شیخ شلتوت، مفتی بزرگ الازهر چه کسی بود؟
مفتی الازهر، معتقد به تقریب و عزاداری امام حسین(ع)
شیخ شلتوت در مسیر تقریب بین شیعه و اهل سنت ارتباط مستمری با علمای شیعه داشت. نامهنگاریهای متعدد او با آیت الله بروجردی، سفر به ایران و دیدار با آیتالله بروجردی و اقتدا در نماز جماعت به امامت محمد حسین کاشف الغطاء در کنفرانس قدس، از جمله این اقدامات بود.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج به نقل از خبرگزاري رضوي،به مناسبت سالروز ارتحال عالم تأثيرگذار الازهر، شيخ محمود شلتوت، گزارشي از زندگاني اين احياگر تقريب بين مذاهب از نگاه شما ميگذرد.
محمود شلتوت (۱۸۹۳-۱۹۶۳ م) مشهور به شيخ شلتوت عالم و مفسر اهل سنت متولد كشور مصر، از اساتيد و رؤساي دانشگاه الازهر بود. او علاوه بر اين، از علماي مدافع تقريب بين مذاهب اسلام و از مؤسسان دار التقريب بين المذاهب الاسلامي نيز به شمار ميرود. ارتباط مستمر با علماي شيعه از جمله آيت الله بروجردي، تأسيس كرسي فقه مقارن و صدور فتواي معروف جواز عمل بر اساس مذهب شيعه و زيديه، از جمله اقدامات تقريبي اوست. شيخ شلتوت نسبت به مسائل سياسي جهان اسلام نيز حساس بود، حضور در انقلاب مردمي مصر در سال ۱۹۱۹ م، اعتراض به واقعه 15 خرداد ايران و مخالفت با اقدام دولت ايران در به رسميت شناختن اسرائيل در سال ۱۹۴۸ م را ميتوان از مهمترين موضعگيريهايي سياسي او برشمرد.
زندگينامه
محمود شلتوت در سال ۱۸۹۳م دريكي از بخشهاي بحيره مصر، متولد و پس از گذراندن دورههاي مقدماتي تعليم و تربيت و حفظ قرآن، در سال ۱۹۰۶م وارد دانشگاه مذهبي اسكندريه شد. وي بعد از فراغت از تحصيل، در ۲۵ سالگي بهعنوان استاد اين دانشگاه معرفي شد. شلتوت در سال ۱۹۱۹م همزمان با انقلاب مردمي مصر با نوشتن مقالات و سخنراني با مردم همراهي كرد. در سال ۱۹۲۸م، شيخ مصطفي المراغي رئيس وقت دانشگاه الازهر، شيخ شلتوت را جهت تدريس به الازهر دعوت كرد. بعد از كنارهگيري المراغي از رياست الازهر به دليل اختلاف با دربار مصر، شلتوت نيز از تدريس كناره گرفت و به وكالت در محاكم شرعي مشغول شد. شيخ شلتوت در سال ۱۹۳۷ م با بازگشت دوباره شيخ مصطفي المراغي به دانشگاه الازهر به تدريس فراخوانده شد و در مدت حضورش، سمتهاي زيادي بر عهده گرفت. وي در اكتبر سال ۱۹۵۸ م توسط رئيس جمهور مصر بهعنوان رياست دانشگاه الازهر برگزيده شد و تا زمان وفاتش در سال ۱۹۶۳ م در قاهره در اين منصب باقي ماند.
اقدامات تقريبي
شيخ شلتوت در مسير تقريب و وحدت بين مذاهب اسلامي فعاليتهايي داشت كه مهمترين آنها عبارتاند از:
1- تشكيل دار التقريب بين المذاهب الاسلامي: او به همراهي شيخ مصطفي المراغي، محمد تقي قمي، مصطفي عبدالرزاق
شيخ شلتوت در قسمتي از اين فتوا ميگويد: «مكتب جعفري معروف به مذهب امامى اثنى عشرى، مكتبى است كه شرعاً پيروى از آن مانند پيروى از مكتبهاى اهل سنت جايز ميباشد. سزاوار است مسلمانان اين حقيقت را دريابند و از تعصب ناحق و ناروايى كه نسبت به مكتب معينى دارند، دورى گزينند.»
