شعر آئینی خیال نیست؛ عنایت روح الامین است

به گزارش خبرگزاري بين المللي قرآن(ايكنا) صاحب نگاه متفاوت؛ شايد اين كوتاه‌ترين جمله‌اي باشد كه با آن بتوان محمد جواد پرچمي، متولد سال ۶۷، شاعر و مداحي كه شعر و مدح خود را به ائمه (ع) منحصر كرده است، داراي مدرك ليسانس مهندسي صنايع و ارشد مديريت تكنولوژي با شغل آزاد(صاحب يك شركت خصوصي)، بزرگ شده محله‌ سعادت آباد تهران و اكنون ساكن پونك، با پدري كه استاد دانشگاه و پژوهشگر است را تعريف كرد.
وي ميهمان دهمين جلسه «سياه مشق عشق» ويژه مداحان جوان بود كه در خبرگزاري ايكنا برگزار شد.
پرچمي اولين سؤال ما كه پرسيديم نحوه ورود وي به دنياي شاعري و مداحي براي اهل بيت(ع) چگونه بوده است را اينگونه پاسخ داد: يك بحث ورود آگاهانه، با تصميم‌گيري و برنامه‌ريزي به دنياي مداحي و فضاي شعر آئيني است اما، در فضاي اهل بيت نحوه ورود بيشتر توفيقي است كه حاصل مي‌‌شود و اين توفيق در اختيار همه قرار دارد؛ كسي كه محب اهل بيت(ع) است به اين حوزه ورود پيدا مي‌كند، همه اين مهلت را دارند. اما در اين فضا برخي به نقطه پيشرفت و تعالي مي‌رسند. البته من به كلمه پيشرفت اعتقاد ندارم در اين مكتب و اينجا دنبال تعالي هستيم نه پيشرفت. پيشرفت واژه‌اي مادي است. ما در فضايي هستيم كه سراسر معنويت است. وقتي مي‌گوييم پيشرفت يعني بالا رفتن سِمت‌ها در محيط شغلي و كاري اما در فضاي اهل بيت افرادي را داريم كه ممكن است هيچ نام و نشاني از نظر مادي از آنها نباشد اما حساب و كتابشان نزد اهل بيت متفاوت و بسيار بالاتر از بقيه است. شاعري داريم كه همه شايد اسمش را بدانند و با شعرهايش آشنا باشند اما حتي چهره وي را نديده باشند. پس اين فضا متفاوت است.
اين شاعر جوان كشورمان ادامه داد: توفيق را خدا به همه مي‌دهد اما اين ما هستيم كه بايد اين توفيق و استعداد را خوب بارور كنيم. آن كسي كه خوب از اين استعداد و توفيق استفاده مي‌كند مي‌شود آيت الله قاضي، بهاء‌الديني و ... و در درجه بالاتر مي‌شود مقام معظم رهبري.
من نوكرم؛ مداحي شغلم نيست
پرچمي در پاسخ به اين سؤال كه آيا شاعري و مداحي را به عنوان يك شغل نگاه مي‌كنيد؟ و آيا براي شما شاعري درآمدزايي دارد يا خير گفت: ما نوكري را به عنوان يك شغل مي‌دانيم. همين است كه در دعا مي‌گوييم «اللهم اشغلنا بذكرك؛ خدايا مرا به ذكرت مشغول كن». اين نوكري شغل ما است اما شغل مادي ما نيست و ما از اين راه ارتزاق مادي نمي‌كنيم، ارتزاق معنوي مي‌كنيم و اولويت اول ما نوكري اهل بيت(ع) است. البته نوكري اهل بيت فضاي گسترده‌اي دارد كه از خدمت در يك هيئت كوچك گرفته تا خدمت به مادر خانواده كه چون مومن است حضرت زهراي خانه است تا خدمت به زن و بچه و ... را شامل مي‌شود و نمي‌شود دايره اين نوكري را تنگ كرد؛ يعني نمي‌توان گفت من مداح يا شاعر نوكر ال بيت هستم اما راننده تاكسي كه ماه رمضان با زبان روزه در گرما كار مي‌كند و براي خانواده‌اش روزي حلال كسب مي‌كند نوكر امام حسين(ع) نيست.
