توصیههایی که مداح را ماندنی میکند
یکی از پیرغلامان اهل بیت(ع) توصیههایی را برای ماندنی شدن و اثرگذار بودن مداحان بیان کرد و گفت: الگویم را از سخن امام حسین(ع)، گرفتم و هدف ایشان را از قیام کربلا در مجالسم دنبال میکنم.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، وقتي صحبت از پيرغلامي و نوكري حضرت سيدالشهدا(ع) ميشود اين صفت را در كساني ميبينيم كه خداوند درجات دنيايي را از آنها گرفته و درجات الهي را جايگزينشان كرده، تا به مولاي خود نزديك شوند و طريق سعادت را با فهمتر طي كنند؛ اين زمان ميشود كه پيرغلامان امام حسين(ع) دعا ميكنند و مستجاب ميشود. امتيازات آنها پنهان است چون ظواهر را از دست دادهاند.
خبرگزاري ايكنا همراه با ويژهبرنامه «در محضر ستايشگران» به سراغ پيرغلام، مداح و ستايشگري با اخلاق و با اخلاص رفته است كه هم اهل علم است و هم عمل؛ كسي كه مداحي را از كودكي و با مجالس تعزيه آغاز كرد و امروز افتخارات بسياري را در پرونده نوكري اهل بيت(ع) كسب كرده است.
حاج يدالله بهتاش فردي است كه علاوه بر كسوت مداحي به سخنراني، تأليف كتب مختلف و تدريس مداحان جوان ميپردازد و افتخارش به اين است كه در محضر رهبر معظم انقلاب روضهخواني كرده است؛ او معتقد است مداحي فقط خواندن نيست و اولين قدم در مداحي خلوص است. وي از پير غلاماني است كه بيش از ۵۰ سال در مجالسهاي عزاداري ابا عبداالله الحسين(ع) مداحي ميكند و مسئوليتهايي را هم در اين عرصه داشته كه از جمله آن ميتوان به رئيس شوراي عالي قشر سازمان بسيج مداحان و عضو هيئت مديره خانه مداحان اشاره كرد؛ در ادامه اين گفتوگوي صميمي را دنبال خواهيد كرد:
*چگونه در عرصه مداحي، تاليف كتب و ستايشگري حضور پيدا كرديد؟
من يدالله بهتاش، متولد يكي از روستاهاي سبزوار در سال ۱۳۲۹ هستم؛ از ۷ سالگي خواندن را با تعزيهخواني شروع كردم و جهتگيري من به اين مسير به علت مذهبي بودن خانواده و پدرم بود؛ ايشان مي خواندند و من هم از ايشان ياد ميگرفتم و ميخواندم؛ از دبستان، راهنمايي و دبيرستان در مدرسه ميخواندم و زماني كه ازدواج كردم پدر همسرم (حجت الاسلام والمسلمين سيد مهدي ميرشريفي) كه روحاني و از سادات بودند مطالب بسيار زيادي را به من آموختند و اين را يكي از افتخارات خود ميدانم كه با اين خانواده وصلت كردم؛ مقدمات عربي را تا باب رابع مغني محضر ايشان خواندم و بعد از اين اتفاق حديث خواندن و قرائت قرآن براي من بسيار سهلتر شد.
از همان ابتداي جواني علاقه داشتم مجالسي كه برگزار ميكردم اثرگذار باشد، لذا سعي ميكنم در اشعاري كه انتخاب ميشود، پنديات، احاديث و آموزههاي قرآني نهفته باشد؛ به مطالعه بسيار علاقهمند هستم و روز بدون مطالعه ندارم؛ بعد از انقلاب هم در موسسه اميركبير امام جماعت بودم و همين زمان فرصتي ايجاد كرد كه دست به قلم شوم و اولين كتاب خودم را در زمينه نماز شب بنويسم؛ اين كتاب در اولين دوره چاپ خود با ۳۰ هزار نسخه به جبههها فرستاده شد و امروز هم كه در سال ۹۵ بيش از ۲۰ بار تجديد چاپ شده است. بعد از آن در خصوص احاديثي كه ميخواندم كتاب نوشتم؛ ۳۵ عنوان كتاب چاپ شده دارم؛ زندگينامه ۱۴ معصوم(ع)، را تك تك نوشتهام. هميشه گفتهام كه نوشتههاي من كلاس اولي است؛ اما با عنايت خداوند هركدام چندين بار چاپ شده است؛ سابقه رفتن به خارج كشور را هم دارم كه در ژنو سوئيس، ايتاليا، لندن، آلباني، امارات، بحرين و چند كشور ديگر روضه خواندهام؛ دوره اولي كه پير غلامان را در جماران انتخاب كردند جز آنها بودم و افتخار ميكنم كه ۶ سال در محضر آقا منبر رفتهام و يك سال هم به صورت خصوصي در منزل ايشان روضه خواندهام.
