيم... . ميخواهيم بين ملتها و دولتها آشتي بدهيم».
عدالت:
من اميدوارم كه اين عدالتي كه به يُمن وجود اسلام و اولياي اسلام در بين بشر آمد، ما بتوانيم بعد از 2500 سال ظلم و بعد از پنجاه سال خيانت و ظلم، ستم و چپاولگري بتوانيم ـ ان شاءالله تعالي ـ در ايران اولاً، و در ساير جهان، بعدها پياده كنيم.
سياسي
گسترش نفوذ اسلام در جهان:
ما اين واقعيت را و حقيقت را در سياست خارجي و بينالمللي اسلاميمان بارها اعلام نمودهايم كه در صدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و كمكردن سلطه جهانخوران بوده و هستيم.
ما كه ميگوييم انقلابمان را ميخواهيم صادر كنيم و به همه كشورهاي اسلامي، بلكه به همه كشورهايي كه مستكبرين برضد مستضعفان هستند، ميخواهيم يك همچو وضعيتي پيش بياوريم كه يك دولت زورگوي جبار آدمكش و امثال ذلك نباشد. همان مردمي كه تصميم دارند با صدور پيام انقلاب اسلاميشان نه تنها كشورهاي اسلامي، كه مستضعفان جهان را به اسلام عزيز و حكومت عدل اسلامي آشنا سازند.
بيداري اسلامي:
اينكه ميگوييم بايد انقلاب ما به همهجا صادر بشود، اين معناي غلط را از آن برداشت نكنند كه ما ميخواهيم كشورگشايي كنيم. ما ميخواهيم اين چيزي كه در ايران واقع شد و اين بيداري كه در ايران واقع شد و خودشان از ابرقدرتها فاصله گرفتند و دادند و دست آنها را از مخازن خودشان كوتاه كردند، اين در همه ملتها و در همه دولتها بشود.
اهداف و دستاوردهاي مشترك حج و انقلاب
همانطور كه ملاحظه ميشود، حج و انقلاب اسلامي، يكسري وجوه مشترك مانند جهان شمولي، فرازماني، فرامكاني، صبغه سياسي (برائت)، اجتماعي، ديني و معنوي، اقتصادي، فرهنگي دارند كه ميتوان نتيجه گرفت حج و انقلاب، داراي مباني معرفتشناختي و هستيشناختي يكسانياند. در نتيجه آثار و اهداف يكساني را دنبال ميكنند؛ چنانكه ميتوان گفت، پسوند اسلامي براي انقلاب، پسوند كاملاً صحيحي است.
ترويج معارف اسلام و گسترش تفكر اسلامي
امام خميني=، احياي تفكر ديني را اولين حركت و اقدام اساسي خويش برگزيد و از آغازين لحظات حيات فكري، اجتماعي و سياسي خويش، تبيين اسلام ناب و پيراستن آن از آرايههاي آميخته با جهل و جمود و خرافه را پيگيري كرد و تحول در عقايد و افكار مردم و بازگشت آنان به خويشتن اصيل اسلامي را عامل اصلي حركت اجتماعي و سياسي براي واژگونسازي اساس و بنيان حكومت نامشروع شاهنشاهي و بنياننهادن حكومت اسلامي دانست. انقلاب اسلامي ايران، توجه خاصي به تمدن و جهانبيني اسلامي داشت. اين رويداد در بيداري مسلمانان جهان و نوزايي باورهاي ديني، نقش مهمي ايفا كرد. ازمنظر امام راحل=، مفهوم صدور انقلاب نيز درواقع، انتقال ارزشهاي معنوي و الهي آن و رساندن اين رسالت به گوش جهانيان از طريق استفاده از امكانات و ابزارهاي پيامرساني است كه بايد اين هدف، با استفاده از راهكارهاي موجود مانند دعوت و تبيين مفاهيم و معارف اسلامي در جهان، معرفي و تبيين فرهنگ و تمدن ايراني ـ اسلامي، فراهمكردن زمينههاي مناسب براي گفتوگوي تمدنها و فرهنگها، تقويت وحدت امت اسلامي، احياي فرهنگ اهل بيت: و ترويج و گسترش زبان و ادبيات فارسي تحقق يابد.
انقلاب اسلامي ايران در چند دهه اخير، همواره منادي صلح، آزادي، احترام به حقوق بشر، مردمسالاري و... بوده است. امروز، اين ايران اسلامي است كه احياگر اسلام، تنها پاسخ حقيقي و قابل اطمينان بشر مدرن شده است. ازاينرو ميتوان حج را فرصت گرانقدري براي گسترش ايدههاي نظري انقلاب اسلامي و تسري آرمانهاي متعالي دين مبين اسلام، به تمام اقصا نقاط جهان دانست. بيشك اين مناسك، فرصت بسيار مناسبي است تا حداقل، ساير مسلمانان جهان، از ماهيت آرمانهاي انقلاب اسلامي آگاه شوند. درحقيقت، حج ميتواند يك فرصت استثنايي در ذيل پروژه ديپلماسي عمومي انقلاب تعريف شود. اما بيشك، مهمترين راهكار براي پيشبرد اين هدف، آشنايي با الگويهاي ذهني مخاطبان و بهرهگيري از هاديان فكري مجرب و حاذق است. روح معنوي، فكري و عرفانياي كه بر اين تجمع حاكم است، به جامعه اسلامي رنگ معنوي خاصي ميدهد و زمينه يك ارتباط وسيع بينالملل اسلامي را فراهم ميكند كه در آن، منيتها و خودبينيها رنگ ميبازد و توحيد ناب بر آن حاكم ميشود و زمينه همبستگي در مسير تكاملي انسان را بين همه جهان اسلام
پديد ميآورد.
حج، كانون معارف الهي، و بهترين ميعادگاه معارفه ملتهاي اسلامي است كه مسلمانان، با برادران و خواهران ديني و اسلامي خود، از سراسر جهان آشنا ميشوند و در خانهاي كه متعلق به تمام جوامع اسلامي و پيروان ابراهيم حنيف است، گرد هم ميآيند و با كنارگذاردن تشخصها و رنگها و مليتها و نژادها به سرزمين و خانه اولين خود رجعت ميكنند و با مراعات اخلاق كريمه اسلامي و اجتناب از مجادلات و تجملات، صفاي اخوت اسلامي و دورنماي تشكل امت محمدي9 را در سراسر جهان به نمايش ميگذارند.
مقام معظم رهبري با اشاره به نقش و اهميت رفتار زائران ايراني در معرفي حقايق موجود در ايران اسلامي، خاطرنشان كردند:
يك زائر ايراني بايد مظهر انساني متدين، مؤدب، مرفه، باانضباط، مهربان با ديگران و معتقد به برادري اسلامي باشد، و اين تبليغ عملي، از هر سخن و بياني مؤثرتر است. حج متعلق به ماست. ما بايد جهت حج را طوري قرار بدهيم كه جمهوري اسلامي، يعني انقلاب، يعني همان اسلام راستين و همان ميراث حقيقي رسول اكرم9، اين را ما بايستي محل استفادة مؤمنين قرار بدهيم و حج ازاين قبيل است. اينها بايد برنامهريزي بشود.
ما امروز حكومت اسلامي هستيم؛ ادعاي ما اين است. ما معتقديم كه حج، جا و ميدان ماست. اين ميدان، باعظمت است. معلوم است كه عظمت اين ميدان، همان يكي دو ميليون آدمي كه آنجا هستند، نيست. بلكه كل دنياي اسلام است؛ چون هركدام به شهرها، كشورها و خانههاي خودشان ميروند و خبري از حج ميبرند. پس شما از اندونزي تا اروپا را زير پوشش گرفتهايد. مسلمانان، همه در حج بودند و شما آنجا حضور داشتيد. اگر شما در حج كه هستيد، بتوانيد آن كاري را كه
(وَ تَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ) ايجاب ميكند انجام بدهيد، تمام دنياي اسلام را زير پوشش گرفتهايد. كاري انجامشده كه با هيچ وسيله ديگري آن كار امكان ندارد؛ يعني اگر ما روزنامهايي داشته باشيم و بتوانيم آن را درِ خانة اين تعداد آدم در سراسر دنيا بفرستيم، نميتواند آن اثري را داشته باشد كه حضور اين جمع و تشكيل اين جماعت و ديدن اشخاص و ابدان شماها براي آنها ممكن است اين اثر را بگذارد. اين، يك چيز ديگر است؛ ما در حج بايد بتوانيم فرهنگ و اخلاق و منش و رفتار مردم خودمان را طوري بكنيم كه اينها الگو بشوند و كساني كه نگاه ميكنند، يادشان نرود.
