دانشگاهیان از کربلایی شدنشان می گویند؛

از توسل به شهدای تازه تفحص شده در اردوی راهیان نور تا کربلا دانشگاهیان از کربلایی شدنشان می گویند؛

از توسل به شهدای تازه تفحص شده در اردوی راهیان نور تا کربلا دانشگاهیان از کربلایی شدنشان می گویند؛

از توسل به شهدای تازه تفحص شده در اردوی راهیان نور تا کربلا بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
دانشگاهیان از کربلایی شدنشان می گویند؛

از توسل به شهدای تازه تفحص شده در اردوی راهیان نور تا کربلا دانشگاهیان از کربلایی شدنشان می گویند؛

از توسل به شهدای تازه تفحص شده در اردوی راهیان نور تا کربلا دانشگاهیان از کربلایی شدنشان می گویند؛

از توسل به شهدای تازه تفحص شده در اردوی راهیان نور تا کربلا دانشگاهیان از کربلایی شدنشان می گویند؛

از توسل به شهدای تازه تفحص شده در اردوی راهیان نور تا کربلا دانشگاهیان از کربلایی شدنشان می گویند؛

از توسل به شهدای تازه تفحص شده در اردوی راهیان نور تا کربلا
دانشگاهیان از کربلایی شدنشان می گویند؛

از توسل به شهدای تازه تفحص شده در اردوی راهیان نور تا کربلا

با حضور چند روزه خود در بین زائرین دانشگاهی از حال و هوای زیارت نوروزیشان حاشیه هایی نوشته است که شاید هرکدام فیلمنامه و داستانی برای سینمایی ها باشد.

به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، حضور زائران دانشگاهي در كربلا يكي از اقداماتي است كه ستاد عمره و عتبات دانشگاهيان چندسالي است آن را برگزار مي كند و از بهمن ماه سال گذشته نيز دوره هجدهم آن شروع شده است.
دانشجويان و اساتيد دانشگاه هاي مختلف هرساله براي حضور در قالب اين كاروان ها ثبت نام مي كنند كه بنابر قرعه كشي تعدادي از آنان مي توانند سفر 7 روزه اي را در كشور عراق داشته باشند، خبرنگار «لبيك» با حضور چند روزه خود در بين آنان از حال و هواي زيارت نوروزيشان حاشيه هايي نوشته است كه شايد هركدام فيلمنامه و داستاني براي سينمايي ها باشد.
زوج جواني كه آغازين روز سال 1397 خود را در راهيان نور جنوب كشور بودند، كربلايي شدنشان ماجرايي داشت.علي سلطاني و زهراسادات بني فاطمه هر دو دانشجو بودند و 5 ماه از زندگي مشتركشان گذشته بود، به قول خودشان انتظار حضور در كربلا آنهم در سال نو و ماه رجب را به واسطه اقساطي كه براي زوج شدنشان گرفته بودند را نداشتند، اما اينكه همه چيز آنطوري كه ما فكر مي كنيم نيست را اينجا بايد درك كرد.
سلطاني درباره اينكه چگونه به كربلا آمد مي گويد: همسرم اطلاعيه ثبت نام هجدهمين دوره عتبات دانشجويي را در دانشگاه ديده بود و هر دو نفرمان را ثبت نام كرده بود، اما من اطلاع نداشتم تا اينكه از من خواست گذرنامه هاي خودمان را به دفتر نهاد رهبري در دانشگاه تحويل دهم، من كه متوجه شدم خيلي خوشحال شدم، اما چون واقعا نمي توانستم هزينه آن را تامين كنم نگران هم بودم.
او ادامه داد: من گذرنامه ها را تحويل دادم و مي بايست تا سه روز ديگر مبلغي را كه تعيين شده بود واريز مي كردم، يكي از مديران شركتي كه در آن مشغول به كار بودم تازه به مجموعه ما اضافه شده بود، مي خواستم به او بگويم كه اگر مي شود وام من را جلو بيندازند اما چندان اميدي نداشتم اين كار صورت بگيرد.
سلطاني كه هنگام گفتن بغض گلويش را فشار مي دهد ادامه حرفش را اينگونه بيان مي كند: از سه روز فرصت واريز هزينه دو روزش گذشته بود تا اينكه هنگام نماز در نمازخانه شركت به مدير گفتم، او كه بسيار خوشحال شده بود گفت نمي تواند از محل صندوق شركت،پرداخت وام را صادر كند، اما خودش همان مبلغ را قرض مي دهد به شرط آنكه در زير قبه سيدالشهدا (ع) او را ياد كنم.
حسين بشيري زاده، اما حكايت متفاوتي دارد، او كه دانشجوي ترم 5 دانشگاه علامه طباطبايي است بعد از اعلام نتايج ستاد عمره و عتبات دانشگاهيان به عنوان نفر ذخيره انتخاب مي شود.
او كه چندان اميدي به زيارت در اين ايام را ندارد مي گويد: تصميم گرفتم براي مسافرت نوروز به خوزستان بروم، به اتفاق خانواده روز سوم فروردين به معراج شهداي اهواز رسيديم، چندين شهيد تازه تفحص شده را به معراج آورده بودند و من به يكي از شهدا متوسل شدم و دعا كردم امسال به زيارت اباعبدالله (ع) مشرف شوم، كمتر از دو روز از ستاد عمره و عتبات دانشگاهيان تماس گرفتند و تاريخ اعزام و كاروانم را اعلام كردند.
در ميان دانشجويان كه هر كدام داستاني براي حضورشان در حرم سيدالشهدا (ع) دارند يكي از اساتيد كه نمي خواست اسم و مشخصاتش معلوم شود حكايت زيبايي دارد.
او به همراه دو فرزند و همسرش به كربلا آمده بودند، روز سال تحويل از نجف به كربلا مي رسند و در مراسم تحويل سال حرم اباعبدالله(ع) شركت مي كند، وقتي كه مي خواهد پس از مراسم از حرم خارج شود و طبق قراري كه با همسرش گذاشته به دنبال آن ها برود، يكي از خدام حسيني مقداري تربت را در دستش مي گذارد و مي گويد اين رزق شماست.
اين حاشيه هايي كه بر متن غلبه مي كرد تنها گوشه اي از معجزات است و گاهي انسان را حيرت زده مي كند و البته همه قادر به بيان آنچه برايشان اتفاق افتاده نيستند و فقط آنهايي كه قابل بيان بود را نوشتيم.


| شناسه مطلب: 87881




دانشگاه عتبات



نظرات کاربران