در پاسخ به شبهات وهابیت علیه تشیع؛

هفتمین جلد موسوعه رد شبهات منتشر شد در پاسخ به شبهات وهابیت علیه تشیع؛

هفتمین جلد موسوعه رد شبهات منتشر شد در پاسخ به شبهات وهابیت علیه تشیع؛

هفتمین جلد موسوعه رد شبهات منتشر شد بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
در پاسخ به شبهات وهابیت علیه تشیع؛

هفتمین جلد موسوعه رد شبهات منتشر شد در پاسخ به شبهات وهابیت علیه تشیع؛

هفتمین جلد موسوعه رد شبهات منتشر شد در پاسخ به شبهات وهابیت علیه تشیع؛

هفتمین جلد موسوعه رد شبهات منتشر شد در پاسخ به شبهات وهابیت علیه تشیع؛

هفتمین جلد موسوعه رد شبهات منتشر شد در پاسخ به شبهات وهابیت علیه تشیع؛

هفتمین جلد موسوعه رد شبهات منتشر شد
در پاسخ به شبهات وهابیت علیه تشیع؛

هفتمین جلد موسوعه رد شبهات منتشر شد

این مجموعه با توجه به تغییر هجمه‌ها و شبهات دشمنان اسلام علیه مذهب اهل بیت و با هدف انجام این وظیفه خطیر و دفاع از مذهب اهل بیت تنظیم شده است.