همه مراقب رفتار خودشان باشند. هركدام از حاجيانِ امسالِ ما كه از ايران حج ميكنند، جزئي از يك حركت عظيم و از يك كار بزرگ جهاني و اسلامي و انقلابي و سياسي و عبادي هستند؛ بايد خودشان را جزئي از اين مجموعه به حساب بياورند و آنگونه عمل كنند. پس، لازمه اين احساس آن است كه همه مراقب رفتار خودشان باشند. در اخلاق، در برخورد با مسلمين ساير كشورها، در چگونگي رفتار، در خانه، در مسير، در حرم، در هنگام اداي مناسك ـ هرجا كه هستند ـ رفتار و اخلاق خود را طوري بكنند كه براي اسلام و انقلاب و امام مايه آبرو باشد.
وقتي رحمت الهي براي ما پيش خواهد آمد كه مواظب و مراقب خودمان باشيم؛ مراقب حرف زدنمان، مراقب اقدام كردنمان، مراقب تبليغاتمان. اين فضاي بيبندوباري در حرف زدن، در اظهارات عليه دولت، عليه كي بهخاطر اغراض، اينها چيزهايي نيست كه خداي متعال از اينها بهآساني بگذرد. آنوقت كساني خطا ميكنند، خداي متعال (وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً) ؛ بله اينجوري است. بعضي از ظلمها بعضي از كارها هست كه نتيجه و اثر آن دامن همه، نهفقط دامن آن ظالم، را ميگيرد، براثر رفتار يك عدهاي كه در گفتار خودشان، در عمل خودشان، در قضاوت خودشان ظلم ميكنند. بايد مراقب اين چيزها بود.
امروز آبروي اسلام بسته به وجود شماست كه ميرويد دستهجمعي در اين مواقف كريمه، و ساير مسلمين، شما را مشاهده ميكنند. شما بايد الگو باشيد براي جمهوري اسلامي ـ چه روحانيون، چه رؤساي كاروانها و چه ساير حجاج ـ امسال حج نمونه است؛ حج جمهوري اسلامي است؛ نه حج رژيم طاغوتي. شَرْف زياد و مسئوليت زيادتر است. مسئوليت همه داريم در مقابل اسلام. امروز نه شما تنها، همه قشرهاي ملت، دولت، همه مسئولاند در مقابل خداي تباركوتعالي و در مقابل اسلام. ما كه مدعي هستيم دولت جمهوري اسلامي و رژيم طاغوتي رفت و بهجاي او جمهوري اسلامي آمد، ما بايد اثبات كنيم اين مطلب را كه تغيير كرده است، تحول حاصل شده است، در همهچيز. در موسم حج، زائران به كسب اخلاق خوش در برخورد با ديگران، تواضع، ايثار و ازخودگذشتگي، احترام به همنوعان و مانند آن ميپردازند. ميكوشند آن صفات معنوي را در خود تقويت كنند و رذايل اخلاقي را از خود دور سازند. حج در آييني پر راز و رمز و در آميزهاي شگفتآور از شكوه و خاكساري، و اقتدار و فروتني، نمادي از مبارزه و جهاد نفساني را در راه تحقق حيات طيبه انساني، در برابر چشم آدمي ميگذارد.
اخلاق كريمه انساني ـ اسلامي را با همه زوّار، از هر طبقه و هر طايفه و هر رنگ و هر زبان و هر كشور باشند، با دقت مراعات نماييد و در برخوردها و رفت وآمدها در جميع اوقات و احوال و پيشامدها صبور و بردبار باشيد و كريمانه با همه رفتار نماييد و در مقابل درشتيها، نرمي و سلم و در مقابل بدرفتاريها، خوبي و محبت كنيد و براي رضاي خداوند تعالي تحمل هر پيشامد بدي، از هركس باشد، با روي گشاده و سعه صدر نماييد.
چون اراده حج كردي، دنيا و راحت و خلق را وداع گوي و حقوقي كه از مردم بر گردن داري ادا كن. خوشمعاشرت باش. اوقات فرايض خدا و سنن پيغامبرش و آنچه از ادب، تحمل و صبر و شكر و شفقت و سخا و ايثار را كه بر تو واجب است، در تمام اوقات رعايت نما.
حضرت علي7 ميفرمايد: «خداي سبحان، كعبه را مظهر تواضع بندگان در برابر عظمت خويش و نشانه اعتراف آنان به بزرگي و قدرت خود قرار داد».
خداوند، باريافتن به حرم امن خود را نشانه فروتني بندگان خود قرار داد و از بين بندگان، انسانهاي شنوا، متواضع و مطيع را انتخاب كرد كه بهجاي انبيا ميايستند و همانند فرشتگان، دور عرش خدا طواف ميكنند.
نقش حج در تبيين و گسترش اهداف اجتماعي انقلاب
هدف اجتماعي انقلاب: تشكيل امت واحده
عبادات و فرايض، افزون بر جنبه فردي، با مسائل اجتماعي و حقوق جمعي نيز در ارتباط است. اما حج دراينميان، از ويژگي منحصر به فردي برخوردار است؛ زيرا حضور در جمع و روابط اجتماعي را نميتوان از جوهره حج جدا ساخت. فضاي حج و زمان و مكان و ساير ضرورتهاي اين فريضه بينالمللي ـ اسلامي، زمينه تحقّق اين ارتباطاند. از آن هنگام كه زائر خانه خدا از وطن خويش آهنگ حج ميكند تا آنگاه كه به وطن باز ميگردد، رابطهاش با جمع است؛ نهتنها ازلحاظ سير و سفر و تداركات و امكانات غذا و مسكن و مركب، بلكه ازلحاظ اعمال و مناسك؛ زيرا طواف، حضور در عرفات و مشعر و منا و افاضه و حركت جمعي در هريك از مشاعر حج، جز در فضاي جمع، آن هم يك جمع بينالمللي و بينظير تحقق نميپذيرد. بنابراين روح جمعي در تار و پود حج تعبيه شده و از آن تفكيكناپذير است. بهعلاوه آنكه، آثار اجتماعي جهان شمول، در تشريع اين فريضه بزرگ لحاظ شده است و جز از رهگذر اين ميقات عظيم، قابل دسترسي نيست.
نقش حج در القا و تزريق حس وحدت
واژگاني چون تعاون، جماعت، اجتماع، مودّت، اخوّت، الفت، تأليف قلوب و... كه در متون ديني زياد وارد شده است، بهنوعي دربردارندة معناي وحدت و اتحاد است؛ مانند: (تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى) ، (وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً) ، (إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَة) ، (وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا).
حج بهعنوان يكي از شعاير بنيادين اسلامي، حركتي اجتماعي است. هرچند حج بهصورت فردي تكليف شده است، تجمع فرد فرد مسلمانان، در يك موسمي واحد، و در مكاني واحد، حاكي از بعد اجتماعي آن است. مقام معظم رهبري ميفرمايد:
حج مظهر وحدت و اتحاد مسلمانان است. اينكه خداوند متعال همه مسلمانان و هركه از ايشان را كه بتواند، به نقطهاي خاص و در زماني خاص فراميخواند و در اعمال و حركاتي كه مظهر همزيستي و نظم و هماهنگي است، آنان را روزها و شبهايي در كنار يكديگر مجتمع ميسازد، نخستين اثر نمايانش، تزريق احساس وحدت و جماعت در يكايك آنان و نشان دادن شكوه و شوكت اجتماع مسلمين به آنان، و سيرابكردن ذهن هريك تن آنان از احساس عظمت است. با احساس اين عظمت است كه مسلمان اگر تنها در شكاف كوهي هم زندگي كند، خود را تنها حس نميكند. با احساس اين حقيقت است كه مسلمين در هريك از كشورهاي اسلامي، شجاعت برخورد با اردوگاه ضديت با اسلام، يعني همين سلطة سياسي، اقتصادي دنياي سرمايهسالاري و عوامل و ايادي آن و نيرنگ و فتنهگري آن را مييابند و افسون تحقير ـ كه اولين سلاح استعمارگران غربي در برابر ملل مورد تهاجمشان بوده و هست ـ در آنان نميگيرد. با احساس اين عظمت است كه دولتهاي مسلمان، با تكيه به مردم خود، از تكيه به قدرتهاي بيگانه، خود را بينياز حس ميكنند.
نقش حج در گسترش ارزشهاي اسلامي و احياي هويت اسلامي
هر فرهنگ و تمدني، براي حفظ و بازآفريني خود، نيازمند گسترش هنجارها و ارزشهاي خود از طريق هنجارهاي خاص اجتماعي است. حج از اين حيث هنجاري اسلامي است كه به گسترش ارزشهاي اسلامي ميپردازد. حج بهعنوان يك سنت هميشگي، ساليانه در احياي هويت اسلامي و نفي هويتهاي ساختگي قومي ـ ملي كاملاً مؤثر بوده است. مقام معظم رهبري راه مقابله با نيرنگهاي استعماري را وحدت دانسته، ميفرمايد: «يكي ديگر از ويژگيهاي هر انقلابي، همبستگي و اتحاد است و پيروزي انقلاب، مديون اتحاد ملت ايران، لر، ترك، جلوگيري از تفرقه و اختلاف قومي و... ميباشد».
