چرا همسران پیامبر(ص) از مصادیق آیه تطهیر نیستند؟ چرا همسران پیامبر(ص) از مصادیق آیه تطهیر نیستند؟ چرا همسران پیامبر(ص) از مصادیق آیه تطهیر نیستند؟ بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
چرا همسران پیامبر(ص) از مصادیق آیه تطهیر نیستند؟ چرا همسران پیامبر(ص) از مصادیق آیه تطهیر نیستند؟ چرا همسران پیامبر(ص) از مصادیق آیه تطهیر نیستند؟ چرا همسران پیامبر(ص) از مصادیق آیه تطهیر نیستند؟ چرا همسران پیامبر(ص) از مصادیق آیه تطهیر نیستند؟

چرا همسران پیامبر(ص) از مصادیق آیه تطهیر نیستند؟

برخی از علمای اهل سنت هم مانند طحاوی در «مشکل الآثار» و حاکم نیشابوری در «المستدرک» منظور از «اهل البیت» را تنها پنج تن دانسته اند.

به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج،حجت الاسلام والمسلمين رضا كاردان در كتاب "امامت و عصمت امامان (ع) در قرآن" ذيل بخش «امامت در آيۀ تطهير» اين موضوع را با توجه و آراء علماي اهل سنت مورد بررسي قرار داده است.
اهل بيت در آيۀ تطهير يكي از محورهاي بحث در آيۀ تطهير اين است كه «اهل بيت» در آيۀ كريمه چه كساني هستند؟ به اين بحث بايد از دو جهت توجه شود:
* مفهوم اهل البيت چه كساني هستند؟ * مصاديق اهل البيت كدامند؟
واژۀ «اهل» چنانچه تنها به كار رود به معناي مستحق و شايسته است و چنانچه به چيزي اضافه شود به تناسب آن چه اضافه شده است، معنا پيدا مي كند؛ مثلاً «اهل علم» كساني هستند كه دانش و آگاهي در آن ها وجود دارد؛ اهل شهر كساني هستند كه در آن شهر و قريه سكونت گزيده اند؛ اهل خانه كساني هستند كه در آن ساكن شده اند و خلاصه؛ مفهوم «اهل» در حالت اضافه دلالت بر مزيد اختصاص به چيزي دارد كه به آن اضافه شده است.
در واژۀ «بيت» يك احتمال اين است كه منظور از بيت سُكني باشد و احتمال ديگر اين است كه بيتِ نسب منظور است كه در اين صورت «اهل بيت» به معناي دودمان خواهد بود. احتمال ديگر اين است كه منظور از بيت در اهل البيت، بيت نبوت باشد كه احتمال پذيرفته شده همين احتمال اخير است.
با اين وصف «اهل البيت» كساني هستند كه آشنا و مَحرم اسرار اين بيت بوده و نسبت به آن چه در بيت نبوت مي گذرد، آگاهي دارند. حال كه مفهوم «اهل البيت» مشخص شد ببينيم مصاديق خارجي آن چه كساني هستند و به چه افرادي اين عنوان اطلاق مي شود؟
در اين زمينه سه قول وجود دارد: * منظور از «اهل البيت» تنها همسران پيامبرند (تفسير ابن كثير، ج 3، ص 491) * منظور از «اهل البيت» پيامبر و علي و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام به ضميمۀ همسران پيامبر صلي الله عليه وآله و سلم مي باشند. (تفسير ابن كثير، ج 3، ص 492) * نظر شيعۀ اماميه اين است كه «اهل البيت»؛ پيامبر صلي الله عليه وآله و سلم و دختر گرامي اش حضرت فاطمه و امامان دوازده گانۀ معصوم عليهم السلام هستند. برخي از علماي اهل سنت هم مانند طحاوي در «مشكل الآثار» و حاكم نيشابوري در «المستدرك» منظور از «اهل البيت» را تنها پنج تن دانسته اند. براي روشن شدن مدلول اهل البيت لازم است به بحث در دو جهت بپردازيم:
* بحث در مفاد آيۀ كريمه * بحث در روايات و احاديثي كه ذيل اين آيه وارد شده اند.
