ماجرای تدفین امیرکبیر و عنایت امام حسین(ع) ماجرای تدفین امیرکبیر و عنایت امام حسین(ع) ماجرای تدفین امیرکبیر و عنایت امام حسین(ع) بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
ماجرای تدفین امیرکبیر و عنایت امام حسین(ع) ماجرای تدفین امیرکبیر و عنایت امام حسین(ع) ماجرای تدفین امیرکبیر و عنایت امام حسین(ع) ماجرای تدفین امیرکبیر و عنایت امام حسین(ع) ماجرای تدفین امیرکبیر و عنایت امام حسین(ع)

ماجرای تدفین امیرکبیر و عنایت امام حسین(ع)

پیکر میرزا محمدتقی خان امیرکبیر را ابتدا در همان کاشان دفن کردند اما چند ماه بعد، با پیگیری‌های همسرش عزت‌الدوله، جسد را به کربلای معلی منتقل کردند تا برای همیشه در رواق شرقی حرم سیدالشهداء(ع) آرام گیرد.

پيكر ميرزا محمدتقي خان اميركبير را ابتدا در همان كاشان دفن كردند اما چند ماه بعد، با پيگيري‌هاي همسرش عزت‌الدوله، جسد را به كربلاي معلي منتقل كردند تا براي هميشه در رواق شرقي حرم سيدالشهداء(ع) آرام گيرد. به گزارش خبرنگار اعزامي پايگاه اطلاع رساني حج از كربلاي معلي، ميرزا محمدتقي خان فراهاني ستاره بي‌نظيري در تاريخ ايران‌زمين بود كه صدارت باكفايتش تحمل خيلي‌ها را طاق كرد و سرانجام حكم قتل او را از ناصرالدين شاه گرفتند. بيستم دي‌ماه جاري سالروز درگذشت آن مرد بزرگ بود .مرقد امير كبير درست در حجره جنوب شرقي صحن ، يا حيات مسقف شده فعلي حرم سيد الشهدا ، قرار دارد. در حال حاضر پس از مرمت هاي جديد ، سنگ مزاري براي ايشان ، روي ديوار حجره نصب شده ، تا نشاني از آن بزرگ مرد باشد ودر آن زمان شعري براي سنگ مزارش نگاشته اند.
اما ماجراي عنايت اباعبداله حسين (ع) به امير كبير آيت الله اراكي فرمود:شبي خواب اميركبير را ديدم، جايگاهي متفاوت و رفيع داشت. پرسيدم چون شهيدي و مظلوم كشته شدي اين مرتبت نصيبت گرديد؟
با لبخند گفت:خير
سؤال كردم چون چندين فرقه ضاله را نابود كردي؟
گفت:نه
با تعجب پرسيدم
پس راز اين مقام چيست؟
جواب داد:هديه مولايم حسين است! گفتم چطور؟
با اشك گفت: آنگاه كه رگ دو دستم را در حمام فين كاشان زدند؛ چون خون از بدنم ميرفت تشنگي بر من غلبه كرد سر چرخاندم تا بگويم قدري آبم دهيد؛ ناگهان به خود گفتم ميرزا تقي خان! ۲ تا رگ بريدند اين همه تشنگي! پس چه كشيد پسر فاطمه؟ او كه از سر تا به پايش زخم شمشير و نيزه و تير بود! از عطش حسين حيا كردم ، لب به آب خواستن باز نكردم و اشك در ديدگانم جمع شد
آن لحظه كه صورتم بر خاك گذاشتند امام حسين آمد و گفت. به ياد تشنگي ما ادب كردي و اشك ريختي؛ آب ننوشيدي اين هديه ما در برزخ، باشد تا در قيامت جبران كنيم.




نظرات کاربران