مداح باید اشارهای بخواند
مداح جوان اهل بیت(ع) ضمن اشاره به بهترین خروجی برای فعالیت جامعه مداحان و انتقاد از عملکرد مسئولین نسبت به برخی مداحان با مستمع چندهزار نفری، از سابقه فعالیت و حضور خودش در این حوزه گفت.
[factimage()] http://iqna.ir/files/fa/news/1395/11/24/413043_422.jpg [imagetitle()] [factimageend()]
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، مكتب اهل بيت(ع) به حدي پر بركت است كه هر قدم و فعاليتي در اين مسير برداشته شود براي انسان ماندگار و مايه خير و بركت خواهد شد. حضور در مسير قرآن و اهل بيت(ع) انسان را به سوي موفقيت و سعادت هدايت ميكند و چه خوب است كه انسان از بدو تولد در محيطي قرار گيرد كه نور قرآن و اهل بيت(ع) در آن گرمابخش و هدايت كننده باشد.
آنان كه با استفاده از الگوي قرآن تربيت يافته مكتب اهل بيت(ع) باشند، ميتوانند مسير زندگي خود را به درستي تبيين كرده و براي رشد و تعالي خود از وجود مقدس آنان بهره ببرند. اينبار خبرگزاري ايكنا در پنجمين برنامه از سلسله جلسات سياه مشق عشق و هم زمان با ايام شهادت حضرت زهرا(س)، به سراغ جواد تلطفي، ستايشگر فرهيخته و مداح خوش آتيه امروز كشورمان رفته است. جواني كه با قرآن و مداحي از كودكي آشناست و به واسطه خانواده خود در اين عرصه هدايت يافته است. جواد تلطفي بسيار شيرين سخن ميگويد و خواندنش تلفيقي از سبك سنتي و مدرن است؛ او توانايي خواندن به اكثر زبانها و لهجههاي كشور را دارد و در چند كشور مداحي و نوحهخواني كرده است. در ادامه اين گفتوگو را دنبال خواهيد كرد:
*لطفا خودتان را معرفي كنيد و بفرماييد كه چگونه با مداحي و ستايشگري آشنا شده و به اين عرصه ورود پيدا كرديد؟
جواد تلطفي متولد سال ۱۳۶۰ و زاده همدان هستم؛ در يك خانواده ۱۰۰ درصد مذهبي و انقلابي از ناحيه پدري و مادري متولد شدم؛ خانواده ما در سطح جامعه آن روز جز خانوادههاي سرشناس بودند و پدرم از كساني بود كه در ايام انقلاب نقشآفريني تاثيرگذاري داشتند؛ ايشان فرد بسيار زحمتكشي بود كه با تلاش و كوشش زندگي خود را اداره كرد و بعد از انقلاب وارد صدا و سيما شد. پدرم از پايه در كار ساخت و ساز مساجد و تاسيس هيئت و كارهاي عام المنفعه بودند و به نوعي تمامي هيئتهاي استان همدان، ايشان را ميشناختند.
پدرم در زمان خود بهعنوان يك ريش سفيد نقشآفرين بود و مردم كوچه و بازار از ايشان مشورت و راهنمايي ميگرفتند. پدر بزرگ پدري هم يكي از مداحان و شاعران بزرگ زمان خود با تخلص ناظم همداني در همدان بودند كه نوحههاي بسيار مطرحي دارند. پدر مادري هم از افرادي بودند كه شيفته و عاشق اهل بيت(ع)، بودند؛ به صورتي كه هر زمان در حضور ايشان به حضرت سيد الشهدا(ع)، سلام گفته ميشد، بلافاصله اشك از ديدگانشان سرازير ميشد؛ ايشان ارتباط بسيار زيادي هم با عرفا و روحانيون همدان داشتند و در جلسات بسياري كه مرتبط با اهل بيت(ع)، بود حضور مستمر داشتند.
ايشان به همه نوهها ازجمله من هميشه تاكيد ميكردند، تنها چيزي كه شما را در دنيا نجات ميدهد جلسات اهل بيت(ع)، است و تا جايي كه ميتوانيد از اين جلسات فاصله نگيريد چراكه اين فاصله گرفتن اتفاقاتي را در زندگي شما به وجود ميآورد كه قابل جبران نيست.
