همنوا با رباب همسفر با زینب 

کربلا جغرافیای دل‌ها  اربعین کلید قلب‌ها همنوا با رباب همسفر با زینب 

کربلا جغرافیای دل‌ها  اربعین کلید قلب‌ها همنوا با رباب همسفر با زینب 

کربلا جغرافیای دل‌ها  اربعین کلید قلب‌ها بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
همنوا با رباب همسفر با زینب 

کربلا جغرافیای دل‌ها  اربعین کلید قلب‌ها همنوا با رباب همسفر با زینب 

کربلا جغرافیای دل‌ها  اربعین کلید قلب‌ها همنوا با رباب همسفر با زینب 

کربلا جغرافیای دل‌ها  اربعین کلید قلب‌ها همنوا با رباب همسفر با زینب 

کربلا جغرافیای دل‌ها  اربعین کلید قلب‌ها همنوا با رباب همسفر با زینب 

کربلا جغرافیای دل‌ها  اربعین کلید قلب‌ها
همنوا با رباب همسفر با زینب

کربلا جغرافیای دل‌ها اربعین کلید قلب‌ها

کربلا و اربعین جغرافیای دل ها شده است و همه دنیا را از عشق و نور بی مثالش متحول کرده است آنگونه که همه هستی جیره خوار حسین است.