سخن دلگرم كننده رهبري...
كار اولم مداحي است و در مداحي سخنراني هم ميكنم؛ خاطرم هست در دفعه اولي كه در بيت آقا دعوت شدم، كسي كه مسئول دعوت بودند محترمانه به من گفتند كه شما مداح هستيد و قرار است كه مداحي كنيد؛ اما من با خودم گفتم كه سنتم را نميشكنم و سخنراني را هم انجام ميدهم، بعد از شروع مجلس در شب عاشورا، من اين بيت شعر را خواندم كه: «درس آزادي به دنيا داد رفتار حسين(ع)، بذر همت در جهان افشاند افكار حسين ...» و آن را خواندم تا به روضه متصلش كنم و بعد اين حديث از امام حسين(ع)، را خواندم كه حضرت شب عاشورا را مهلت گرفت و فرمود: « عباس جان امشب براي اين چهار چيز از دشمن مهلت بگير: نماز، قرآن، دعا و استغفار»، تا اينجا را با صوت خواندم و بعد از آن ۵ دقيقه سخنراني و بعد هم روضه را تمام كردم؛ به محضر آقا كه رسيدم ايشان سه مرتبه فرمودند: خوب بود، خوب بود، خيلي خوب بود و همين سخن آقا من را بسيار دلگرم كرد.
*سبك خاص مداحي و روضه خواني شما از كجا آمده است؟
الگويم را در يكي از سخنان امام حسين(ع)، گرفتم؛ آقا زماني كه ميخواستند به سمت مكه حركت كنند وصيتنامهاي را پيش محمد حنفيه گذاشتند و در اين وصيتنامه هدف آقا از آمدن به كربلا نوشته شده است، چون اين هدف را گفتهاند، لذا من روضه خوان هم بايد اين هدف را دنبال كنم؛ آقا فرمودند: من تنها به انگيزه اصلاح در امّت جدّم بپا خاستم، مىخواهم امر به معروف و نهى از منكر كنم و به روش جدم و پدرم على بن ابى طالب(عليه السلام) رفتار نمايم! لذا من هم بايد هدف امام حسين(ع)، را البته مستند و مستدل در مجالسم پياده كنم. بنا دارم كه در مجلسم موعظه باشد و مستند سخن بگويم؛ به اين دليل كه خدا را ناظر ميدانم، سعي ميكنم همه جا امر به معروف و نهي از منكر كنم. مداحان جوان بايد توجه داشته باشند كه همه چيز فاني است و تنها خدا باقي ميماند و هر چيزي هم كه با خدا گره زده شود باقي خواهد ماند؛ اگر مال و يا هنري باشد كه به خدا گره زده شود در اين صورت باقي خواهد ماند اما اگر راه ديگري باشد ماندني نخواهد بود؛ اگر صدا، هيئت و مجلسم را در راه خدا خرج كنم ماندني خواهد بود؛ ما مداحان بايد صدا، مجلس، آبرو و مالمان را با خدا گره بزنيم تا باقي بمانيم.
*مداحان جوان ما براي الگو و موفق شدن در جامعه مداحي چه مواردي را بايد رعايت كنند؟
رهبر معظم انقلاب بسيار كارشناسانه جواب اين مسئله را دادهاند؛ ايشان در يكي از ديدارها گفتند كه مردم فقط به خواندن شما نگاه نميكنند، بلكه به رفتار و اعمال شما هم نگاه ميكنند؛ امام صادق(ع) هم ميفرمايند: شما زينت ما باشيد و ما را زشت جلوه نكنيد؛ لذا زماني كه ما مداحان ميخوانيم، اين خواندن علاقه ايجاد ميكند و خود الگويي براي جامعه ميشود؛ لذا بايد رفتار ما به گونهاي باشد كه اين الگو آبروي اهل بيت(ع) باشد. بايد روي منبر و غير آن يك رنگ و الگويي براي اهل بيت(ع) باشيم؛ تمام رفتار ما زير نظر است و چون ما آبروي خود را از اهل بيت(ع) گرفتهايم بايد رفتار و كردارمان طوري باشد كه الگو و آبرويي براي اين بزرگواران باشيم.
