نظر قرآن درباره دوستی پنهانی دختر و پسر نظر قرآن درباره دوستی پنهانی دختر و پسر نظر قرآن درباره دوستی پنهانی دختر و پسر بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
نظر قرآن درباره دوستی پنهانی دختر و پسر نظر قرآن درباره دوستی پنهانی دختر و پسر نظر قرآن درباره دوستی پنهانی دختر و پسر نظر قرآن درباره دوستی پنهانی دختر و پسر نظر قرآن درباره دوستی پنهانی دختر و پسر

نظر قرآن درباره دوستی پنهانی دختر و پسر

قرآن کریم در باب بهداشت روانی دختر و پسر، آن‌ها را از داشتن روابط و دوستی پنهانی با جنس مخالف نهی کرده است.

"سلام خانم... باور كنيد من مزاحم نيستم. از ظاهر شما خيلي خوشم آمده اين شماره من... لطفا با من تماس بگيريد، مطمئن باشيد هرگز پشيمان نمي‌شويد "
جملاتي از اين دست، نقطه آغاز بسياري از عشق‌هاي كور خياباني و بهانه و دستمايه‌اي براي شروع يك رابطه احساسي، نابهنجار و زندگي‌سوز بين دختران و پسران جامعه ماست كه خارج از عرف جامعه و مرز مذهب،‌ به رابطه‌اي مبهم و تاريك تن مي‌دهند كه حسرتي جانكاه و سرنوشتي شوم را برايشان رقم مي‌زند. دوستي‌ با جنس مخالف، كه دنياي ارتباطات بسي بدان دامن زده است، يكي از معضلات جدي جامعه ماست. اين موضوع را هم مي‌توان به مثابه يك ناهنجاري اجتماعي انگاشت و هم به مثابه يك آسيب فرهنگي و حرمتي شرعي بازكاويد.
در اين نوشتار با مروري بر كلام وحي، اين مساله را صرفا از زاويه نگاه دين، مي‌كاويم.
واژه انسان، بنا بر يك ديدگاه، مأخوذ از ماده "نَسي" و به معناي موجودي فراموش‌كار است و بنا بر ديدگاهي ديگر، از ريشه "اَنَس" و به معناي موجودي است كه اهل انس و الفت با ديگران است. بنا بر ديدگاه دوم، نياز به انس و مانوس واقع شدن، ميلي غريزي و ذاتي است كه در وجود انسان خفته و نهفته است. از طرفي، در دستگاه آفرينش، وجود هيچ ميلي بي‌هدف نيست. اميال نيز، نيل به اهداف نمي‌يابند مگر اينكه در مسير صحيح خود جهت‌دهي شوند. با اين مقدمه، يكي از اميال نهفته در سرشت آدمي، گرايش به جنس مخالف است كه دستگاه حكيمانه خلقت، آن را بر پايه هدفي مقدس در وجود آحاد بشريت به وديعت نهاده كه همانا تكامل و توليد و تكثير نسل انساني در سايه پيوند زناشويي است.
گرايش به جنس مخالف از كودكي با انسان همراه است اما در سنين بلوغ به دليل تغييرات شيميايي و فيزيولوژيكي بدن كه در نتيجه آزاد‌سازي هورمون‌ها به وجود مي‌آيد، تشديد شده و در مسير ارضاي غرايز جنسي قرار مي‌گيرد. چنانچه آدمي در مديريت اين ميل، دچار افراط يا تفريط شده و از ريل اعتدال خارج شود، از آسيب‌هاي رواني و اجتماعي زيان‌بخش آن،گريز و گزيري نخواهد داشت. گرايش به جنس مخالف، در قالب دوستي دختر و پسر و اغلب به صورت پنهاني ظهور مي‌كند.
كليدواژه قرآن در خصوص اين گونه رفاقت‌هاي ناسالم، واژه " خِدن " است. خِدن، آنگونه كه راغب اصفهاني در مفردات گفته است: بيشتر در كسي استعمال مي‏شود كه دوستي وي از روي شهوت باشد. قرآن كريم به عنوان يگانه كتاب تربيت‌ساز الهي، در بحث بهداشت رواني دختر و پسر، بر حفظ حريم‌ زن و مرد تاكيد ورزيده و همگان را از داشتن روابط و دوستي‌هاي پنهاني با جنس مخالف برحذر داشته است.
ديدگاه قرآن در خصوص دوست‌گيري از جنس مخالف در دو آيه زير آمده است:
