یادداشت؛
اعمالمان را با ولایت تطبیق دهیم نه با دلمان
باید اعمالمان را با ولایت تطبیق دهیم نه با دلمان و به فتوای رهبر معظم انقلاب عمل کنیم.کسانی که در لوای اسلام وپوشش شیعه به اهل سنت توهین میکنند خون شهدای انقلاب را پایمال می کنند.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، يادداشتي از حجت الاسلام ميلاد اميني موحد پيرامون وحدت شيعه وسني را در ادامه بخوانيد:
شكي در اين نيست كه تولي و تبري از مسائل قطعي دين مبين اسلام است و اين دو فقط در كنار هم به اوج خود ميرسند. هركسي كه نسبت به شخصي ديگر محبت ميورزد بايد به دشمنان محبوبِ خود نيز اظهار نفرت و انزجار كند. اين طبيعتي است و لايتخلف كه استاد شهيد مرتضي مطهري در كتاب جاذبه و دافعه به تفصيل در رابطه با آن صحبت كرده است .
بنابر اين عشق و محبت به اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام، خصوصا حضرت موليالموحدين لازمهاي لاينفك دارد كه آن برائت از معاندين حضرت امير(ع) است . اين در حالي است كه قرآن كريم و سيره اهل بيت(ع) به ما نشان ميدهد، يكي از راههاي ابراز برائت، «لعن كردن» معاندين است؛ إِنَ الَذِينَ يَكتُمُونَ مَا أَنزَلنَا مِنَ البَيِنَاتِ وَالهُدَي مِن بَعدِ مَا بَيَنَاهُ لِلنَاسِ فِي الكِتَابِ أُولَـئِكَ يَلعَنُهُمُ اللهُ وَيَلعَنُهُمُ اللَاعِنُونَ (كساني كه دلايل روشن، و وسيله هدايتي را كه نازل كرده ايم، بعد از آنكه در كتاب براي مردم بيان نموديم، كتمان كنند، خدا آنها را لعنت ميكند؛ و همه لعنت كنندگان نيز، آنها را لعن ميكنند) و درآيه ۵۷ سوره احزاب خوانديم: إِنَ الَذِينَ يُؤذُونَ اللَهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَهُ فِي الدُنيَا وَالآخِرَةِ وَأَعَدَ لَهُم عَذَاباً مُهِيناً (آنها كه خدا و پيامبرش را آزار ميدهند، خداوند آنان را از رحمت خود در دنيا و آخرت دور ساخته و براي آنها عذاب خوار كنندهاي آماده كرده است)
پيامبر اسلام كه به فرموده قرآن «رحمة للعالمين» است نيز سخنان بسياري در رابطه با مقوله «لعن» داشتهاند به نحوي كه پژوهشگران ۳۰۰ عنوان روايت نبوي كه در آن فقط از كلمه «لعن» استفاده شده استخراج نمودند. در كتب روايي ما بخاطر كثرت روايات با اين موضوع، فصل خاصي تحت عنوان «فضيلت لعن» قرار داده شده است. در سيره اهل بيت(ع) نيز «تبري» نسبت به «شيعه ستيزان» بسيار بوده است. امام صادق (ع) ميفرمايند: اللهم العنهما وابنتيهما وكل من مال ميلهم وحذا حذوهم وسلك طريقتهم، وتصدر ببدعتهم، لعنا لايخطر علي بالٍ ويستعيذ منه أهل النار، العن اللهم من دان بقولهم، واتبع أمرهم، ودعا إلي ولايتهم، وشك في كفرهم من الأولين والآخرين. زيارت عاشورا و ديگر ادعيه هم مكرر لعن بر معاندين و مخالفين اهل بيت ذكر شده كه دلالت بر صحت اين عمل دارد–البته بشرطها و شروطها-.
