همنوا با رباب همسفر با زینب 

کربلا بی‌نظیرترین جغرافیا اربعین ناب‌ترین رویداد معنوی کره زمین همنوا با رباب همسفر با زینب 

کربلا بی‌نظیرترین جغرافیا اربعین ناب‌ترین رویداد معنوی کره زمین همنوا با رباب همسفر با زینب 

کربلا بی‌نظیرترین جغرافیا اربعین ناب‌ترین رویداد معنوی کره زمین بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
همنوا با رباب همسفر با زینب 

کربلا بی‌نظیرترین جغرافیا اربعین ناب‌ترین رویداد معنوی کره زمین همنوا با رباب همسفر با زینب 

کربلا بی‌نظیرترین جغرافیا اربعین ناب‌ترین رویداد معنوی کره زمین همنوا با رباب همسفر با زینب 

کربلا بی‌نظیرترین جغرافیا اربعین ناب‌ترین رویداد معنوی کره زمین همنوا با رباب همسفر با زینب 

کربلا بی‌نظیرترین جغرافیا اربعین ناب‌ترین رویداد معنوی کره زمین همنوا با رباب همسفر با زینب 

کربلا بی‌نظیرترین جغرافیا اربعین ناب‌ترین رویداد معنوی کره زمین
همنوا با رباب همسفر با زینب

کربلا بی‌نظیرترین جغرافیا اربعین ناب‌ترین رویداد معنوی کره زمین

کربلا و اربعین بی نظیرترین جغرافیا و رویداد معنوی کره زمین است که بر آسمان و زمین مباحات و نورافشانی می کند و حتی خاک پای زوارش دم مسیحایی دارد و مرده زنده می کند.

