آیا حدیث «عشره مبشره» که در آن به ده نفر وعده بهشت داده شده است صحیح است؟
× پاسخ در منابع روایی اهل سنت، روایتی معروف به «عشره مبشره» وجود دارد که در آن، رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به ده نفر از اصحاب خود بشارت بهشت داده است؛ آن افراد عبارتند از: ابوبکر، عمر، علی(علیه السلام)، عثمان، طلحه، زبیر، سعد
× پاسخ
در منابع روايي اهل سنت، روايتي معروف به «عشره مبشره» وجود دارد كه در آن، رسول خدا(صلي الله عليه و آله) به ده نفر از اصحاب خود بشارت بهشت داده است؛ آن افراد عبارتند از: ابوبكر، عمر، علي(عليه السلام)، عثمان، طلحه، زبير، سعد بن ابيوقاص، عبد الرحمن بن عوف، سعيد بن زيد بن عمرو بن نفيل و عبدالله بن مسعود.[1]
از ديدگاه پژوهشگران شيعه، اين روايت به دلايلي پذيرفته نيست:
1. بررسيها نشان ميدهد، اين روايت را «سعيد بن زيد»[2] و «زبير» كه خودشان از «عشره مبشره» هستند، نقل كردهاند و ديگر اصحاب رسول الله(صلي الله عليه و آله) آن را نشنيده و روايت نكردهاند. اگر چنين روايتي وجود داشت، بايد رسول خدا(صلي الله عليه و آله) براي ديگران، يعني غير از اين ده نفر بيان ميكرد تا همه صحابه جايگاه و عظمت اين ده نفر را بدانند و حرمت آنها را نگه دارند. چگونه اين روايت، با اين اهميت، از ديگران پنهان مانده است؟ به گونهاي كه حتي امام علي(عليه السلام) نيز آن را نشنيده است؟ چگونه براساس اين روايت، هم علي(عليه السلام) اهل بهشت ميشود و هم كساني كه از بيعتش سرپيچي كردهاند؟ كساني مانند سعد بن ابيوقاص يا طلحه و زبير كه عليه خلافت حضرت علي(عليه السلام) قيام مسلحانه كردند و جنگ جمل را به راه انداختند كه در آن، هزاران نفر از دو طرف كشته شدند؟ چگونه ممكن است اهل بهشت با هم بجنگند و يكديگر را بكشند يا زخمي كنند؟
2. در برخي منابع شيعه آمده است: زبير، روايت عشره مبشره را نزد امام علي(عليه السلام) خواند و آن حضرت، آن را رد كرد.
وقتي امير مؤمنان علي(عليه السلام) در روز جنگ جمل با طلحه و زبير برخورد كرد، زبير گفت:
آيا از پيامبر(صلي الله عليه و آله) نشنيدي كه در روز جنگ احد فرمود: «طلحه مستحق بهشت شده است» و «هر كس ميخواهد شهيدي را ببيند كه زنده روي زمين راه ميرود، به طلحه نگاه كند»؟ آيا از پيامبر(صلي الله عليه و آله) نشنيدي كه ميفرمود: «ده نفر از قريش در بهشتند»؟
امير مؤمنان علي(عليه السلام) فرمود: «آنان را برايم نام ببر». زبير گفت: «ابوبكر، عمر و عثمان، من، طلحه و...» تا آنكه نُه نفر را نام برد كه در ميان آنان ابوعبيده جراح و سعيد بن زيد ابن عمرو بن نفيل نيز بودند.
امام علي(عليه السلام) فرمود: «نُه نفر را نام بردي، دهمي كيست؟» زبير گفت: «تو هستي». حضرت فرمود: «پس تو اقرار كردي كه من اهل بهشتم، ولي من منكر ادعايي هستم كه براي خود و اصحابت بيان كردي. به خدا سوگند! برخي از افرادي كه نام بردي، در تابوتي داخل چاهي در پايينترين جاي جهنم قرار دارند. اين مطلب را از پيامبر(صلي الله عليه و آله) شنيدم». زبير با شنيدن اين سخنان، برگشت؛ در حالي كه گريه ميكرد.[3]
3. پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) در موارد گوناگوني، مؤمنان بسياري را به بهشت وعده داد؛ براي مثال، بارها و بارها فرمود: «علي(عليه السلام) و شيعيانش در بهشت خواهند بود».[4] يا فرمود: «بهشت مشتاق چهار نفر است: علي بن ابيطالب، عمار، سلمان و مقداد».[5] اين در حالي است كه در روايت عشره مبشره، هيچ نامي از نيكاني كه پيرامون علي(عليه السلام) بودند، به ميان نيامده و فقط نام امام علي(عليه السلام) بيان شده كه به علت آن همه افتخار و درخشندگي، انكارناپذير بوده است.
