چرا شیعه هنگام نماز خواندن دست بسته نماز نمی خواند؟ چرا شیعه هنگام نماز خواندن دست بسته نماز نمی خواند؟ چرا شیعه هنگام نماز خواندن دست بسته نماز نمی خواند؟ بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
چرا شیعه هنگام نماز خواندن دست بسته نماز نمی خواند؟ چرا شیعه هنگام نماز خواندن دست بسته نماز نمی خواند؟ چرا شیعه هنگام نماز خواندن دست بسته نماز نمی خواند؟ چرا شیعه هنگام نماز خواندن دست بسته نماز نمی خواند؟ چرا شیعه هنگام نماز خواندن دست بسته نماز نمی خواند؟

چرا شیعه هنگام نماز خواندن دست بسته نماز نمی خواند؟

پاسخ:  باید دانست همه مسلمانان بر اصل این مسئله اتفاق نظر دارند که تکتف در نماز واجب نیست و پیروان سه مذهب از چهار مذهب اهل سنت دست بسته نماز خواندن را لازم می دانند. فقط ازنظر مالکی ها همچون شیعه مجاز است که نمازگذار با دست باز نماز بخوانند.

پاسخ:
 بايد دانست همه مسلمانان بر اصل اين مسئله اتفاق نظر دارند كه تكتف در نماز واجب نيست و پيروان سه مذهب از چهار مذهب اهل سنت دست بسته نماز خواندن را لازم مي دانند. فقط ازنظر مالكي ها همچون شيعه مجاز است كه نمازگذار با دست باز نماز بخوانند.
از اين روتكتف (يعني دست راست روي دست چپ گزاردن در حال قيام نماز) از جمله مسائل اختلافي بين خود مذاهب چهار گانه ي اهل سنت از طرفي وبا مذهب اهل بيت (ع) از جانب ديگراست .از اين عمل گاهي به نام «تكفير»؛ يعني پوشاندن دست و گاه «قبض»؛ يعني بستن دست‌ها ياد شده است.
1 ـ حنفيه، شافعيه و حنابله آن را از سنت مي دانند ولي مالك نه [1]
2 ـ مالك به جواز اين كار در نمازهاي مستحبي و كراهت آن در نماز واجب حكم نموده همانطوركه ابن رشد قرطبي از امام خود مالك نقل كرده است.[2]
3 ـ قول سوم تخيير بين وضع (دست روي دست گذاشتن) و ارسال (رها كردن دست) است! اين قول را نووي از اوزاعي روايت كرده است.[3]
4 ـ راي چهارم حرمت و مبطليت اين كار براي نماز است كه راي مشهور اماميه (شيعه) در مسئله است و حتي سيد مرتضي در آن ادعاي اجماع كرده است.[4]
دليل اول بر رد تكتف اين است كه رسول گرامي اسلام (ص) نيز اين كار را در نماز انجام
نمي‌داد.
ابن رشد قرطبي از علماي اهل سنت مي گويد:
«درباره دست روي دست گذاشتن در نماز ميان علما اختلاف شده است. مالك آن را در نمازهاي واجب، مكروه ولي در نمازهاي مستحب اجازه داده اما بعضي ديگر جز و آداب و سنن نماز دانسته اند و اين نظر جمهور اهل سنت است.سبب اين اختلاف نظر اين است كه رواياتي صحيح به ما رسيده است كه نماز خواندن پيامبر(ص) را توصيف مي كند و در آن نقل نشده است كه پيامبر (ص) دست راست را روي دست چپ مي گذاشت و از طرف ديگر به مردم امر
مي‌شد كه در نماز دست روي دست بگذارند».[5]
دليل دوم: ضعف ادله جمهور اهل سنت است. مهم ترين دليل آنان چند روايت است كه همه آنها از نظر سندي ضعيف هستند.
واز اين رو قابل اعتماد نيستند. براي مثال:
*در روايت بخاري آمده است: ابوحازم از سهل بن سعد نقل مي كند كه مردم مامور مي شدند مردان در نماز دست راست خود را برذراع چپ قرار دهند. ابوحازم مي گويد: اين مطلب را صحيح نمي دانيم مگر اينكه امر كنندۀ آن پيامبر (ص) باشد.[6]