و عبدالمجيد سليم، جماعت تقريب مذاهب اسلامي را با هدف وحدت بين مذاهب اسلامي در سال ۱۹۴۸ م در قاهرهي مصر تأسيس كردند. اين جماعت بعد از تعطيلي در مصر با نام «مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي» در تهران بازگشايي شد.
2- تأسيس كرسي فقه مقارن: شيخ شلتوت باهدف مطالعه و تحقيق در فقه مذاهب اسلامي اقدام به تأسيس كرسي فقه مقارن در دانشگاه الازهر كرد.
3- ارتباط با علماي شيعه: شيخ شلتوت در مسير تقريب بين شيعه و اهل سنت ارتباط مستمري با علماي شيعه داشت. نامهنگاريهاي متعدد او با آيت الله بروجردي، سفر به ايران و ديدار با آيتالله بروجردي و اقتدا در نماز جماعت به امامت محمد حسين كاشف الغطاء در كنفرانس قدس، از جمله اين اقدامات بود.
4- صدور فتواي جواز عمل بر اساس مذهب شيعه: شيخ شلتوت در 17 ربيع الاول سال 1378 ق با حضور نمايندگان مذاهب مختلف اسلامي فتوايي مبني بر جواز پيروي از مذهب شيعه را صادر كرد. وي در جواب به استفتائي در مورد قرار دادن مكاتب شيعه اثني عشري و زيديه در بين مكاتب اسلامي، معتقد است كه اسلام در پيروي از مكتب خاصي منحصر نيست و ميتوان از يك مكتب به مكاتب ديگر منتقل شد. شيخ شلتوت در قسمتي از اين فتوا ميگويد: «مكتب جعفري معروف به مذهب امامى اثنى عشرى، مكتبى است كه شرعاً پيروى از آن مانند پيروى از مكتبهاى اهل سنت جايز ميباشد. سزاوار است مسلمانان اين حقيقت را دريابند و از تعصب ناحق و ناروايى كه نسبت به مكتب معينى دارند، دورى گزينند.»
از ديگر اقدامات تقريبي شيخ شلتوت، ميتوان تأسيس مجله رسالة الاسلام، نوشتن مقدمه بر تفسير مجمع البيان و برگزاري مراسم عاشورا در دانشگاه الازهر را نام برد.
مواضع سياسي
شيخ شلتوت نسبت به وقايع سياسي، به ويژه در جهان اسلام، حساس بود و موضعگيريهاي سياسي مختلفي داشت. از جمله آنها ميتوان به موارد ذيل اشاره كرد:
الف) صدور اعلاميه درباره قيام 15 خرداد: شيخ شلتوت در جريان قيام 15 خرداد 1342ش در ايران اعتراض خود را نسبت به دستگيري امام خميني و كشته شدن عدهاي از مردم ايران نشان داد و در نامهاي از عموم مسلمانان خواست كه از علماي مجاهد ايران پشتيباني كنند. در قسمتي از اين پيام آمده است: «هشدار ميدهم به مسلمانان همه كشورها و به ملت ايران كه اين تجاوز و دستدرازي بيشرمانه را بهسادگي نگاه نكنيد و به تمام نيرو براي نجات علماي ايران از چنگال دژخيمان ديكتاتور ايران مبارزه كنيد». شيخ شلتوت بعدازاين اعلاميه طي تلگرافي خطاب به محمدرضا شاه، رسماً خواست از تجاوز به «حريم روحانيت» خودداري كند.
