آیا برپایی مراسم جشن برای اولیا مجوز شرعی دارد؟ آیا برپایی مراسم جشن برای اولیا مجوز شرعی دارد؟ آیا برپایی مراسم جشن برای اولیا مجوز شرعی دارد؟ بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
آیا برپایی مراسم جشن برای اولیا مجوز شرعی دارد؟ آیا برپایی مراسم جشن برای اولیا مجوز شرعی دارد؟ آیا برپایی مراسم جشن برای اولیا مجوز شرعی دارد؟ آیا برپایی مراسم جشن برای اولیا مجوز شرعی دارد؟ آیا برپایی مراسم جشن برای اولیا مجوز شرعی دارد؟

آیا برپایی مراسم جشن برای اولیا مجوز شرعی دارد؟

از شبهات وهابیت علیه دیگر فرقه‌ها و مذاهب اسلامی این است که چرا آنان به مناسبت تولد پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امامان(علیهم السلام) و بزرگان دین جشن می‌گیرند؛ درحالی‌که در زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله) چنین رسمی نبوده؛ یعنی این کار بد

از شبهات وهابيت عليه ديگر فرقه‌ها و مذاهب اسلامي اين است كه چرا آنان به مناسبت تولد پيامبر(صلي الله عليه و آله) و امامان(عليهم السلام) و بزرگان دين جشن مي‌گيرند؛ درحالي‌كه در زمان پيامبر(صلي الله عليه و آله) چنين رسمي نبوده؛ يعني اين كار بدعت است؟

×  پاسخ

با دقت در منابع ديني و سنت مسلمانان در طول تاريخ اسلامي، حكم برگزاري مراسم جشن و سرور به مناسبت ميلاد انبيا و ائمه(عليهم السلام) و انسان‌هاي صالحي كه مورد تمجيد قرآن و سنت قرار گرفته‌اند، روشن مي‏شود. برگزاري اين‌گونه جشن‌ها، گرچه به صورت كنوني و به طور گسترده، در متون ديني وارد نشده است، ولي اصول كلي ديني، آن را تأييد مي‌كند و مُهر ديني بر آن مي‏نهد.

آيات و روايات، از سويي ما را به عشق ورزيدن به پيامبر(صلي الله عليه و آله) و از سويي ديگر به تكريم و بزرگداشت ايشان سفارش كرده است. خداوند در قرآن مي‏فرمايد:

(قُلْ إِنْ كانَ آباؤُكُمْ وَ أَبْناؤُكُمْ وَ إِخْوانُكُمْ وَ أَزْواجُكُمْ وَ عَشِيرَتُكُمْ وَ أَمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها وَ تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسادَها وَ مَساكِنُ تَرْضَوْنَها أَحَبَّ إِلَيكُمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى يأْتِي اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَ اللَّهُ لا يهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ)[1]

بگو! اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طايفه شما و اموالي كه به دست آورده‏ايد و تجارتي كه از كساد شدنش مي‏ترسيد و خانه‏‌هايي كه به آن علاقه داريد، در نظرتان از خداوند و پيامبرش و جهاد در راهش محبوب‌تر است. در انتظار اين باشيد كه خداوند عذابش را بر شما نازل كند و خداوند جمعيت سركش و فاسق را هدايت نمي‏كند.

احاديث ذيل نيز نمونه‌اي از احاديث موجود در اين باره است:

پيامبر اسلام(صلي الله عليه و آله) فرمود:

لايؤمن احدكم حتى اكون احبّ اليه من والده و ولده و الناس اجمعين.[2]

كسي كه من در نزد او، دوست داشتني‏تر از پدر و فرزند و ديگر مردم نباشم، ايمان كاملي ندارد.

همچنين فرمود:

اگر سه ويژگي در كسي يافت شد، طعم شيرين ايمان را خواهد چشيد: خدا ورسولش نزد او محبوب‏تر از هر چيز باشند؛ براي خدا دوست بدارد و براي او دشمن و اگر آتش مهيبي برافروخته شود، افتادن در آن را بر ذره‏اي شرك ورزيدن به خداي سبحان، ترجيح دهد.[3]

براساس آيات و روايت‌هاي بيان شده، برگزاري مراسم جشن و سرور در سالگرد تولد اين بزرگان و ايراد سخنراني و شعر سرايي، در مدح و بيان منزلت آنان در قرآن و سنت، نشانه و نماد علاقه و عشقي است كه خدا و رسول خدا(صلي الله عليه و آله) ما را به ابراز آن سفارش كرده‌اند. البته مشروط بر آنكه اين مراسم با اعمال و رفتار حرام، آلوده نشود.

با نيم نگاهي به قرن‌هاي گذشته، درمي‏يابيم انگيزه كساني كه در اين راه گامي برداشته‏اند، ابراز دوستي به پيامبر(صلي الله عليه و آله) بوده و از عشق به پيامبر(صلي الله عليه و آله) سرچشمه مي‏گرفته است.

نويسنده كتاب «تاريخ الخميس» در اين زمينه مي‏‌نويسد:

مسلمانان هميشه، در ماه تولد آن حضرت با برگزاري مجالس جشن و ميهماني، كمك به مستمندان به صورت‌هاي گوناگون، افزودن بر كارهاي پسنديده و مولودي خواني، ابراز شادماني كرده‏اند و در مقابل، از كرامت و بزرگواري آن حضرت برخوردار شده‏اند.[4]

قسطلاني نيز در اين باره نوشته است:

از دوران دور تا كنون، مسلمانان در ماه ميلاد پيامبر اسلام(صلي الله عليه و آله) به برگزاري مراسم جشن، برگزاري ميهماني، كمك شبانه به مستمندان، ابراز شادماني، افزايش خيرات و مولودي‏خواني پرداخته‏اند و از فضل و لطف فراگير آن حضرت بهره‏مند شده‏‌اند.... خدا رحمت كند كساني را كه شب‌هاي ماه ميلاد را، عيد خود قرار داده‏اند.[5]

لازم به يادآوري است در اين‌گونه موارد، اگرچه حكم شرعي خاصي موجود نباشد، همين­كه منع شرعي نبود، كافي است. در اين مورد همان‌گونه كه گفته شد، ما مي‌توانيم به دليل عام و عمل مستمر مسلمانان استناد كنيم.

 
 
 

 
[1]. توبه: 24.

[2]. جامع الاصول، ج1، صص 237 و 238.

[3]. همان.

[4]. تاريخ الخميس، دياربكرى، ج1، ص323.

[5]. مواهب المدينة، ج1، ص27.


| شناسه مطلب: 85968







نظرات کاربران