«رؤیت هلال و نقش آن در حج» بررسی شد
در آستانه عید فطر، دفتر پژوهشکده بعثه مقام معظم رهبری خراسان رضوی با همکاری بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، نشست علمی «بررسی رؤیت هلال و نقش آن در حج » برگزار کرد.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، نشست علمي مشترك «بررسي رؤيت هلال و نقش آن در حج» به همت دفتر پژوهشكده حج و زيارت خراسان رضوي با همكاري بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي، صبح امروز در محل بنياد پژوهشها برگزار شد.
در اين نشست ابتدا حجتالاسلاموالمسلمين عبداللهي نژاد، از اساتيد حوزه و دانشگاه و عضو گروه فقه پژوهشكده خراسان، به بيان ديدگاههاي خود در خصوص رؤيت هلال پرداخت.
وي با تمسك به آيه 185 سوره بقره (فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ) بيان كرد كه وجوب روزه منوط به شهود ماه است و با استناد به آيه 189 همين سوره (يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ) و روايات مفسره، رؤيت هلال ملاك در شهود ماه است.
وي ثبوتاً، تحقق هلال را خروج ماه نو از محاق دانستند و ازنظر اثباتي با استناد به بيانات صاحب عروه، 6 راه براي اثبات هلال مطرح كردند؛ رؤيت مكلف، تواتر، شياع مفيد علم، گذشت 30 روز از ماه قبل، بينه شرعي (عدلين) و حكم حاكم را مصاديق اين شش راه دانستند و سپس از قول مرحوم حكيم نقل كردند كه 4 راه اول، بازگشتشان به يكراه است و آن علم و يقين است كه حجيتش ذاتي است و خصوصيتي ندارند. بنابراين از هر راهي علم حاصل شود حجت خواهد بود.
عبداللهي نژاد با اشاره به اقوال فقها از قدما تا متأخرين و معاصرين، در صدد اثبات اين مطلب بودند كه از هر راهي هلال ثابت شود، حجت خواهد بود. اين ادعا با استناد اين استاد حوزه به روايات فريقين تقويت شد.
اين پژوهشگر ادعا كرد: عبارتهايي مثل «الامصار» يا «اهل مصر» و ... شاهد براي اثبات كفايت رؤيت در هر جاي دنياست و اطلاق رؤيت درآيات و روايات نيز مثبت كفايت هر نوع رؤيتي و لو با چشم مسلح است. بنابراين همافق بودن يا شهرهاي نزديك يا دور كه ملاك واحدي ندارد و قابلتشخيص نيست، شرط نيست و تولد ماه، براي آغاز و پايان ماه قمري كافي است.
در ادامه حجتالاسلاموالمسلمين رضا عندليبي، مدير گروه فقه و حقوق پژوهشكده حج و زيارت، به بيان ديدگاههاي خودپرداخت.
وي بابيان چند نقد به نظرات حجتالاسلاموالمسلمين عبداللهي گفت: اولاً با توجه به آيه شريفه (يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ) كه هلال ميقات زماني «ناس» و «مردم» معرفيشده، مشخص ميشود، ملاك عموم مردم است و در زمان حاضر عموم مردم با چشم غيرمسلح به ماه نگاه ميكنند. پس آيه اطلاقي ندارد.
ثانيا دوري و نزديكي افقها امري عرفي است و بههيچوجه عرف نميپذيرد كه مثلا چون در اندونزي يا نيجريه ماه ديدهشده، پس اينجا هم اول ماه باشد.
ثالثاً تولد ماه غير از رؤيت ماه است و درآيات و روايات و فتاوا ملاك، رؤيت است و نه تولد ماه.
سپس به بيان مباحثي پيرامون حكم حاكم مخالف در ثبوت هلال پرداخت. وي بابيان اينكه در موسم حج، زمان وقوفين (روزهاي نهم و دهم ذيالحجه) با حكم حاكم مخالف و اميرالحاج منصوب از طرف وي، تعيين و اعلام ميشود، كه ممكن است حكم وي مخالف با واقع باشد، مسئله موردبحث را اينگونه مطرح كرد كه وظيفه هزاران شيعه حجگزار در اين صورت چيست؟ بهويژه اينكه در بسياري از سالها، امير الحاج براي اينكه حج اكبر شود و عرفه به جمعه بيفتد، اول ماه را عمدا زودتر يا ديرتر اعلام ميكرد، تا حقوق دريافتياش از حاكم به خاطر حج اكبر بيشتر شود.