گزارش چهارم: آغاز راه عشق از نجف اشرف به طرف كربلا
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج،همراهان زاير، مخاطبان گزارش هاي اربعين غروب جمعه 12 آبان96 مطابق با14 صفر 1439هنگام گلبانگ محمدي و علوي اذان وارد نجف اشرف شدم.
نجف اشرف علاوه بر حرم اميرالمومنين علي عليه السلام و حضرت آدم ونوح مدفن علماي بزرگ تشييع است.
عالماني كه پس از سال ها مجاهدت در راه ترويج مذهب حق علوي در پايان كار خود نيز پناهنده قبر اميرالمومنين شدند تا به بركت بدن مطهر مولا از سوال و فشار در امان باشند.
مقدس اردبيلي، علامه حلي، شيخ محمد مهدي و احمد نراقي، شيخ مرتضي انصاري، شيخ محمد اصفهاني كمپاني، آسيد مصطفي خميني، سيد ابوالحسن اصفهاني، سيد ابوالقاسم خويي با فرزندان، سيد محمد كاظم يزدي، سيد محمد فشاركي، سيد عبدالباقي خاتون آبادي، سيد محمد باقر بن محمد باقر هزار جريبي، شيخ محمد بن فضل شرياني و تعدادي بسيار ديگري از علما در حرم اميرالمومنين علي عليه السلام مدفون هستند.
از كنار وادي السلام بزرگترين قبرستان دنيا در شمال شرق نجف كه علاوه بر مرقد هود و صالح علماي زيادي از جمله سيد علي قاضي تبريزي در آن مدفون است به طرف حرم حركت كردم.
روايات متعددي بيان كرده است مومني كه در خاك نجف دفن شود از سوال نكيرين معاف خواهدبود.
وادي السلام ومواكب عراقي را كه با شور و اخلاص وصف ناپذيري از زايران پذيرايي مي كنند پشت سر گذاشتم تا به باب شيخ طوسي رسيدم.
ازدحام جمعيت زن و مرد به اندازه اي بود كه بايد قدم قدم و به سختي از بين آنها عبور مي كردي.
باب شيخ طوسي تا باب قبله را دور زدم تا به باب فرج رسيدم و از اين محل وارد صحن حرم شدم.
قبه طلايي حرم در آسمان آبي با شمسه زيبايي كه بر سر آن مي درخشيد بر خورشيد فخر و مباهات مي كرد و از تابش انوارش دلت را مصفا مي كرد.
از شبستان حضرت زهرا سلام الله عليها با تلاش فراوان از لابه لاي جمعيت خودم را به داخل روضه منوره و نزديك ضريح مطهر رساندم.
زيارت شيرين و دلچسبي با دعا و مناجات و ذكر نام و ياد همه عزيزان بر صحيفه دلم تابيد و قلبم را جلا داد.
روايات متعددي در مورد فضيلت زيارت حضرت علي عليه السلام است كه در يكي از اين احاديث امام صادق عليه السلام مي فرمايد" هر كس جدم اميرالمومنين را زيارت كند خداوند در برابر هر قدمي كه در اين راه برمي دارد براي او حجي مقبول و عمره اي پسنديده مي نويسد ".
يك شب بيتوته در نجف اشرف در منزل سيد موسوي در شارع رسول كه با همسر و فرزندانش از دل و جان مخلصانه و صادقانه از زايران اربعين پذيرايي مي كنند و حتي لباس زايران را مي شويند گفتار وصف ناپذيري دارد.
مشاهده اين همه شور و شعور علوي در خدمت عاشقانه و بي منت خانواده هاي عراقي به زايران كربلا حال و هواي روحي و قلبيت را متحول و منقلب مي كند.
زيارت مولي الكونين در نجف اشرف را تا ظهر روز شنبه 13 آبان با مهر شيرين علوي جرعه نوش قلبم كردم و از حيدر كرار براي آغاز پياده روي اربعين حسيني با تبرك به نام مادرش جناب فاطمه بنت اسد و همسرش حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها مدد خواستم.
پس از اقامه نماز ظهر يا علي گفتم قدم در مسير عاشقي نهادم.
تيغ آفتاب جلوي پاي زايران نور مي ريخت و گرماي ظهر نجف عطش را برايت معنا مي كرد.
بايد پنج كيلومتر مي رفتم تا به نخستين عمود در طريق كربلا از نجف اشرف مي رسيدم.
موكب هاي عراقي قدم به قدم با آب، چاي شيرين، قهوه، شربت، شير، ميوه، نهار و رطب از تو پذيرايي مي كنند.
آنچه كه وجه مشترك تمام موكب هاي عراقي است و دلت را مي شكند و آسمان چشمانت را باراني مي كند گهواره سبز علي اصغر طفل رضيع كربلا بزرگترين حجت حقانيت و مظلوميت سيدالشهدا در عاشورا و باب الحوايج كربلا است.
شيرخواره رباب بزرگترين حجت حقانيت و مظلوميت سيدالشهدا در عاشور است كه بلندترين فرياد حسيني را از كربلا تا قيامت در همه زمان ها و مكان ها طنين انداز كرده است تا گواه محكمي بر ظلم و ستم يزيديان و بطلان آنها در سراسر تاريخ شود.
ديدن صحنه هاي شورانگيز و شعورآفرين اين راه را نمي توان با زبان واژه ها جامه كلام پوشاند و تشريح كرد.