آيين حج، بهعنوان عاليترين و گستردهترين اجتماع انساني در دنيا مطرح است. حج نهتنها ازنظر تئوريك، بلكه در واقعيت اجتماعي نيز همواره جايگاه ويژهاي براي مسلمانان داشته است.
حج مهمترين مناسك ديني در آيين مقدس اسلام است كه سالانه ميليونها نفر از مسلمانان سراسر جهان را در اجتماعي بزرگ گرد هم ميآرود ، و اين حضور ميليوني و معارفه آنان با ملتها و شعوب ديگر، عاملي در گسترش ارزشهاست.
نقش حج در ايجاد همدلي و افزايش تعاون و همكاري در هدف، روش و عمل
يكي از عوامل ايجاد وحدت همدلي، تعاون و همكاري است كه در پيروزي انقلاب، نقش كليدي داشت. در موسم حج، افراد و گروههاي زيادي از مناطق، نژادها و سليقههاي گوناگون در كنار يكديگر قرار ميگيرند و وحدت و همدلي ميان آنان پديد ميآيد و در نتيجه دلهايشان به يكديگر نزديك ميشود. تلاقي و همدمي افراد و گروههاي مختلف، از ميقات آغاز ميگردد و در طواف و سعي، عرفات و مشعر و منا به اوج خود ميرسد. تجربه حج، بهمنزله تجربهاي تحولبخش، از حلشدن در يك امت واحد اسلامي و احساس برادري و همدلي، چيزي است كه زائران بسياري پس از انجام حج به آن اشاره ميكنند. نشانههايي از چنين تجربهاي هم در گزارشات مكتوب و روايات شفاهي حاجيان ديده ميشود.
بررسي مجد تيموري كه نقش مراسم مذهبي، عبادات و مكانهاي ديني در بهداشت روان را مورد بررسي قرار داده، يك نمونه قابل توجه است. وي با بيان تحليلي در اين زمينه، نتيجه ميگيرد:
مراسم عبادي بهشكل دستهجمعي، در بهداشت رواني تأثير گذاشته و گذشته از احساس آرامشي كه حاصل كليه مراسم عبادي دستهجمعي است، همدلي و همداستاني و نزديكشدن انسانها به هم و نوعي يكپارچگي را به وجود ميآورد. اين امر حالت خلسهاي را به جمع ميبخشد كه ناشي از فراموش كردن خود و توجه به حق است و تسكيندهنده اختلالات جسمي و رواني ميباشد.
در مراسم مذهبي دستهجمعي، نوعي يكپارچگي با احساس همدردي عمومي، باعث نزديك شدن انسانها به هم، و تقسيم شاديها بين همه، و در نتيجه، كاهش دردها ميشود. در مراسم مذهبياي كه اغلب شامل تجمعات انساني همراه با حركات موزون و سرودهايي دستهجمعي همراه است، بعد از لحظات كوتاهي نوعي يكپارچگي و همدلي در بيشتر جمعيت ايجاد ميشود و اين خود باعث تسكين و احساس شريك بودن در يك درد مشترك ميگردد و حمايت جمعي، احساسات لذتبخش را به وجود ميآورد. اين مراسم، بهتدريج تكرار احساسات خلوص و شعف و سبكي در افراد را به وجود ميآورد؛ ولي باعث ميشود گروه، لحظاتي از خود فارغ شوند و به غير خود بينديشند و نهايتاً همه افراد به يك مرجع ثابت و مشخص معطوف گردند. احساس اينكه او حامي، قادر و مهربان است، دردهاي انسان را ميفهمد و مرهم ميگذارد، بهترين عامل احساس آرامش بوده است.
دوركيم اعتقاد دارد كه همين مناسك و ماهيت جمعي چنين گردهماييهاست كه اين همه شور و شوق برميانگيزد و شركت كنندگان را به اهميت گروه و جامعه، در قالب آيينهاي مذهبي، آگاه ميسازد؛ بدينسان مناسك همبستگي و انسجام اجتماعي را ايجاد و حفظ ميكند.
ردكليف براون معتقد است كه مناسك، كاركرد اجتماعي ويژهاي دارند كه ضمن حفظ احساساتي كه مبناي ساختمان را تشكيل ميدهند، آن را از نسلي به نسل ديگر انتقال ميدهند.
كساني كه در حج حضور مييابند، موجب ميشوند روابط عاطفي و عقلي در آنان افزايش يابد و در راستاي امتسازي حركت كنند. هماهنگي در قصد و برنامه و اجرا و روش، باعث ميشود ناخواسته نوعي وحدت اجتماعي در ميان آنان تقويت گردد و يگانگي در هدف و روش و عمل را در خود به وجود آورند.
حج بهگونهاي تنظيم شده و آيينهاي آن داراي اموري است كه مسئله تعاون و همكاري را تقويت ميكند و موجب اجراي كارهاي شايسته و احسان و نيكوكاري ميشود. براي مثال، بخشش و قرباني و تقسيم آن در ميان مردم، بهويژه تنگدستان بهمعناي دستگيري و تعاون است. وقتي در مهمترين عمل حج، مؤمن موظف ميشود حيواني سالم و كامل را ذبح كند و گوشت آن را به بينوايان دهد، اين انديشه در وي تقويت ميشود كه تنها نبايد در مقطع كوتاهي و براي رهايي از گرسنگي به او كمك كرد. بايد كاري كرد كه از فقر و فاقه درآيد. اينگونه است كه فكر تعاون و همكاري اجتماعي، براي ازميان بردن فقر در انسان تقويت ميشود. انديشه براي بينوايان در كوتاهمدت (سيركردن شكم) موجب ميشود تا در انديشه رهايي او از فقر برآيد. اينگونه است كه تعاون و همبستگي اجتماعي در اعمال خير و نيكوكاري، در ميان مردمان افزايش مييابد.
نقش حج در لغو امتيازات و تبعيضها
از پيامهاي انقلاب در بعد اجتماعي، لغو امتيازات و تبعيضهاي ناعادلانهاي بود كه رژيم ستمشاهي به وجود آورده بود. يكي از مسائل مهم در حج نيز نفي امتيازات و تبعيض است. همه با يك شكل و لباس و با يك عمل و در يك فرم بايد به انجام مناسك بپردازند. سلسله مراتب نفي ميشود و شيوه طبقه فرودست اعمال ميگردد و همه با اتخاذ اين شيوه، ضمن خارج شدن از امتيازطلبي و روح تبعيض، با مشكلات طبقه فرودست آشنا ميشوند؛ سادگي احرام و محو هويتهاي شخصي در اين مكان، خط بطلاني بر تفكر نظام سرمايهداري است. خداوند در آيه 125 سوره بقره ميفرمايد: «حضور تودههاي مردم در اجتماع فراگير حج، در حالي انجام ميپذيرد كه هرگونه امتيازات گروهي و طايفهاي و مانند آنان، حذف و سلب شده است و همگان، بهعنوان انسان، در اين اجتماع حضور مييابند». درحقيقت، آنچه ملاك حضور در حج است، «ناس» يعني مردم است. اين ناس و مردم، يعني حضور انسانيت، بيهيچ تفاوت اعتباري كه برخي براي خود در نظر گرفتهاند. اينگونه است كه مردم با يكسانبودن انسانها آگاه ميشوند و درمييابند كه هيچ تفاوتي ميان انسانها جز به تقوا، يعني دوري از پلشتيها و زشتيها نيست. بنابراين، انسان در اين كارگاه درمييابد كه برخي به ظلم و جور و ستم براي خود امتيازاتي را وضع و جعل كرده و حقوق ايشان را ضايع و تباه نمودهاند. از سوي ديگر، تأكيد خداوند بر «ناس»، در آياتي چون 97 و 199 سوره بقره و آيه 97 سوره مائده، نشان ميدهد كه در حج، تنها بيامتيازيِ مردمان مهم است.
در حج، هرگونه امتيازي لغو ميشود تا زمينه براي همبستگي اجتماعي و سياسي افزايش يابد. عدم تفاوتها و برداشتن امتيازات، حتي براي مقطعي كوتاه از زمان، بهمعناي برابري انساني است، و اين مسئله موجب ميشود تا انديشه برابري انساني و عدم تفاوتهاي برخاسته از مال و مكنت و منصب در ميان مردم، بهعنوان يك اصل، جايگزين انديشه تفاوتهاي نژادي يا برتري، برپايه اعتباريات شود. اينگونه است كه شاه و گدا، و امير و رعيت، برابري خود را با ديگري نشان ميدهند تا تنها معيار برتري، نه در دنيا بلكه در آخرت، تقوا قرار گيرد؛ زيرا تقوا امري نيست كه بتوان برپايه آن، خود را بر ديگري برتري داد و مدعي شد كه چون من ازنظر تقوا برتر از ديگري هستم، پس بر او مقدمم؛ چون اين تفكر، خود ضد تقواست و اينگونه است كه هيچكس در كنار ديگري احساس برتري نميكند و همه اعتبارات و امتيازات ظاهري از ميان ميرود. آيات 125 و 199 سوره بقره و آيات 25، 27 و 28 سوره حج، هرگونه امتيازي را در حج از انسان نفي ميكنند تا زمينه اتحاد و يگانگي بشري فراهم شود.