وي در مورد پيشينه بحث عنوان كرد: اولين كسي كه اين مسئله را مطرح كرده، شهيد ثاني است كه در بحث صَدّ، آن را از مصاديق صَدّ برشمرده است. [مسالك، ج2، ص391] به همين خاطر، صاحب جواهر مينويسد: «لا أجد كلاما لهم في ذلك» [جواهر، ج19، ص32] اما اين مسئله موردتوجه فقهاي متأخر قرارگرفته است؛ شيخ انصاري (م1281ق) در بيان مناسك حج، بر عدم حجيت حكم حاكمِ مخالف فتوا داده و برخي، همچون آيات عظام سيد محمود شاهرودي (م1394ق) و سيد احمد خوانساري (م1405ق) اين فتوا را تأييد كردهاند.
وي بحث را در دو محور ادامه داد: محور اول، حكم تكليفي (وجوب يا عدم وجوب متابعت)، كه به نظر حجتالاسلام عندليبي، در اين مسئله دو نظريه وجود دارد:
1. جواز متابعت (آيات عظام: بروجردي، سيد محمود حسيني شاهرودي و اراكي)
2. وجوب متابعت (محقق اصفهاني، محقق داماد، محقق خويي، امام خميني)
وي براي اثبات وجوب تبعيت از حاكم مخالف، به دو دليل استناد كرد؛ يكي عمومات و اطلاقات روايات تقيه و دوم روايت «الأَضْحَى يَوْمُ يُضَحِّي النَّاسُ» [وسائل، ج10، ص133، ح7]
وي ادامه داد: اما در محور دوم، كه بهحكم وضعي (صحت و عدم صحت) اختصاص دارد، سه نظريه مطرح است:
1. صحت (آيات عظام: محقق داماد، سيد محسن حكيم، امام خميني،گلپايگاني، فاضل لنكراني، شبيري زنجاني، مكارم شيرازي، نوري همداني و مقام معظم رهبري)
2. عدم صحت (آيات عظام: شهيد ثاني، شيخ انصاري، احمد بن علي كاشفالغطاء، محقق نائيني، سيد محمود حسيني شاهرودي و آيتالله سيستاني)
3. تفصيل بين قطع به مخالفت با واقع و عدم آن (آيات عظام: محمدتقي آملي (صاحب مصباح الهدي)، محقق خويي، بروجردي، تبريزي، بهجت، وحيد خراساني و سبحاني)
وي با اشاره به ادله صحت حجي كه طبق حكم حاكم مخالف درزمينهٔ هلال، انجامشده، چنين نتيجه گرفت:
متابعت از حاكم مخالف در امور حج از جهت حكم تكليفي واجب است و براي اثبات آن، علاوه بر تمسك به «اطلاقات و عمومات روايات تقيه» ميتوان به روايت خاصي كه در باب حج يعني «معتبره ابنمغيره از ابيالجارود» واردشده است استناد نمود.
آنچه از عمومات روايات باب تقيه و معتبره ابنمغيره از ابيالجارود و سيره حضرات معصومين در حج-گزاري به دست مي¬آيد حاكي از اِجزا و صحت عملي است كه طبق حكم حاكم مخالف انجامگرفته است و فرقي بين احتمال موافقت حكم او با واقع و چه در فرض قطع به مخالفت نيست، علاوه بر اينكه ميتوان بر صحت اعمال حج بهقاعده لاحرج نيز استناد نمود.
در پايان، اين دو پژوهشگر به پرسشهاي حضار، كه اعضاي گروه فقه بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي و گروه فقه پژوهشكده حج واحد خراسان و جمعي از طلاب و دانشجويان بودند، پاسخ دادند.