وي تأكيد كرد: شغل اول زندگي ما نوكري است در ابعاد مختلف و خاصه نوكري در فضاي خدمت به اهل بيت و محبان اهل بيت(ع). نه من به مداحي به عنوان شغل و اينكه از اين طريق بخواهم ارتزاق كنم، نگاه نمي كنم.
شاعر و مداحي كه پول و پاكت نمي گيرد
پرچمي در واكنش به سؤال صريح ما كه پرسيديم: آيا جايي رفته‌ايد كه به شما پاكت بدهند و قبول نكرديد؟ آيا پاكت مي‌گيريد؟ اگر نه چرا؟ گفت: ما شاعر داريم كه پول مي‌گيرد سبك مي‌سازد، پول مي‌گيرد و طي مي‌كند. شاعري هم داريم كه طي نمي‌كند اما چشمش به دست فردي است كه با شعر وي مثلاً ۲۰ ميليون در چهار جلسه دريافت كرده و حق خود مي‌داند كه بخشي از اين پول به شاعر داده شود. اين مسائل هست اما من نمي‌گيرم.
سرمايه شاعري از من نيست، تفضل است پول نمي گيرم
سؤال ما چرا بود و وي پاسخ داد: زماني است كه شما سرمايه كارت را از خودت آوردي و ميز و دفتري راه‌انداخته‌اي طبيعي است كه بخواهي از اين سرمايه‌گذاري سود هم كسب كني اما اين سرمايه را كه من كسب نكرده‌ام . نمي‌دانم به چه چيز من نگاه كرده‌اند اما، اين را حضرت زهرا(س) تفضل كرده كه مي‌توانم سياه مشقي بنويسم، اينكه آورده من نيست كه بخواهم از آن كسب درآمد كنم.
اولين شعرم را حاج مهدي ارضي در هيئت خواند
وي از اولين شعر خود كه توسط يك مداح خوانده شد هم گفت و عنوان كرد: ۱۵ ـ ۱۶ ساله بودم يكشنبه از سعادت‌آباد مي‌رفتم ميدان قزوين هيئت حاج مهدي ارضي. ايشان گردن من خيلي حق دارند. شعري براي حضرت زهرا (س)گفته بودم با اين مضمون كه «اي كاش كه من سائل درمان تو باشم... هر لحظه فقط چشم به فرمان تو باشم .... يك لقمه از آن نان تنوري بچشانم .... يك عمر سگ كوي محبان تو باشم». يك غرل هفت بيتي بود كه اولين شعر من بود كه مهدي ارضي اين شعر را در هيئت خواند و اين اتفاق براي من بسيار خوشحال كننده بود.
«هنوز هم آني كه بايد بشود نيست» اين جمله را پرچمي در خصوص شعرهايش گفت و از اينكه علي رغم اينكه هنوز هم شعرهايش آني كه بايد بشود نيست اما، از اولين كربلايي كه رفته ورق شعرهايش برگشته و افزود: هنوز هم واقعاً هيچ نيستيم و هنوز هم شعرهايي را از شاعراني مي‌خوانم كه فكر مي‌كنم من كجا هستم آنها كجا هستند. اهل بيت دريا هستند. رشد شعرهاي اهل بيتي را ببينيد و رشد شعرهاي افرادي كه اصلاً شعر ما را قبول ندارند را ببينيد. اما علي رغم رشد فوق العاده شعرهاي آئيني انتقاد من اين است كه چرا شعر آئيني در كشور ما به واسطه اينكه شعراي آئيني ما تحت تأثير شعراي غير آئيني قرار گرفته‌اند، تحت تأثير شعر غير آئيني قرار گرفته است؟!
معيار و شاخص نقد شعر در هيئت، ميزان تكان خوردن شانه‌هاي مردم است
وي به جايگاه مهم شعر آئيني و نه ساير شعرها در حال و هواي هيئت ها و كاربردي بودن اين نوع خاص شعر در جامعه اشاره و تأكيد كرد: معيار و شاخص نقد شعر در هيئت ميزان تكان خوردن شانه‌هاي مردم است. شاخص نقد اين شعر اين است كه شما اگر در تلفن همراهت هم اين شعر را بخواني تكانت بدهد. اما اين نقدي نيست كه در جامعه شعري ما آن را شناخته باشند و يا بپذيرند. يعني در مجامع شعري همانطور كه ساير اشعار نقد مي شوند، شعر آئيني هم نقد مي شود. ما شاعران جوان مطرح در حوزه شعر آئيني در كشور كم نداريم اما جوان بودن آنها موجب مي شود كسي آنها را بازي ندهد(در مجامع شعري جايگاه شايسته خود را نداشته باشند).