*از اساتيد خود بگوييد.
چون پدرم ميخواند از ايشان الگوبرداري كردم و بعد، پدر همسرم هم روحاني هستند كه روضهخواني ميكردند و از ايشان هم از لحاظ اخلاقي الگوبرداريهاي بسياري كردم؛ اما استاد بخصوصي در اين زمينه نداشتهام؛ تيپ و خواندنم را از آقاي مرحوم علامه الگويگيري كردم و مجلس ايشان را دوست داشتم و در اواخر عمرشان با ايشان هم مجلس شدم؛ اما از كسي به صورت خاص شاگردي نكردم.
*يك مداح سخن و كلامش چگونه نافذ و ماندني ميشود و مقوله «مطالعه مستند» را بين مداحان چگونه ارزيابي ميكنيد؟
اولين مورد خلوص است؛ انسان اگر ميخواهد ماندني و اثرگذار باشد بايد براي خدا كار كند و ما بايد در مجالسمان به جاي خودنمايي، اهل بيت(ع) و خدا را پر رنگ كنيم؛ مسئله دوم صداقت در خواندن و مسئله سوم راست گفتن است؛ مطالعه داشته باشيم و حتما يك دوره زندگينامه ۱۴ معصوم(ع)، را مرور كنيم تا روضه خوان ۱۴ معصوم باشيم. سفارش ميكنم جوانان مداح اخلاقيات، زندگي، احاديث و نكات ويژه ۱۴ معصوم را فيشبرداري كنند و فرا بگيرند. مداح بايد بداند كه در جواني شهرت، آفت است؛ لذا بايد بدانيم اگر امام حسين(ع) در جامعه آبرويي به شما داده است مغرور نشويد و محبت خود را در خانه به خانواده خود هم نثار كنيد؛ ما بايد كاري كنيم كه در خانواده هم الگو باشيم و آنها ما را قبول داشته باشند.
*معضلات فعلي جامعه مداحان چيست و علل پيشرفت اين آسيبها چه مواردي است؟
هرچيزي كه اثرگذر است آفت را به جانش مياندازند؛ اگر ما مداحان در جامعه اثرگذار نبوديم شايد تا اين حد مورد هجمه قرار نميگرفتيم و آفت به جان ما نميانداختند؛ در مقالهاي كه آيت الله خاتمي تهيه و چاپ كردهاند به صورت مستند دلايل پايداري انقلاب اسلامي ايران را با وجود اين مقدار هجمه مطرح كردهاند، كه در آن وجود روحانيت و مجالس اهل بيت(ع) را دليل اين پايداري اعلام كردهاند؛ در اين بين دشمن هم به دنبال آسيب زدن و بيمحتوا كردن هيئتهاي مذهبي است و تلاش كردند مراجع را از چشم مردم بياندازند و مجالس اهل بيت(ع) را هم بي محتوا كنند. امروز ميبينيم فرد وقتي هيئت آمد، چند ساعتي سينهزني و شور گرفت اما در آخر كه از هيئت بر ميگردد، هچ چيزي را كسب نكرده و معرفتي حاصل نميشود؛ لذا مجالس از محتوا افتاده، اگر واقعا اين محتوا در مجالس بود بعد از هيئت يا بعد از ايام محرم وضعيت جامعه بايد تغيير كند، اما باز ميبينيم تا زماني كه در هيئت هستند به سر و سينه ميزنند و اشك ميريزند و همين كه از هيئت بيرون ميآيند گويا كه هيچ وقت هيئت نبودهاند و هيچ تغييري نكردهاند.