يك. نخست، در سوره نساء، كريمه 25،خطاب به مردان، آنها را ازدواج با زنان يا دختراني كه روابط دوستانه پنهاني با ديگران داشته‌اند منع كرده مي‌فرمايد«...فانكحوهن باذن اهلهن و اتوهن اجورهن بالمعروف محصنات غير مسافحات و لا متخذات اخدان »(آنان را با اجازه خانواده‌هايشان به همسري خود در آوريد و مهرشان را به طور پسنديده به آنان بدهيد [به شرط آنكه] پاكدامن باشند و زناكار و دوست گيران پنهاني نباشند.)
دو. در جايي ديگر همين تعبير درباره پاكدامني مردان آمده است: الْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُوْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ (مائده/5 )؛ و زنان پاكدامن از مسلمانان و زنان پاكدامن از اهل كتاب حلال‌اند، هنگامي كه مهر آنان را بپردازيد و پاكدامن باشيد، نه زناكار و نه دوست پنهاني و نامشروع گيريد.
نكته‌ها:
1. كليدواژه قرآن در خصوص اين گونه رفاقت‌هاي ناسالم، واژه " خِدن " است. خِدن، آنگونه كه راغب اصفهاني در مفردات گفته است: بيشتر در كسي استعمال مي‏شود كه دوستي وي از روي شهوت باشد.(1) در حاليكه قرآن، از دوست اصيل و سالم به "خليل" تعبير مي‌كند.
2. بنا بر گفته صاحب معجم الوسيط، «اخدان» جمع « خدن» به معناي دوست پنهاني پسر يا دختر است و مذكّر و مونّث آن يكي است. (2)
3. در اينگونه دوستي‌ها، محبت راستين وجود ندارد چرا كه قرآن، از كسي كه دوستي‌اش بر پايه صداقت استوار است، به "صديق" تعبير مي‌كند.
4. علت جمع آمدن كلمه «أخدان» در آيه اين است كه وقتي كسي براي فحشا و از روي شهوت دوست برمي‎گزيند، به يكي يا دوتا قانع نخواهد بود؛ چرا كه نفس انساني وقتي به دنبال شهوات و خواسته‎هاي خود برود، حد توقف ندارد.(3)
5. شايد از ظاهر آيه برداشت شود كه عفت و پاكدامني، شرط شرعي صحت ازدواج است اما از قرينه آيه‌اي ديگر از قرآن، فهميده مي‌شود كه عفت و پاكدامني، شرط اخلاقي ازدواج است و نه شرط فقهي آن. توضيح آنكه: در سوره نور كريمه سوم، مي‌خوانيم: "مرد زناكار جز با زن زناكار يا مشرك ازدواج نمي‌كند؛ و زن زناكار را، جز مرد زناكار يا مشرك، به ازدواج خود درنمي‌آورد و اين كار بر مومنان حرام شده است! حال اين سوال مطرح است كه آيا آيه مورد بحث، " بيانگر حكم فقهي است يا حكم اخلاقي؟ اگر حكم فقهي را بگويد، با استثنا سازگاري ندارد كه مي‏فرمايد مرد زناكار جز با زن آلوده يا مشرك حق ازدواج ندارد، حال آنكه شرعاً چنين نيست، زيرا ازدواج مرد آلوده با زن پاكدامن شرعاً حلال و جايز است و ازدواج مرد مسلمان، هرچند آلوده باشد با زن مشرك حرام است: (ولاتَنكِحوا المُشرِكاتِ حَتّي يُومِنّ) كه اطلاق اين آيه هر مسلماني اعم از آلوده و پاكدامن را دربر مي‏گيرد، پس آيه مورد بحث به قرينه آيه سوره «نور» حكم اخلاقي و اجتماعي رايج را بيان مي‏كند كه معمولاً افراد آلوده با آلوده‏ها ارتباط دارند(4)
6. پاكدامني براي همگان مطلوب و با ارزش است؛ ولي براي كنيزان تأكيد شده است، چون آنان بيشتر در معرض فساد و بزهكاري بودند، زيرا تحميل و سودجويي مادي برخي از مالكان يا اشتغال آنان به امور خدمتگزاري زمينه فساد و بي‏عفتي را براي آنان بيشتر فراهم مي‏كرد. (5)
منبع: تبيان
پي‌نوشت‌ها: 1. المفردات، ص 625. 2. المعجم الوسيط، ص222. 3. تفسير نمونه،ذيل تفسير آيه 4. تفسير تسنيم، جلد 18، ص 393. 5. پيشين


| شناسه مطلب: 71357




معارف خانواده



مطالب مرتبط

نظرات کاربران