يك مجمع الذاكرين خانوادگي
خانواده ما به نوعي يك مجمع الذاكرين خانوادگي است؛ داييها، عمو، برادر، پدر و پدربزرگان من همه مداح و ذاكر اهل بيت بوده و هستند و من در چنين جمعي رشد كردم و پرورش يافتم؛ زماني كه كار مداحي را شروع كردم مشكلات و گير كارها را اين جمع حرفهاي ميگرفتند؛ لذا چكشكاريها را در خانه ياد گرفتم.
كار مداحي را از سن ۸ سالگي شروع كردم و در سن ۱۰ سالگي با مجموعههايي كه در سطح شهر با مداحي مرتبط بودند شروع كردم، كه ازجمله آنها ميتوانم به مجمع الذاكرين همدان زير نظر سيد محمود باقري و جامعه مداحان و شعراي آل محمد(ص)، زير نظر مرحوم حاج علي اصغر سپهري اشاره كنم. استاد مرحوم حاج علي اصغر سپهري مداحان بسيار خوبي را تربيت كردهاند، چراكه فني، دقيق و اصولي اين كار را انجام ميدادند و من از ايشان هم مطالب بسياري را فرا گرفتم. بعد از آشنايي با اين مجموعهها و اين اساتيد با مجموعه هيئت رزمندگان و جامعه مداحان همدان شروع به فعاليت حرفهايتري كردم و كمي از حالت سنتي خارج شدم.
اول بايد قرآن خود را تكميل كنيد و بعد به سراغ مداحي برويد
سوم راهنمايي بودم كه در مسابقات كشوري قرآن كريم مقام سوم را كسب كردم؛ مشوق و استاد قرآني من پدرم بود، ايشان به طور جد ميگفتند كه اول بايد قرآن خود را تكميل كنيد و بعد به سراغ مداحي برويد؛ لذا در خانه فضايي را ايجاد كرده بودند كه فرزندانشان با قرآن هم انس بگيرند. پدر بزرگم نيز با نوهها كلاس قرآني ميگذاشتند و به بچهها جايزه ميدادند تا در اين جلسات حضور پيدا كنند؛ يك كلاس قرآن هم خدمت حاج آقاي مسگريان ميرفتيم، ايشان يكي از قاريان و نماينده آيت الله نوري همداني در استان همدان هستند، از چنين فضايي بود كه وارد تشكيلات هيئتي شديم و از هيئتهاي مذهبي هم وارد برنامههاي ادارات و بعد از آن در سال ۱۳۸۱ وارد برنامههاي هيئت رزمندگان شدم و سه سال پياپي در دهه اول محرم در هيئت رزمندگان برنامه مستقيم داشتم.
*شما ساكن همدان بوديد و مداحي را از آنجا فرا گرفتيد؛ چه شد كه با جلسات تهران آشنا شديد و در پايتخت فعاليت خود را ادامه داديد؟
در سال ۶۹ اولين مداحي را در هيئت رزمندگان همدان خواندنم؛ بعد از آن برنامههاي تلويزيوني استاني را داشتم و بعد در برنامه كاروان عاشورايي شبكه يك سيما اجرا داشتم و در همين جريان آهسته، آهسته دوستاني را در تهران پيدا كرديم. جرقه و آوازه تهران آمدن من از كربلا شروع شد؛ در آنجا برنامهاي را كه اجرا ميكرديم كه دوستاني زيادي از تهران ميآمدند و برنامهها را دنبال ميكردند، در اين جريان برخي دوستان من را براي اجراي برنامه به تهران دعوت كردند.