- نكته مهم در اين روايت اين پرسش است كه چه كسي مردم را امر  به اين عمل مي كرده است؟ آيا پيامبر (ص) بوده يا كسي ديگر معلوم نيست فقط ابوحازم چنين احتمالي را داده كه گوينده رسول خدا (ص) بوده  از اين رو قابل استناد براي چنين حكمي نيست . به همين جهت دو تن از علماي اهل سنت يعني «عيني» شارح بخاري مي گويد: اين روايت مرسل است.[7]سيوطي نيز همين نظر را دارد.[8]
*همچنين در روايت مسلم آمده است كه وائل مي گويد: پيامبر (ص) را ديدم كه هنگام خواندن نماز دست هايش را بالا برد و تكبير گفت. آن گاه پيراهنش را به خود پيچيده و دست راست را روي دست چپ گذاشت و هنگامي كه خواست به ركوع رود دو دستش را از ميان پيراهن بيرون آورد و تكبير گفت و ركوع كرد.[9]
-در سند اين حديث علقمه بن وائل از پدرش روايت مي كند كه اهل سنت آن را مرسل مي دانند. براي نمونه ابن حجر از ابن معين نقل مي كند: « علقمه بن وائل عن ابيه مرسل»[10]
از طرفي به روايت نمي توان استدلال نمود زيرا وجه اين كار پيامبر معلوم نيست كه چرا چنين نمود؟ آيا به جهت سرما پيراهن را به خود پيچيد و دست ها را روي هم گذارد ويا به عنوان يك امر مستحب چنين نمود وقتي دو احتمال در آن رفت قابليت استدلال را ندارد.
*روايات ديگر: در منابع اهل سنت از علي (ع) نقل شده :من السنه في الصلاه وضع الكف علي الاكف تحت السره" در حال نماز قرار دادن كف دست در كف دست ديگر زير ناف از سنت است.
نووي شافعي پس از نقل روايت مي گويد: دارقطني و بيهقي وديگران اين روايت را نقل كرده اند وبر ضعيف بودن آن اتفاق كرده اند زيرا راوي آن عبدالرحمن بن اسحاق واسطي است كه به اتفاق امامان جرح وتعديل ضعيف است[11].
 *روايت ديگر از عائشه نقل شده: ثلاثه من النبوه ...وضع اليد اليمني علي اليسري في الصلاه[12]"سه چيز از نبوت است...قرار دادن دست راست بر دست چپ.
اين روايت نيز ضعيف است زيرا نووي مي گويد: راوي اين حديث محمد بن ابان انصاري است و مجهول مي باشد زيرا بخاري در باره اش گفته در بين راويان از عائشه چنين كسي شناخته نشده است[13].
دليل سوم: بر رد تكتف اختلاف مذاهب چهار گانه اهل سنت در چگو نگي قرار دادن دست ها و محل آن است به همين جهت در بين فقهاي اهل سنت اختلاف است برخي مي گويند بايد دستها را دربالاي ناف قرار داد برخي مي گويند در زير ناف برخي مي گويند  براي مردان زير ناف و براي زنان روي سينه مستحب است  و ...در چگونگي قرار دادن دو دست نيز چنين اختلافي وجود دارد[14]
 اين اختلافات به اين جهت است كه روايت معتبري كه بيانگر انجام چنين كاري توسط پيامبر (ص) باشد وجود ندارد .
دليل چهارم : براي رد تكتف اين است كه  اهل بيت پيامبر اكرم (ص) از آن نهي مي كردند. براي مثال محمد بن مسلم از امام صادق (ع) يا امام باقر (ع) نقل مي كند كه به آن حضرت عرض كردم: شخصي دست راستش را در حال نماز روي دست چپ خود مي گذارد؟ حضرت فرمود: اين همان تكفير است كه نبايد انجام داده شود.[15]
زراره هم از امام باقر (ع) نقل مي كند كه فرمود: بر تو باد به اقبال در نماز. از قرار دادن دست راست روي دست چپ پرهيز كن، زيرا اين عمل از كارهاي مجوس است.[16]
بنابر بعضي نقل ها دست روي دست گذاشتن كار اسيران عجم بود كه خليفه دوم اين كار را پسنديد و دستور داد مسلمانان در نماز چنين كنند.[17]
با وجود روايات صحيح السندي كه از اهل بيت (ع) به ما رسيده است تكتف بر سر دو راهي سنت و بدعت قرار دارد.
بي شك ترك تكتف براي احتمال بدعت آن احسن است؛ زيرا بر اساس قاعده مشهور نزد عقلا و اصوليين  «دفع مفسده اولي از جلب منفعت» است.
 
