چه تفاوتی میان عقیده مشرکان درباره شفاعت بتها و عقیده شیعیان درباره شفاعت امامانشان وجود دارد؟
وهابیت میان عقیده مشرکان درباره بت‌ها و عقیده شیعیان نسبت به ائمه: شباهت‌هایی را بیان می‌کند و مدعی است که عقیده شیعیان نسبت به امامان معصوم:، همان عقیده بت‌پرستان نسبت به بت‌هاست و عقیده و عمل شیعیان را نوعی بت‌پرستی می&zwnj
وهابيت ميان عقيده مشركان درباره بتها و عقيده شيعيان نسبت به ائمه: شباهتهايي را بيان ميكند و مدعي است كه عقيده شيعيان نسبت به امامان معصوم:، همان عقيده بتپرستان نسبت به بتهاست و عقيده و عمل شيعيان را نوعي بتپرستي ميداند. ازاينرو، ممكن است براي برخي از زائران اين پرسش پيش آيد كه چه تفاوتي ميان اين دو ديدگاه وجود دارد؟
× پاسخ
ديدگاه بتپرستان مكه و عقيده شيعيان نسبت به ائمه: ، تفاوتهايي دارد كه برخي از آنها عبارت است از:
1. بتپرستان براي بتها، استقلال قائل بودند.[1] آنان معتقد بودند خداوند، تدبير موجودات زميني را، به اجرام آسماني داراي روح يا به فرشتگان و جنيان و قديسان واگذاشته است. از ديدگاه بتپرستان، بتها و فرشتگان و جنيان، فرزندان خدا و واجد بخشي از حقيقت خدا هستند.[2] آنها همچنين معتقد بودند كه خداوند، تدبير امور عالم را به ديگر موجودات قدرتمند طبيعي و غير طبيعي كه بتها نماد آنها هستند، واگذار كرده است. برخي از مشركان نيز معتقد بودند هر نوع از مخلوقات، خداياني دارند؛ مانند خداي آسمان، خداي زمين و خداي دريا[3] و ذات خداوند، هيچ دخالتي در تدبير عالم و شئون آن ندارد.[4] همچنين معتقد بودند كه بتها قدرت آمرزش گناهان را دارند.[5]
اين درحالي است كه هيچ مسلماني درباره انبيا و ائمه هدي: چنين عقيدهاي ندارد. مسلمانان، قدرت انبيا و اولياي الهي را محدود و در طول قدرت خداوند تبارك و تعالي ميدانند و معتقدند آنها هيچ استقلالي ندارند و همه قدرت آنان از قدرت خداوند سرچشمه گرفته است.
2. بتپرستان، بتها را عبادت ميكردند: (إِنَّ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لا يَمْلِكُونَ لَكُمْ رِزْقاً...)؛ «آنهايي كه غير از خداي يكتا ميپرستيد، نميتوانند شما را روزي دهند. از خداي يكتا روزي بجوييد و او را عبادت كنيد و سپاس گوييد؛ زيرا به سوي او بازگردانيده ميشويد».[6]
از ديدگاه مسلمانان، عبادت غير خدا شرك است؛ درحاليكه بتپرستان، بتها را ميپرستيدند، عبادت ميكردند و در برابر آنها خضوع ميكردند.
3. بتپرستان به الوهيت بتها معتقد بودند. خداوند در قرآن فرموده است:
(وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِيَكُونُوا لَهُمْ عِزًّا * كَلاَّ سَيَكْفُرُونَ بِعِبادَتِهِمْ وَ يَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدًّا) [7]
و آنان غير از خدا، معبودهايي براي خود برگزيدند تا مايه عزتشان باشد. [چه پندار خامي! هرگز چنين نيست! به زودي [معبودها] منكر عبادت آنان خواهند شد [بلكه] بر ضدشان قيام خواهند كرد].
خداوند متعال درباره مشركان نيز ميفرمايد:
(إِنَّهُمْ كانُوا إِذا قِيلَ لَهُمْ لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ يَسْتَكْبِرُونَ * وَ يَقُولُونَ أَ إِنَّا لَتارِكُوا آلِهَتِنا لِشاعِرٍ مَجْنُونٍ)[8].
هر زمان به مشركان گفته ميشد كلمه توحيد (لا اله الا الله) را بگوييد، نميگفتند و ميگفتند: خدايانمان را به حرف شاعري ديوانه ترك نميكنيم.
اين در حالي است كه شيعيان و بهطور كلي، متوسلان به انبيا و امامان معصوم: هيچ به الوهيت انبيا و ائمه: اعتقادي ندارند، بلكه آنها را بندگان مخلص خداوند ميدانند كه با عبوديت و بندگي، بنده مقرب خداوند متعال شدهاند. در روايتي كه شيعه و اهل سنت نقل كردهاند، آمده است: «خداوند تبارك و تعالي فرمود:
فاذا احببته كنت سمعه الذي يسمع به و بصره الذي يبصر به و يده التي يبطش بها و رجله التي يمشـي بها.[9]
اگر من بندهاي را دوست بدارم، گوش شنوا و دست گيرا و پاي رونده او ميشوم.
اين حديث قدسي، كمال قرب انبيا و اوليا را عبادت بسيار آنان ميداند كه دليل توسل به آنان را تبيين ميكند. در نتيجه، ميان ديدگاه مشركان نسبت به بتها و ديدگاه شيعيان نسبت به انبيا و اولياي الهي، تفاوت جوهري وجود دارد و ميان اين دو ديدگاه، هيچ ارتباطي وجود ندارد.
[1]. الأسماء الثلاثة الاله و الرب و العباده، جعفر سبحاني، صص28 و 42.
[2]. الميزان في تفسير القرآن، سيد محمدحسين طباطبايي، ج15، ص61.
[3]. مفاتيح الغيب، ج7، ص37؛ الميزان في تفسير القرآن، ج13، ص251.
[4]. الميزان في تفسير القرآن، ج7، ص55.
[5]. المفصل في تاريخ عرب قبل الإسلام، علي جواد، ج6، ص64.
[6]. عنكبوت : 17 .
[7]. مريم: 81 و 82.
[8]. صافات : 35 و 36 .
[9]. صحيح بخاري، ج8، ص105.