اين فضا مال اهل بيت است اما برخي خود را قيم آن مي دانند
پرچمي افزود: هنوز هم به شعراي جوان خرده مي‌گيرند و برخي خود را قيم هيئت‌ها و شعرها مي‌دانند در حالي كه اين فضا مال اهل بيت است، شعرش، مدحش و همه چيزش متعلق به اهل بيت است. والله كه اگر يك كلمه از اين شعرها را خودم گفته باشم اگر عنايت ائمه نباشد نمي‌توانم يك كلمه بگويم.
وي در پاسخ به اين سؤال كه چرا نتوانسته‌ايم شعر آئيني را به عنوان سبك قوي شعري به نحوي مطرح كنيم كه ادبيات ايران و ساير سبك‌هاي شعري را تحت تأثير خود قرار دهد؟ گفت: در بسياري از موارد در مباحث ديني همين مشكل را داريم. حضرت آقا هم مدام اسلامي شدن علوم انساني را مطرح مي كنند. به عنوان مثال ما سُنتي، ايراني و اسلامي ازدواج مي‌كنيم اما مشاوره خانواده و روانشناسي غربي به ما ارائه مي شود. مشكل هم به مردم و هم به حكومت باز مي‌گردد. اين هم يك نوع نفوذ است نفوذ فقط در هسته‌اي نيست بلكه در فرهنگ است. اكنون اسلام ستيزي در كشور ما شروع شده؛ چرا يك فرد سخيف‌ترين كلمات را در خصوص علي بن موسي الرضا (ع) به كار مي برد اما هيچ واكنشي نشان داده نشده و مسئله به صدور چند بيانيه كه آن هم به جايي نمي‌رسد، محدود مي شود؟
پرچمي در پاسخ به اين سؤال كه منتسبان به دستگاه ائمه (ع) چه قدر در اين روند مقصر هستند؟ گفت: ما تقصير كار نيستيم ما خيلي بيشتر از ديگران شعر اهل بيت را نشر داده‌ايم. البته اين ما، يك مجموعه بزرگ از كساني است كه در دورترين نقاط كشور تا پايتخت براي اهل بيت شعر مي گويند و كسي هم نيست كه به آنها كمك كند. ما كار خودمان را مي كنيم اما بايد از ما حمايت كنند.
چه كسي بايد حمايت كند؟ پرچمي پاسخ داد: مثالي مي زنم. شما نشر كتاب را ببينيد چرا بودجه براي نشر كتاب هاي شعر اهل بيت نداريم. چرا براي كتاب هاي ديگر بودجه هست و حتي كتاب هاي سخيف و سطحي با تيراژ بالا منتشر مي شود اما يك انتشارات تخصصي كه براي كتاب هاي اهل بيت كار مي كند مشكلات زيادي از جمله مشكل كاغذ، مجوز و ... دارد. در مملكت امام زمان خون شهيد داده بودجه براي چاپ كتاب شعر اهل بيت(ع) نمي دهند.
شعر آئيني خيال نيست؛ عنايت روح الامين است
وي در پاسخ به اين سؤال كه آيا معتقد هستيد بايد انتشارات مربوط به اهل بيت و مباحث مذهبي جدا باشد يا شب شعر جدا براي اشعار آئيني و ساير اشعار برگزار شود؟ گفت: من خودم را قابل اين حرف نمي دانم اما اين حرف هست؛ بزرگ ترين عنصر شعر خيال است البته براي كسي كه شعر عاشقانه مي گويد و از معشوق و باران و پاييز و بهار و ... حرف مي زند. اما شعر آئيني روايت اهل بيت و قال الصادق(ع) و قال الباقر(ع) است و حرف خودم و حتي حرف فلان عالم هم نيست كه امروز بگويد و فردا نقض كند. كلام معصوم است و شعري كه در رساي اهل بيت سروده مي شود عنايت روح الامين است. اين شعر ديگر خيال نيست. پيامبر(ص) است كه به محتشم مي گويد، محتشم بگو «باز اين چه شورش است كه در خلق عالم است». اگر عنايتي نبود محتشم نمي توانست حتي نقطه اي بر كاغذي بگذارد. محتشم ديوان قطوري دارد اما يك شعر از اين شاعر مانده است و اين عنيات است و اصلاً فضاي شعرهاي ديگر با شعر آئيني فرق مي كند.
