بخش نخست/

امامت امام جواد (ع) زمینه‌ساز قبول جریان مبارک مهدویت بخش نخست/

امامت امام جواد (ع) زمینه‌ساز قبول جریان مبارک مهدویت بخش نخست/

امامت امام جواد (ع) زمینه‌ساز قبول جریان مبارک مهدویت بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
بخش نخست/

امامت امام جواد (ع) زمینه‌ساز قبول جریان مبارک مهدویت بخش نخست/

امامت امام جواد (ع) زمینه‌ساز قبول جریان مبارک مهدویت بخش نخست/

امامت امام جواد (ع) زمینه‌ساز قبول جریان مبارک مهدویت بخش نخست/

امامت امام جواد (ع) زمینه‌ساز قبول جریان مبارک مهدویت بخش نخست/

امامت امام جواد (ع) زمینه‌ساز قبول جریان مبارک مهدویت
بخش نخست/

امامت امام جواد (ع) زمینه‌ساز قبول جریان مبارک مهدویت

امام رضا علیه‌السلام در موارد متعدد و مناسبت‌های گوناگون، امامت فرزند بزرگوارشان را گوشزد کرده و اصحاب را در جریان امر گذاشته است و نزد شیعیان و علماء شیعه اصلا مسئله کوچکی سن مطرح نبوده بلکه عقیده ایشان بر این پایه بوده که اگر امر از جانب خدا باشد فرقی بین طفل یک روزه و شیخ صد ساله نیست و این از مسلمات عقائد شیعه است.