رد ادله استحساني براي اثبات تكتف:
برخي علماي اهل سنت پس از آن كه نتواستند دليل شرعي معتبر و قانع كننده اي براي استحباب تكتف بيابند به برخي وجوه ذوقي و استحساني تمسك كرده اند.
نووي در كتاب المجموع مي نويسد: اصحاب مي گويند قراردادن دست روي دست بهتر از بيهوده كاري در نماز بوده و به تواضع و تضرع نزديك تر است.[18]
درپاسخ اين استدلال بايد گفت اگر قرار باشد كه شريعت به اين صورت از ذوقيات و استحسانات ثابت شود دين ضايع مي شود. وظيفه انسان در مقابل شريعت تعبد محض است.از طرفي به غير از خليفه ي دوم كدام صحابي قائل به چنين چيزي بوده است؟.
 
 
مراجعه شود: پاسخ به شبهات وهابيت، ص 151.
 
 

1-الفقه علي المذاهب الاربعه ج1ص217.
2. ابن رشد ،محمد بن احمد، بداية المجتهد، ج 1، ص 140.قم ،شريف رضي،1406.
3 . نووي، المجموع ، ج 3 ص 312.
4-علم الهدي،سيد مرتضي.الانتصار ، ص،142 قم،دفتر انتشارات اسلامي.
1- ، بداية المجهد، ج 1، ص 140:اختلف العلماء في وضع اليدين احدهما علي الاخري في الصلاه فَكَرِهَ ذلك مالك في الفرض و اجازه في النفل و راي قوم ان هذا من سنن الصلاه و هم الجمهور و السبب في اختلافهم انه قدجاءت آثار ثابته نقلت فيها صفة صلاته عليه الصلاه و السلام و لم ينقل فيها انه كان يضع يده اليمني علي السيري و ثبت ايضا انّ الناس كانوا يومرون بذلك.
2-صحيح بخاري، ج 1 ، ص 203،كتاب الاذان،باب 87باب وضع اليمني علي اليسري ح740 .
3- عمدة القاري، ج 5، ص 278.
4-. التواشيح علي الجامع الصحيح، ج 1، ص 463.
5 صحيح مسلم،كتاب الصلاه ص199باب( 15) ح 782
6. تهذيب التهذيب ، ج 7ص247..
[11]- نووي، المجموع ، ج 3 ص 312
[12]-بيهقي،سنن الكبري،ج2ص28.
4- نووي، المجموع ، ج 3 ص 313
[14]- الفقه علي المذاهب الاربعه ج1ص217.
1- وسائل الشيعه ، ج 7، ص266،كتا ب الصلاه ،باب15 از ابواب قواطع الصلاة،ح9295.
2- همان، ح 9296.
3- نجفي، محمد حسن ،جواهر الكلام ، ج 11 ، ص19تهران،دارالكتب الاسلاميه ،دوم 1365.
4- المجموع ، ج 3، ص 313.
 


| شناسه مطلب: 83926







نظرات کاربران