چرا امام علی(علیه السلام) خلافت را به دیگران واگذار کرد؟
«وهابیان در تبلیغات خود علیه شیعه می‌گویند: امام علی(علیه السلام) گرچه در آغاز خلافت ابوبکر از آنها ناراضی بود، ولی پس از چندی با رضایت و رغبت خود، خلافت را به آنها واگذار کرد و خلافت آنها را تایید و به رسمیت شناخت. ازاین‌رو، نباید شیعیان
«وهابيان در تبليغات خود عليه شيعه ميگويند: امام علي(عليه السلام) گرچه در آغاز خلافت ابوبكر از آنها ناراضي بود، ولي پس از چندي با رضايت و رغبت خود، خلافت را به آنها واگذار كرد و خلافت آنها را تاييد و به رسميت شناخت. ازاينرو، نبايد شيعيان خلافت خلفا را رد كنند؛ زيرا امام علي(عليه السلام) خلافت آنها را تاييد كرده است.
اين مسئله را در قالب شبهه خصوصاً در موسم حج با زائران بازگو ميكنند؛ ازاينرو اين سؤال از طرف برخي از عزيزان مطرح ميشود كه چرا امام علي(عليه السلام) خلافت را به ديگران واگذار نمود.
پاسخ
در پاسخ به اين پرسش بايد به اين مسئله توجه كرد كه امام علي(عليه السلام) در خطبه شقشقيه، از واگذاري خلافت سخن نگفته است، بلكه فرموده: «من از خلافت چشم پوشيدم». بيشك، ميان واگذاري و چشم پوشي تفاوت بسياري وجود دارد. در واگذاري نوعي مشروعيت دادن، اگرچه اندك وجود دارد؛ ولي در چشم پوشي، چنين مشروعيتي وجود ندارد. ممكن است چشمپوشي كردن از چيزي، به علت وجود مصلحتي مهمتر باشد. همين مصلحتسنجي را در كلام امام(عليه السلام)، در خطبه شقشقيه ميتوان ديد. امام(عليه السلام) ميفرمايد:
هان! به خدا سوگند! ابوبكر پسر ابوقحافه، جامه خلافت را پوشيد، درحاليكه ميدانست جايگاه من در خلافت، چون محور سنگ آسيا به آسياست. دانش از وجودم همچون سيل سرازير ميشود و مرغ انديشه به قلّه منزلتم نميرسد. با اين حال، از خلافت چشم پوشيدم و روي از آن برتافتم و با دقت، انديشيدم كه با دست بريده و بدون ياور بجنگم يا آن عرصه ظلمتبار را تحمل كنم؛ عرصهاي كه پيران در آن، فرسوده و كمسالان، پير و مؤمن، تا ديدار حق، دچار مشقت ميشود؟ ديدم خويشتنداري در اين امر، عاقلانهتر است. بنابراين صبر كردم؛ درحاليكه گويي در ديدهام خاشاك بود و و غصه راه گلويم را بسته بود. ميديدم كه ميراثم به غارت ميرود.[1]
در اين سخنان، به خوبي علت چشمپوشي امام(عليه السلام) از خلافت آشكار است و به شرح و تفصيل نياز ندارد. گفتني است آنچه امام علي(عليه السلام) از آن چشم پوشي كرد، خلافت بود؛ نه امامت. خلافت شأني از شئون امامت است. آنچه در غدير نصب و در سقيفه غصب شد، به جنبه و سمت مُلكي آن حضرت مربوط ميشود، نه به سمت و جنبه ملكوتي و چيزي كه صبغه مُلكي داشته باشد، قابل نصب و غصب است، ولي امامت ملكوتي آن حضرت كه خلافت حقيقي او و علم غيب اوست، همچنان محفوظ است و قابل نصب اعتباري يا غصب سقفي يا قابل واگذاري و چشمپوشي نيست.[2]