سال ۸۳ اولين باري بود كه دهه اول محرم به تهران ميآمدم؛ يكي از افتخارات من اين بود كه در اولين برنامه هيئتي خود در مسجد صدريه و در محضر آيت الله خلخالي در تهران اجراي برنامه داشتم. شب دوم اين برنامهها بود كه من را صدا زدند و گفتن كه آقاي خلخالي با من كار دارند، خدمت ايشان كه رسيدم از من بسيار تشكر كردند و گفتند كه تو جواني اما خيلي فني و جا افتاده اجرا كردي؛ ايشان هميشه بعد از منبر و روضه از مجلس خارج ميشدند و اين امر من را بسيار تشويق ميكرد، هميشه از من تشكر ميكردند و ميگفتند كه تو روضه خود را با شعر شروع ميكني و حرف اضافه نميزني؛ اين شيوه اساتيد بزرگ مداحي بود.
تردد من به تهران شروع شده بود و نم نم جلسات بيشتري را در تهران اجرا ميكردم؛ اين روند تا اعزام من به خارج از كشور ادامه داشت. بعد از آن با صحبتهاي يكي از اساتيد حوزوي به خارج كشور اعزام شدم و به عنوان مداح فعاليت ميكردم؛ در كشور آلمان و تانزانيا اجراي برنامه داشتم و بعد از آن در كشور فيليپين اجراي برنامه داشتم؛ البته همين موضوع ذهنم را درگير كرده بود چراكه داشت من را از جلسات تهران دور ميكرد، از اين رو اعزام به لندن را انجام ندادم و به جلسات تهران بازگشتم و سال ۸۶ به بعد در شهرستانها اجراي برنامه داشتم و اين روند تا اوايل سال ۸۹ ادامه داشت.
*مداحي را به عنوان يك شغل نكاه ميكنيد و يا در حرفه ديگري هم مشغول به كار هستيد؟
بعد از خدمت سربازي به سازمان زندانها به عنوان مسئول دارالقرآن آنجا ورود پيدا كردم كه در آنجا بنا به پيشنهاداتي كه شد استخدام آموزش و پرورش شدم.
* مداحاني هستند كه فني نميخوانند اما كارشان بسيار گرفته، در چنين فضايي چقدر ضرورت دارد كه فني خواند؟
معتقدم كسي كه قصد رانندگي در كنار يك راننده حرفهاي دارد، اگر قانونمند عمل كند آن فرد به راننده اعتماد ميكند و فرداي آن روز در رانندگي بعدي هم همراه راننده خواهد بود ولي اگر به در و ديوار بزند و غير قانوني رانندگي كند همراهي نخواهد داشت و اين موضوع دراز مدت خودش را نشان ميدهد؛ كار حرفهاي و غير حرفهاي در مداحي دقيقا همين است.
مداحي كه دوست دارد مدام در ذهن مردم باشد بايد كار را فني اجرا كند
ما ميخواهيم يك عمر مداح باشيم نه براي چند سال كوتاه؛ لذا اگر قاري و يا مداح دوست دارد مستدام در ذهن مردم باشد بايد كار را فني و بهصورت حرفهاي شروع كند. لازمه اين كار هم اين است كه اگر ميخواهد موفق باشد بايد يك استاد پيدا كند؛ استاد هم بايد به واقع استاد باشد؛ پيشنهادم به هركسي كه در اين حوزه قدم بر ميدارد اين است كه اول به دنبال يك استاد مطلع اين حوزه بروند چراكه اگر استاد خوبي داشته باشيد يك عمر جلو خواهيد بود؛ بعد كه درس را در محضر استاد گذرانديد، معصوم(ع)، به ما ميگويد كه فرزند زمان خودت باش؛ لذا بايد به دنبال اين باشيم كه در اين جامعه جوانان و عموم را چگونه نگه داريم و اين علم برگرفته از تبادلات ما در سطح جامعه و حضور در جلسات و مجالس است.