شعر آئيني در حال استحاله شدن است
اين شاعر كشورمان ادامه داد: اكنون شعرايي داريم كه اهل خلوت و سحر هستند. ما مكتب اهل بيت را در شب زنده داري پيدا كرده ايم و ديديم كه اگر گناه كنيم درها بسته مي شود اگر گناه نكنيم درها باز مي شود؛ برگرديم به اين اهداف اكنون خيلي از اين اولويت ها واهداف دور شده ايم. بايد برگرديم و فضا را مادي و تنگ نكنيم. البته من كنگره شعر و مجمع شعرا و ... نمي روم چون مي بينم شعر آئيني در حال استحاله شدن است. شعر آئيني يك موجود مقدس است و پشتش عنايت اهل بيت است.
وي در پاسخ به اين سؤال كه پس معتقد هستيد مجامع شعري ديني بايد جدا از ساير مجامع باشد؟ گفت: من معتقدم نقد شعر آئيني از نقد ساير شعرها بايد جدا باشد. مي توان كنگره ها را با هم برگزار كرد اما ۹۰ درصد مقام ها و رتبه ها را شاعران آئيني ما كسب مي كنند. اما فقط دو شاعر آئيني بودند كه به برنامه هاي مطرح تلويزيوني دعوت شدند. بسياري از شاعران ما كه هم شعر عاشقانه دارند و هم براي اهل بيت (ع) شعر مي گويند، شعرهايي كه براي اهل بيت گفته اند قوي تر از ساير شعرهاي آنها است. امام صادق(ع) فرمودند هر استعدادي داريد خرج امام حسين(ع) كنيد. شاعري هم كه عاشقانه مي گويد وقتي براي امام حسين(ع) شعر مي گويد به وي عنايت شده است. بيشترين توجه و تشويق را هم همين شعرها از مقام معظم رهبري دريافت مي كنند.
پيدا كردن نقطه اوج مخاطب در شعر آئيني/ حوزه هنري وار به شعر آئيني نگاه كردن آفت دارد
وي در پاسخ به اين سؤال كه اكنون خيلي ها فكر مي كنند شعر آئيني را بايد كنار ساير شعرها قرار داد تا اشعار آئيني ما تقويت شود، اما اين مسئله با چه معياري مطرح مي شود؟ گفت: پيدا كردن نقطه اوج مخاطب در شعر آئيني مهم است. شعر آئيني كاربردي است چرا كه در مراسم‌ها و هيئت ها مورد استفاده قرار مي گيرد؛ بر همين اساس حوزه هنري وار به شعر آئيني نگاه كردن آفت دارد. البته شعر و اصول شعر گفتن يكي است و غزل و قصيده و تركيب بنده و قطعه و ... همان است اما مضامين شعرهاي آئيني فرق مي كند. اكنون مستمع هاي ما شعر فهم هستند و اگر شعر خوب نخوانيم ما را تحويل نمي گيرند.
ائمه اقيانوس مضمون هستند/ هيچ وقت دروغ ننوشته ام
اين مداح و شاعر جوان كشورمان با انتقاد از كساني كه نگران پايان يافتن مضمون در شعر آئيني هستند، گفت: ائمه(ع) اقيانوس مضمون هستند. پدرم از اول مرا به هيئت هاي بزرگان مي برد. اولين باري كه مرا برد پيش حاج منصور(ارضي)، وي گفت اين بچه را در قتلگاه دنيا آورده‌اي كه اين همه شعر در مورد قتلگاه مي گويد؟! من خيلي در مورد گودال قتلگاه مي نوشتم من شعر مي نوشتم و روي ميز حاج منصور مي گذاشتم و او مي خواند. عده اي آمدند در همان ماه رمضان جلسه گذاشتند و من را كوبيدند. تنها حجتي كه خودم براي خودم داشتم در خصوص اينكه اشتباه نكرده‌ام اين بود كه مردم در فضاي همين شعر به ائمه(ع) متصل مي شدند. آن زمان به من مي گفتند زياد از مقتل گفتن موجب مي شود در انتها به دروغ بيفتي. من مي گفتم اهل بيت اقيانوس مضمون هستند و اين مضمون هيچگاه تمام نمي شود كه من بخواهم به دروغ بيفتم و هيچ وقت هم دروغ ننوشتيم.