ب) محكوميت به رسميت شناختن اسرائيل: شيخ شلتوت در اعتراض به اقدام دولت ايران در به رسميت شناختن اسرائيل در سال ۱۹۴۸م، ضمن رد هرگونه ارتباط كشورهاي اسلامي با اسرائيل، با نوشتن نامهاي به آيت الله بروجردي و آيت الله سيد
شيخ شلتوت در جريان قيام 15 خرداد 1342ش در ايران اعتراض خود را نسبت به دستگيري امام خميني و كشته شدن عدهاي از مردم ايران نشان داد و در نامهاي از عموم مسلمانان خواست كه از علماي مجاهد ايران پشتيباني كنند.
محسن حكيم اين اقدام دولت محمدرضا شاه را تقبيح كرد.
تأليفات
از شيخ شلتوت آثاري در تفسير، فقه و علوم ديگر بهجايمانده كه مهمترين آنها عبارتاند از:
الف) تفسير القرآن الكريم: اين كتاب جمعآوريشده سلسله مقالاتي است كه طي چهارده سال در مجله رسالة الاسلام درجشده است. اين كتاب توسط مجمع التقريب بين المذاهب الاسلامية در سال ۱۳۷۹ ش به چاپ رسيد. اين تفسير ضمن پرداختن به بحثهاي سنتي تفسير، نيازهاي جديد و مقتضيات زمان و مكان را موردتوجه قرار ميدهد و فراهم كردن زمينههاي وحدت اسلامي و تقريب از اهداف آن است. اين تفسير اختصاص به مذهب خاصي نداشته و براي تمام مذاهب اسلامي قابل استفاده است.
ب) مقارنة المذاهب في الفقه: اين كتاب درباره فقه مقارن تدوينشده است و با جمعآوري ديدگاههاي مذاهب مختلف درباره يك مسئله فقهي، به ارائه نظر متناسب با زمان و مكان و ادله ميپردازد.
از ديگر آثار وي ميتوان به الاسلام عقيدة و الشريعة، من توجيهات الاسلام، الفتاوي، من هدي القرآن، المسئولية المدنية و الجنائية في الشريعة الاسلامية و فقه القرآن و السنة اشاره كرد.
نقش شيخ شلتوت در دارالتقريب
جماعت تقريب مذاهب اسلامي در كشور مصر و در شهر قاهره در سال 1360 هجري قمري با هدف تقريب بين مذاهب اسلامي تأسيس گرديد. دارالتقريب درواقع جايگاه مهرورزي و اكتشاف حقيقت و دست يافتن به گستره علوم مذهبي و مناظره بين همه مسلمانان بود.
دانشگاه الازهر بر اين اساس اصول تقريب بين مذاهب مختلف را پيريزي نمود و مقرر داشت كه هر دو فقه سني و شيعه بر اساس دليل و برهان و بدون هيچگونه تعصبي تدريس شود. نيز در ادامه آن تصميم، بر تأسيس مجمع تحقيقات اسلامي استوار شد كه در آن نمايندگان تمام مذاهب اسلامي گرد هم آمده و از نقطه نظرات يكديگر بهرهمند ميشدند تا در اين تعامل و مشاركت علمي به وحدت و انسجام نائل آيند.
شلتوت اين تشكيلات را ميستايد و ميگويد: «اين نهضت دارالتقريب كه بر اساس انديشه جمعآوري مذاهب مختلف اسلامي صورت گرفت. طولي نكشيد كه از حقائق استوار علمي در جهان و تاريخ فكر اسلامي به شمار آمد و همچنين باروح اصلاحطلبي، محبت و برادري ميان مسلمانان سايه افكند- بيترديد اين خود بهمنظور تحقق بخشيدن به احكام خداوند بود؛ آنجا كه فرمود: تنها افراد با ايمانند كه باهم طرح برادري ريخته و ميان يكديگر صلح برقرار ميكنند.»
شلتوت در آن ايام، در تكوين و پيدايش جمعيت تقريب مشاركت ويژهاي داشته و دريكي از جلسات آن پيشنهاد نمود كه بهجاي تعبير فرقه يا طايفه براي مسلمانان همه آنها را مذاهب اسلامي بناميم و همينگونه نيز متحقق شد و اين اصل براي همه فرقههاي مسلمانان در دارالتقريب
شيخ شلتوت در اعتراض به اقدام دولت ايران در به رسميت شناختن اسرائيل در سال ۱۹۴۸م، ضمن رد هرگونه ارتباط كشورهاي اسلامي با اسرائيل، با نوشتن نامهاي به آيت الله بروجردي و آيت الله سيد محسن حكيم اين اقدام دولت محمدرضا شاه را تقبيح كرد.