اما از طرف ديگر با مراجعه به كتب تاريخي و روايي، بسيار نقل شده كه اهلبيت؛ همان بزرگوراني كه ما با تولي و تبري قصد تقرب به آنها را داريم، سفارشهاي ديگري هم دارند كه كمتر مورد توجه ما قرار گرفته است؛ بطور مثال هشام الكندي وقتي از شيوه ارتباط با اهل سنت از امام صادق(ع) سوال ميكند چنين جوابي ميشنود؛ امام صادق عليه السلام ميفرمود: «بپرهيزيد از كاري كه ما با آن كار سرزنش ميشويم. همانا فرزند بد با كار بدش، پدر خويش را در معرض سرزنش قرار ميدهد. نزد آنان كه با شما قطع رابطه كردهاند، زينت (دوست) باشيد نه بدخلق و دشمن. با آنها درميان قبيلههايشان نماز بگزاريد. مريضان آنها را عيادت كنيد. در تشييع جنازه مردگانشان حضور يابيد. آنان نبايد در كارهاي نيك بر شما پيشي بگيرند؛ زيرا شما نسبت به كارهاي نيك سزاوارتريد».
از همين روست كه وقتي ابراهيم بن ابي محمود به امام رضا، عليهالسلام، ميگويد: يابن رسول الله! نزد ما از روايات مخالفين شما در فضائل اميرالمؤمنين، عليهالسلام، و شما خاندان رواياتي هست كه امثال آن را در بين روايات شما نميبينيم، آيا به آنان معتقد شويم؟ حضرت پس از توجه و تنبه دادن وي به گوش فراندادن و پيروي نكردن از هر سخني فرمودند: «اي ابن ابيمحمود! مخالفين ما سه نوع خبر در فضائل ما جعل كردهاند: ۱. غلو، ۲. كوتاهي در حق ما، ۳. تصريح به بديهاي دشمنان ما و دشنام دادن به آنان. وقتي مردم اخبار غلو آن دسته را ميشنوند ما را تكفير ميكنند و ميگويند شيعه قائل به ربوبيت ائمهي خود ميباشد و وقتي كوتاهي در حق ما را ميشنوند، به آن معتقد ميشوند و وقتي بديهاي دشمنان ما و دشنام به آنان را ميشنوند ما را دشنام ميدهند و حال آن كه خداوند ميفرمايد: «وَ لا تَسبُوا الَذِينَ يَدعُونَ مِن دُونِ اللَهِ فَيَسبُوا اللَهَ عَدواً بِغَيرِ عِلمٍ؛ شما مؤمنان به آنانكه غير خدا را ميخوانند دشنام مدهيد تا مبادا آنها از روي دشمني و ناداني خدا را دشنام گويند»
ولي امر مسلمين در ديدار با مردم سنندج فرمودند: هركس به مقدسات اهل سنت توهين كند سرباز دشمن است. اهانت به مقدسات اهل سنت حرام شرعي و خلاف قانون است. حال سوال اينجاست كه آيا همه اين قرائن بر اين دلالت ميكند كه به صورت علني و در ملا عام يا در مراسم _ ولو بصورت مخفيانه _ به مقدسات اهل سنت لعن و ناسزا بگوييم؟!
توهين و لعن برخي از شيعيان نسبت به مقدسات اهل تسنن را ميتوان يكي از عوامل تشديد اختلافات مذهبي و فرقهاي در جهان اسلام دانست. متأسفانه اين رفتار علاوه بر مخالفت صريح با كلام و سيره عملي ائمه، عليهمالسلام، امروز از هر جهت مخالف مصالح شيعيان و مسلمانان بوده و سودي جز تقويت جبهه دشمنان اسلام ندارد. بيش از چهار قرن پيش يعني زماني كه ارتباطات بسيار محدود بوده است، صاحب قصص العلماء ، مينويسد: «علماي شيعه كه در مكه بودند به علماء اصفهان نوشتند، كه شما سب [=دشنام] مينماييد متخلفين را در اصفهان و ما در حرمين شريفين ميباشيم و ما را عامه-اهل سنت- به سبب اين سب عذاب و سياست مينمايند...»جاي بسي تاسف دارد كه برخي از اهل سواد برخلاف تمام مباني اسلامي و سخنان امام و رهبري مبني بر تسميه ايام ولادت رسول الله -بنا بر قولين- به هفته وحدت؛ پرچم مخالفت برافراشته آن را «هفته برائت» ناميدهاند.