بخش نخست
به گزارش خبرنگار اعزامي پايگاه اطلاع‌رساني حج از كربلاي معلي، حجت‌الاسلام سعيد اجلالي، مسئول فرهنگي بعثه مقام معظم رهبري در اين شهر مقدس، طي مقاله‌اي مي‌نويسد: علي بن ابراهيم از پدرش نقل مي‌كند هنگامي كه امام رضا عليه‌السلام به شهادت رسيد با جمعي از شيعيان براي زيارت خانه خدا به مكه رفتيم و در اين سفر به محضر امام جواد عليه‌السلام رسيديم. در آنجا، بسياري از شيعيان را ديديم كه از شهرهاي مختلف براي ديدار آن حضرت آمده بودند. در اين هنگام عبداللّه بن موسي عموي امام، وارد مجلس شد. او لباس خشن به تن كرده بود و آثار سجده در پيشانيش آشكار بود. امام جواد عليه‌السلام نيز وارد مجلس شد. عبداللّه برخاست و از او استقبال كرد و بين چشمانش را بوسيد. همچنين شيعيان حاضر در مجلس به احترام او برخاستند و حضرت روي صندلي نشستند. حاضران از روي حيرت و تعجب درباره خردسالي آن حضرت به يكديگر نگاه مي‌كردند. در اين هنگام يكي از حاضران سكوت را شكست و از عبداللّه عموي امام جواد عليه‌السلام سوالي كرد و او پاسخ غيرصحيحي داد. امام جواد عليه‌السلام رو به او كرد و فرمود: از خدا بترس و پرهيزكار باش در پيشگاه خدا. چرا از روي جهل به او ناآگاهي فتوا دادي؟
سن كم حضرت باور امامت ايشان را براي دوست و دشمن را سخت كرده و چه بسا تلاش‌هايي كه به جهت مخدوش كردن چهره حضرت صورت گرفت، يحي ابن اكثم براي آزمودن امام عليه‌السلام مجلس مناظره‌اي راه انداخت و بزرگترين دانشمندشان را دعوت كردند؛ امام جواد عليه‌السلام را هم همينطور. همه كه جمع شدند، يحي بن اكثم بلند شد. مجلس ساكت شد. پرسيد: اگر كسي براي مراسم حج محرم شده باشد و شكاري را بكشد تكليفش چيست؟
امام جواب داد: اين شخص زن است يا مرد؟ بزرگ است يا بچه؟ آزاد است يا بنده؟ كارش عمدي بوده يا نه؟ حالا چي؟ پشيمان شده؟ حجش عمره بوده است يا واجب؟ شكار پرنده بوده يا نه؟
همه‌شان ساكت شده بودند. از شنيدن حالت‌هاي مساله، رنگ از صورت‌هايشان رفته بود و فهميدند كه شكست خورده‌اند. از آنجا كه حضرت جواد عليه‌السلام، نخستين امامي بود كه در سن كودكي جانشين پدر بزرگوار خود امام رضا عليه‌السلام شد، طبعاً بين ضعفاي شيعه و همچنين علماء اهل سنت و فِرَق ديگر اين سئوال پيش مي‌آمد كه چگونه يك انسان 8 ساله مي‌تواند مسئوليت حساس و سنگين امامت و پيشوايي مسلمانان را برعهده بگيرد و به عبارت ديگر آيا ممكن است انساني در چنين سن بتواند جانشين پيامبر خدا باشد؟
از اين رو گروه‌هاي مختلفي از شيعيان براي اطمينان قلب از راه‌هاي دور و نزديك به محضر امام عليه‌السلام شرفياب شده و بعد از سئوال‌هاي گوناگوني كه از جنابش مي‌پرسيدند و معجزات و غيب‌گويي‌هاي حضرت، دلشان آرام گشته و به امامت آن حضرت اقرار مي‌كردند. امام عليه‌السلام در مجالس زيادي براي پاسخگويي به سئوالات ايشان حاضر شد و از آنجا كه علم او علم رسول الله بود به تمام سئوالات ايشان پاسخ مي‌داد. گاهي بعضي از دوستان حضرت متعرّض كمي سن آن حضرت مي‌شدند، آن حضرت در جواب، اشاره به جانشيني سليمان از داود (علي نبينا و آله و عليهماالسلام) كرده و مي‌فرمود: حضرت سليمان، هنگامي كه هنوز كودكي بيش نبود و گوسفندان را به چرا مي‌برد، حضرت داود او را جانشين خود كرد؛ در حالي كه عبّاد و علماي بني اسرائيل اين عمل او را انكار مي‌كردند. در امر امامت آنچه مهم است، تنصيص امام سابق بر امامت امام پس از خود است كه شيخ مفيد آن را از شماري از اصحاب بزرگ و نزديك به امام عليه‌السلام درباره امامت امام جواد عليه‌السلام نقل كرده از آن جمله: علي بن جعفر بن محمد الصادق (عليهماالسلام)، صفوان بن يحيي، معمر بن خلّاد، حسين بن بشّار، ابن ابي نصر بزنطي، ابن قيام واسطي، حسن بن جَهم، ابويحيي صنعاني خيراتي و گروهي ديگر. از اين روايات به خوبي برمي‌آيد كه امام رضا عليه‌السلام در موارد متعدد و مناسبت‌هاي گوناگون، امامت فرزند بزرگوارشان را گوشزد كرده و اصحاب را در جريان امر گذاشته است و نزد شيعيان و علماء شيعه اصلا مسئله كوچكي سن مطرح نبوده بلكه عقيده ايشان بر اين پايه بوده كه اگر امر از جانب خدا باشد فرقي بين طفل يك روزه و شيخ صد ساله نيست و اين از مسلمات عقائد شيعه است. در اينجا به كساني كه عقائد شيعه را زير سئوال مي‌برند و بدون علم و آگاهي، سخن از بطلان عقيده شيعه از جمله صحيح بودن امامت يك طفل به ميان مي‌آورند بايد گفته شود كه شما حتي كلام خدا را نخوانديد و نفهميديد. خداوند درباره حضرت يحيي مي‌فرمايد: «و آتيناه الحكم صبياً؛ يعني ما به يحيي در كودكي مقام نبوت داديم.»
حضرت عيسي (علي نبينا و آله و عليه‌السلام) در گهواره فرمود: «انّي عبدالله آتاني الكتاب و جعلني نبيا ؛ من بنده خدا هستم او به من كتاب عطا كرده و مرا پيامبر قرار داده است.»
امام رضا عليه‌السلام به يكي از ياران خود به نام «معمر بن خلاد» فرمودند: «من ابو جعفر را جانشين خود قرار دادم، ما خانداني هستيم كه كوچكتران ما مو به مو از بزرگانمان ارث مي‌برند.»
پايان قسمت اول ادامه دارد....




مطالب مرتبط

نظرات کاربران