گزارش سوم: از سامرا تا نجف اشرف
پايگاه اطلاع رساني حج: همراهان زاير ، زايرين با پاي دل، شكسته دلان زيارت اربعين روز صبح جمعه 12 آبان96 مطابق با14 صفر 1439بعد از نماز صبح عازم سامرا و زيارت عسگريين شدم.
شهر سامرا در110 كيلومتري شمال بغداد ودر كنار رودخانه پرآب دجله واقع شده است.
سامرا محل حرم مقدس امام هادي، امام حسن عسگري، سيده نرجس خاتون و حكميه خاتون سلام الله عليهم اجمعين جد، پدر، مادر و عمه جان امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف است.
ابتدا به زيارت حضرت سيد محمد برادر بزرگ امام حسن عسگري و عموي شريف صاحب العصر و الزمان در 30 كيلومتري جنوب سامرا و 80 كيلومتري شمال بغداد شديم.
امامزاده سيد محمد بن علي الهادي عليهما السلام از آنچنان جلال و شاني برخوردار است كه حتي اهل تسنن و اعراب صحرانشين اين منطقه علاوه بر شيعيان به اين سيد جليل القدر معتقد هستند و هرگز به دروغ به نامش قسم نميخورند و از حقيقت آن حضرت مي ترسند و حساب مي برند.
ساكنان سامرا و اطراف آن دعواهاي خود را بوسيله قسم خوردن به آن بزرگوار حل و فصل مي كنند و نذورات و هدايا زياد برايش مي برند.
لذت معنوي زيارت سيد محمد چون عسل كامم را شيرين و وجودم را سرشار از اميد و استجابت و معنويت كرد.
پس از زيارت سيد محمد مسيري را با ماشين تا 15 كيلومتري سامرا آمديم و مثل بقيه مسافرين بايد پياده مي شديم تا پياده روي 15 كيلومتري ما به سمت حرم پيش درآمد پياده‌روي زيارت اربعين شود.
هر زايري در اين مسير پياده روي نجوايي عاشقانه با مهدي فاطمه داشت و با صاحبش يوسف گمگشته زهرا راز دل مي كرد.
گروهي شراب طهور دعاي سلامتي و فرج پرده نشين غيبت را جاري دل و جانشان مي كردند تا از مي ناب انتظار جرعه نوش صهباي مهدويت شوند.
بعضي زيارت عاشورا را زمزمه مي كردند و برخي ديگر نواي نوحه و اشعار جانسوز مصايب حسيني را طنين انداز مي كردند.
ديدن زنان و مردان سالخورده عصا زنان با كمر خميده و دستان لرزان عمق محبت و حرارت سيدالشهدا را در قلوب عاشقانش هويدا مي كرد كه به راستي گرمي و داغي حرارت محبت امام حسين عليه السلام در قلوب محبانش خاموش نمي شود و آنها را با هر شرايط و ناتواني به كربلا مغناطيس قلب ها مي كشاند.
ديدن جواني كه عاشقانه غبار از قدم زايران سرمه چشم مي كرد و با دستمالي در دست خاك از كفش هايشان مي زدود عمق اخلاص و صداقت زاير را برايت تداعي مي كرد.
مشاهده پرچم ديگر كشورها و مليت ها در كنار زايران ايراني و عراقي رمز سفينة الحسين اوسع و اسرع من سفن ساير الايمه را برايت نجوا مي كرد و به تو مي گفت به راستي كشتي امام حسين سريعترين و و وسيع ترين كشتي نجات در بين ايمه اطهار است.
حركت كالسكه كودكان در دستان پدران و مادران يا اطفالي كه در آغوش آنها بودند، حضور ناتوانان و بيماران جسمي در ويلچرها نيز حكايتي ديگر از اين شرح بي نهايت بود.
برپايي موكب هاي پذيرايي ايراني و عراقي بويژه آستان قدس رضوي در مسير نيز تو را سيراب از سخاوت و كرامت بانيان خير مي كرد و طعام روشني و بركت در جانت مي ريخت.
اما غير از همه اين زيبايي ها ديدن امواج خروشان دجله موج سهمگيني بر قلبم بود كه دقايقي مرا در كنار خود بر روي پل ميخ كوب كرد با ديدن اين رودخانه خروشان جگرم سوخت، كشتي دلم شكست و ناخداي سوز و آه قلبم مرواريد اشك را بر ساحل چشمانم جاري كرد.
نجوايي را با امواج خروشان دجله مترنم شدم اي آب؛علي اصغر را فقط قطره اي آب بس بود، كودكان خيام حرم را مشكي كفايت مي كرد تا از فرط تشنگي شكم ها بر زمين نمناك و مرطوب خيمه ها نچسبانند.
اي آب وقتي عكس عباس در رخت درخشيد و در كفينش جمع شدي بهانه تقصير چشمان زيباي قمرالعشيره و دستان خيبرگير پور حيدر كرارشدي.