تفاوت فضا، تفاوت ديدگاه؛ خلوت كردن و ذكر يا قهوه خانه
اما چطور شما اين نگاه متفاوت را داريد؟ چطور اين نگاه را بين جامعه مداحي رواج دهيم؟ پرچمي پاسخ داد: شايد ديدگاه متفاوت باشد اما اين تفاوت عامل برتري نيست. پايين ترين قطره اي كه هست و به حساب نآيد ماييم. مكتبي كه ما بايد در آن رشد كنيم مكتب اهل بيت (ع) است و اصلاً هيچ مكتبي ديگري مورد قبول نيست. علماي ما هم مكتب اهل بيت را مطرح مي كنند. من در شمال شهر تهران در رفاه نسبي بزرگ شده ام يكي از دوستانم يك اتاق شش متري داشت، اما اينگونه نبود كه همه چيز مهيا باشد حتي پول براي خريد كتيبه و يا قلمو نداشتيم. رنگ سبز خريديم و با دستمال اتاق را رنگ كرديم و بر روي در و ديوار شعر نوشتيم. آن زمان در همان فضا دوستي داشتم كه از من بزرگ تر بود يكسري از چيزها را همين دوست در من كُشت. من مي گويم تفاوت ديدگاه به تفاوت شرايط بستگي دارد. من در هيئتي بزرگ شده ام كه نماز شب و روزي يك جزء قرآن خواننده آن هيئت ترك نمي شود. فضايي را داريم كه قبل از هيئت مداح با خود خلوت مي كند، ذكري مي گويد و تسبيحي و توسلي؛ فضاي ديگري هم داريم كه تا قبل از مجلس در قهوه خانه بنشيني و بعد به مجلس بروي.
از حضرت زهرا (س) سؤال كنيم مي خواهي براي پسرت شعر بگويم؟
وي تشريح كرد: ما مفهوم و فضاي شعر مناجاتي را از مفاتيح و قرآن استخراج مي كنيم. «موسي به يمن ضعف تكلم كليم شد پس بايد از سكوت بيان را طلب كنيم». اين شعر از قرآن برداشت شده است؛ آيا اين كشف مضمون هست يا نيست؟ در شعر گفته مي شود اكتشاف شعري داشته باشيد ولي به هر قيمت نبايد اكتشاف شعري داشت چون خطا ايجاد مي كند. بايد اول سري بر خاك گذاشت و به حضرت زهرا(س) گفت مي خواهي براي پسرت دو خط شعر بنويسيم؟ آنوقت ببين ورق بر مي گردد يا نه؟ همين دعاهاي مفاتيح درياي مضمون است. من سؤال دارم مداحان ما چه قدر كتاب خوانده اند؟ شعراي ما چه قدر كتاب خوانده اند؟ البته شعرا افراد پركارتري هستند در اين حوزه. خواننده زحمت نمي كشد تا مطالعه اي داشته باشد و بسياري از خواننده هاي ما بي سواد هستند. به خصوص در آنهايي كه اكنون يكدفعه مطرح مي شوند و مشهور اين بي سوادي بيشتر است. اين افراد نمي توانند الگوي خوبي باشند.
پرچمي از نسل مداحان گذشته هم گفت و خاطر نشان كرد: ما نسل مداحاني را داشتيم كه تمام زندگيشان الگو بوده و زندگي مردم را عوض مي كردند به خاطر اينكه خودشان راهي را رفته بودند. اكنون ديدگاه ها و اولويت ها عوض شده است. اكنون اگر كسي بخواهد هيئتي درست كند اولويت اولش اين است كه چه قدر جمعيت مي آيد؟ سيستم صوتم چيست؟ كار رسانه اي را چگونه براي جذب جمعيت انجام دهم؟ اكنون اولويت شده جلب جمعيت، اولويت امام حسين(ع) نيست. كجاي روايت هاي ما آمده كه برويد هيئت هزار نفره بگيريد؟ ما معتقديم هر جا دو نفر گريه كنند نفر سوم حضرت زهرا(س) است.