حج، عامل مبارزه با تعصبات ملي و نژادپرستي و محدود شدن در حصار مرزهاي جغرافيايي است. حج، ابزاري براي شكستن سانسورها و ازبين بردن خفقانهاي نظام استثمارگري را فراهم ميآورد. حج بستري است براي انتقال اخبار سياسي كشورهاي اسلامي از هر نقطه به نقطه ديگر.
نقش حج در انسجامبخشي و تقويت مسلمين
حج، همهساله دو ميليون مسلمان را به حضور در اين مراسم فراميخواند. اين عبادت، نقش نيرومند وحدتبخشي را در اسلام ايفا ميكند و مسلمانان را از نژادها و مليتهاي مختلف، به اجتماع در اين همايش ديني جلب ميكند. اجتماع مسلمين در حج، موجبات انسجام و تقويت مسلمانان، بازآموزي فرهنگ ديني و پايبندي به احكام ديني را فراهم ميآورد. انجام مناسك يكسان و متحدالشكل كه با اهداف و انگيزهها و نگرشهاي مشترك صورت ميگيرد، به انسجامبخشي بيشتر منتهي ميشود.
نقش حج در بسيج امت براي ايستادگي در قبال چالشهاي فراروي اسلام
در نظر شريعتي، حج بسيجكننده امت و بازتوزيعكننده قدرت ضعفاي امت است. حج، مجالي براي نقد بيعدالتيهاي فاحش، و اعتراض عليه استثمار نخبگان بههم پيوسته در حيات سياسي اقتصادي و ديني است. حضرت امام در وصيتنامه الهي ـ سياسي خويش فرمود:
بيترديد رمز بقاي انقلاب اسلامي، همان رمز پيروزي است و رمز پيروزي را ملت ميداند و نسلهاي آينده در تاريخ خواهند خواند كه دو ركن اصلي آن، انگيزه الهي و مقصد عالي حكومت اسلامي و اجتماع ملت در سراسر كشور، با وحدت كلمه براي همان انگيزه و مقصد. اينجانب به همه نسلهاي حاضر و آينده وصيت ميكنم كه اگر بخواهيد اسلام و حكومت الله برقرار باشد و دست استعمار و استثمارگران خارج و داخل از كشورتان قطع شود، اين انگيزه الهي را كه خداوند تعالي در قرآن كريم به آن سفارش فرموده است، از دست ندهيد و در مقابل اين انگيزه كه رمز پيروزي و بقاي آن است، فراموشي هدف و تفرقه و اختلاف است.
نقش حج در تقريب مذاهب
مسلمين، مايه وفاقهاي بسياري دارند كه ميتواند مبناي يك اتحاد محكم گردد. مسلمين، خداي يگانه را ميپرستند و به نبوت رسول اكرم9، ايمان و اذعان دارند. كتاب همه قرآن، و قبله همه، كعبه است. مسلمين همه از يك نوع جهانبيني برخوردارند و داراي يك فرهنگ مشتركاند و در يك تمدن عظيم و باشكوه و سابقهدار شركت دارند. وحدت در جهانبيني، در فرهنگ، در سابقه تمدن، در بينش و منش، در معتقدات مذهبي، در پرستشها و نيايشها، و در آداب و سنن اجتماعي ميتواند از آنها ملت واحد بسازد و قدرتي عظيم به وجود آورد كه قدرتهاي عظيم جهان، بهناچار در برابر آنها خضوع نمايند؛ خصوصاً اينكه در متن اسلام، بر اين اصل تأكيد شده است. مسلمانان بهنص صريح قرآن، برادر يكديگرند و حقوق و تكاليف خاص، آنها را به يكديگر مربوط ميكند.
اسلام بين همه مسلمانها، عقد اخوت بسته است و همه را دعوت به اعتصام به حبلالله، و پيروي از خط اسلام ميكند.
منافع و هدفهاي مشترك:
ميتوان با تكيه بر منافع و هدفهاي مشترك، به طرحهاي مهم و فراگير براي رسيدن به وحدت ميان مذاهب اسلامي دست يافت. ... در راه استقلال و ريشهكنكردن سرطان استعمار، همفكر و همپيمان شويد. گرفتاريهاي ملل مُسْلِم را از زبان اهالي هر مملكت شنيده و در راه حل مشكلات آنان، از هيچگونه اقدامي فروگذار نكنيد. براي فقرا و مستمندان كشورهاي اسلامي فكري كنيد.
دشمن مشترك:
شرط همه مناسك و مواقف براي رسيدن به آرزوهاي فطري و آمال انساني، اجتماع همه مسلمانان در اين مراحل و مواقف و وحدت كلمه تمامي طوايف مسلمين است، بدون اعتنا به زبان و رنگ و قبيله و طايفه و مرز و بوم و عصبيتهاي جاهلي و هماهنگ خروشيدن بر دشمن مشترك.
حج و شناخت ملل مختلف و ارزيابي امكانات آنان
موسم حج، مناسبترين و بهترين فرصت براي آشنايي و ارتباطات مسلمانان با يكديگر است. حج، بهترين ميعادگاه معارفه ملتهاي اسلامي است كه مسلمانان با برادران و خواهران ديني و اسلامي خود، از سراسر جهان آشنا ميشوند.
مقام معظم رهبري نيز ميفرمايد: «حج، مجموعه شناختها [را] در اختيار امت اسلامي (خود، خدا، ديگران، امت اسلامي، دشمنشناسي) قرار ميدهد».
امام صادق7 در بيان علل حج فرمود: «خداوند در حج، وسيله اجتماع مردم مشرق و مغرب را فراهم آورده است تا همديگر را بشناسند».
يكي از عوامل اختلاف و تفرقه، عدم شناخت مردم از يكديگر است. دراينميان، حج از مؤثرترين عوامل تبادل انديشهها و مايه استواري فرهنگ ديني مسلمانان است. در موسم حج، همه اقشار و گروهها و ملتهاي مسلمان حضور دارند. همه آنان باهم لبيك ميگويند و مناسك حج را انجام ميدهند. اين اجتماع باعث ميشود ايشان با افكار و عقايد يكديگر آشنا شوند، گرفتاريها و نيازهاي همديگر را مطرح كنند و در نتيجه، وحدت و همبستگي آنان بيشتر شود. قرآن كريم خطاب به حضرت ابراهيم7 ميفرمايد: «و در ميان مردم بانگ حج برآور تا آنان، پياده و سواره، بر مركبهاي چابك از هر راه دوري بهسراغ تو بيايند تا شاهد منافع خويش باشند».
امام صادق7 در جواب هشام بن حكم، در مورد حكمتهاي حج فرمود:
اگر هر قوم و ملتي، فقط از كشور و بلاد خويش سخن بگويد و تنها به مسائلي كه در آن است بينديشد، همگي هلاك ميگردند و كشورهايشان ويران ميشود و از بسياري از منافع و سودها و اطلاعات و اخبار محروم ميشوند. اين است فلسفه و دليل كنگره جهاني حج.
در همايش جهاني حج، مردم در سايه شناخت يكديگر، زمينه تبادل آرا و افكار را فراهم ميكنند و هر گروه از هر كشوري كه باشند، دستاوردهاي علمي و پيشرفتهاي فرهنگي و اقتصادي خويش را به برادران ديني ديگر مناطق و كشورها انتقال ميدهند، و اينگونه نوعي همبستگي و علاقه بين آنها ايجاد ميشود. هرگاه گروهها و اجتماعاتي از مناطق مختلف زمين، با نژادها، رنگها و آداب گوناگون گرد هم آيند و يكديگر را بازشناسند، درحاليكه همه بر يك سخن، كه سخن حق است، متفقاند و پروردگار يگانه را بپرستند و به يك قبله رو كنند، اين وحدت روحاني، آنان را به اتحاد ظاهري نيز فراميخواند و همانگونه كه گفتارشان يكي است، عملشان را نيز همگون ساخته و از صميم جان به تبادل امكانات و همياري در حل مشكلات خود خواهند پرداخت و از آنچه در توان دارند، در تعاون به يكديگر بهره خواهند گرفت. بدينسان، هر جامعه كوچكي به جامعهاي بزرگ تبديل ميشود و گروهها به يكديگر ميپيوندند و با تشكيل تودهاي عظيم، نيرو و توان و امكانات خود را بر يكديگر ميافزايند؛ بدانگونه كه كوههاي سر به فلك كشيده در برابر آن تاب مقاومت نخواهند داشت و هيچ قدرت اهريمني بر آنها فايق نخواهد آمد، و بديهي است كه هيچ عاملي چون اتحاد و همبستگي، براي حل مشكلات كارايي ندارد. دستيابي به وحدت و همبستگي، جز از طريق تفاهم ميسر نيست و براي تفاهم، هيچچيز مانند دين و ايمان نقش نخواهد داشت.