اي آب آن زمان كه عباس بر سر فرات نشست و مشكي از آب براي حرم برداشت تو همه اميد و دلخوشي سقاي تشنه لب كربلا براي سكينه و رباب شدي كه عموي علمدارشان برايشان آب مي آورد و جگر عطشناكشان را سيراب مي كند اما با تير جهل و غفلت و كينه كوفيان و يزديان بر مشك شرمنده ابوفاضل تا ابد شدي.
از كنار دجله و نيزارها عبور كردم تا اينكه ساعت 15 عصر روز پنجشنبه پس از سه ساعت پياده روي در مسير به اولين ورودي حرم كه ميداني مزين به تصوير بزرگي از امام علي عليه السلام بود رسيدم بدليل ازدحام جمعيت و عبور از بازرسي ها يك ساعت طول كشيد تا به ورودي صحن مطهر عسگريين از باب المهدي رسيدم.
اذن دخول و زيارتنامه خواندم و پاي در حرم زيباي امامين همامين عسگريين گذاشتم مشاهده ضريح بزرگ نوراني اين حضرات معصومين با قبور آنها كه اساميشان روي آن نوشته شده بود دلم را جلا داد و قلبم را مصفا كرد.
اذان مغرب و عشا براي اقامه نماز اول وقت به جماعت از حرم بيرون آمدم تا شهد شيرين ارتباط با معبود را با عطر مهدوي در كام ريزم.
*سرداب مقدس محل ملاقات اوليا خدا و علما با امام زمان عج
نماز كه تمام شد به زيارت سرداب مقدس رفتم سرداب زير مسجد جامعي قراردارد كه كنار حرم عسگريين است.
سرداب روزگاري محل زندگي و عبادت امام حسن عسگري و حضرت مهدي بوده است.
بسياري از اوليا خدا و علما از جمله سيد بن طاووس و علامه بحرالعلوم در اين سرداب مقدس محضر مبارك آن حضرت شرفياب شدند.
سرداب حال و هواي معنوي و روحاني عجيبي دارد حس غريبي داري وقتي كه از پله ها پايين مي روي هنگام ورود به سرداب همه را ياد و دعا كردم.
طنين زمزمه دعاي كن لوليك و صداي گريه و التماس زايران با مهدي صاحب الزمان عجل الله تعالي فرجه الشريف در فضاي سرداب تو را منقلب ومتحول مي كرد.
شب را تا نماز صبح در سرداب بيتوته كردم و پس از طلوع آفتاب مجدد به زيارت وداع عسگريين، حكميه خاتون و نجمه خاتون رفتم.
پس از زيارت وداع از حرم بيرون آمدم و براي صبحانه از بركت موكب آذربايجان شرقي كه مزين و متبرك به تمثال شهدايشان بويژه شهداي مدافع حرم اين استان از جمله محمود رضا بيضايي بود بهرمند شدم.
موكب آذربايجان شرقي علاوه بر پذيرايي با غذا و چاي، نان لواش را نيز به صورت داغ و تازه پخت مي كرد و از زايران پذيرايي مي كرد.
موكب اين استان حتي دستگاه چرخ خياطي نيز براي دوخت لباس و كيف زوار در صورت نياز داشت.
موكب آستان قدس رضوي نيز پذيرايي سه وعده غذاي صبحانه، ناهار و شام را از زايران جلوي در ورودي حرم داشتند.
موكب هاي متعددي از ايران و عراق پذيرايي زوار اربعين حسيني را داشتند.
ساعت 6 صبح سامرا را از همان مسير پياده 15 كيلومتري طي كردم تا با ماشين هاي نجف عازم حرم اميرالمومنين علي عليه السلام شوم.
پس از طي مسير پياده حوالي ساعت 9به گاراج سامرا رسيدم و ساعت 10 يك ماشين پيدا كردم و با زايران آباداني و اصفهاني به سوي نجف اشرف حركت كردم.
بعلت ازدحام زياد و ترافيك ماشين ها پس از 7 ساعت هنگام بانگ توحيدي اذان مغرب و عشا وارد نجف شدم.
بانگ علي ولي الله از ماذنه مساجد شهر صوت عدالت و انسانيت را طنين انداز مي كرد.
با همه زايرين ماشين در كنار قبرستان وادي السلام پياده شدم و به طرف حرم مولي الكونين، يعسوب الدين، اسدالله الغالب علي عالي اعلي به راه افتادم.
ديدن كاروان هاي پياده و عراقي هايي كه شبيه كاروان اسرا را در مسير حركت مي دادند لحظات غربت و مظلوميت اهل بيت را برايت به تصوير مي كشيد.
موكب هاي متعدد پذيرايي و سيل جمعيتي كه به طرف حرم در حال حركت بودند شور و شكوه معنوي وصف ناپذيري را در وجودت ايجاد مي كرد.
پس از طي مسيري از شارع رسول به باب قبله رسيدم ايستاده دست بر سينه روبروي بارگاه هماي رحمتي كه از كرم گدا را عطا وعنايت مي كند.
تا شرح زيارت اميرالمومنين علي عليه السلام جرعه نوش جام معنويت و بصيرت زايران اربعين حسيني باشيد... يا زهرا




نظرات کاربران