چرا با وجود اینکه یاوران امام حسن (علیه السلام) از امام حسین (علیه السلام) بیشتر بود، ایشان قیام نکرد؟
با اینکه تعداد یاوران امام حسن[ علیه السلام ]، بیش از یاران امام حسین[ علیه السلام ] بود، چرا امام حسن[ علیه السلام ] با معاویه صلح کرد، اما امام حسین[ علیه السلام ] با یزید جنگید؟ این تضاد بدان معناست که یکی از آنها اشتباه کرده است و این، خلاف عصمتی
با اينكه تعداد ياوران امام حسن[ عليه السلام ]، بيش از ياران امام حسين[ عليه السلام ] بود، چرا امام حسن[ عليه السلام ] با معاويه صلح كرد، اما امام حسين[ عليه السلام ] با يزيد جنگيد؟ اين تضاد بدان معناست كه يكي از آنها اشتباه كرده است و اين، خلاف عصمتي است كه شيعه به آن باور دارد.
پاسخ
اوّلاً: در آيه «تطهير» به عصمت علي، فاطمه، حسن و حسين:، اشاره شده است و ربطي به شيعه و سني ندارد. خداوند در آيه «تطهير» بر پاكي اهل بيت: از هر نوع پليدي و نادرستي تأكيد كرده است و تمام مفسران اهل سنت نيز نوشتهاند كه پس از نزول اين آيه، پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله علي، فاطمه، حسن و حسين: را كنار هم نشاند و عباي خيبري خود را بر سر آنها كشيد و فرمود: اهل بيت من اينها هستند.[1]
بنابراين، نميتوان به عصمت امام حسن و امام حسين عليهما السلام خدشه وارد كرد مگر اينكه آيه تطهير و روايتهاي مربوط انكار شوند.
ثانياً: اين پرسش در مورد رسول خدا صلي الله عليه و آله نيز صدق ميكند: چرا رسول خدا صلي الله عليه و آله در حديبيه با مشركان صلح كرد، با اينكه تا آن روز جز جنگ و حمله و جنايت، از مشركان برخورد ديگري نديده بود، اما همين كه ابوسفيان صلح حديبيه را زير پا گذاشت رسول خدا صلي الله عليه و آله به مكه حمله كرد؟ آن صلح و اين حمله را چگونه ميتوان جمع كرد؟
همچنين رسول خدا صلي الله عليه و آله در جنگ بدر، با عليها السلام 1 عليها السلام نيرو در برابر نزديك به هزار نفر از قريش جنگيد، اما در حديبيه با 1500 نفر همراه، صلح را پذيرفت.
ثالثاً: رسول خدا صلي الله عليه و آله از تفاوت شيوه برخورد امام حسن عليه السلام با روش امام حسين عليه السلام خبر داده بود و هر دو حركت را تأييد كرده بود.
رابعاً: تفاوت شرايط امام حسن عليه السلام با معاويه، و امام حسين عليه السلام با يزيد اقتضا ميكرد كه روش متفاوت اتخاذ شود. در ذيل به چند نمونه از آنها اشاره ميكنيم:
1. معاويه برگه سفيد امضاشدهاي را به حضور امام حسن عليه السلام فرستاد و نوشت هر شرطي را براي صلح قيد كني، ميپذيرم. از طرفي، دين اسلام از صلح و همزيستي استقبال ميكند. علي بن ابيطالب عليه السلام ميفرمايد:
وَ لا تَدفَعَنَّ صُلحاً دَعاك اِلَيه عَدُوُّك و... .[2]
هرگز پيشنهاد صلح دشمن را كه خشنودي خدا در آن است رد مكن، كه آسايش رزمندگان و آرامش فكري تو و امنيت كشور در صلح تأمين ميگردد.
امام حسن عليه السلام نيز به پيشنهاد صلح معاويه پاسخ مثبت داد. اما يزيد، امام حسين عليه السلام را ميان دو امر محصور كرد: بيعت كردن با يزيد يا كشته شدن. از آنجا كه بيعت با يزيد به معناي تأييد يزيد و اعمال خلاف شرع او بود و موجب گمراهي مسلمانان و انحراف اسلام ميشد، امام حسين عليه السلام مبارزه با يزيد و شهادت خود را ترجيح داد.
2. اگر امام حسن عليه السلام پيشنهاد صلح معاويه را نميپذيرفت، چهره حقيقي معاويه براي مردم ناشناخته ميماند و مردم، معاويه را صلحطلب و خيرخواه امت و حافظ جان و مال مسلمانان تصور ميكردند و در برابر، امام حسن را جنگطلب و بياعتنا به جان مردم ميپنداشتند.
علي عليه السلام در بيان دليل پذيرش آتشبس پيشنهادي از سوي معاويه تا روز حكميت ميفرمايد:
انّما فَعلتُ ذلك لِيَتبيَّنَ الْجاهِلُ وَ يتَثَبَّتَ العالِمُ... .[3]
من اين كار را كردم تا نادان خطاي خود را بشناسد و دانا بر عقيده خود استوار بماند و اينكه شايد در اين مدت صلح و آشتي، خدا كار امت را اصلاح كند و راه تحقيق و شناخت حق باز باشد... .
بنابراين، امام حسن عليه السلام پيشنهاد صلح را پذيرفت تا چهره حقيقي معاويه پنهان نماند، اما يزيد از همان روز اول حكومت، چهره منحوس خود را آشكار نموده بود.
عليها السلام . معاويه اگرچه ايمان واقعي نداشت، اما تظاهر به اسلام ميكرد، ولي يزيد آشكارا به اعمال خلاف شرع دست ميآلود و بدين ترتيب، چهره واقعي خود را با ريختن خون امام حسين عليه السلام نمايان كرد و هرگونه شك و شبههاي را درباره بيديني خود از ميان برداشت.
4. امام حسين عليه السلام بنا به دعوت كوفيان، رهسپار كوفه شد، امّا كوفيان بدعهدي كردند و امام حسين عليه السلام در مقابل لشكري از كوفيان قرار گرفت كه براي حمايت از يزيد آمده بودند. عمربن سعد در كربلا از امام حسين عليه السلام دليل آمدنش را پرسيد. امام عليه السلام براي اينكه از سوي افراد ناآگاه متهم به جنگطلبي نشود، پاسخ داد: «مردم كوفه مرا فراخواندند و من نيز دعوتشان را پذيرفتم. اگر اكنون پشيمان هستند، حاضرم از راهي كه آمدم برگردم».
عمربن سعد پاسخ امام حسين عليه السلام را به عبيدالله بن زياد رساند، اما ابن زياد به عمربن سعد نوشت: «حسين را رها نكن تا با يزيد بيعت كند يا كشته شود». امام حسين عليه السلام نيز شهادت را بر تأييد يزيد ترجيح داد.
از آنچه گذشت روشن ميشود امام حسن و امام حسين عليهما السلام اشتباه نكردهاند و روش آنها نيز ناقض عصمتشان نيست.