هر چه هست همه شور و شعور و شكوه معنوي، عشق بي مثال، عاشقي عشاقي كه حتي با سخت ترين شرايط در حركت هستند بي دليل نيست كه گفته مي شود اربعين پيش درآمد ظهور و قيام مهدي آل محمد است، اينجا همه همراه و همدل و يار يكديگرند و در امنيت و محبت و مهرباني و سخاوت و كرامتي بي نظير درخدمت همديگر سرمست و شاداب از اين همه تعامل و ارتباط صميمي هستند.
پذيرايي مخلصانه و عاشقانه برادران عراقي با كمترين امكانات و شرايط سخت از زايرين هزاران شرح بي نهايتي است كه بالاترين و بيشترين تاثير و سازندگي انقلاب روحي و معنوي را بر تو دارد.
چگونه توصيف كنم حال پيرمرد زاير ايراني راكه با كمر خميده و صدايي لرزان و سرشار از عشق و محبت و تمنا زمزمه زيباي چاووشي كربلا را در مسير طنين انداز كرده بود و قلبت را مي لرزاند.
چه بگويم از همه هستيكودك عراقي كه با تمام بضاعتش يك ليوان آب سرد در دست به زايران تعارف مي كند مي گويد آب سرد بخوريد و بگوييد سلام بر حسين عطشان.
بيان همه محبت پسر بچه عراقي را كه يك ظرف كوچك يكبار مصرف آب معدني را سوراخ كرده و آرام آرام قطرات آب را بر صورت زايران مي ريزد تا خنكاي محبت و سخاوتش را بر دل بنشاند دل ها را تكان مي دهد.
دختربچه هاي عراقي سر راهت ايستاد ه اند و تورا با عطر معطر مي كنند.
طفلي ديگر سر راه زايران ايستاده و دستمال كاغذي در دستان زايران مي گذارد.
جوانان عراقي كه با پاشيدن مخلوط عطر و آب بر صورت زايران خنكا و عطر گرماي محبت و مهربانيشان را بر سر و صورت زايران مي ريزند.
سيراب كردن زايران با شربت، قهوه، آب ميوه توسط مواكب عراقي كام زايران را بيشتر از آنكه از ترنم آب خنك كند مهر و محبت علوي را در قلب هاي زايران همه مليت ها جاري مي كند.
اين حسين كيست كه عالم همه ديوانه اوست اين چه شمعي است كه جان ها همه پروانه اوست اين حسين با دل هاي عاشقان چه كرده كه خرد و كلان را جرعه نوش جام الستش كرده است تا سرمست از مي ناب اربعين زيباترين، شيرين ترين، معنوي ترين و روحاني ترين لحظات زندگيشان را در طريق كربلا ثبت كنند.
خدايا امروز زايران را اين همه احترام مي كنند، خوش آمد و خير مقدم مي گويند، پذيرايي مي كنند، حتي لباس هايشان را مي شويند و شب ها زايران را در خانه هايشان اسكان مي دهند و با صميمانه ترين رفتار محبت آميز از آنها پذيرايي مي كنند.
اين همه محبت و پذيرايي و خوش آمدگويي ذهنم وقلبم را متوجه يك مساله مي كند و آتشي را در دلم شعله ور مي كند خدايا اين جماعت كجا بودند روزي كه حسين دست زن و بچه اش را گرفت و راهي طف ماريه و دشت نينوا شد.
اينها كجابودند آن روزي كه عمه سادات دست رقيه را گرفت و رباب اصغرش را در آغوش كشيد و با مولايشان اباعبدالله و علمدارشان عباس بن علي راهي قاضريه شدند.
رباب روزي كه راهي كربلا شد نمي دانست كه گهواره آرزوهاي كودكش را بر سر ني تكان خواهد داد.
خدايا اين جماعت آن روز كجا بودند تا قطره آبي براي اصغر بياورند تا حنجرش از تير حرمله لعنت الله عليه سيراب نشود.
كجا بودند اينها تا رقيه را بغل كنند و نگذارند بر خار مغيلان بدود و گوشوار از گوش دختركان بكشند.
خدايا اينها كجا بودند تا نگذارند عمه سادات بر محمل بي جهاز سوار شود و به اسارت رود.
كاش اينها بودند و نمي گذاشتند لشگر عمر سعد به خيام حرم حمله ور شود و دختران و زنان آواره صحرا و بيابان و درندگي گرگ صفتان يزيدي شوند.
اين نجواها آتش دلم را مشتعل كرد و جانم را سوزاند و سيلاب اشك را روانه چشمانم كرد در هر بلور اشكي نام عزيزان و ملتمسين دعا درخشيد و زلال و استجابت گرفت و جان و جسمم را جلا داد.
اين نجواها باطنين مراثي و نوحه هاي شورانگيز و حماسي ميثم مطيعي، حاج محمود كريمي، بني فاطمه و باسم كربلايي از مواكب با نوحه معروف "هله بيكم يا زوار هله بيكم/تزوروني اعاهدكم" كه يكي از مراجع بزرگ نجف خواب ديد حضرت امام حسين عليه السلام اين شعر را براي زوار اربعين مي خوانند صبح كه از خواب برخگاستند همه شعر را به ياد داشته اند و بعدا توسط آقاي باسم كربلايي مداحي مي شود سراسر وجودم را نور و تمنا و شور حسيني كرد.
نوحه باسم كربلايي را بخوانيد و قدم به قدم با ما كربلايي شويد:
تِزوروني اَعاهِـدكُم
به زيارت من مي‌آييد، با شما عهد مي‌بندم