* بسياري از مداحان ما امروز به دنبال اين هستند كه با يك نگاه ويتريني كارهايي را ارائه دهند كه تنها موجب جذب جوانان ميشود اما هيچ بعد آموزشي و تربيتي در آنها رعايت نميشود؛ لذا با نگاه فرهيختگي امروزي فاصله ميگيرند؛ چگونه بايد اين موقعيتها را به فرصت تبديل كرد و جوانان پرشوري كه جذب اين هيئتهاي چند ده هزار نفري ميشوند آموزش داد؟
انسان هميشه به دنبال اين بوده كه پيشرفت و ترقي كند و اين پله پله رفتن به بالا را همه دوست داريم، اما شرطي را هم در اين حركت بايد رعايت كنيم. امروز فضاي جامعه ما به جايي رسيده كه جوانان و عموم مردم به هيئتهايي وارد ميشوند كه شور خواندن در آن زياد باشد؛ لذا مردم و جامعه به اين قصه بيشتر علاقمند شدهاند و مايلند كه مداحان به جاي روضه بيشتر شور بخوانند، البته اين آسيبهايي دارد كه به دليل تغيير روند ذائقه جامعه در اين حوزه است.
حاج محمد نوروزي اخيرا در همايشي گفته بودند كه «جوانان؛ من با خواندن شما و اينكه چه و چطور ميخوانيد كاري ندارم؛ ولي طوري بخوانيد كه اگر در حرم امام رضا(ع) دعوت شديد بتوانيد آن را بخوانيد»؛ اين يك اصل است كه مقياس مداح بايد اهل بيت(ع) و آنچه آنها از ما خواستهاند باشد؛ آيا ما فقط بايد موضوع كربلا را در هيئتها و مجالس مطرح كنيم و يا اينكه بگوييم كه چرا بعد از هزار و چهار صد سال هنوز نام امام حسين(ع)، زنده است؟ ما بايد روي كدام فرهنگ كار كنيم؟
شناساندن اهل بيت در مجالس مداحان به مردم كم شده است
متاسفانه شناساندن اهل بيت در مجالس مداحان به مردم كم شده است؛ مديحهخواني و روضهخواني هم كم شده است؛ مداح بايد اشارهاي بخواند و چيزهايي را بخواند كه اهل بيت(ع) را معرفي كنند و زماني كه مستمع را به حدي از معارف اهل بيت(ع) آشنا كرد تنها كافي است به امام حسين(ع) با آن عظمت يك سلام بدهد و روضه خود را تمام شده بداند؛ روضهخواندن مخصوص يك روز خاص است و متاسفانه اين موضوع از مجالس ما رخت بر بسته است.
معروفيت خوب است اما چرا با اين وسيله؟
ما امروز به اين رسيدهايم كه ظاهر و ويترين كار را ببينيم و به دنبال ستاره شدن هستيم تا معروف شويم؛ معروفيت خوب است اما چرا با اين وسيله؟ هميشه با خودم ميگويم كه، نشود روزي كه فرداي آن روز به من بگويند با يك بيت تو و يا خواندن تو فردي از امام حسين(ع) و مكتب اهل بيت(ع)، زده شده و يا از هيئت دور شده است .مقياس ما هميشه بايد اهل بيت(ع) باشد و ببينيم آنها از ما چه ميخواهند. جلسات مداحاني كه شورخواني دارند معمولا بيش از ساير مداحان است و اين افراد هميشه مخاطب خاص خود را دارند اما دريغ از بعد آموزشي و يا تربيتي، درست است كه اين جوانان جذب هيئت ميشوند اما آن چيزي را كه بايد فرا نميگيرند؛ چه بايد كرد كه جوانان و عموم از ابتدا تا انتهاي مجلس از روضهخواندن تا شور و منبر حضور داشته باشند و درك خود را افزايش دهند؟
ما بايد فضايي را ايجاد كنيم تا افرادي كه مد نظر و مورد پسند همه هستند و گل مجلسشان هم سينهزني است دعوت شده و با آنها در مورد بعد تربيتي و آموزشي اين فرصت صحبت كرد. بايد روي اين افراد كار كرد و نظام بايد اين مداحان را دريابد و براي آنها سرمايهگذاري كند.