وقتي بچه هيئتي بي كار داريم برگزاري مراسم آنچناني اشتباه است
وي ضمن انتقاد از كم شدن روضه هاي خانگي، گفت: چرا روضه هاي خانگي دارد كم مي شود؟ به خاطر اينكه مقدمات و حواشي ايجاد هيئت ها و مراسم را زياد مي كنيم. نمي گويم دكور براي هيئت خوب نيست. اما ما پنج هيئت كلان داريم كه صدا و سيما از اين هيئت ها تغذيه مي شود و برنامه اين هيئت ها در فضاي مجازي در حد بين المللي كار مي كنند اما نورپردازي هاي آنچناني براي هر هيئتي واقعاً نياز نيست. هزينه كردن پول هاي آنچناني براي برگزاري يك هيئت آن هم وقتي ما بچه هيئتي هاي بي كار زياد داريم اشتباه است و سؤال مهم اين است كه خروجي اين هيئت ها چيست؟ بعد از برگزاري هيئت هاي چند هزار نفري صاحبان و برگزار كنندگان هيئت ها بروند و ببينند خروجي هيئتشان چيست؟
حسين جان...
ميشه با يك پرچم
يجا هيات باشه
مياد اونجا زهرا
حتي خلوت باشه
اين كلام معصوم
زينت منبرهاس
دو نفر كه باشن
سوميشون زهراس
شور و شوق روضت
توي عرش اعلاس
جمعيت اينجا نيست
جمعيت اون بالاس
سرم و خم كردم
زير پام عزت ريخت
خير ببينه اونكه
تو چاييت تربت ريخت
اين شعر را در فضاي هيئت و ابدارخانه و كفش جفت كني و ... گفتم و به عمد به مداحي دادم كه بخواند تا در جامعه منتشر شود.
مگر جامعه چه قدر مداح مي خواهد بس است ديگر
پرچمي ادامه داد: مگر قبل از انقلاب در همين جامعه مراكز فساد نبود؟ قبل از انقلاب فرد مي رفت هيئت يك نفس به وي مي خورد يك هفته بيمه مي شد اما اكنون تأثير هيئت نيم ساعت يك ساعت است قديم هفته اي يك جلسه هيئت مي رفتيم تا آخر هفته شارژ بوديم. البته من مخالف زياد هيئت رفتن هستم. در پونك يك حسينه كوچك داريم كه ۵۰ تا ۶۰ نوجوان در اين هيئت هستند. در اين هيئت من مداحي و شعر ياد نمي دهم. هدف ما اين است كه اين نوجوانان يك عده افراد به درد بخور جامعه بشوند. دكتر، مهندس و ... شوند اما در كنار اهل بيت فرد متعهدي شوند. مگر جامعه چه قدر مداح مي خواهد بس است ديگر. اين شور و شوقي كه براي مداح شدن است همه اش به خاطر عشق امام حسين(ع) نيست.
وي با تأكيد بر اينكه نبايد در هيئت ها به دنبال جمعيت زياد بود، گفت: تا نوجواني به من مي‌گويد مي‌خواهم مداح شوم مي‌گويم برو كفش‌هاي هيئت را جفت كن و فرش هيئت را جارو بزن. خود ما هم اين كارها را كرده‌ايم و از اينجاها شروع كرده‌ايم. من هر چه دارم از همان روزهايي است كه به تنهايي هر هفته پاركينگ را مي‌شستم فرش پهن مي‌كردم، چاي آماده مي‌كردم زيارت عاشورا مي خواندم تا ۱۰ نفر دوستانم جمع شوند و با هم سينه بزنيم.
حرف‌هاي نهفته در پاسخ يك نوجوان؛ نوكري يا نوچه گي؟
اين مداح جوان كشورمان ادامه داد: يكي از نوجوانان هيئت پيش من آمد و گفت مي‌خواهم مداح شوم از او سؤال كردم دوست داري مداح يك هيئت هفت هشت نفري باشي و با دوستانت براي امام حسين(ع) نوكري كني يا دوست داري به جاي فلان شخصي باشي كه با فلان مداح معروف همه جا مي‌رود؟ و آن بچه با صداقت به من گفت كه دوست دارد به جاي فلان فرد باشد و با فلان مداح معروف برود؛ در اين جواب حرف‌هاي زيادي نهفته است!
