تسلط علمای شیعه و ایرانی به زبان عربی
بسیاری از علمای شیعه به ویژه در ایران، عربی نمی‌دانند، پس احکام را چگونه از کتاب خدا و سنّت پیامبر استنباط می‌کنند؟ پاسخ همه علمای شیعه، ایرانی و غیرعرب نیستند؛ چنان‌که بسیاری از آنها، اهل عربستان، عراق، لبنان و... هستند. علمای ش
بسياري از علماي شيعه به ويژه در ايران، عربي نميدانند، پس احكام را چگونه از كتاب خدا و سنّت پيامبر استنباط ميكنند؟
پاسخ
همه علماي شيعه، ايراني و غيرعرب نيستند؛ چنانكه بسياري از آنها، اهل عربستان، عراق، لبنان و... هستند. علماي شيعة غيرعرب نيز اعم از ايراني، پاكستاني، هندي و... ابتدا زبان و ادبيات عربي ميآموزند. برخي از آنان نيز چنان بر زبان عربي تسلط پيدا ميكنند كه كتابهايشان را به عربي مينويسند؛ هر چند زبان اصليشان غيرعربي باشد.
1. مگر همه علماي اهل سنت از اعراباند؟ سنيهاي تركمن، آذري، كرد، پاكستاني، افغاني، هندي، بلوچ، اروپايي و... كه عرب نيستند. اينها احكام اسلام را از كتاب و سنت چگونه استنباط ميكنند؟ اگر غيرعرب بودن بعضي شيعيان مشكلي در فهم آنها از دين ايجاد ميكند، اين عيب، شامل اهل سنت نيز ميشود؛ زيرا تعداد كثيري از بزرگان حديثي و فقهي اهل سنت ايراني و عجم هستند مانند:
محمد بن اسماعيل ابوعبدالله البخاري صاحب «صحيح بخاري» كه اهل بخارا از شهرهاي سابق ايران بوده است.
محمد بن عبدالله ابوعبدالله الحاكم النيسابوري صاحب «مستدرك علي الصحيحين» ايراني و اهل نيسابور (نيشابور) ميباشد.
ابوالحسين مسلم بن الحجاج القشيري النيسابوري صاحب «صحيح مسلم» اهل نيسابور (نيشابور) ايران بوده.
محمد بن يزيد ابوعبدالله القزويني صاحب «سنن ابن ماجه» ايراني و اهل قزوين بوده است.
احمد بن شعيب ابو عبدالرحمان النسائي صاحب «سنن نسائي» اهل روستاي نساء از توابع خراسان بوده است.
احمد بن الحسين بن علي بن موسي ابوبكر البيهقي صاحب «سنن بيهقي» اهل بيهق (سبزوار) از توابع خراسان بوده است.
ابوداود سليمان بن الاشعث السجستاني صاحب «سنن ابيداود» ايراني و اهل سيستان بوده است.
ابوحنيفه نعمان بن ثابت بزرگترين رهبر مذهبي اهل سنت نيز ايراني و از بلاد خراسان بوده است.
و احمد بن حنبل نيز متولد خراسان بوده. ـ هر چند كه عدهاي ميگويند اجدادش عرب بودند ـ .
و دهها محدث، راوي و صاحبان منابع روايي و حديثي اهل سنت كه همگي ايراني يا غير عرب بودهاند. اگر ايراني و غير عرب بودن دليل بر عربي بلد نبودن و توان استنباط احكام از كتاب و سنت نداشتن باشد، تمام منابع اهل سنت كه مؤلفان آنها غير عرب بهخصوص ايراني هستند بياعتبار خواهند بود؛ درحاليكه اهل سنت به خصوص وهابيها از «صحيح بخاري» بهعنوان قرآن دوم تعبير ميآورند!!