نقش حجاج ايراني در گسترش اهداف اجتماعي انقلاب در كلام رهبري
ارتباطات با برادران مسلمان در دنياي اسلام بايد در اين مركز مهم احيا شود. ارتباطات، ارتباطات دولتها نيست. ارتباطات دولتها، ارتباطات رسمي است، ارتباطات زباني است، براي مسائل ديگري است. ارتباط بين آحاد امت اسلامي، ارتباط قلبي است؛ اين با ارتباط آحاد ملتها با يكديگر حاصل ميشود. در ديدار با برادران مسلماني كه از كشورهاي ديگر آمدهاند، آنهايي كه اهل زباناند، ميتوانند حرف بزنند، با زبان اظهار محبت كنند، اظهار تعارف كنند، بر روي نقاط مشترك تكيه كنند؛ آنهايي كه اهل حرفزدن نيستند، با عمل: جا بدهيد، مهرباني كنيد، محبت كنيد، بعضي از سختيها و خشونتها را تحمل كنيد؛ يكي ممكن است تنه بزند. شما در مقابلش لبخند بزنيد. در عمل سعي كنيد اين ارتباط به وجود بيايد.
ارتباط برقرار كنيد، حرف بزنيد، خبر بدهيد، خبر بگيريد، روحيه بدهيد، روحيه بگيريد؛ حقايقي را كه درباره استكبار، مستكبرين، معاندين، مخالفين ميدانيد ـ شما سي سال تجربه داريد ـ براي آن برادراني كه تازه وارد اين ميدان شدهاند، تشريح كنيد. آنهايي هم كه توانايي تبيين و بيان و اين چيزها [را] ندارند، با رفتارِ خودشان مردم را دعوت كنند؛ مردم را با زبان هم ميشود دعوت كرد، اما دعوت قويتر و بهتر، با عمل است. ادبتان، احترامتان، دلبستگي نشان دادنتان به حقايق حج، اينها رفتارهاي جمعي و عمومي است براي بهتر برگزاركردن اين واقعه بينالملل اسلامي.
نقش حج در تبيين و گسترش اهداف سياسي انقلاب
هدف انقلاب: برائت از مشركان
از مهمترين بخشهاي حج در تبيين اهداف انقلاب، برائت از مشركان است؛ چنانكه برائت از مشركان را ايران، پس از انقلاب مطرح كرد. برائت از مشركان در امتهاي پيشين نيز بوده است؛ چنانكه خداوند ميفرمايد: (قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ الله كَفَرْنَا بِكُمْ...).
پيامبر9 نخستين اعلام برائت را در ايام حج انجام داد. امام حسين7 نيز در مراسم حج با دعوت بيش از هزار نفر از پيروان خود درباره راهبري حق و شيوه حكومتداري معاويه، بياناتي ايراد كرد و از آنان خواست تا سخنان او را به ساير افراد مورد اطمينان برسانند. در اين رخداد، نمونهاي از بهرهبرداري سياسي در مراسم حج نمودار شده است. امام راحل نيز در اثبات اين امر، به سنت ابراهيمي و محمدي9 تمسك كرده و پيروي از آن را لازم دانستهاند. قرآن مجيد فلسفه بناي خانه كعبه را دعوت به توحيد، و نفي شرك ميداند و ميفرمايد: (وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِيمَ مَكَانَ الْبَيتِ أَنْ لاَ تُشْرِكْ بِي شَيئا وَطَهِّرْ بَيتِي لِلطَّائِفِينَ وَالْقَائِمِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ)
امام راحل۱ در تفسير اين آيه ميفرمايد:
كدام خانهاي سزاوارتر از كعبه و خانه امن، و طهارت والناس كه در آن به هرچه تجاوز و ستم و استثمار و بردگي و يا دونصفتي و نامردمي است، عملاً و قولاً پشت شود و در تجديد ميثاق الست بربّكم بت آلههها و اربابان متفرقون شكسته شود و خاطره مهمترين و بزرگترين حركت سياسي پيامبر9 در (وَأَذَانٌ مِنَاللهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ) زنده بماند و تكرار شود؛ چراكه سنت پيامبر9 و اعلام برائت، كهنهشدني نيست.
ممكن است كسي بگويد: اعلام برائت از مشركين، يك مانور سياسي بود كه در زمان پيامبر9 به مرحله اجرا درآمد؛ چه دليلي بر انجام آن مانور سياسي در زمان كنوني وجود دارد؟ امام با توجه به اين شبهه ميفرمايند: «فرياد برائت از مشركان، مخصوص به زمان خاص نيست. اين دستور است و جاويد».
ممكن است توهم شود كه اعلام برائت از مشركين در موسم حج چه ضرري متوجه استكبار ميكند و چه نفعي براي امت اسلامي دارد؟ امام در پاسخ اين پرسش چنين ميگويد: «راهپيمايي مكه و مدينه است كه بستهشدن شيرهاي نفت عربستان را بهدنبال دارد. راهپيماييهاي برائت در مكه و مدينه است كه به نابودي سرسپردگان شوروي و امريكا ختم ميشود».
دكتر شريعتي اشاره ميكند كه معقولترين راه حل فراروي تمام زائران، اين است كه بدترين شيطان را ازمنظر خويش برگزينند. اگر زائران تحت حكومت استبدادي يا نظاميگري زندگي كنند، احتمالاً نخستين ستون شيطان، نماد شيطان را سركوب سياسي تلقي خواهند كرد.
آيين حج نهتنها براي مسلمانان، بلكه براي قدرتهاي بزرگ دنيا نيز بااهميت است و برنامههايي كه از رسانههاي مطرح دنيا در موسم حج از اين آيين پخش ميشود، اهميت اين ادعا را روشن ميسازد.
حج، كاركردي دارد كه فرد سياسي و غيرسياسي را در يك گروه قرار ميدهد. اگر به درستي عمل شود و قدرتمند و حاكم در كنار مردم عادي، و شهروندان ديگر در كنار هم و در يك صف قرار گيرند، حج داراي اين توانايي است كه به همه صبغة معنوي بدهد. اين صبغه، همان بندگي است و بندگي را خاستگاه تزريق سياست به جامعه قرار دهد. از جنبههاي سياسي ديگرِ حج آن است كه وقتي بر گِرد خانه ميگرديم و بندگي او را تنها و بهطور انحصار در حج، تمرين و تجربه و تكرار ميكنيم و كلمة «وحده» و «لبيك» در آنجا بيشترين و تنهاترين ادبيات را شكل ميدهد، طبيعي است كه بايد با دشمنان و كساني كه آن راه را نميپسندند و موانعي بر سر اين راه هستند، با آنها هم ازسر ستيز و مقاومت در برابرشان برخاست.
حج، ابزار هويتبخشي و بيداري مسلمين
از ابزارهاي مهم بيداري اسلامي و مؤثرترين آنها، بهرهگيري از كنگره عظيم حج ابراهيمي است كه هرساله با حضور جمعيت ميليوني مسلمانان از سراسر جهان برگزار ميشود. بهتعبير حضرت امير7 خداوند اين خانه را پرچمي براي اسلام قرار داده است: «جعله سبحانه و تعالى للاسلام علما و للعائذين حرما». بهراستي خانه كعبه، پرچم بزرگ اسلام است كه همواره وحدتبخش مسلمين بوده و روح استقلالطلبي، عزتخواهي و دفاع از حقانيت را در وجود آنان زنده ميكند. حج نقش بسيار فعالي در هويتبخشي و بيداري مسلمانان در طول تاريخ داشته است؛ بهگونهايكه همواره مدافعان حق و حقيقت كوشيدهاند از اين بستر عظيمي كه خداوند متعال در اختيار آنان قرار داده است، براي شناساندن حق و معرفي چهره باطل استفاده كنند. حضرت امامخميني= فرمود: «مكه بايد به خانه فرياد عليه ستمگران و جباران تبديل شود. فريادها و اعلام برائتها به حج، ارزش و روح و به مسلمانان، حماسهآفريني و شجاعت ميدهد و در دل دشمنان، رعب و وحشت مياندازد».
بيداري اسلامي و انقلابهاي كنوني ملتهاي مسلمان منطقه نيز ريشه در اين حماسه و شور و شعور دارد. پيامهاي امام خميني= و مقام معظم رهبري (حفظه الله) به كنگره عظيم حج كه هرسال در مراسم پرشور و كوبنده برائت از مشركين در صبح روز عرفه، به دو زبان فارسي و عربي، خوانده و به زبانهاي زنده دنيا چاپ و توزيع ميشود، از مؤثرترين عوامل صدور انقلاب اسلامي و بيداري ملتهاي مسلمان منطقه است.