همچنين آنها ميخواستند با آوردن نام علي(عليه السلام)، اين حديث را درست جلوه دهند، درحاليكه جمع اضدادي در كنار هم ساخته بودند. مگر جاي كسي كه ستمگرانه با امام علي(عليه السلام) بجنگد، در بهشت است؟ در حالي كه رسول خدا(صلي الله عليه و آله) فرمود: «هركس با علي(عليه السلام) بجنگد، با من جنگيده است».[6]
زبير همان كسي است كه عمر دربارهاش ميگويد:
اما تو اي زبير! بدخوي و آزمند هستي. در حال خشنودي، مؤمن و در حال خشم، كافري. روزي انسان و ديگر روز شيطاني. شايد اگر حكومت به چنگت آيد، در روزگار تو و در ريگزار مكه، براي يك پيمانه جو، كتككاري درگيرد، ولي اگر حكومت به تو واگذار شود، كاش ميدانستم آن روز كه تو شيطان ميشوي، چه كسي عهدهدار مردم خواهد شد و روزي كه به خشم ميآيي، چه كسي؟ هان! خداوند تا وقتي تو چنين صفاتي داري، حكومت اين امت را به تو واگذار نخواهد كرد.[7]
همچنين طلحه، همان كسي است كه در جنگ جمل اميرالمؤمنين علي(عليه السلام) او را سوگند داد كه آيا حديث ولايت را شنيدي؟ و وي فراموشي را بهانه كرد.[8] وي سرانجام با تير مروان (به انتقام خون عثمان) به خاك هلاكت افتاد؛[9] در حالي كه از اطاعت امام سرپيچي كرده بود. به راستي آيا امام و كسي كه عليه او شوريده است، هر دو با هم در بهشتاند!؟
همچنين نقل شده است: «روزي كه آيه 53 سوره احزاب[10] نازل شد، طلحه در جمعي گفت: «حجاب امروزشان براي رسول خدا(صلي الله عليه و آله) چه فايدهاي دارد. او فردا ميميرد و من عايشه را به ازدواج خويش در ميآورم». وقتي پيامبر(صلي الله عليه و آله) اين سخن را شنيد، ناراحت و اذيت شد».[11] با توجه به آنچه گفته شد، چطور ميتوان عشره مبشره را در يك رده و همگي را اهل بهشت دانست؟
بنابراين حديث عشره مبشره، ساخته و پرداخته ذهن كساني است كه ميخواستند از قول پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) براي خود فضايلي نقل كنند كه امام علي(عليه السلام) كه ميزان حق است، آن را به شدت رد كرد.
[1]. الاعتقاد و الهداية، بيهقي، ص332؛ مستدرك حاكم، ج3، ص498.
[2]. سند روايت اينگونه است: «حَدَّثَنَا صَالِحُ بْنُ مِسْمَارٍ المَرْوَزِي قَالَ: حَدَّثَنَا ابْنُ أَبِي فُدَيكٍ، عَنْ مُوسَى بْنِ يعْقُوبَ، عَنْ عُمَرَ بْنِ سَعِيدٍ، عَنْ عبدالرَّحْمَنِ بْنِ حُمَيدٍ، عَنْ أَبِيهِ، أَنَّ سَعِيدَ بْنَ زَيدٍ، حَدَّثَهُ فِي نَفَرٍ، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ0 قَالَ: عَشَـرَةٌ فِي الجَنَّةِ: أبوبَكرٍ فِي الجَنَّةِ، وَعُمَرُ فِي الجَنَّةِ، وَعُثْمَانُ وَعَلِي وَالزُّبَيرُ وَطَلْحَةُ وَعَبْدُ الرَّحْمَنِ وَأَبُو عُبَيدَةَ وَسَعْدُ بْنُ أَبِي وَقَّاصٍ». سنن الترمذي، ج5، ص648.
[3]. الكافئة في إبطال توبة الخاطئة، شيخ مفيد، صص24 و 25.
[4]. البرهان في تفسير القرآن، سيد هاشم بحراني، ج5، ص347؛ حلية الأولياء و طبقات الأصفياء، أحمد بن عبدالله ابونعيم اصفهاني، ج4، ص329.
[5]. غرر الأخبار، حسن بن احمد ديلمي، ص107.
[6]. كفاية الاثر، علي بن محمد خزاز رازي، ص181؛ إعتقادات الإمامية، شيخ صدوق، ص105.
[7]. شرح نهج البلاغه، ابن ابيالحديد، ج1، ص185.
[8]. مستدرك حاكم، ج3، ص419.
[9]. الاستيعاب في معرفة الأصحاب، ابن عبدالبر، ج2، ص766.
[10]. (يا أَيهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيوتَ النَّبِي إِلاَّ أَنْ يؤْذَنَ لَكُمْ إِلى طَعامٍ غَيرَ ناظِرينَ إِناهُ وَ لكِنْ إِذا دُعيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَ لا مُسْتَأْنِسينَ لِحَديثٍ إِنَّ ذلِكُمْ كانَ يؤْذِي النَّبِي فَيسْتَحْيي مِنْكُمْ وَ اللَّهُ لا يسْتَحْيي مِنَ الْحَقِّ وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ وَ ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَ لا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْواجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَداً إِنَّ ذلِكُمْ كانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظيماً).
[11]. الجامع لأحكام القرآن، محمد بن احمد قرطبي، ج14، ص228.