▪️
تِـعِـرفـوني شَفيـعِلكُم
مي‌دانيد كه من شفيع شمايم
▪️
أساميـكُم اَسَـجِّـلْـهِه أساميكُم
اسامي‌تان را ثبت مي‌كنم
▪️
هَلِه بيكُم يا زِوّاري هَلِه بيكُم
خوش آمديد اي زائران من خوش آمديد
▪️
وَ حَـگّ چَفِّ الكَفيل و الجود وَ الرّايه
قسم به دستان ابالفضل و كرامت و پرچم او
▪️
أنا وْ عَبّاسْ وَيّاكُم يَا مَشّايه
من و عباس با شماييم اي كه با پاي پياده به سوي من مي‌آييد
▪️
يا مَن بِعْتو النُفوسْ و جِئتـو شَرّايه
اي كه جان‌هايتان را به بهاي زيارت من به كف گرفته‌ايد
▪️
عَلَيّ واجِبْ اَوافيكُم يَا وَفّـايه
بر من واجب است تا به شما وفا كنم، اي وفاداران!
▪️
تواسيني شَعائرْكُم
عزاداري‌هايتان به من دلداري مي‌دهد
▪️
تْرَوّيني مَدامِعْـكُم
و اشك‌هايتان مرا سيراب مي‌كند
▪️
اَواسيكُم أنَـا وْ جَرْحـي أواسيكُم
من و زخم‌هايي كه بر تن دارم به شما دلداري مي‌دهيم
▪️
هَله بيكُم يا زُوّاري هَلِه بيكُم
خوش آمديد اي زائران من، خوش آمديد
▪️
هَلِه يَلْ ما نِسيْتْ و عَلْ وَعِدْ تِحْـضَـرْ
خوش آمديد اي كه وعده‌تان را فراموش نكرده و بر سر موع
متولي خبر كاشان, [۰۵.۱۱.۱۷ ۱۳:۲۱] د حاضر مي‌شويد
▪️
إجِيْـتْ و لا يْـهَـمَّـكْ لا بَرِدْ لا حَرّ
آمديد در حالي كه نه گرما براي‌تان مهم بود و نه سرما
▪️
وَ حَـگ دَمْـعِ العَـقيله و طَبرَه الأكبَر
قسم به اشك زينب و فرق شكافته اكبر
▪️
اَحَضْـرَكْ و ما أعوفَكْ ساعـه المَحْـشَرْ
در محشر كنارتان خواهم بود و رهايتان نمي‌كنم
▪️
عَلَي المَـوعِـدْ اَجي يَمكُم و لا اَبْـعَـدْ و اعوفْ عَنْـكُم
در وقت ديدار پيشتان مي‌آيم و دور نمي‌شوم و رهايتان نمي‌سازم
▪️
مُحاميكُم وَ حَگ حِيدَرْ مُحاميكُم
پشتيبانتان هستم به حقّ حيدر پشتيبانتان هستم
▪️
هَله بيكُم يا زُوّاري هَلِه بيكُم
آمديد اي زائرانِ من، خوش آمديد
▪️
يَـا هَـلْـشايِلْ رايه وْ جايْ گاصِدني
اي آنكه پرچم به دست قصد ديدار مرا كرده‌ايد
▪️
تِـعْـرُف رايَتَـكْ بي مَن تُذَكِّـرْني؟
مي‌داني كه پرچمت مرا به ياد چه كسي مي‌اندازد؟
▪️
بِلـكطَعو چْفوفه وْ صاحْ اِدْرِكْـني
به ياد آن دست بريده‌اي كه فرياد زد: مرا درياب
▪️
صِحِتْ وَيلاه يا اخويه وْ ظَهَرْ مِحْني
و با شنيدن آن صدا، آشكارا فرياد زدم كه بي‌برادر شدم و اندوهم بر من آشكار شد
▪️
كِسَرْ ظَهري سَهَمْ هَجْـرَكْ
تير هجرت كمرم را شكست
▪️
نِفَدْ صَبري بَعَدْ عُمـرَكْ
بعد از شهادتت صبرم به پايان رسيد
▪️
اُوَصّيكُمْ عَلَي الرّايِه اُوَصّيكُمْ
سفارش اين پرچم را به شما مي‌كنم
▪️
هَـله بيكُم يا زُوّاري هَلِه بيكُم
خوش آمديد اي زائران من، خوش آمديد
▪️
يَا مَنْ گاصِدْ إلَيَّ و دَمْـعِه تِجْـريـهْ
اي كه با چشمان اشكبار قصد زيارت مرا كرده‌ايد
▪️
اَعرُفْ حاجِتَكْ مو داعي تِحْـچيـهِ
حاجت‌تان را مي‌دانم، نيازي به گفتن نيست
▪️
وَ حَـگ نَحـْـرِ الرِّضيع اِلـحاجِه اَگضيهِ
قسم به گلوي شيرخواره، حاجت‌تان را برآورده مي‌كنم
▪️
يَا زائرْ عاهَدِتْ كِلْ عِلّه اَشْـفيهِ
زائران من، عهده كرده‌ام كه هر بيماري را شفا دهم
▪️
اَخو زينب فَرَحْ بيكُمْ
برادر زينب به خاطرتان شاد شد
▪️
هَله وْ مَرحَبْ يُناديكُم
خوش آمديد صدايتان مي‌زند
▪️
يُحَيّيـكُم اَبو الغيـره يْحَيّيـكُم
مرد غيرتمند به شما درود مي‌گويد
▪️
هَله بيكُم يا زُوّاري هَلِه بيكُم
خوش آمديد اي زائرانِ من، خوش آمديد
▪️
زينبْ مَنْ تُشاهِدكُم تِزوروني
زينب هنگامي كه شما را مي‌بيند كه زيارتم مي‌كنيد، مي‌گويد:
▪️
تُناديكُم لِوَنْ بِالطَّفّ تحضُروني!
كاش در جنگ حاضر مي‌شديد
▪️
ما اَمْـشي يِسْره وْ لا يَسلِبوني
كه مرا به اسيري نمي‌بردند و مرا غارت نمي‌كردند
▪️
و لا بسياطهم غَدَر يْضرِبوني
با تازيانه‌هاي خيانت نمي‌زدند
▪️
تُناديني: أنَا الجيره وْ صَد عَنّي أبو الغيره
صدايم مي‌زند كه من در بندم و سرور غيرتمندان از دستم رفت
▪️
اَبَچّيكُم عَلي مْصابه اَبَچّيكُم
شما را بر اين مصيبت مي‌گريانم
▪️
هَله بيكُم يا زُوّاري هَلِه بيكُم
خوش آمديد اي زائران من،‌خوش آمديد.
تا شرح عاشقي از عمود يك وجودتان پربركت از معرفت و معنويت و بصيرت حسيني باشيد... يا زهرا
حرمت سادات متولي


| شناسه مطلب: 71493




ياداشت اربعين



نظرات کاربران