اين كه ما ظالمانِ حق اهلبيت، عليهمالسلام، را مستحق لعن ميدانيم و در زيارت عاشورا هم به آن اشاره شده، جاي ترديدي در آن نيست، خود اهل سنت هم مايلند، ظالمان به اهلبيت، عليهمالسلام، را لعنت كنند، اما اين كه مراسمي خاص پيرامون اين موضوع تشكيل شود و با تصريح به نام افرادي آنها را مخاطب لعن خويش قرار دهيم، باز هم خودفريبي است كه ما را در دامان دشمنانِ اسلام مياندازد؛ چون ثمره برگزاري اين مراسم اعلام عموميِ آن، براي تبليغات هدفمند است، به گونهاي كه حتي اگر خود مراسم در خفا برگزار شود، خبر راه اندازي چنين جلساتي، اثر خود را خواهد گذاشت.
مجالس وهنآميزي كه به اسم تشيع در خانهها برگزار ميشود، خسارت بزرگي به مكتب راستين اهل بيت(ع) وارد كرده و مسئوليت خون هزاران شيعه مظلوم زاهداني، پاكستاني، عراقي، سوري، لبناني و... را به گردن برگزار كنندگان همين مجالس ساده و به ظاهر مخفيانه مياندازد.
روز نهم ربيعالاول در فرهنگ عوام ، به روز كشته شدن خليفه دوم شهرت يافته است. آنها اين امر را مسلم ميدانند كه در چنين روزي خليفه دوم به دست مردي ايراني به نام ابولؤلؤ مجروح و مقتول ميگردد. داستانها و افسانههاي بسياري نيز در اينباره ميان آنها رواج يافته كه بيشتر آنها را ميتوان ساخته و پرداخته خرافهپرستان دانست.در اين ميان دستهاي مشكوكي نيز بودهاند كه همواره خواستهاند به اين قضيه دامن زده و آن را از اعتقادات شيعه به شمار آورند. اين در حاليست كه با رجوع به كتابهاي تاريخي و بررسي آنها به اين حقيقت خواهيم رسيد كه تمامي مورخين به اتفاق ماه ذيالحجه را به عنوان مَقتَل خليفه دوم معرفي نمودهاند و با اندكي اختلاف در روز آن، دوشنبه يا چهارشنبه، ۲۶ يا ۲۷ ذيالحجه را به عنوان روز مجروح شدن خليفه دوم شناختهاند. بهگونهاي كه ميتوان گفت وقوع اين حادثه در اين ماه از امور قطعي و متواتر در نزد تاريخنويسان بوده است.
علاوه بر اجماع تاريخنويسان بر وقوع قتل خليفه دوم در ماه ذيالحجه، بسياري از بزرگان و علماي شيعه نيز در هنگام بحث از كشته شدن خليفه دوم تاريخ آن را در ماه ذيالحجه دانستهاند به گونهاي كه حتي بعضي از آنان با تصريح به نادرست بودن نسبت روز نهمربيع به روز كشته شدن خليفه دوم، اجماع شيعه و سني را بر وقوع اين حادثه در ماه ذيالحجه يافتهاند. كه تعدادي از اين بزرگان عبارتند از: شيخ مفيد، ابن ادريس حلي، سيد بن طاووس، شيخ ابراهيم بن علي كفعمي و علامهي حلي و ...
