سنت الهی در امتحان امت
نویسنده در صفحه 45 به انحراف عده‌ای از شیعیان، بعد از شهادت موسی بن جعفر(علیه السلام) اشاره می‌کند که آنان در آن‌ زمان می‌گفتند که امام از زندان فرار کرده و غایب شده است. همه این بحران‌ها نزدیک بود مسئله امامت را به خطر بیندازد. و
نويسنده در صفحه 45 به انحراف عدهاي از شيعيان، بعد از شهادت موسي بن جعفر(عليه السلام) اشاره ميكند كه آنان در آن زمان ميگفتند كه امام از زندان فرار كرده و غايب شده است. همه اين بحرانها نزديك بود مسئله امامت را به خطر بيندازد. وفات امام كاظم(عليه السلام) پيچيده و مبهم بود به طوري كه بسياري از شاگردان و فرزندان و يارانش قضيه را دقيق نميدانستند. سپس نويسنده عدهاي را به صورت كلماتي درهم و نامفهوم كه ممكن است غلط چاپي باشد، از اصحاب حضرت كاظم(عليه السلام) نام ميبرد.
پاسخ
ترديد و اشتباه عدهاي از شيعيان، بعد از شهادت موسي بن جعفر٨ امري طبيعي است؛ زيرا با تبعيد حضرت از مدينه به بغداد و با سالها پنهان نگهداشتن ايشان، مردم به وكلاي حضرت مراجعه ميكردند. از طرفي برخي از اين وكلا، مثل «بطائني» و ديگران فريب شيطان را خوردند و به سبب اموال فراواني كه در دست آنها بود، خيانت كردند؛ زيرا اگر به امامت حضرت رضا(عليه السلام) اقرار ميكردند، بايد آن اموال را به حضرت ميدادند؛ در نتيجه مدعي شدند كه حضرت كاظم(عليه السلام) زنده است و او همان امام موعود است و عدهاي از شيعه و حتي خواص را با جعل احاديثي فريب دادند. آنها از فضاي خفقان دوران هارونالرشيد سوءاستفاده كردند و حضرت رضا(عليه السلام) نيز تا پنج سال، يعني تا زمان برافتادن برامكه نتوانست امامت خويش را براي عموم بيان كند؛ ولي سرانجام با تلاش حضرت رضا(عليه السلام) و ياران حضرت كاظم(عليه السلام) حق ظاهر و واقفيه روز به روز ضعيفتر شد تا اينكه در مدت زمان اندكي نابود گرديد.
اينگونه دگرگونيها در مكتبي كه حاكمان زمان، پيوسته به معتقدانش هجوم ميآوردند و رهبرانش هم به شديدترين سختيها، مانند تبعيد و زندان دچار ميگشته، امري طبيعي است، بلكه اين سنت الهي براي امتحان مردم است تا پيروان حق از باطل جدا شوند؛ ازاينرو گاهي اينگونه شبهات، زمينهاي است تا همه مردم امتحان گردند؛ مانند اختلاف امت موسي(عليه السلام) در غيبت ايشان يا اختلاف امت عيسي(عليه السلام) بعد از عروج وي يا اختلاف امت اسلامي در امامت و خلافت بعد از پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) كه حتي منجر به هجوم به خانه اميرالمؤمنين و تهديد به آتش و سوزاندن آن خانه شد. همچنين اختلافاتي كه در زمان عثمان رخ داد و به كشته شدن او و دو دستگي شديد ميان مسلمانان انجاميد. همينطور اختلاف امت بعد از خلافت ظاهري اميرالمؤمنين(عليه السلام) و جنگها و كدورتهاي پيش آمده در آن دوران.
بنابراين مسئله اختلاف ميان اصحاب، مسئله جديدي نيست تا در مورد ائمه: موجب نقص در امر امامت گردد يا اصل امامت را زير سؤال برد. همواره عدهاي جاهطلب و دنيادوست با سوءاستفاده از موقعيت خويش و با بيان ادعاهاي فريبنده، مردم را به گمراهي ميكشانند. تأثير اينگونه افراد نيز بنا به شرايط خاص، متفاوت بوده است.