آفتي از جنس غلوهاي بيش از حد
مداحان جوان بايد توجه داشته باشند كه در يك ساعتهاي خاص و حساس براي مجالسشان يك سخنران خوب و موعظهگر داشته باشند و مجلسشان را بايد محتوايي كنند. يكي ديگر از آفتهاي مجالس و مداحي، غلوهاي بيش از حد مداحان در اشعارشان است، كه نعوذبالله معصومين را فرزند خدا ميدانند و هيچوقت فكر نميكنند كه وهابيها اين فيلمها و صوتها را در بين خودشان منتشر ميكنند و عليه تشيع استفاده ميكنند. دروغهايي كه دهان به دهان در بين مداحان ميچرخد از آفتهاي ديگر مداحي است؛ لذا توصيه ميكنم اگر مداحي مطلب خوب و جذابي را در يك هيئت و يا از يك مداح ديگر شنيد آن را يادداشت كند و بعد از پيدا كردن منبع، آن را در هيئت بيان كند و مستند حرف بزند تا اگر در هيئت و يا در روز قيامت او را در مورد سخني كه گفته است سوال و جواب كردند جوابگو باشد. توصيه ميكنم همه كتاب لوء لوء و مرجان مرحوم محدث قمي را بخوانند؛ در ابتداي اين كتاب آمده است كه گريه كردن و سينه زدن براي اهل بيت(ع)، ثواب زيادي دارد، اما هر گرياندني كه ثواب ندارد و اين موضوع ۲ شرط مهم دارد؛ يكي خلوص داشته باشيم و ديگري صداقت بايد در بيان و رفتار ما باشد. مداحي كه ميخواهد ماندني شود بايد اين دو مورد را مراعات كند. يكي ديگر از آفتهاي مداحي سبكهاي برگرفته از ترانههاي فارسي خارج از كشور است. با نوآوري به هيچ وجه مخالف نيستم و بودهاند مداحاني كه با نوآوري مخاطب بسياري را جذب كردند، اما بعضا در بين برخي مداحان مي بينيم تا خواندن را شروع ميكنند همه با هم ميگويند كه آهنگ فلان خواننده را ميخواند!
احكام مداحي را همه بايد ياد بگيريم
مداحي احكام دارد و احكام مداحي را همه بايد ياد بگيريم، نوع سينه زني، نوع دست زدن در مجالس شادي، در مساجد و حسينهها، برهنه شدن در هنگام سينه زني همه اين موارد احكام دارد و احكام آن را هم براي ما گفتهاند؛ سنتهاي بدي از قديم مانده كه خيلي بايد تلاش كنيم تا اين سنتها از بين برود؛ سفارش ميكنم مداحان احكام مداحي را فرا بگيريد. سابقا اگر مردم پاي منبريها مينشستند مشغوليات نداشتند، ولي اين اواخر گرفتاريهاي زندگي زياد شده و كسي كه مسجد ميآيد و يا پاي منبر مينشيند، نبايد وقتش ضايع شود پس مطالب را بايد مختصر و مفيد بيان كنند.
*مداحان در داخل و خارج از كشور چه تاثيراتي بر وجهه تشيع گذاشتهاند؟
ما مداحان هم داخل و هم خارج اثرگذاري خوبي داريم، اما توقع بيش از اينهاست كه بايد برآورده شود. امروز از همه لحاظ مردم توجه دارند و بايد ما از لحاظ محتوايي خود را تقويت كنيم؛ خاطرم هست زماني كه در ايتاليا روضهخواني ميكردم بعد از جلسه به ما گفتند، خودرويي آمده و ميخواهند شما را به ونيز ببرند تا آنجا را هم ببينيد، بعد از ونيز چون از هتل اصلي دور بوديم ما را به شهر كوچكي به نام پادووا بردند كه در آنجا يك خوابگاه دانشجويي بود؛ بعد از رسيدن به خوابگاه ديدم كه در و ديوار را همچون حسينهها پرچم زدهاند؛ سوال كردم كه اينجا حسينه است؟ گفتند كه نخير اينجا اتاق ماست، و به من گفتند زماني كه متوجه شديم نوكر امام حسين(ع)، در ايام محرم به ونيز آمده و قرار است شب را در كنار ما سپري كنند فضا را تغيير داديم تا مجلسي هم براي ما داشته باشيد و فيضي ببريم. روضه دلچسبي بود كه براي آن چند دانشجوي پزشكي ايراني و عراقي در اين شهر دور افتاده از ونيز خواندم و تنها بچه مذهبيهاي آنجا بودند. كساني كه با اهل بيت(ع) باشند و رابطه بگيرند هر جاي دنيا هم كه بروند باز محفوظ هستند؛ حساب كنيد در يك شهر دور دست ايتاليا درحال تحصيل در مقطع دكتري بودند اما چون محب اهل بيت(ع) هستند راهشان را فراموش نكردهاند.
