چرا ابن تیمیه شأن آیه­ «انما ولیکم» را تکذیب نموده است؟ چرا ابن تیمیه شأن آیه­ «انما ولیکم» را تکذیب نموده است؟ چرا ابن تیمیه شأن آیه­ «انما ولیکم» را تکذیب نموده است؟ بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
چرا ابن تیمیه شأن آیه­ «انما ولیکم» را تکذیب نموده است؟ چرا ابن تیمیه شأن آیه­ «انما ولیکم» را تکذیب نموده است؟ چرا ابن تیمیه شأن آیه­ «انما ولیکم» را تکذیب نموده است؟ چرا ابن تیمیه شأن آیه­ «انما ولیکم» را تکذیب نموده است؟ چرا ابن تیمیه شأن آیه­ «انما ولیکم» را تکذیب نموده است؟

چرا ابن تیمیه شأن آیه­ «انما ولیکم» را تکذیب نموده است؟

   در حالیکه بزرگان اهل سنت مانند عضد الدین ایجی و ابن حجر هیتمی و دیگران به صراحت می­گویند: ائمه تفسیر این آیه را در شان علی(ع) دانسته و بر این مطلب اجماع دارند  که علی (ع) در نماز در حال رکوع بود که سائلی از او چیزی خواست و او انگ

 
 در حاليكه بزرگان اهل سنت مانند عضد الدين ايجي و ابن حجر هيتمي و ديگران به صراحت مي­گويند: ائمه تفسير اين آيه را در شان علي(ع) دانسته و بر اين مطلب اجماع دارند  كه علي (ع) در نماز در حال ركوع بود كه سائلي از او چيزي خواست و او انگشترش را به او اعطا نمود سپس اين آيه نازل گرديد.[1]
ولي  ابن تيميه در رابطه با شان نزول آيه ولايت «انما وليكم الله و رسوله و الذين ءامنوا الذين يقيمون الصلوه ويوتون الزكوه و هم راكعون[2]» مي­گويد: اهل علم بر اين اتفاق دارند كه اين آيه در شان علي(ع) به تنهايي نازل نشده است و اصلا علي(ع) انگشترش را در حال ركوع به كسي صدقه نداده است وعلماي علم حديث معتقدند كه اين قضيه دروغ و جعلي مي باشد[3].
 در حالي كه عده اي از مفسرين اهل سنت شأن نزول آيه شريفه را در مورد علي(ع) نقل كرده اند  ، افرادي همانند
محمد بن جرير طبري(م224ق) در جامع البيان عن تاويل آي القرآن[4] و محمد بن احمد قرطبي(م671ق) در الجامع لاحكام القرآن[5] و عبدالرحمن بن محمد ثعالبي در الجواهر الحسان في تفسير القرآن[6] و اسماعيل بن عمر ابن كثير در تفسير القرآن العظيم[7] و محمود آلوسي در روح المعاني في تفسير القرآن[8] و بيضاوي در تفسير بيضاوي[9] و حسين بن مسعود بغوي(م516ق) در معالم التنزيل[10] و عبدالرحمن جلال الدين سيوطي در تفسير الدر المنثور[11] و احمد بن محمد رازي در كتاب حجج القرآن[12].


71 . ايجي، عضد الدين عبدالرحمن، كتاب المواقف، 3/614 ، بيروت، دارالجيل، اول ، 1997 م و هيثمي، احمد بن حجر، الصواعق المحرقه، ص104، بيروت موسسه الرساله، 1997م
 . [2] مائده آيه، 55.
[3] . ابن تيميه، احمد بن عبدالحكيم، منهاج السنة، ج2ص5، موسسه قرطيه، 1406 ق ؛ دقائق التفسير، دمشق، موسسه علوم القرآن، دوم ،1404ق
[4] . جامع البيان،ج 6 ص 287، بيروت ، دارالفكر،1405ق
 [5]. لجامع لاحكام القرآن، ج 6 ص221، قاهره ، دارالشعب، دوم ، 1372ق
[6] . الجواهر الحسان، ج 1ص471، بيروت، موسسه الاعلمي للمطبوعات، بي تا
[7] . تفسير القرآن العظيم،ج 2ص71-72، بيروت ، دارالفكر، 1401ق
[8] . روح المعاني، ج6 ص167، بيروت، دارالحياء التراث العربي، بي تا
[9] . تفسير بيضاوي، ج 2ص339، بيروت، دارالفكر، 1416ق
[10] . معالم التنزيل، ج2 ص 47، بيروت، دارالمعرفه، دوم، 1407ق
[11] . الدر المنثور، ج 3ص104، بيروت، دارالفكر، 1993م
[12] . كتاب الحجج القرآن، ج 1ص 55، بيروت، دارالرائد العربي، دوم ، 1982م
 


| شناسه مطلب: 84356







نظرات کاربران