کتابفروش بغدادی؛ مهمان خیابانهای جنگ زده شد
کتابخانه کوچک تعبیه شده پشت ماشین جوان عراقی، آخرین نمونه از تلاشهای او برای ترویج کتابخوانی و عشق به کتاب در بغداد است.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج به نقل از روزنامه صبح نو، نظاميان عراقي، حالا ديگر چند سالي ميشود كه عادت كردهاند در ايستهاي بازرسي متعدد براي يافتن خودروهاي انتحاري و بمب گذاري شده و جلوگيري از انفجار آنها، كاروانها و ماشينها را بازرسي كنند، با اين حال هيچ يك از آنها خبر نداشتند كه وقتي قرار است در ايستهاي بازرسي ماشين علي الموسوي را تفتيش كنند، با چند ده جلد كتاب و مجله رو به رو خواهند شد.
كتابخانه كوچك تعبيه شده پشت ماشين جوان 25 ساله عراقي، آخرين نمونه از تلاشهاي او براي ترويج كتاب خواني و عشق به كتاب در بغداد است؛ شهري كه در گذشته به پايتخت جهان اسلام مشهور بود اما اكنون بيشتر با بمب و انفجار شناخته شده است.
ابتداي اين حركت علي الموسوي از آن جا شروع شد كه در سال 2015 در فضاي مجازي يك گروه با نام دوستداران كتاب به راه انداخت. او پس از آن علاقه مندي خود به كتاب را به دنياي واقعي نيز كشاند، در كافهها و مراكز فرهنگي سمينارها و جلساتي در مورد كتاب برگزار كرد.
«من به خواندن عشق ميورزم» اين خلاصهاي از شخصيت علي الموسوي از زبان خودش است، جواني كه در رشته ترجمه زبان انگليسي درس خوانده است. مدتها بود كه دوست داشتم افرادي شبيه خودم را از نزديك ببينم به همين خاطر در اين فكر بودم كه مكاني براي دور هم جمع شدنمان فراهم كنم، مكاني كه همهمان، هر زماني كه بخواهيم بتوانيم به آن دسترسي داشته باشيم، فارغ از اين كه كجاي كشور زندگي ميكنيم.
او سرانجام براي اجراي اين ايده تصميم گرفت يك كتاب فروشي در بغداد افتتاح كند كه علاوه بر پيك كتاب، طراحي قفسه نيز داشته باشد و كتابها را در صورت درخواست خريدار كادو پيچ هم كند. ايده اوليه اما گسترش يافت و علي الموسوي اين بار كتابخانه خود را روي ماشين بنا كرد تا بتواند در ترافيك شهر، از ميان ايستهاي بازرسي و لابلاي شهر مردم را با كتاب آشناتر كند. اگر چه نيروهاي امنيتي اغلب اصرار دارند كه ماشين او را بازرسي كنند تا مبادا مواد انفجاري در آن كار گذاشته شود، با اين حال، مذاكره علي آنها را قانع ميكند تا بتواند در كنار خيابان كتابهاي خود را بفروشد.
8 قرن پس از ميلاد مسيح و زماني كه در امپراطوري عباسيان بغداد به پايتخت آن تبديل شد، موجي از شاعران به آن جا سرازير شدند با اين حال، حمله مغول در سال 1258 به اين شكوفايي پايان داد و اقتصاد نفتي عراق نيز پس از آن به رغم نفت فراوان، با جنگ و تحريم نتوانست كمر راست كند و ديگر خبري از آن شكوفايي نشد.
با اين حال همچنان اين شهر ميراث دار آن ادبيات غني است و جمعه بازارهاي كتاب همچنان در اين شهر فعال و پوياست. كافه شاه بندر در ميانه بازار بغداد همچنان پاتوق نويسندگان و روشنفكران است كه ساعتها به تماشاي عكسهاي سياه و سفيد چسبانده شده به ديوارهاي كافه مينشينند. بر خلاف تصور بسياري، علي موسوي طرفداران و خريداران زيادي پيدا كرده است.
او ميگويد درآمدش از فروش كتاب به ماهانه 4 هزار دلار ميرسد و 4 كارگر نيز براي اين كار استخدام كرده است. او ميگويد به خاطر شكاف ايجاد شده در نتيجه حمله آمريكا به عراق در سال 2003 در شهر دسته بنديهاي مذهبي و قوميتي ايجاد شده و به همين خاطر در مناطق مختلف شهر مردم به كتابهايي با موضوعات مختلف علاقه مندند. در مناطق شيعه نشين مردم بيشتر كتابهاي مذهبي را خريداري ميكنند و در مناطق سني نشين كتاب زندگي نامه صدام فروش خوبي دارد.
او حتي زماني را به ياد ميآورد كه يكي از همسايگانش به طرف ماشين دويده و پس از گرفتن يكي از كتابهاي وي، با شادماني جلد آن را بوسيده است. علي موسوي بعد از ظهرها را به مناطق پرجمعيت همسايه خانهاش ميرود و در بازارچهاي كنار دانشگاه بغداد پارك ميكند تا كتابهايش را به فروش برساند. سيل دانشجوياني كه از دانشگاه به خيابان سرازير ميشوند، رمانها، زندگي نامه افراد مشهور، كتاب شعرها و كتابهاي درسي را از او خريداري ميكنند. نكته جالب اين است كه مشتريان او فقط كتابهاي عربي نميخرند و بسياري از آنها خريدار كتابهاي غير عربي و به زبانهاي ديگرند.
جوان 25 سالهاي كه از دانشگاه بيرون آمده به طرف بساط كتاب عليالموسوي ميآيد، كتابهايش را برانداز ميكند و وقتي ميفهمد من خبرنگارم، ميگويد كه او و خانوادهاش عاشق شعر و ادبيات هستند اما اين بار آمده است تا كتاب زندگي نامهاي از يك فرد موفق و مشهور بخرد. ميگويد: زندگينامهها را دوست دارم چرا كه دريچهاي است به دنياي افرادي كه مانند ما در اين جهان به دنيا آمدند اما فهميدند كه در چه زماني بايد چه فرصتهايي را غنيمت شمارند و دقيقاً به همين دليل موفقتر از ما شدند.»
گويي كه از جنگ به تنگ آمده باشند، مردم خسته و نا اميد از فرداي بغداد نيز با ديدن اين كتابفروشي سيار به سويش شتاب ميگيرند و حتي براي لحظاتي هم كه شده، غم اشغالگري و ويراني را به كناري گذاشته و در كتابهاي نه چندان زياد علي موسوي غرق ميشوند. استقبال زيادي كه علي موسوي و هم نسلان عراقياش را به آينده اميدوار كرده است. به آيندهاي كه بتوانند به دور از واهمه اشغالگران يا كابوس ديكتاتوري مانند صدام، در كنار هم زندگي كنند و كتاب و كتاب فروشي سيار و ثابت نه ديگر استثنايي در ميانشان، بلكه جزيي از زندگيشان شده باشد./998/د102/ب1