مقام معظم رهبري در همين رابطه ميفرمايند:«بعضيها به نام شادكردن دل فاطمهزهرا، عليهاالسلام، اين روزها و در اين دوران ما كاري ميكنند كه انقلاب را كه محصول مجاهدت فاطمه زهرا(س) است، در دنيا لنگ كنند! ميفهميد چه ميگويم؟ بهترين وسيلهاي كه دشمنان بزرگ انقلاب پيدا كردند براي اينكه نگذارند انقلاب به كشورهاي اسلامي برود، ميدانيد چه بود؟ گفتند اين انقلاب، اسلامي نيست! گفتند اينها دشمن شما _ چند صد ميليون مسلمان _ هستند! امام بزرگوارمان ايستاد و گفت اين انقلاب، اسلامي است؛ شيعه و سني در كنار هم هستند. اگر امروز كسي كاري كند كه آن دشمن انقلاب، آن مأمور سياي آمريكا، آن مأمور استخبارات كشورهاي مزدور آمريكا، وسيلهاي پيدا كند، دليل پيدا كند. نواري پيدا كند، ببرد اينجا و آنجا بگذارد، بگويد كشوري كه شما ميخواهيد انقلابش را قبول كنيد، اين است، ميدانيد چه فاجعهاي اتفاق ميافتد؟ بعضيها دارند به نام فاطمه زهرا، عليهاالسلام، اين كار را ميكنند. در حالي كه فاطمهزهرا عليهاالسلام راضي نيست. اين همه زحمت براي اين انقلاب كشيده شد. آن مرد الهي، آن وارث واقعي فاطمهزهرا، عليهاالسلام، در زمان ما، آن همه زحمت كشيد. اين جوانهاي پاك ما اينجور رفتند خونهايشان را ريختند تا انقلاب را بتوانند عالمگير كنند. آن وقت يك نفري كه معلوم نيست تحت تأثير كدام محركي واقع شده، به نام شادكردن دل فاطمه زهرا، كاري بكند كه دشمنان حضرت فاطمهزهرا را شاد كند.
آيتالله خامنهاي: هرگونه گفتار يا كردار و رفتاري كه در زمان حاضر سوژه و بهانه به دست دشمن بدهد و يا موجب اختلاف و تفرقه بين مسلمين شود شرعاً حرام اكيد است.
آيتالله نوري همداني نيز مينويسد: چيزي به عنوان رفع قلم در روز به خصوصي نداريم و مسلمانان بايد از تفرقه بپرهيزند و از هر چيزي كه موجب وهن مذهب ميباشد جداً اجتناب نمايند.
آيتالله مكارم شيرازي در پاسخ خود به اين استفتا مرقوم كرده است: اولاً؛ روايتي با عنوان رفع قلم در آن ايام مخصوص در منابع معتبر نداريم و ثانياً بر فرض چنين چيزي باشد كه نيس،ت مخالف كتاب و سنت است و چنين روايتي قابل پذيرفتن نيست و حرام و گناه در هيچ زماني مجاز نيست. هم چنين سخنان ركيك و كارهاي زشت ديگر و ثالثاً: تولي و تبري راههاي صحيحي دارد نه اين راههاي خلاف.
آيتالله بهجت(ره): عيدالزهراء روز بيان مشتركات ميان شيعه و اهل تسنن و ترك لعن است.
با توجه به اينها به نظر ميرسد بايد اعمالمان را با ولايت تطبيق دهيم نه با دلمان و به فتواي امام خامنهاي كه لازم الاتباع است عمل كنيم؛ «يحرم النيل من رموز إخواننا السنة فضلاً عن اتهام زوجه النبي بما يخل بشرفها بل هذا الأمر ممتنع علي نساء الأنبياء وخصوصاً سيدهم الرسول الأعظم» (اهانت به نمادهاي برادران اهل سنت از جمله اتهامزني به همسر پيامبر اسلام حرام است. اين موضوع شامل زنان همه پيامبران و به ويژه سيد الانبياء پيامبر اعظم ميشود).
كساني كه در لواي اسلام وپوشش شيعه به اهل سنت توهين ميكنند بايد بدانند كه تير جنگ نرم اسرائيل و آمريكا دقيقا به قلب آنها اصابت كرده است و خون شهداي اين انقلاب و شهيد سردار شوشتري -كه لطف و ارادت زيادي نسبت به اهل سنت داشت- را پايمال كردهاند. والسلام عليكم ورحمه الله
منبع:مهر