وي عنوان كرد: اكنون تب شهرت همه را گرفته ما در اين مملكت بحران هويت داريم عده‌اي نوجوان و جوان مي‌خواهند با فوتباليست شدن بحران هويت خود را ارضا كنند و معروف شوند، عده‌اي با بازيگر شدن، يكي با خواننده شدن و يكي هم با مداح شدن. اكنون نوجوان و جوان ما مي‌بيند مداحي كه در مراسم او عزاداري مي‌كند، ماشين چند صد ميليوني سوار مي‌شود و اين مسئله چند آفت دارد: اول اينكه جوانان را از امام حسين(ع) دور مي‌كند و به سمت اين شهرت سوق مي‌دهد. از طرف ديگر جوان مي‌گويد امام حسين من و اين آقايي كه مي‌خواند مگر يك امام حسين نيست پس چرا من ۱۰ سال است به هيئت مي آيم همچنان موتور قراضه دارم اما اين مداح ماشين آنچناني داد؟ چطور مي‌توان به اين مسئله پاسخ داد؟
كسي كه پاكت ميليوني براي هيئتش گرفته نمي‌تواند مسئولان را نقد كند
اين مداح كشورمان از به بن بست رسيدن هيئت‌ها ابراز نگراني كرد و گفت: با اين اوجي كه برخي هيئت ها دارند بايد نگران به بن بست رسيدن آنها باشيم. البته بايد آنسوي مطلب را هم گفت. اگر اين هيئت‌ها نباشند دشمنان بنيان‌هاي انقلاب اسلامي را تخريب مي‌كنند. اكنون روحيه اشرافي‌گري روحيه انقلابي را حتي در خواننده امام حسين‌(ع) از بين برده است. برخي مداحان براي اين مي‌توانند منتقد قوي در برابر اين آسيب‌ها و معضلات باشند كه ۴۰ سال است مداحي مي‌كنند اما يك خانه ۶۰ متري در نازي آباد دارند. ولي فردي كه از فلاني و فلان مسئول براي هيئتش پاكت‌هاي ميليوني گرفته ديگر نمي‌تواند آن مسئول را نقد كند. وقتي ما خواستيم هيئت بگيريم بزرگان ما به ما گفتند از هيچ كس و هيچ جا پول نگير اين پول ها هيئت را نابود مي‌كنند. اگر رانت بد است براي مداح امام حسين(ع) هم بد است و بد است كه از رانت براي گرفتن وام استفاده كنند.
وي در پاسخ به اين سؤال كه مداح انقلابي بايد چه ويژگي‌هايي داشته باشد؟ گفت: مداح انقلابي اول از همه بايد خودسازي داشته باشد. خودسازي معنوي، معرفتي، اعتقادي، ولايي و مراقبه‌هاي مختلف در اشكال مختلف. نكته دوم اينكه مداح انقلابي كسي است كه خودش را خرج امام حسين(ع) كند نه امام حسين را خرج خودش. خودش را خرج انقلاب كند نه انقلاب را خرج خودش. ما آمده‌ايم شعر بگوييم و مداحي كنيم تا معارف امام حسين(ع) را نشر دهيم، يا آمده‌ايم كه شعر بگوييم و مداحي كنيم تا خودمان را مطرح كنيم؟ مداح انقلابي كسي است كه اگر ديد تصوير برداري به هيئتش ضربه مي‌زند، دوربين‌ها را جمع كند.
پرچمي ادامه داد: شاخصه‌هاي مداح انقلابي را حضرت آقا هر سال مي‌گويند. اصلاً هم سخت نيست و مقام معظم رهبري در اين خصوص اصلاً سخت نگرفته‌اند البته بماند كه عده‌اي در اين خصوص جنجال كردند اما آقا سخت نگرفتند. اگر مداحي همين دستورالعمل ها را اجرا كند و در همين مسير حركت كند هم عاقبت به خيري دارد و هم تأثيرگذاري آنها بالا مي‌رود. اما اكنون همه چيز دولتي شده است؛ بايد به اهداف امام، همان اهدافي كه در صحيفه ايشان آمده اما اكنون خيلي ها جرات نمي‌كنند دوباره آنها را مطرح كنند باز گرديم.