بحث در مفاد آيه در بحث از مفاد آيه اشاره به چند نكته ضروري است: اولاً: با توجه به مفهوم «اهل البيت» از نظر لغوي و عرفي، اين عنوان پنج تن را شامل مي شود؛
ثانياً: به لحاظ وجود ضمير «عنكم» در آيه كه جمع مذكر است، آيه همسران را دربرنمي گيرد؛
ثالثاً: روايات بسياري وجود دارد كه «اهل البيت» را پنج تن معرفي كرده اند.
سياق در آيۀ تطهير آيا سياق ادعاشده در آيۀ تطهير قابل انعقاد است؟ و مي تواند شمول اهل البيت نسبت به همسران پيامبر صلي الله عليه وآله به اثبات برسد؟ براي روشن شدن مطلب اشاره به نكاتي لازم است: اولاً: تنها، واقع شدن يك آيه به دنبال آيات قبل نمي تواند موجب انعقاد سياق شود و از سوي ديگر نمي توان يقين پيدا كرد كه اين آيات با هم و يكجا نازل شده اند، زيرا در تشكيل سياق شرط آن است كه نزول آيات با يكديگر صورت گرفته باشد. همين كه در اين جهت شك كنيم نمي توانيم وجود سياق را احراز كنيم؛ و با توجه به اين كه نظم كنوني قرآن با ترتيب نزول متفاوت بوده است، هيچ گاه نمي توان به اين مسأله اطمينان پيدا كرد كه نزول آيۀ تطهير پس از آيات مربوط به همسران پيامبر صلي الله عليه وآله و سلم صورت گرفته است. اگر گفته شودك گرچه اين آيات در نزول، همراه يكديگر نباشند ولي قرارگرفتن هر آيه و سوره اي در جايگاه ويژه خويش كه تحت نظر پيامبر صلي الله عليه وآله و سلم صورت گرفته است به لحاظ رابطۀ معنوي آيات با يكديگر است با اين وصف، سياق در آيات، انعقاد يافته و اهل البيت شامل همسران پيامبر و پنج تن عليهم السلام خواهد گرديد.
*چند دليل بر رد ادعاي انعقاد سياق ثانياً: در آيۀ كريمه از چند جهت احراز مي كنيم كه سياق آيۀ تطهير با سياق آيات قبل و بعد از آن متفاوت است و دو سياق مُجزّا وجود دارد و هر يك از آن ها داراي سياق مستقلي است كه به ديگري مربوط نيست. آن جهات از اين قرار است:
جهت اول
سياق آيات مربوط به همسران پيامبر صلي الله عليه وآله و سلم همراه با عتاب است (چنان كه از دقت و تأمل در آيات 28 به بعد استفاده مي شود) و هيچ گونه تمجيد و ستايشي از همسران در آن آيات مطرح نيست؛ در حالي كه سياق آيۀ تطهير سياق مدح و تمجيد است و اين مطلب با توجه به احاديث ذيل آيۀ تطهير نيز جلوۀ بيشتري مي يابد.
جهت دوم
آيۀ تطهير شأن نزول مستقلي دارد و آيات مربوط به همسران آن حضرت نيز شأن نزول مستقلي ديگر كه بر حسب آن، همسران آن حضرت از ايشان بيش از حد استحقاق خويش درخواست نفقه كرده بودند و آيات مذكور به اين مناسبت نازل گرديد. براي آگاهي از اين شأن نزول به تفاسير شيعه و اهل سنت مي توان مراجعه كرد.