تقويت و بازسازي نيروي مسلمين
يكي از نويسندگان معاصر، ضمن بيان اهميت حج و ظرفيت عظيمي كه در آن نهفته است، از عدم بهرهگيري درست از اين ظرفيت بينظير چنين اظهار تأسف ميكند: «اين كنگره عظيم الهي كه هرسال در كنار خانه خدا تشكيل ميشود، بهترين فرصت را به مسلمانان براي بازسازي نيروهاي خويش و تقويت پيوند برادري و خنثي كردن توطئههاي دشمنان و باطلكردن نقشههاي شيطاني آنها ميدهد. مجموعه اين چنين فراگير و همگاني با انگيزههاي بسيار والاي معنوي، در دنيا بينظير است. افسوس كه مسلمانان هنوز قدرت عظيم حج را در نيافتهاند».
«گلادستون»، نخستوزير سياست مدار انگلستان، در گفتار معروفي در مجلس عوام آن كشور گفت:
مادام كه نام محمّد9 در مأذنهها [صبح و شام] به عظمت ياد ميشود و قرآن برنامه زندگي مسلمانان است و حج [هرسال با شكوه تمام] برگزار ميگردد، جهان مسيحيت در خطر بزرگي است و ما از اصلاح جهان (البته اصلاح از ديدگاه خودشان مساوي با استعمار است) عاجز خواهيم بود.
يكي از رجال مسيحيت و غرب ميگويد: «واي بر مسلمانان اگر معناي حج را نفهمند و واي بر ديگران اگر مسلمانان معناي حج را بفهمند».
نمايش قدرت و عظمت اسلام و انگيزهبخشي به ملتها
برائت از مشركان، علاوه بر اعلام نفرت و تبري از دشمنان اسلام، نمايش قدرت اسلام و رژة جمعي امت اسلامي است. علي9 ميفرمايد: «الحج تقوية للدين» ؛ «خداوند حج را براي تقويت آيين اسلام تشريع كرد». وقتي به اين انتظار از حج، جامه عمل پوشيده ميشود كه خانه مقدس خدا، رمز وحدت مردم و مركز اجتماع دلها و همايش سياسي جامعه اسلامي باشد. لذا در روايات، از حج به جهاد افراد ضعيف تلقي شده است: «هو احد الجهادين هو جهاد الضعفاء» ؛ «حج يكي از دو جهاد است؛ حج جهاد ضعيفان است».
همان آثار و ثمراتي كه جهاد دارد، حج نيز داراست. جهاد، جنگ مسلحانه با كافران، و حج، جنگ سرد با كافران است؛ چون حج، محل نمايش اقتدار و عظمت امت اسلامي است. در رابطه با اهميت مراسم حج و برائت از مشركين، بايد گفت كه تداوم حج، برائت و توسعه آثار برونمرزي انقلاب، اين اميد را برميانگيخت كه بهزودي همه مسلمانان و محرومان جهان، همانند الگوي مردم ايران در برابر رژيم شاه، با درك مظلوميت و حقانيت انقلاب اسلامي، در همه نقاط عليه استكبار و استبداد به شورش و انقلاب دست خواهند زد و از اين طريق راه بقا و دوام انقلاب اسلامي ايران را نيز باز خواهند كرد. لذا از كاركردهاي سياسي حج، ميتوان به مسئله اعلان مواضع رسمي اسلام و امت اسلامي نسبت به مسائل ريز و درشت اعتقادي، فرهنگي و اجتماعي اشاره كرد. اسلام، شفافسازي در همه امور را بسيار مهم ميداند و حج را مهمترين موقعيت براي شفافسازي قرار ميدهد.
امام خميني= در يكي از اين پيامها چنين فرمود:
اي مسلمانان در همه بلاد و اقطار عالم به پا خيزيد. و اي علماي اعلامِ جهان اسلام به داد اسلام و بلاد مسلمين و مسلمانان برسيد! و در هر گوشهكنار، همچون ملت ايران و دولت آن و علما و بزرگان اين سامان، دست رد به سينه ستمكاران غرب و شرق زنيد و عمال و كارشناسان دروغين و مستشاران نفتخوار آنان را از بلاد خود بيرون بريزيد و همچون سلحشوران ايران، شهادت را بر ذلت، و شرف اسلام و انساني را بر رفاه و عيش چند روزة توأم با خواري و شرمساري ترجيح داده و در ميدان نبرد سياسي و نظامي بر آنان چيره شويد و از هياهوي تبليغاتي آنان باك نداشته باشيد كه خداوند تعالي با شماست «ان تنصروالله ينصركم و يثبت اقدامكم».
آيين و مناسك حج، بستري براي قيام تودهها فراهم ميآورد تا آنان بتوانند با حضور در مكه و اجتماع عظيم و بزرگ آن، به حقوق خويش آگاه شوند و در نهايت، بتوانند با يافتن روحيه و انگيزة مضاعف، از طريق حضور در اجتماعات بزرگ آن، خود را براي مبارزه و جنبش تودهاي آماده سازند. ازاينروست كه خداوند در آيه سوم سوره توبه، موسم حج را فرصتي مناسب براي اعلان مواضع برشمرده است كه مردمان سراسر جهان با حضور در اين موسم علمي و عملي، ميتوانند با حقوق و تكاليف راستين خويش آشنا شوند و زمينه قيام و جنبش عمومي و تودهاي را عليه هرگونه ظلم و ستم و تجاوزگري فراهم آورند و خود براي دستيابي به قسط و عدالتِ مشهود، قيام كنند: (جَعَلَ اللهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاسِ وَ الشَّهْرَ الْحَرامَ وَ الْهَدْيَ وَ الْقَلائِدَ ذلِكَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللهَ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ أَنَّ اللهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ).
همچنين در آيه 26 و 27 سوره حج، در بيان دستور بازسازي خانة خدا و نيز دعوت مردم براي حضور در اين مكان، ميفرمايد: «ابراهيم7 مكلف بود مردمان را از سراسر جهان، از شهرها و روستاها و نيز دور و نزديك به اين مكان فرابخواند و آنان با حضور در اين مكان، مراسم و آييني را انجام دهند كه داراي وحدت رويه و حركت و هدف است».
اين حضور تودهاي، زمينهاي را فراهم ميآورد كه مردمان در يك محيط و دورهاي آموزشي ـ علمي، با حقوق خويش آشنا شوند و به تبادل اطلاعات بپردازند و به يكديگر براي تحول و تغيير فراگير كمك كنند تا بتوانند حقوق خويش را باز پس گيرند. به همين دليل است كه خداوند، در آيه 97 سوره مائده، بهجاآوردن و حضور تودههاي مردم در اين اجتماع را عامل و سبب تقويت دين ميشمارد.
نقش حج در ايجاد موقعيت امن و استراتژيك براي مسلمانان
مظلومان و مستضعفان، در دوران خلافت بنياميه و بني عباس، در انتظار فرارسيدن ايام حج ميماندند تا بتوانند در محيط امن مكه و حج، عليه حاكمان زمانشان فرياد بزنند. ابوذر در كنار كعبه فرياد ميزد و مردم را به حق دعوت و از بنياميه بهشدت انتقاد ميكرد. امام حسين7 در آغاز حركت و نهضت خود، شهر مكه و اجتماع عظيم حاجيان را انتخاب كرد و اولين خطبههاي حضرت عليه حكومت يزيد، در مكه ايراد شد. آن حضرت، قبل از حركت بهسوي كربلا چند ماه در مكه ماند تا حجاج بيايند و ايشان اوضاع سياسي، اقتصادي و ديني حكومت يزيد را براي زائران خانه خدا بيان كنند و آنها هريك حامل پيام امام7، در ميان مردم منطقه خود شوند. بعد از آن بود كه امام بهسوي كوفه و كربلا حركت كرد.
در دورههاي پس از آن حضرت نيز همواره مكه و حج، فرصتي براي دفاع از حق و عدالت و بيداري مسلمانان بوده است. امام صادق7 در عرفات خيمه ميزدند و با معرفي جانشينان بر حق پيامبر9، راه مبارزه با انحرافات عقيدتي و دفاع از حق را به ديگران آموزش ميدادند. امام باقر7 وصيت ميكند كه ده سال در سرزمين «منا» براي ايشان عزاداري كنند و جنايات حكومت ظالم را كه بر امام و اهلبيت: وارد شده است، بازگو نمايند. در پايان دوران ظلم ستمگران، در آخرالزمان نيز حضرت ولي عصر[ در مكه ظهور ميكند و فرياد عدالتخواهي را به سرتاسر جهانِ ظلمتزده ميرساند. برهمين اساس، حضرت امام خميني= فرمود: «مكه بايد به خانة فرياد عليه ستمگران و جبّاران تبديل شود.