وي در توصيف كار انقلابي گفت: كار انقلابي يعني شب عيد بسته‌‌اي از كمك‌ها در حسينيه ماند و من خودم بردم كه بسته را به دست نيازمند برسانم؛ اما نيازمند را در خانه‌اي بيقوله مانند كه درش رو به در حسينيه فرحزاد باز مي‌‌شد پيدا كردم. حسينيه فرحزاد جاي خوبي است كه ۶۰ روز محرم و صفر صبحانه، ناهار و شام مي‌دهد؛ اما آيا به گرسنه‌ها؟ نه. به سيرها. حسينيه در يك محل يعني در آن محل كسي فقير نباشد. حسينيه يعني هيچ نوجواني خلاف شرع نكند. اگر حسينيه اين كارها را كرد موفق بوده اگر خير. بايد روز قيامت مسئولان حسينيه پاسخ‌گو باشند.
اين مداح جوان كشورمان تصريح كرد: اگر حسينيه خانه امام حسين و حضرت زهرا(س) است. همان حضرت زهرايي كه طبق گفته آيه قرآن سه روز خودش و بچه‌هايش گرسنه خوابيدند. پس بايد عملكرد متفاوتي داشته باشد. اگر امام حسين(ع) خودشان درب اين حسينيه را باز مي‌كردند آيا زن بي‌سرپرستي روبه روي حسينيه فقير مي‌ماند؟ دين بايد نهادينه شود و اينطور نباشد كه كساني كه ادعاي دينشان نمي‌شود در كارهاي خير پيشتازتر از افرادي باشند كه مدعي مداحي اهل بيت و دينداري هستند.
وي در پاسخ به اين سؤال كه آيا مداح بايد سياسي باشد؟ گفت: بله به اندازه. ما بايد سياستي داشته باشيم كه منتهي به سياست اهل بيت باشد نه منتهي به تفسير به رأي‌هاي خودمان. ما دچار تفسير به رأي اشتباه هستيم. حركت كربلا سياسي بوده، واقعه كوچه بني هاشم سياسي بوده، قيام اميرالمومنين(ع)، صلح امام حسن، ولايت‌عهدي امام رضا(ع) و ... سياسي بوده يا نه؟ ظهور حضرت حجت سياسي هست يا نيست؟ اما اينها سياستي بوده و هستند كه مردم را به خدا مي رسانند. اما ما اكنون دچار سياستي هستيم كه مردم را از خدا دور مي‌كند. خواننده بايد حواسش باشد كه موضعي بگيرد كه مردم از خدا دور نشوند. مردم در اين جامعه به در خانه امام حسين مي‌آيند و مي‌روند وقتي خواننده سياسي صحبت مي‌كند بهتر است شاخص تعيين كند اما اسمي از كسي نبرد. سياسي بودن خواننده هم شرايط دارد گاهي يك خواننده با نخواندن در كنار برخي افراد و در برخي مجالس مي‌تواند كار سياسي بكند.
آخرين صحبت هاي پرچمي در خصوص توفيق حضور در محضر مقام معظم رهبري بود و اينكه فرقي نمي كند چه كسي در اين مجلس بخواند بلكه مهم اين است كه در جايي نفس بكشيم كه رهبري در انجا حضور دارند و اينكه جواناني كه حجاب درستي ندارند و رفتارهاي درست انجام نمي‌دهند امام حسين(ع) به آنها درست معرفي نشده است و ما در اين خصوص فقر داريم.
و سؤال آخر؛ شعرهايت را به چه كسي نشان مي دهي تا چكش كاريشان كند؟ پرچمي پاسخ داد: وقتي ببينم شعرم نمي‌گيرد خودم را چكش مي‌زنم. بعد هم شعرهايم را به حاج منصور نشان مي‌دهم چون خيلي از آقاياني كه ادعاي شعر دارند بيشتر مي‌فهمد. بعد هم آقاي لطيفيان و جواد حيدري. البته زياد به دنبال اين چيزها نيستم.