آیا شیعیان معتقدند حسابشان در قیامت با ائمه خواهد بود؟
پاسخ: اوّلاً: از نظر قرآن حساب روز رستاخیز با خداست چنان‌که می‌‌فرماید: {إِنَّ إِلَیْنا إِیابَهُمْ * ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنا حِسابَهُمْ}؛ «همانا بازگشتشان به‌سوی ماست آن‌گاه حسابشان بر ماست»
پاسخ:
اوّلاً: از نظر قرآن حساب روز رستاخيز با خداست چنانكه ميفرمايد: {إِنَّ إِلَيْنا إِيابَهُمْ * ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنا حِسابَهُمْ}؛ «همانا بازگشتشان بهسوي ماست آنگاه حسابشان بر ماست». (غاشيه: 25 و 26)
بنابراينهمه شيعيان در مقابل اين آيه محكم كه شب و روز آن را تلاوت و تفسير ميكنند هيچگاه حساب و كتاب را از آن غير خدا نميدانند.
ثانياً: قرآن مجيد خدا را به عنوان كاتب اعمال معرفي ميكند و ميفرمايد: {إِنَّا كُنَّا نَسْتَنْسِخُ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}؛ «ما آنچه را انجام ميدادند نسخه برداري ميكرديم». (جاثيه: 29)
و در آيه ديگر ميفرمايد:{سَنَكْتُبُ ما قالُوا وَ قَتْلَهُمُ الْأَنْبِياءَ بِغَيْرِ حَقٍّ}؛ «ما آنچه را گفتهاند و كشتن پيامبران را به ناروا بر آنها خواهيم نوشت». (آلعمران: 181)
ولي در جاي ديگر فرشتگان را كاتبان اعمال معرفي ميفرمايد: {وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظِينَ * كِراماً كاتِبِينَ * يَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ}. (انفطار: 10 ـ 12)
مسلماً بين اين دو گروه از آيات تناقضي نيست زيرا فرشتگان مأموران الهي هستند كه به امر او اعمال بندگان را مينويسند. بنابراين اگر حساب بندگان به برخي از اولياي الهي سپرده شود به معني استقلال آنان در امر محاسبه نيست بلكه مقامي است كه خداوند به آنان عطا ميفرمايد هرچند محاسب واقعي خود او است.
حسابرسي اولياي الهي معني ديگري نيز دارد و آن اينكه از برخي آيات استفاده ميشود كه در همين جهان خدا و پيامبر و برخي از مؤمنان از اعمال پنهان برخي افراد آگاهند؛ چنانكه ميفرمايد: {وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ}. (توبه: 105)
از اين آيه استفاده ميشود كه پيامبر (ص) و برخي از مؤمنان گواهان اعمال مردم در روز رستاخيزند و در حقيقت شهادت بر اعمال نوعي حسابرسي به شمار ميآيد.
بنابراين كوچكترين دوگانگي ميان انحصار حساب در دست خدا و حضور امامان در روز قيامت براي حسابرسي نيست. مهم اين است كه آقايان نه پيامبر را شناختهاند و نه امامان را، آنان با گلهاي سرسبد آفرينش معامله يك انسان عادي ميكنند كه نه به امر خدا از غيب آگاه و نه شاهد بر اعمال ديگران است.
مراجعه شود: جدال احسن، ص 313.