نماهنگ «بصیرت»
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به مناسبت سالگرد حماسهی۹دی درباره نقش خواص در حوادث فتنهگون و روشنگری جناب عمار یاسر در جنگ صفین، نماهنگ «بصیرت خواص حرکت عوام» را منتشر میکند.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، بيانات رهبر انقلاب كه در اين فيلم مشاهده ميكنيد:
«يك حاكميت اينچنيني به وجود آمده، حالا من عبايم را جمع كنم و كنار بكشم و بگويم من كاري به اين كارها ندارم؟! چهطور كاري به اين كارها نداري؟ مثل آن مقدسمآبهاي زمان اميرالمؤمنين كه وقتي علي بن ابي طالب دارد با معاويه، با اهل شام، يا با اهل بصره ميجنگد، خدمتش آمدند و گفتند: «يا اميرالمؤمنين انّا شككنا في هذا القتال»». ۱۳۷۰/۰۵/۳۰
«ببينيد در جنگ صفين، اميرالمؤمنين در مقابل كفار كه قرار نداشت؛ جبههي مقابل اميرالمؤمنين جبههاي بودند كه نماز هم ميخواندند، قرآن هم ميخواندند، ظواهر در آنها محفوظ بود؛ خيلي سخت بود. كي بايد اينجا روشنگري كند و حقائق را به مردم نشان دهد؟». ۱۳۸۸/۱۰/۱۹
«شما ببينيد در صدر اسلام، آن كساني كه ممدوح واقع شدند - حالا توي فرهنگ ما، بر طبق عقيدهي ما - بيش از آنچه كه به خاطر نماز و عبادتشان ممدوح واقع شدند، به خاطر موضعگيريهاي سياسيشان، اجتماعيشان و مجاهدتشان ممدوح واقع شدند. ما ابيذر را، يا عمار را، يا مقداد را، يا ميثم تمار را، يا مالك اشتر را كمتر به عبادتشان مدح ميكنيم. تاريخ، اينها را به آن مواضعي ميشناسد كه اين مواضع، تعيين كننده بود؛ حركت كلان جامعه را توانست هدايت كند، شكل بدهد و به پيشرفت اين حركت كمك كند.» ۱۳۸۹/۰۱/۱۶
«عمار ياسر در جنگ صفين ملتفت شد كه در يك گوشهي لشكر همهمه است. خودش را رساند، ديد يك نفر آمده وسوسه كرده كه شما با چه كساني داريد ميجنگيد؛ طرف مقابل شما مسلمانند و نماز ميخوانند و جماعت دارند!... عليايّحال، اين وسوسه را چند بار در لشكر صفين به وجود آوردند و هر دفعه هم به گمانم عمار بود كه خودش را رساند و فتنه را افشا كرد. عمار جملهيي با اين مضمون گفت كه جنجال نكنيد، حقيقت را بشناسيد. اين پرچمي كه در مقابل شماست، من ديدم كه به جنگ پيامبر آمد و زير اين پرچم، همان كساني ايستاده بودند كه الان ايستادهاند؛ و پرچمي را ديدم - اشاره به پرچم اميرالمؤمنين - كه در مقابل آن پرچم بود و زير آن پيامبر و همان كساني كه امروز ايستادهاند - يعني اميرالمؤمنين - بودند؛ چرا اشتباه ميكنيد؟ چرا حقيقت را نميشناسيد؟... مكرر گفتهام كه اگر ملتي قدرت تحليل خودش را از دست بدهد، فريب و شكست خواهد خورد. اصحاب امام حسن، قدرت تحليل نداشتند؛ نميتوانستند بفهمند كه قضيه چيست و چه دارد ميگذرد. اصحاب اميرالمؤمنين، آنهايي كه دل او را خون كردند، همه مغرض نبودند؛ اما خيلي از آنها - مثل خوارج - قدرت تحليل نداشتند. قدرت تحليل خوارج ضعيف بود. يك آدم ناباب، يك آدم بدجنس، يك آدم زباندار پيدا ميشد و مردم را به يك طرف ميكشاند؛ شاخص را گم ميكردند. در جاده، هميشه بايد شاخص مورد نظر باشد. اگر شاخص را گم كرديد، زود اشتباه ميكنيد.». ۱۳۷۰/۰۱/۲۶
«بعضيها در فضاي فتنه، اين جملهي «كن في الفتنة كابن اللّبون لا ظهر فيركب و لا ضرع فيحلب» را بد ميفهمند و خيال ميكنند معنايش اين است كه وقتي فتنه شد و اوضاع مشتبه شد، بكش كنار! اصلاً در اين جمله اين نيست كه: «بكش كنار». اين معنايش اين است كه به هيچ وجه فتنهگر نتواند از تو استفاده كند؛ از هيچ راه. «لا ظهر فيركب و لا ضرع فيحلب»؛ نه بتواند سوار بشود، نه بتواند تو را بدوشد؛ مراقب بايد بود.» ۱۳۸۸/۰۷/۰۲