در اين زمينه نخست آيات مربوط به همسران پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم را يادآور مي شويم و آن گاه ترجمه حديثي را كه ابن كثير در شأن نزول آيات 34-28 سوره احزاب آورده است، مي آوريم. يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ زينَتَها فَتَعالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَ أُسَرِّحْكُنَّ سَراحاً جَميلاً (28)
وَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِناتِ مِنْكُنَّ أَجْراً عَظيماً (29)
يا نِساءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَيْنِ وَ كانَ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسيراً (30)
وَ مَنْ يَقْنُتْ مِنْكُنَّ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تَعْمَلْ صالِحاً نُؤْتِها أَجْرَها مَرَّتَيْنِ وَ أَعْتَدْنا لَها رِزْقاً كَريماً (31)
يا نِساءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذي في‏ قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً (32)
وَ قَرْنَ في‏ بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى‏ وَ أَقِمْنَ الصَّلاةَ وَ آتينَ الزَّكاةَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً (33)
وَ اذْكُرْنَ ما يُتْلى‏ في‏ بُيُوتِكُنَّ مِنْ آياتِ اللَّهِ وَ الْحِكْمَةِ إِنَّ اللَّهَ كانَ لَطيفاً خَبيراً (34)
اى پيامبر! به همسرانت بگو: «اگر شما زندگى دنيا و زرق و برق آن را مى‏خواهيد بياييد با هديه‏اى شما را بهره‏مند سازم و شما را بطرز نيكويى رها سازم! (28) و اگر شما خدا و پيامبرش و سراى آخرت را مى‏خواهيد، خداوند براى نيكوكاران شما پاداش عظيمى آماده ساخته است.» (29) اى همسران پيامبر! هر كدام از شما گناه آشكار و فاحشى مرتكب شود، عذاب او دوچندان خواهد بود؛ و اين براى خدا آسان است. (30) و هر كس از شما براى خدا و پيامبرش خضوع كند و عمل صالح انجام دهد، پاداش او را دو چندان خواهيم ساخت، و روزى پرارزشى براى او آماده كرده‏ايم. (31) اى همسران پيامبر! شما همچون يكى از آنان معمولى نيستيد اگر تقوا پيشه كنيد؛ پس به گونه‏اى هوس‏انگيز سخن نگوييد كه بيماردلان در شما طمع كنند، و سخن شايسته بگوييد! (32) و در خانه‏هاى خود بمانيد، و همچون دوران جاهليّت نخستين(در ميان مردم) ظاهر نشويد، و نماز را برپا داريد، و زكات را بپردازيد، و خدا و رسولش را اطاعت كنيد؛ خداوند فقط مى‏خواهد پليدى و گناه را از شما اهل بيت دور كند و كاملاً شما را پاك سازد. (33)
آنچه را در خانه‏هاى شما از آيات خداوند و حكمت و دانش خوانده مى‏شود ياد كنيد؛ خداوند لطيف و خبير است! (34).
ترجمه روايت ابن كثير از ابي الزبير ذيل اين آيات
روايت ابن كثير از ابي الزبير از جابر روايت كرده است:
در حالي كه مردم مقابل خانۀ پيامبر صلي الله عليه وآله و سلم نشسته بودند، ابوبكر و عمر آمدند و اجازۀ ورود خواستند. نخست به آنان اجازه داده نشد؛ پس از اين كه اجازه يافتند و داخل شدند مشاهده كردند آن حضرت نشسته و زنان ايشان هم دور حضرت نشسته اند و آن حضرت ساكت بودند. عمر به اين انگيزه كه پيامبر صلي الله عليه وآله و سلم را بخنداند، گفت: يا رسول الله! اگر مي ديدي كه دختر زيد (منظور همسرش بود) از من درخواست نفقه كرد من چگونه وي را زدم. پيامبر صلي الله عليه وآله و سلم خنديدند به گونه اي كه دندان هاي مباركشان ظاهر شد. پيامبر صلي الله عليه وآله و سلم فرمود: آنان (همسران من) اطراف من قرار گرفته، نفقه (بيشتر) از من درخواست مي كنند.
آنگاه ابوبكر برخاست و به سوي عايشه حركت كرد تا او را بزند و عمر نيز برخاست و هر دو به دختران خويش مي گفتند: شما از پيامبر صلي الله عليه وآله و سلم درخواست چيزي كه نزد وي نيست، مي نماييد؟ حضرت آنان را (از زدن) نهي كرد. در پي اين ماجرا زنان آن حضرت گفتند: ما بعد از اين مجلس از پيامبر صلي الله عليه وآله و سلم چيزي را كه نداشته باشد درخواست نمي كنيم. خداوند متعال آيات مذكور را كه دربردارندۀ حكم تخيير زنان آن حضرت نسبت به بقاي بر زوجيت آن حضرت و يا رها ساختن و طلاق آنان بود، نازل كرد. (تفسير ابن كثير، ج 3، ص 491) اين شأن نزول مربوط به آيات همسران پيامبر صلي الله عليه وآله و سلم بود در حالي كه شأن نزول آيۀ تطهير مربوط به پنج تن آل عبا و امامان معصوم عليهم السلام است و در اين زمينه روايات بسياري در كتب تفسير و حديث شيعه و اهل سنت وارد شده است. اين شأن نزول احتمالاً سال ها با شأن نزول آيات مربوط به همسران فاصله داشته است. اكنون مي توان سياق را در مورد اين آيات منعقد دانست و اين دو ماجراي مجزا را در يك سياق گنجانيد و بر اساس آن معناي آيه را توجيه كرد.