به گزارش سرويس انديشه پايگاه اطلاع‌رساني حج، گروه كلام و معارف پژوهشكده حج و زيارت وابسته به حوزه نمايندگي ولي فقيه در امور حج و زيارت، مجموعه «موسوعه رد شبهات» را به قلم جمعي از نويسندگان به رشته تحرير درآورده و مؤسسه فرهنگي هنري مشعر آن را منتشر كرده است.
اين مجموعه با توجه به تغيير هجمه‌ها و شبهات دشمنان اسلام عليه مذهب اهل بيت عليهم السلام در سال هاي اخير و با هدف انجام اين وظيفه خطير و دفاع از مذهب اهل بيت عليهم السلام تنظيم شده است و در آن توجهي ويژه به مسأله «پاسخگويي به شبهات» شده است.
شيعه و وجود نص بر امامت به قلم حميدالله رفيعي زابلي، شيعه و تجسيم اثر رحمت‌الله ضيائي، شيعه و تقريب مذاهب اسلامي از همين نويسنده و شيعه و غلوّ به مقام ائمه عليهم‌السلام اثر محمدباقر فرضي عنوان موضوع‌هاي هفتمين جلد موسوعه رد شبهات است.
بر اساس نوشتار حميدالله رفيعي زابلي با عنوان «شيعه و وجود نص»، اين نتيجه به دست مي‌آيد:
اولاً اختلاف شيعه در تعيين امام، نه تنها دليل بر وجود نداشتن نص بر امامت نيست، بلكه برعكس، اين اختلافات، خود حاكي از آن است كه نصوصي بر امامت وجود داشته كه سبب اين اختلافات شده است. افزون بر آن، دلايل و احاديث عام و خاص، نه تنها در كتاب‌هاي شيعه، بلكه در كتاب‌هاي معتبر اهل سنت، بر امامت دوازده امام، به ويژه امامت بلافصل امام علي عليه‌السلام وجود دارد.
غير از مذهب اثناعشري، هيچ مذهب ديگري در ميان مذاهب اسلامي وجود ندارد كه مذهب اهل بيت عليهم‌السلام باشد و تنها مذهب اثناعشري است كه به دلايل متقن و روايات موجود در كتاب‌هاي شيعه و اهل سنت، هم قائل به امامت و ولايت بلافصل علي بن ابي‌طالب عليه‌السلام بعد از رسول خدا صلي الله عليه و آله است و هم اهل بيت آن حضرت را كه دوازده امام باشند، پيشوايان ديني، علمي و سياسي خود مي‌دانند؛ زيرا فرقه اسماعيليه نيز شيعه واقعي نيست و بنياد كلامي و اعتقادي اين فرقه را باطني‌گري تشكيل مي‌دهد و در مسئله امامت، كاملا عنوان شيعي بودن از اين فرقه سلب مي‌شود؛ به علت اينكه شيعه به معناي واقعي كلمه، به پيروان امام علي و اهل بيت رسول خدا گفته مي‌شود و اسماعيليه در مسئله امامت راه انحراف را رفته است.
فرقه زيدي نيز از شيعيان واقعي امام علي عليه‌السلام به شمار نمي‌آيند؛ زيرا آنان در مسئله امامت، راهي را رفته‌اند كه با مكتب اهل بيت عليهم‌السلام و امام علي عليه‌السلام، مغايرت دارد. اين فرقه در فقه و احكام عملي، راه ابوحنيفه را در پيش گرفته‌اند و از فتواهاي اين پيشواي اهل سنت پيروي مي‌كنند.
پس تنها مذهب اماميه است كه پيروان آن از شيعيان واقعي علي عليه‌السلام و مصداق سخن پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله هستند كه در تفسير آيه (أُوْلَئِك هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ) فرمود: «آنان علي عليه‌السلام و شيعيانش هستند». تنها اين مذهب است كه به آيه تطهير، مباهله، اولي الامر، تبليغ، ولايت و آيات ديگر قرآن كريم اعتنا كرده و امامان و پيشوايان معصومشان را بر طبق اين آيات شريف برگزيده‌اند.
در نتيجه‌گيري مقاله «شيعه و تجسيم» به قلم رحمت‌الله ضيائي آمده است:
شيعه اماميه با تمسك به قرآن و اهل بيت عليهم‌السلام در تبيين عقايد خويش، هميشه خداوند را منزّه از هر گونه شائبه تجسيم و تشبيه دانسته است. از نگاه شيعه، نه تنها خداوند منزّه از جسم است، بلكه اگر كسي معتقد به تجسيم باشد، كافر و نجس است. بنابراين نسبت اعتقاد به تجسيم به بزرگان شيعه و شخصيتي چون هشام بن حكم كه از اصحاب گران‌قدر امام صادق عليه‌السلام بود، دروغ است.
درباره رسوخ تجسيم از يهود به جوامع اسلامي نيز روشن شد كه اين انديشه از زمان خليفه دوم، از سوي احبار و رهبانان در ميان مسلمانان ترويج شد. با روي كار آمدن معاويه و خاندان بني‌اميه، فرصت براي نفوذ چنين انديشه‌هايي بيشتر آماده شد. معاويه و خاندان او، در ترويج اسرائيليات نقش كليدي داشتند. از عوامل ترويج فرهنگ بني‌اسرائيل مي‌توان به فعاليت گروهي از اهل كتاب و بعضي از مسلمانان در نقل روايات دروغ برگرفته از تورات و انجيل تحريف شده و آثار ديگر اهل كتاب اشاره كرد.