ما مداحان اثرگذاري خود را نسبت به گذشته داريم و چه خوب است مداحان با زبانهاي عربي و انگليسي آشنا باشند و روضه مداحي و منبر بروند. دايره كار مداحان مدام در حال وسيعتر شدن و مستمع عالمتر شده است، لذا خود ما هم بايد عالمتر باشيم و دستمان پرتر شود تا اثرگذاري بيشتري داشته باشيم.
*راهكار پيوند زدن قرآن با مجالس اهل بيت(ع) چيست ؟
عقيده داريم كه بايد در مجالس اهل بيت(ع) قرآن خوانده شود؛ امروزه متاسفانه قرآن در مجالس اهل بيت(ع) پررنگ نيست؛ ممكن است ابتداي مجلس قرآني تشريفاتي قرائت شود ولي اينكه رحل قرآن بگذاريم و پاي صوت آن بنشينم بسيار كم شده است. پيامبر اسلام(ع)، فرمودند من دو چيز را نزد شما به امانت ميگذارم يكي قرآن و ديگري اهل بيتم و اين دو هيچوقت از هم جدا نميشوند و فرمودند اگر به هر دو آنها متوسل شويد به گمراهي كشيده نخواهيد شد؛ لذا راهكار اين است كه ما بايد قرآن را پررنگتر كنيم. ما بايد از جوانان شروع كنيم و هيئتها بخشي از جلسه خود را به تلاوت قرآن اختصاص دهند، اما براي اينكه جذاب هم باشد يك قاري خوب و خوشصدا و جوايزي را در نظر بگيرند تا جوانان جذب شوند. پيامبر(ص) در جاي ديگري ميفرمايند: بچههايتان را به محبت پيغمبر(ص)، آل ايشان و تلاوت قرآن ادب كنيد. اين خود بزرگترين مسئله تربيتي ما براي هيئتها، خانوادهها و پدر و مادرهاست. قرآن مايه بركت در هيئت، خانه و جامعه ماست. يكي از بهترين راهكار دوري شياطين و مشكلات جامعه اين است كه مردم قرآن را در خانه خود، محل كار، هيئتها تلاوت كنند تا به جاي شياطين، فرشتهها با خود بركت بياورند.
وي در پايان با بيان خاطرهاي كوتاه از كرامت حضرت سيد الشهدا(ع)، به يك جوان ايراني گفت: در مجمع جهاني اهل بيت(ع) لندن در روز عاشورا پزشكي را ديدم كه به من ميگفت، حاج آقا زماني كه لندن آمدم دانشجو بودم و در ايران اهل هيئت و روضه نبودم، اما در لندن با پافشاري يكي از دوستان در روز عاشورا به مركز جهاني اهل بيت(ع) آمدم و در همان دفعه اول جذب و شيفته امام حسين(ع) شدم؛ بعد از اين هيئت از لندن به كربلا رفتم و از آن روز به بعد مجالس امام حسين(ع) را ترك نكردم و حسيني شدم. اين جوان در ادامه به من گفت «بعد از اينكه مسير زندگيام تغيير كرد در همين مركز جهاني اهل بيت(ع) به دوستانم گفتم كه همسري خوب و مومن و با حجاب را براي من پيدا كنند، بعد از چند وقت فردي را به من معرفي كردند كه بسيار باب پسندم بود و پدر و مادرم هم آن را پسنديدند و ازدواج كردم و امام حسين(ع)، مسير زندگيام را تغيير داد»؛ البته جزئيات اين تغيير كه چگونه شد در اين مسير قرار گرفت را از ايشان نپرسيدم اما قطعا يا بخاطر منبر جلسه بوده و يا مداحي كه با شعر خود اين اثر را بر ايشان گذاشت.
منبع: خبرگزاري قرآني ايكنا