شخصیت شناسی حادثه عاشورا؛
کسی که نماز ظهر عاشورا را به امام حسین یادآوری کرد
شخصیتشناسی حادثه عاشورا در کربلا عنوان بحث سخنران بعثه مقام معظم رهبری در جمع زائران حسینی است که در آن ویژگیهای منحصر به فرد یاران آن حضرت مطرح میشود.
به گزارش خبرنگار اعزامي پايگاه اطلاع رساني حج از كربلاي معلا، حجت الاسلام والمسلمين اويسي در جمع پرشور زائران حسيني در سرداب علقمي حرم مطهر حضرت ابوالفضل العباس(ع) در ادامه شخصيتشناسي ياران و اصحاب با وفاي امام حسين(ع)، به بيان ويژگي هاي ابوثمامه صائدي پرداخت.
وي با بيان اينكه ابوثمامه عمرو بن عبد الله بن كعب الصائدي از تابعين و رزمآوران عرب و بزرگان شيعه و از ياران امام علي(ع) به شمار مىآمد و در جنگهاى حضرت شركت داشت، گفت:
سخنران بعثه مقام معظم رهبري در كربلا افزود: روز عاشورا وقتى ابوثمامه ملاحظه كرد خورشيد به وسط آسمان رسيده و جنگ همچنان ادامه دارد، به امام حسين(ع) عرضه داشت: «اى ابا عبد اللّه! جانم فدايت! مشاهده مىكنم كه دشمن به تو نزديك شده، به خدا سوگند! اگر خدا بخواهد، دوست دارم پيش مرگت شوم و علاقه دارم زمانى به ديدار خداى خويش نايل شوم، نمازى را كه وقت آن فرا رسيده با تو خوانده باشم.»
وي ادامه داد: امام حسين(ع) سرش را بالا گرفت و سپس به او فرمود: «نماز را به يادآوردى، خداوند تو را از نمازگزاران و تسبيح كنندگان قرار دهد، آرى! اكنون اول وقت نماز است» و سپس فرمود «از دشمن درخواست كنيد به ما مهلت دهند تا نماز بگزاريم و از دشمن درخواست مهلت كردند».
ابو ثمامه پس از اقامه نماز، به امام حسين(ع) عرضه داشت: اى ابا عبد اللّه! تصميم گرفتهام به يارانم بپيوندم و برايم ناخوشايند است كه پس از شما زنده بمانم و تنهايى و بىكسى و كشته شدن شما را ببينم. امام (ع) به او فرمود: «مىتوانى به ميدان بروى، لحظاتى ديگر ما نيز به تو خواهيم پيوست».
حجت الاسلام والمسلمين اويسي در بيان نبرد ابوثمامه به مرجع شناسي فلسفه عاقبت به خيري و عاقبت به شري پرداخت و گفت: ابو ثمامه به ميدان تاخت و مبارزه كرد تا در اثر جراحات زياد، بدنش به ضعف گراييد و قيسبنعبداللّه صائدى؛ پسر عمويش كه با او دشمنى داشت، او را به شهادت رساند.
سخنران بعثه مقام معظم رهبري در كربلا در ادامه گفت: وقتى امام حسين(ع) در كربلا فرود آمد، عمربنسعد نيز وارد آن سامان شد و كثيربنعبداللّه شعبى را (كه انسانى خونآشام بود) نزد امام اعزام كرد و به او گفت: به سوى حسين برو و از او بپرس به چه انگيزهاى به اين ديار آمده است؟
وي افزود: شعبي در پاسخ عبيداللّه گفت: اين مطلب را از او مىپرسم و اگر بخواهى او را مىكشم. عبيداللّه گفت: نمىخواهم او را بكشى، ولى مىخواهم تنها اين موضوع را از او بپرسى. آن مرد به سمت امام(ع) راه افتاد. وقتى ابوثمامه صائدى او را مشاهده كرد به امام عرضه داشت: اى ابا عبداللّه! خداوند شما را به سلامت بدارد! بدنهادترين انسان و بىپرواترين و خونآشامترين فرد روى زمين به سمت شما مىآيد.
حجت الاسلام والمسلمين اويسي اظهار داشت: ابو ثمامه به سوى شعبي رفت و گفت: شمشيرت را زمين بگذار. شعبي پاسخ داد: نه! به خدا سوگند زمين نمىگذارم و چنين كارى از بزرگوارى به دور است، من پيكى هستم، اگر سخنانم را شنيديد پيام خود را به شما رساندهام، وگرنه بازمىگردم.
ابو ثمامه گفت: من قبضه شمشيرت را مىگيرم و تو خواستهات را بگو. شعبي در پاسخ گفت: نه به خدا سوگند! نمىگذارم آن را لمس كنى. ابو ثمامه به او گفت: پس بگو براى چه بدين جا آمدهاى؟ و من از ناحيه تو آن را خدمت امام عرض خواهم كرد و نمىگذارم به ايشان حضرت نزديك شوى؛ زيرا تو فاجرى.
وي با بيان اينكه ياران امام حسين(ع) هم قسم شده بودند كه تا جان در بدن دارند، از آن حضرت دفاع كنند و نگذارند كوچك ترين گزندي به ايشان و خانواده مطهرشان وارد شود، تصريح كرد: حادثه عاشورا جنگ نيست، بلكه هم قسم شدن 72 يار باوفاي آن حضرت براي حفظ حريم ولايت است.