برخي از اهل كتاب از روي اجبار مسلمان شدند؛ در حالي‌كه هنوز عقايد و باورهاي يهودي و مسيحي در وجود آنها زنده بود. اين افراد اطلاعات فراواني از تورات و انجيل موجود داشتند؛ مسلمانان نيز به ديده دانشمند و افراد بااطلاع به آنها نگاه مي‌كردند و آنان نيز در محافل و جمع مسلمانان از اسرائيليات روايت مي‌كردند.
ابن تيميه ادامه‌دهنده و مروج انديشه يهودي و اسرائيلي در قرن هشتم هجري است. دانشمندان روزگار ابن تيميه، با مشاهده انكار ضروريات دين، از او بيزاري جسته، به گمراهي وي حكم دادند و توبه را بر او واجب دانستند. وي در مصر، قاهره، اسكندريه و دو بار هم در دمشق به زندان رفت و همان جا در بيستم ذي‌قعده 728هجري قمري درگذشت. عقايد و آراي ابن تيميه، قرن‌ها به فراموشي سپرده شده بود تا اينكه در قرن دوازدهم هجري، محمد بن عبدالوهاب نجدي به ترويج عقايد او پرداخت.
رحمت‌الله ضيائي در مقاله ديگري با عنوان «شيعه و تقريب مذاهب اسلامي» چنين نتيجه مي‌گيرد:
وحدت بين مذاهب اسلامي، يكي از ضروريات امت اسلامي است كه بزرگان و دلسوزان شيعه و اهل سنت از قديم به آن توجه داشته‌اند و راهكارهاي آن را بررسي و عملاً با تأسيس نهادي به نام «المجمع العالمي للتقريب بين المذاهب الاسلامية»، گام‌هاي مثبت در نزديك شدن به همگرايي مذاهب اسلامي برداشتند. با ايجاد اين نهاد مقدس و اساسي، تعامل علمي، فرهنگي و اجتماعي بين پيروان مذاهب، به ويژه بين دو نهاد علمي جهان اسلام، يعني حوزه علميه قم و دانشگاه الأزهر پيش آمده كه ثمرات و بركات زيادي را براي امت اسلامي داشته است. متأسفانه در اين ميان فرقه نوظهور وهابيت با ايجاد شبهات بي‌اساس، سعي دارد نگذارد امت اسلامي به سوي وحدت حركت كند و به مجد و عظمت گذشته بازگردد.
در اين مقاله سعي شده است به تعدادي از شبهات وهابيت در بخش تقريب پاسخ داده شود:
1. ثابت شد كه شيعيان، هيچ يك از اهل سنت را ناصبي نمي‌دانند و ناصبي تعريف خاص خود را دارد كه از سوي علماي شيعه و اهل سنت به ويژگي‌هاي آن توجه شده و از نگاه هر دو فرقه، ناصبي به كسي گفته مي‌شود كه دشمني اهل بيت عليهم‌السلام، دين و مرام او باشد؛ مانند خوارج. در حالي‌كه اهل‌سنت، محبت اهل بيت را واجب مي‌دانند و به آن افتخار مي‌كنند.
2. شيعيان نه با اصحاب پيامبر دشمني دارند و نه به خلفاي اهل سنت توهين مي‌كنند.
3. ثابت شد كه بين عقايد شيعه و اهل سنت، مشتركات زيادي وجود دارد و اختلافات در بخش احكام عملي است. سه اصل اساسي و بنيادين توحيد، نبوت و معاد كه شناسنامه يك مسلمان است، در هر دو فرقه به عنوان اصول دين و اساس عقايد يك مسلمان شناخته مي‌شود و با اقرار به آنها، فرد، مسلمان به شمار مي‌آيد و حكم اسلامي بر وي جاري مي‌شود. در نتيجه آنچه وهابيت در مورد اختلاف بنيادين بين عقايد شيعه و سني مطرح مي‌كند، ادعايي بي‌اساس و در راستاي اختلاف‌افكني است.
«شيعه و غلو به مقام ائمه» عنوان مقاله پاياني اين اثر نوشته محمدباقر فرضي است كه وي در نتيجه‌گيري پاياني آن آورده است:
ترديدي نيست كه غلوّ به مفهوم نقش خدايي دادن به غير پروردگار حق، از نگاه همه مسلمانان مردود است و غلات از مسلمانان محسوب نمي‌شوند. بزرگان شيعه نيز با تأسي از ائمه عليهم‌السلام، آنان را مسلمان نمي‌دانند. اما در اين ميان، پيروان اهل بيت عليهم‌السلام كه بر اساس سفارش‌هاي مؤكد پيامبر اعظم صلي الله عليه و آله، اهل ‌بيت او را همانند قرآن، در اصول و فروع دين، امام و مقتداي خود مي‌دانند، از سوي گروهي از نويسندگان، به ‌ويژه وهابي‌ها متهم به غلوّ مي‌شوند. ولي با بررسي و نقد مفصّلي كه ارائه شد، هيچ‌كدام از ادعاهاي نويسندگان وهابي از مصاديق غلوّ نيست.
مؤسسه فرهنگي هنري مشعر، هفتمين جلد موسوعه رد شبهات با موضوع شيعه (۱) را در قطع رقعي، شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و 212 صفحه به كوشش گروه كلام و معارف پژوهشكده حج و زيارت وابسته به حوزه نمايندگي ولي فقيه در امور حج و زيارت منتشر كرده است.
آثار و كتاب‌هاي حوزه نمايندگي ولي‌فقيه در امور حج‌وزيارت را مي‌توان آنلاين و رايگان از كتابخانه تخصصي پايگاه حج دريافت كرد.




نظرات کاربران