وجود يك جامعه امن و مطمئن و بهدور از هر نوع تجاوزات، از آرزوهاي ديرينه دانشمندان و مصلحان بوده است كه سازمانها و جوامع بينالمللي در تحقق چنين آرزويي هستند. اما تا كنون ره بهجايي نبردهاند. ولي خداوند حكيم براساس حكمت متعاليهاش، قرنها قبل منطقهاي را در نقطهاي از زمين براي چنين هدفي بنيان نهاده است؛ بهحديكه شكار حيوانات و حتي كمك كردن شكارچي بهواسطه نشان دادن آن با گوشه چشم هم ممنوع گرديده است. آنهم در منطقهاي كه ناامن بود؛ انسانها ربوده ميشدند و همهجا غارت و كشتار بود. قرآن در اين زمينه ميفرمايد: كساني كه با احرام، حج را بر خود واجب كردهاند، بايد از تمتعات جنسي و انجام گناه و بحث و جدال اجتناب كنند. پس امنيت اجتماعي در گرو وحدت و انسجام است. اگر محل تشكيل كنگره حج در نقطه امني قرار داده شده، براي اين است كه سران و نمايندگان مسلمين، آزادانه و با كمال اطمينان نسبت به يكديگر و بدون هيچ تشويشي، منافع مسلمين را در نظر بگيرند و از همديگر براي رفع مشكلات ياري بجويند؛ زيرا در منطق قرآن، امنيت از پيش نيازهاي حج است. همچنين اعمال حج نيز در سرزمين «مكه» صورت ميگيرد كه با دعا و درخواست حضرت ابراهيم7 به وادي امن مبدل شد و خداي متعال نيز سرزمين مكه را سرزميني آزاد قرار داد و به آن، منتهاي حرمت را اعطا كرد و آنجا را بيتالله الحرام نام نهاد. ازاينحيث، همه چيز در مكه امنيت دارد. مهمترين دستاورد اتحاد در همه انواع آن، حفظ صلح، آرامش و امنيت و دورماندن از جنگ و خونريزي و جدايي است؛ زيرا اتحاد در جامعه اسلامي، حس دوستي و همكاري را تقويت ميكند و همه فتنههاي اجتماعي را كه از برتريجويي نژادي ناشي ميشود، از بين ميبرد، و اتحاد ميان مؤمنان، زمينه درگيري را مرتفع ميسازد.
نقش حج در تبيين و گسترش اهداف فرهنگي انقلاب
حج، بهمنزله يكي از مؤلفههاي فرهنگي مشترك جوامع اسلامي، از ابتداي ظهور اسلام تا كنون، بر اهميت آن افزوده شده است. حج عامل توسعه شبكهها و ارتباطات علمي و انتقال دانش و تجارب افراد است. حاجيان با گروههاي علمي و مذهبي ساير كشورهاي جهان آشنا ميشوند و با بهرهگيري از تجارب يكديگر، به تكامل علمي و شخصيتي خويش كمك ميكنند.
تبليغات فرهنگي و نشر و تبيين معارف اسلامي
امام خميني شايعهپراكني، تحريف اخبار، وقايع و نشر اكاذيب توسط قدرتهاي بزرگ را براي ضربهزدن به انقلاب ميداند. با توجه به وجهه فرهنگي انقلاب اسلامي، ناكامي و ضربهپذيري آن، عمدتاً از راه خدشه فرهنگي حاصل ميشود. مسلمانان در همه جاي جهان، بايد درباره اقدامات توطئهآميز دشمنان هوشيار باشند؛ بهويژه نسبت به توطئههاي فرهنگي مانند نوشتن كتابها و ساختن فيلمها و نمايشنامههاي ضداسلامي. در اين صحنه، سنگرداران اصلي، نويسندگان و هنرمنداني هستند كه دلشان براي اسلام ميتپد و از حقد و كينه دستگاههاي استكباري با اسلام و مسلمين باخبرند. ايشان فرهنگ فساد و فحشا و مصرفزدگي و ميخوارگي و شهوتراني را نمونه بارز فرهنگهايي ميداند كه بهوسيله استكبار و دستهاي استعماري در ميان ملتها ترويج ميشود. حركت صحيح اسلامي، صفبندي ميان دو نظام ارزشي و مبارزه ميان دو فرهنگ است: فرهنگ به زنجيركشيدن بشر، و فرهنگ نجات بشر؛ لذا هر حركت اسلامي بايد خود را براي مقاومت همه زورمندان عالم آماده كند و غافلگير نشود.
جمهوري اسلامي مظلوم است. من به شما عرض بكنم ـ من سالهاست اين را گفتهام ـ جمهوري اسلامي، نظامي است كه تمام اركان اقتدار معنوي در او جمع است؛ مقتدر است، اما مقتدرِ مظلوم. اينها باهم منافات ندارد. مظلوم است بهخاطر چي؟ به دلايل مختلف: يكياش اين است كه دشمنان جمهوري اسلامي براي اينكه فكر و آرمان جمهوري اسلامي در بين جامعه عظيم مسلمانها گسترش پيدا نكند، انواع و اقسام دروغها را به جمهوري اسلامي بستهاند؛ از دروغهاي اعتقادي و فكري بگيريد تا دروغهاي فرقهاي و سياسي و اجرايي. اين كار را ميكنند، آن كار را ميكنند، اينجور ميگويند، آنجور ميگويند، اينجور فكر ميكنند، آنجور عمل ميكنند. سي سال است كه دارند عليه ما دروغ ميبافند. شما كه كارگزار حجيد، شما كه دلتان لبالب از اعتقاد و ايمان به نظام جمهوري اسلامي است، در حج در كنار اين برادر مسلماني كه در معرض اين تبليغات قرار گرفته است، تكليف اولتان چيست؟ تبيين. معارف اسلامي و معارف نظام اسلامي را تبيين كنيد.
اينها اين را تحريف ميكنند، تبديل ميكنند و ميخواهند بهدروغ مارك دشمني با فِرق اسلامي را به سينة جمهوري اسلامي بزنند. برويد اينها را تبيين كنيد. برادران مسلمان ما، خواهران مسلمان ما در سراسر دنيا بدانند كه اينجا مال آنهاست؛ بدانند اينجا همان كاري انجام گرفته است كه دل هر مسلماني در آرزوي انجام گرفتن آن است. كدام مسلمان است كه در دنيا نخواهد كه قرآن حاكميت پيدا كند. اينجا قرآن حاكميت پيدا كرده؛ اينجا شريعت حاكميت پيدا كرده. امروز در دنياي اسلام كيست كه از تسلط و نفوذ بيگانگان و كفار در كشورهاي اسلامي دلش خون نباشد؟ دلهايشان خون است و نميتوانند حرف بزنند؛ به آنها اجازه نميدهند حرف بزنند. جمهوري اسلامي همان منبر بزرگ و عظيم و جهاني و آزادي است كه همان حرفِ در دل آنها و فرياد شكستة در گلوي آنها را در اينجا با صداي رسا بلند ميكند.
در پيموفقيتهاي انقلاب اسلامي ايران در طول سه دهه حيات پربركت خود، امروز، شاهد برگ جديدي در تاريخ انقلاب اسلامي هستيم كه بهعنوان الگوي انقلابهاي ديگر كشورهاي اسلامي مطرح است. در حال حاضر، انديشههاي معمار كبير انقلاب، امام راحل= در دل و جان انديشمندان، فرهيختگان و علماي جهان نفوذ كرده است و ساير ملتها آماده پذيرش معارف ناب اسلام و تشيع هستند. موسم حج، فرصتي است براي تبادل اطلاعات و بهنمايش گذاشتن عزت و استقلال جمهوري اسلامي ايران؛ چنان كه بستر مناسبي براي استفاده از تجربيات مردم ديگر كشورها در پيشبرد امواج بيداري اسلامي نيز محسوب ميشود. ازاينروست كه دولت عربستان، ميكوشد حجاج كشورهاي مختلف، با زائران ايراني ارتباط برقرار نكنند. «مع ما فيه من التفقه»، يعني در حج تفقه صورت ميگيرد و كساني كه به حج ميروند، مسائل ديني و اوضاع جهان اسلام را ميفهمند و بررسي ميكنند و در برگشت به شهر خود، به ديگران منتقل ميكنند.
مسلمانان در مراسم حج، علاوه بر انجام شعاير اسلامي ميتوانند از مشكلات كشورهاي اسلامي آگاهي يابند و با ديگر مسلمانان از سرزمينهاي ديگر، تبادل فكر و انديشه داشته باشند. امام صادق7 فرمود: «اسلام چنين اجتماعي را مقرر كرده است تا از شرق و غرب عالم جمع شوند و با يكديگر در آنجا آشنا و دوست بشوند.
امام خميني= در اينباره ميفرمايد:
اي زائران خانه خدا! توطئههاي راست و چپ و خصوص آمريكاي چپاولگر و متجاوز و اسرائيل جنايتكار را به گوش عالميان برسانيد و از آنان استمداد كنيد و جنايات اين جنايتكاران را بشماريد.