جهت سوم
جهت سومي كه انعقاد سياق را دستخوش اختلال مي سازد، اختلاف ضمير در آيات مربوط به همسران پيامبر صلي الله عليه وآله و سلم و آيۀ تطهير است. در مجموعِ آيات كريمه 22 ضمير مؤنث مخاطب وجود دارد كه 20 ضمير مربوط به آيات قبل از آيۀ تطهير و 2 ضمير مربوط به بعد از آن است در حالي كه در آيۀ تطهير دو ضمير مخاطب وجود دارد كه هر دو ضمير مذكر هستند؛ با اين اختلاف، چگونه ممكن است سياق تحقق يابد؟
* اشكال
در آيۀ تطهير منظور از «عنكم» و «يطهركم» تنها مردان نيستند؛ چراكه علاوه بر زنان، پيامبر و علي و حسن و حسين عليهم السلام نيز داخل بودند. از اين رو ضمير «كم» آمده است و در متون ادبي چنين نحوه استفاده از ضماير را «تغليب» نامند و معناي آن اين است كه اگر بخواهند حكمي را ذكر كنند و دو جنس مطرح باشند، مذكر را بر مؤنث غلبه داده، لفظ مذكر را ذكر مي كنند و هر دو جنس را اراده مي كنند.
اضافه بر اين به كار رفتن ضمير مذكر در جايي كه مؤنث هم اراده شده باشد در موارد ديگر قرآن نيز ديده مي شود مانند اين آيات: «قالُوا أَ تَعْجَبينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ» (هود 73) كه پس از خطاب به همسر حضرت ابراهيم عليه السلام ضمير جمع مذكر مخاطب و عنوان اهل البيت آورده شده است. «قالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا» (قصص 29) كه پس از ذكر اهل حضرت موسي عليه السلام (كه منظور همسر وي است) خطاب با عنوان جمع مذكر آورده شده است.
* پاسخ
اصل در هر كلام و سخني اين است كه الفاظ بر معاني حقيقي آن ها حمل شود و أصالۀ الحقيقۀ يك اصل عقلايي است كه در تمام محاورات و مكالمات در هر لغت و زباني مورد استناد است. براساس اين اصل عقلايي هر لفظي را كه شك كنيم در معناي حقيقي آن استعمال شده است يا خير بايد آن را بر معناي حقيقي آن حمل كنيم. از اين رو بايد منظور از ضمير «كم» كه در دو جاي آيۀ تطهير به كار رفته است، جمع مذكر مخاطب باشد كه معناي حقيقي آن است و اين كه تمام افراد اهل بيت در آيه، مذكر بوده اند؛ جز اين كه از روي قرينۀ خارجي و با توجه به احاديث ذيل آيه قطعي است كه حضرت فاطمه عليها السلام نيز در اهل البيت داخل بوده است و جز آن حضرت هيچ مؤنثي در اهل البيت داخل نيست؛ و قاعدۀ «اقرب المجازات» در آيه جاري خواهد بود. اما در آياتي كه به عنوان شاهد آورده شد به دليل قرينه، ضمير مذكر دربارۀ مؤنث به كار رفته و كاربرد مجازي است و كاربرد مجازيِ يك لفظ همراه با قرينه نمي تواند دليلي باشد بر اين كه بدون قرينه نيز اين كار صورت گيرد و چنان كه گفته شد اصل در استعمال اين است كه لفظ در معناي حقيقي آن استعمال شده باشد و با ميسر نبودن آن اقرب المجازات را بايد مراعات كرد. «امامت و عصمت امامان(ع) در قرآن- حجت الاسلام والمسلمين رضا كاردان




نظرات کاربران