چطور ميشود مداحي با يك سيب ۷ هزار نفر را جذب ميكند ولي فردي با يك سفره رنگين در هيئت تنها ۲۰۰ نفر را جذب ميكند؟ تفاوت اين دو در چيست؟ لذا بايد با اين مداحان راه بيايم و با آنها صحبت كنيم؛ بايد از هر طريقي به آنها بگوييم كه با اين شيوه مداحي، جوانان زيادي جذب شدهاند اما احتمال اينكه با اين روش تا چند سال ديگر جوانان دم از حسين(ع)، نزنند وجود خواهد داشت. بايد با آمار با آنها صحبت كنيم و آنها را متقاعد كنيم كه به چه سمتي بايد حركت كنند و از اين جمعيت و مستمع چند هزار نفري بهترين استفاده را داشته باشيم.
متاسفانه هيچ نهاد و يا مسئولي تا كنون اين كار را نكرده و هيچكس با يك نفر از اين افراد آنطور كه بايد صحبت نداشته؛ همه اينكار را از دوش خود رها ميكنند، اما اين بهترين خروجي براي فعاليت جامعه مداحان است. زماني در اين عرصه موفق خواهيم بود كه سران اين كار با صد نفر از نخبگان و اساتيد در اين حوزه را جمع كنيم و مطالعهاي را در مورد سود و زيان مداحي در دين داشته باشيم؟ ما ميخواهيم كار مستحب انجام دهيم اما ميبينيم فعل حرام انجام دادهايم؛ مداحي يك كار مستحب است و كار واجبي نيست و هيچ مرجع تقليدي نگفته كه اينكار واجب است، متاسفانه ۹۹ درصد اين رفتارها و بياخلاقيها هم ناخواسته است و ميبينيم كه ناخواسته در زمين دشمن در حال بازي كردن هستيم.
*نظر شما در مورد سخنان رهبري به جامعه مداحان چيست؟
ما در سخنان رهبري تنها شنونده بودهايم، چرا كه اگر گوش ميداديم اين وضع جامعه مداحي نميشد؛ آقا خيلي از مسائل را باز كرد و خيلي چيزها را مطرح كردند اما متاسفانه كميتهاي وجود نداشت كه سخنان آقا را بعد از ميلاد حضرت زهرا(س) در طول سال براي مداحان بخوانند و آن را به عنوان يك الگو براي مداحان ارائه دهند. آقا هر سال براي مداحان يك پيام دارند اما چرا اين پيام تيتر مجالس ما مداحان نميشود، چرا اين پيامها سرلوحه ما مداحان نميشود؟
*زماني كه مداحان به پيامهاي مقام معظم رهبري عمل نكنند تكليف نهادهاي اين حوزه چيست؟
بحث اين است كه اگر بدانيد و انجام ندهيد قصه آن متفاوت ميشود؛ دستگاهها بايد به وظيفه خودشان در اين زمينه عمل كنند تا حرفي براي گفتن باقي نماند، بعد از آن ميتوانند بگويند كه ما فعاليت را انجام داديم اما آنها عمل نكردند؛ با توجه به همين موضوع ما كتابي را در مورد سخنان رهبري در رابطه با مداحان نداريم، چرا آنها را تبيين نميكنيم؟ اينها آسيب و كم كاري است.
حالا بايد اين سوال را از خودمان بپرسيم كه چرا برخي هيئتها در يك جلسه مستمع چند ده هزار نفري دارند اما برخي در طول سال به هزار نفر نميرسد؟ چرا اين توانسته و آن نميتواند؟ پاسخ آن اين است كه ما هيئت را اداري و سازماني و درگير كاغذبازي كردهايم. مداحي كه مستمع زياد دارد از دل مردم شروع كرده است و مسير خودش را ميرود؛ لذا وظيفه ما در اين مسير اين است كه وقتي ميبينيم اين راه جواب داده است با يك نگاه مديريت شده و با برنامهريزي اين راه را دنبال كرده، با دل مردم شروع كنيم و از سازماني شدن و كاغذبازي در هيئتها دوري كنيم.