بر ملتهاي اسلامي لازم است كه در اين اجتماع مقدس حج، اولاً در مسائل اساسي اسلام و ثانياً در مسائل خصوصي كشورهاي اسلامي تبادل نظر كرده، ببينند كه در داخل كشورها، با دست استعمار و عمال آن، بر برادران مسلمان آنان چه ميگذرد. اهالي هر كشوري بايد در اين اجتماع مقدس گرفتاريهاي ملت خود را به مسلمين جهان گزارش دهند.
حج، مسلمانان را درباره سرنوشت ديگر همكيشان، حساس ميسازد و براي اصلاح جامعه اسلامي و خوشبختي مادي و معنوي مسلمانان، راهكارهايي ميدهد. از بزرگترين فلسفههاي اجتماع عظيم حج، توجه مسلمانان به وضع اجتماعي و سياسي كشورهاي اسلامي و باخبرشدن از گرفتاريهاي برادران ايماني، و كوشش در رفع اين گرفتاريهاست. «اهتمام به امر مسلمانان، از فرايض مهم اسلام است. بايد توجه داشت كه اين اجتماع بزرگ كه به امر خداوند تعالي در هرسال، در اين سرزمين مقدس، فراهم ميشود، ملتهاي مسلمان را مكلف ميسازد كه در اهداف مقدس اسلام، مقاصد عالي شريعت مطهر و در راه ترقّي و تعالي مسلمانان بكوشند. گرفتاريهاي ملل مسلمان را از زبان اهالي هر مملكت شنيده، و براي حل مشكلات آنان از هيچ اقدامي فروگذار نكنند، براي فقرا و مستمندان كشورهاي اسلامي فكري كنند. بايد در اين اجتماع عظيم الهي كه هيچ قدرتي جز قدرت لايزال خداوند نميتواند آن را فراهم كند، مسلمانان به بررسي مشكلات عمومي يكديگر بپردازند و با مشورت همگاني، براي رفع آنها بكوشند».
نتيجهگيري
شواهد موجود منطقه، حاكي از آن است كه انقلاب اسلامي ايران، تأثيري عميق بر جوامع اسلامي و بر بيداري مسلمانان جهان داشته است و نور اميدي در دلهاي آنان روشن كرده است. مهمترين هدف اين انقلاب، معنويت، تجديد حيات اسلام، براندازي نظام كفر و گسترش آيين الهي اسلام است. هدفي كه تمام انبيا بهدنبال تحقق آن بودهاند. لذا انقلاب اسلامي، هدف اصلي و مركزي خويش را بر بعد معنوي مقرر ميدارد. جنبه سياسي هدف مذكور، برائت از ايادي شرك و مشركان، امربهمعروف و نهيازمنكر و...؛ هدف اجتماعي آن تحقق وحدت كلمه و...؛ هدف فرهنگي آن ايجاد محيط مساعد براي رشد فضايل اخلاقي و مبارزه با تباهي و فساد و...؛ و هدف اقتصادي، تأمين منافع مادي و عدالت اقتصادي و... است. حج نيز بهعنوان تجلي معنويت، بزرگترين كنگره و مركز گردهمايي مسلمين است كه خود جوانب و كاركردهاي اجتماعي، سياسي، اقتصادي و فرهنگي دارد و از شاخصترين برنامههاي جهاني اسلام است؛ بهعبارتي ميتوان گفت كه حج، گردهمايي پاكان و نيكان، وارستگان و معنويتگرايان (بعد معنوي)، كنگره فرد و جمع (بعد اجتماعي) و كنگره دين و دنياست (اقتصادي). سياست است و سياحت (سياست) و قادر است اهداف معنوي (تجديدحيات اسلام ـ توحيد)، سياسي (مبارزه با كفار و مشركان و تبري از آنان)، اجتماعي (وحدت، انسجام و تفاهم)، فرهنگي (نشر معارف اسلامي و خنثيسازي تهاجمات فرهنگي) و اقتصادي انقلاب را گسترش دهد كه اين مهم، نيازمند برنامهريزي اصولي و كلان است.
منابع
1. ارزيابي عوامل سياسي انسجام بخش ميان مسلمين در موسم حج، زهرا معيني، پژوهشكده تحقيقات راهبردي مجمع تشخيص مصلحت نظام، 1391.
2. از ناصرخسرو تا آل احمد، نعمتالله فاضلي، پژوهشكده تحقيقات راهبردي مجمع تشخيص مصلحت نظام، 1391.
3. امام خميني و همگرايي جهان اسلام، سيد محمد هاشمي، نشر نيايش، 1382.
4. بحارالانوار، محمد باقر مجلسي، نشر دارالاحياء التراث العربي، بيجا، 1403.
5. بيانات امام خميني به مسلمانان جهان به مناسبت عيد سعيد قربان، 7/6/63.
6. بيانات امام خميني به مناسبت سالگرد كشتار مكه، 29/4/67.
7. بيانات امام خميني در جمع سپاه و نيروهاي نظامي، 10/3/59.
8. بيانات امام خميني در جمع سفراي كشورهاي اسلامي، 28/7/59.
9. بيانات امام خميني در جمع شركتكنندگان كنگره آزادي قدس، 18/5/59.
10. بيانات امام خميني در جمع مسئولين دانشگاه امام صادق، 15/6/62.
11. بيانات مقام معظم رهبري از سال 1368تا 1391.
12. پيام امام شرح تازه و جامعي بر نهج البلاغه، ناصر مكارمشيرازي، چاپ دوم، تهران، داركتب الاسلاميه، 1379.
13. پيام برائت به زائران بيتالله الحرام، 6/5/66.
14. تأثير انقلاب اسلامي ايران بر كشورهاي اسلامي، محمد باقر حشمت زاده، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي، 1385.
15. تفصيل وسائل الشيعه الي تحصيل مسائل الشريعه، محمد بن حسن حرعاملي، قم، موسسه آل البيت لاحيا التراث، 1416.
16. جامعهشناسي شعارهاي انقلاب اسلامي ايران، محمدحسين پناهي، تهران، انديشه معاصر، 1382.
17. حج از ديدگاه شريعتي و آركون، احمد فكري، پژوهشكده تحقيقات راهبردي مجمع تشخيص مصلحت نظام، 1391.
18. حج ايراني، وحدت و تنش گفتمانهاي رقيب، پژوهشكده تحقيقات راهبردي مجمع تشخيص مصلحت نظام، 1391.
19. حج تجلي معنويت و كانون ديپلماسي فرهنگي، صالحي اميري، پژوهشكده تحقيقات راهبردي مجمع تشخيص مصلحت نظام، 1391.
20. حج؛ كنگره عظيم امت اسلام، علي پوريا، خبرگزاري سحر، 1387. http: // saharnews. net/ view. Php? Newsid= 2051.
21. حديث ولايت، دفتر مقام معظم رهبري (مديريت ويژه نشر آثار).
22. خبرنامه تيپ 83 امام صادق7، ويژه نامه انقلاب اسلامي، لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبري، كد: 2/100129975.
23. خلاصه گزارش آسيب شناسي سفرهاي عمره دانشجويي، داوود پرچمي، نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاهها، 1388.
24. درآمدي بر جامعهشناسي انقلاب اسلامي ايران، مهدي رهبري، بابلسر، دانشگاه مازندران، 1384.
25. صحيفه نور، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني=، تهران، 1379.
26. صدور انقلاب از ديدگاه امام خميني=، روح الله خميني، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني=، تهران، 1376.
27. عبادات و سياست تار و پود حج، محمد اشتهاردي، فصلنامه قبسات، شماره21، 1384.
28. عيون اخبار الرضا، ابن بايويه قمي، محمدبن علي، تحقيق: حسين اعلمي، نشر رضا، 1378.
29. كاركردهاي سياسي و اجتماعي حج، كريم حسيني، روزنامه كيهان، 1386.
30. كاركردهاي مناسك حج، محمود خسروجردي، پژوهشكده تحقيقات راهبردي مجمع تشخيص مصلحت نظام، 1391.
31. كنز العمال، علاء الدين متقي هندي، تحقيق: حياني ـ صفوه السقا، مؤسسه الرساله، بيروت، لبنان، [بيتا].
32. كيمياي سعادت، عبدالحسين زرين كوب، شركت انتشارات علمي و فرهنگي، چاپ دهم، ۱۳۸۲.
33. مباني و مفاهيم قرآني، ابعاد و جهات حج، احمد مبلغي، خبرگزاري قرآني ايران، چهارشنبه 13 آبان 1388 شماره خبر: 486874.
34. مجموعه آثار، شهيد مطهري.
35. مسجد نهاد عبادت و ستاد ولايت، حسن رهبري، تهران، دبيرخانه كانونهاي فرهنگي هنري مساجد، 1380.
36. من لا يحضره الفقيه، محمد بن علي بن بابويه صدوق، چاپ اول، قم، جماعة المدرسين في الحوزة العلميه، 1362.
37. نشريه پيام انقلاب، ش 68، 10/7/61.
38. وصيتنامه سياسي ـ الهي امام خميني=، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني=.