ثابت ماند.
از مهمترين اقدامات او در هنگام رياست در دانشگاه الازهر، تدريس فقه شيعه در كنار دروس فقه مذاهب اهل سنت بهصورت مقارن بود كه افق نويني به روي اساتيد و دانشپژوهان الازهر گشود. بر اساس فقه مقارن يك محقق تمام نظريات و آراء فقهي مذاهب اسلامي را مطالعه نموده و هر حكمي كه دليلش قويتر بوده را به اجرا درميآورده است. وي در مقايسه بين ادله علماي مذاهب مختلف يك اصل را قبول داشت و آن اين بود كه هر دليل كه قويتر باشد، موردقبول است، حال از مذهب خودش باشد يا از مذهب ديگري. او تأكيد داشت كه فقهاي مسلمان بايد بهدور از تعصبها و هواهاي نفساني، هر رأي و انديشهاي كه در تحكيم مباني اسلام مؤثرتر است و رفاه خانواده و اجتماع را بهتر تأمين ميكند را از يكديگر بپذيرند.
از ثمرات مهم تأسيس رشته فقه مقارن، مقايسه برخي احكام اسلامي و برتري يافتن نظر شيعه بود كه بعدها بهصورت قانوني رسمي مصر درآمد. شيخ شلتوت دراينباره ميگويد:
«فراموش نميكنم كه تطبيق و مقارنه ميان مذاهب را در دانشگاه شريعت درس ميدادم و آراي مذاهب را در يك مسئله عرض ميكردم. از جمله نظر مذهب شيعه را مطرح مينمودم و آن را برميگزيدم چون پيرو دليل بودم و در بسياري از مسائل طبق نظر شيعه فتوا ميدادم، از جمله پيرامون قانونهايي كه به احوالات فردي و شخصي ربط مييافت».
همفكري با نمايندگان مذاهب گوناگون اسلامي
ايشان در اغلب جلساتي كه در دارالتقريب از نمايندگي اسلامي تشكيل ميدادند شركت ميجست و در راه وحدت و همبستگي با آنان همفكري مينمود. او از اين اجتماعات اينگونه ياد ميكند:
«آرزو داشتم تا در جلسات دارالتقريب مصري در كنار ايراني، لبناني و عراقي و پاكستاني و غيره قرار گيرم و حنفي و مالكي و شافعي و زيدي و امامي و حنبلي در كنار يكديگر نشسته تا با تعامل علمي همه فرقههاي ديني، دنياي اسلام به يكي شدن و اتحاد و همبستگي نائل آيد».
در همين راستا، شلتوت با آيتاللهالعظمي بروجردي و آيتالله حكيم و ساير علماي قم و نجف و علماي اهل سنت كردستان باب مكاتبه را گشود. اين ارتباط آنقدر قوي و خالصانه و صادقانه بود كه آيتالله بروجردي زبان به تمجيد شخصيت شيخ شلتوت و اقدامات تقريبي ايشان ميگشود.
اخلاص شيخ محمود شلتوت در محبت به اهلبيت (ع)
ايشان درعينحال كه عالمي سني و حنفي مذهب بود، در عين احترام به خلفا راشدين، در مورد امام علي (ع) مينويسد: علي (ع) شير خدا و مظهر صفت جلال خداست. شلتوت با اخلاصي كه داشت بعضي از شبهاي جمعه در دعاي كميلي كه در دارالتقريب برگزار ميشد، شركت مينمود. وي از مظالم بنياميه نسبت به امام حسين (ع) و ساير اهلبيت متأثر بود. وي در دوران رياستش بر الازهر، براي روز عاشورا احترام خاصي قائل بود و مراسم عزاداري به پا ميداشت.