هيئتها در حال از دست رفتن است
چرا بايد در هيئت امام حسين(ع) كار تشكيلاتي كنيم؟ ما بايد كاري كنيم كه هيئت مردمي شود و وقتي از دل مردم بيرون بيايد موفق خواهد شد، اگر جواد مقدم امروز موفق است بخاطر مردمي بودنش است. نظام بايد اين مداحان را دريابيد و پاي حرف آنها بنشيند و با قاعده و اصول آنها را هدايت كند، و با دست پر با آنها صحبت كند؛ متاسفانه هيئتها در حال از دست رفتن است، چون ما با اين مداحان اصولي صحبت نكردهايم و آنها را كوبيديم. يكي از آنها تشكر نكرد، خودي و ناخودي آنها را كوبيد؛ لذا ما بايد با اين افراد با منطق و آمار صحبت كرده، آنها را جذب و با متخصصان با آنها به گفتوگو بنشينيم؛ البته سازمان تبليغات در اين موضوع بايد جوابگو باشد.
چرا در يك هيئت مستمع از هر جنسي، از اخراجيها گرفته تا معتاد وجود دارد؟ تمام اين موارد بخاطر اين است كه آن مداح شور خوان است؛ ما هرچه بكاريم همان را درو ميكنيم، اما متاسفانه در اين زمينه خوب كار نكردهايم، در نهضت امام حسين(ع) نبايد اينقدر درگيري و اختلاف وجود داشته باشد، بايد اعتراف كنيم كه ما نتوانستيم با برخي مداحان كنار بياييم آنها را كوبيديم.
*به نظر شما آيا هيئت جاي منابر سياسي است؟
هم منبر و هم هيئت بايد سياسي باشد، اما با خوراك و حرف خودمان؛ گاهي يك بيت شعر كار ۵۰۰ منبر را انجام ميدهد؛ به نظر شما در زمان دفاع مقدس، آيا مداحي آهنگران جوانان را جذب جبهه ميكرد و يا منبرها؟ ما اگر ميخواهيم حرفي را بزنيم بايد در قالب شعر باشد؛ مداح بايد سخنراني بلد باشد، اما مداحي مداح است كه بتواند حرفش را با شعر بگويد. شعر امام حسين(ع) بايد حماسي باشد، حماسهاي كه مردم را با تفكر اهل بيت(ع)، آشنا كند؛ متاسفانه ما خط كشيهايمان درست نبوده و نتوانستهايم به درستي عمل كنيم. ما مامور به اشاره هستيم و در خواندنهايمان بايد تنها اشاره داشته باشيم نه اينكه يك ماجرا را از ابتدا تا آنها بيان كنيم؛ مداحان ما به انقلاب سرخ امام حسين(ع) مديون هستند و تداوم انقلاب امام حسين(ع)، انقلاب اسلامي ما شده است.
هدف انقلاب ما اين بود كه به ظالم بها ندهيم و از همه چيزمان براي زنده نگه داشتن دينمان بگذاريم، واي به حال مداحي كه به خون شهدا و اين انقلاب پشت كند، هر مداحي كه به خون شهدا پشت كند، به امام حسين(ع)، پشت كرده است؛ شهدا رفتند تا ما زنده باشيم. در قاموس اهل بيت(ع) تباني با دشمن وجود ندارد. پس نبايد خط كشي كنيم كه تعدادي را مداح انقلابي و ساير را غير انقلابي بناميم.
برنامه سياه مشق عشق با هدف ترغيب و تشويق جوانان براي ورود به عرصه ستايشگري (صحيح خواني)، شناسايي و ارائه الگوي مناسب به جوانان علاقمند و راهكارهاي برقراري ارتباط بين مساجد و هيئات با كرسيهاي تلاوت برگزار ميشود.
در سياهمشق عشق افرادي ميهمان ايكنا هستند كه از همان ابتداي راه مورد تشويق پيشكسوتان و بزرگان قرار گرفته و خود را به صورت الگويي جامع به جامعه مداحي معرفي كردهاند. اين برنامه در مدت زمان ۹۰ دقيقه به صورت هفتگي در سالن اجتماعات خبرگزاري بين المللي قرآن(ايكنا) برگزار ميشود.
از جمله مهماناني كه تاكنون در اين برنامه حضور پيدا كردهاند ميتوان به محمد علي بهتويي، موسي رضايي، جواد تلطفي و محمد حسين پويانفراشاره كرد.
منبع: ايكنا