سنی شدن سبزی‌فروش ساده‌لوح منامه سنی شدن سبزی‌فروش ساده‌لوح منامه سنی شدن سبزی‌فروش ساده‌لوح منامه بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
سنی شدن سبزی‌فروش ساده‌لوح منامه سنی شدن سبزی‌فروش ساده‌لوح منامه سنی شدن سبزی‌فروش ساده‌لوح منامه سنی شدن سبزی‌فروش ساده‌لوح منامه سنی شدن سبزی‌فروش ساده‌لوح منامه

سنی شدن سبزی‌فروش ساده‌لوح منامه

نویسنده در صفحه 74 از سبزی‌فروشی در منامه می‌گوید که رفقای سنی او به وی گفتند: «شیعه به عایشه همسر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) طعنه می‌زند». آن سبزی‌فروش گفت: «ما شیعیان عایشه را دوست نداریم و بر او لعنت می‌فرس

نويسنده در صفحه 74 از سبزي‌فروشي در منامه مي‌گويد كه رفقاي سني او به وي گفتند: «شيعه به عايشه همسر رسول خدا(صلي الله عليه و آله) طعنه مي‌زند». آن سبزي‌فروش گفت: «ما شيعيان عايشه را دوست نداريم و بر او لعنت مي‌فرستيم. او ناصبي و از اهل دوزخ است». در اين هنگام يكي از دوستان سني به او گفت كه آيا نشنيده‌اي خداوند متعال مي‌فرمايد:

{النَّبِيُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ} (احزاب: 6)

پيامبر نسبت به مؤمنان از خودشان اولي و سزاوارتر است و همسران او مادران آنها [مؤمنان] محسوب مي‌شوند.

در اين هنگام آن مرد شيعه حيران شد و پرسيد:

آيا اين‌ آيه در قرآن وجود دارد؟ من براي اولين بار آن را مي‌شنوم. الآن دانستم كه عايشه و همه همسران پيامبر، مادر من و مادر همه مؤمنانند.

پاسخ

شيعه و عايشه ام‌المؤمنين

ام‌المؤمنين بودن عايشه، داراي دو جنبه است كه بايد به هر دو جنبه آن توجه شود:

الف) جنبه انتساب به پيامبر(صلي الله عليه و آله)؛

ب) جنبه شخصي.

از جهت انتساب به پيامبر(صلي الله عليه و آله) بايد احترام او كه احترام پيامبر(صلي الله عليه و آله) است، حفظ شود و بايد از هرگونه سخن و رفتاري كه موجب بي‌حرمتي به حريم نبوي مي‌گردد اجتناب كرد. ازاين‌رو اميرالمؤمنين(عليه السلام) بعد از جنگ جمل با وي به تندي و بدي رفتار نكرد و او را محترمانه به مدينه برگرداند. ما حتي براي زنان كافر‌ نوح و لوط نيز چنين احترامي قائليم؛ يعني نبايد با آنها به‌گونه‌اي برخورد شود كه سبب هتك حرمت آن دو پيامبر الهي گردد.

اما از جهت شخصي، بايد مثل ديگر مسلمانان مسئول رفتار خويش باشد. عنوان ام‌المؤمنين، يك عنوان حقوقي است كه تنها براي ممنوعيت ازدواج با همسران پيامبر(صلي الله عليه و آله) بعد از رحلت ايشان آمده است. ازاين‌رو در آيه 53 همان سوره احزاب از ازدواج با زن‌هاي پيامبر(صلي الله عليه و آله) بعد از رحلت حضرت، نهي شده است. اگر اين عنوان را يك عنوان اعتباري براي احترام هم بدانيم ـ كه بعيد نيست ـ اين عنوان مثل ديگر عناوين خواهد بود كه هرگز براي شخص، مصونيت نمي‌آورد. چگونه چنين نباشد با اينكه حتي مادر حقيقي مؤمنان اگر مرتكب خطايي شود، مسئول اعمال خويش است.

عايشه ام‌المؤمنين و اجتهاد در شورش

به نظر شما اگر ام‌ّالمؤمنين، مرتكب قتل مردم، ناسزاگويي و شورش عليه برادر رسول الله(صلي الله عليه و آله) يا خليفه سوم شود، آيا مستحق مذمت نيست؟! آيا آيات لعن بر ظالمان و دروغگويان را بايد تخصيص زد؟! ممكن است گفته شود كه او يا معاويه يا افراد ديگر اجتهاد كرده‌اند، هر چند به خطا رفته‌اند. بنابراين مستحق مذمت نيستند.

اگر دايره اجتهاد اين‌قدر گسترده است كه حتي مي‌تواند شخص را حتي از مذمت در مقابل قتل مردم، شورش و ناسزاگويي برادر رسول خدا(صلي الله عليه و آله) و خليفه زمان مصون دارد، چرا ديگران نتوانند در مذمت عايشه اجتهاد كنند؟! آيا مذمت وي در اين گونه امور سخت‌تر از فتنه‌انگيزي در قتل عثمان، توطئه و شورش بر امام زمان و كُشتن ده‌ها هزار نفر است؟! آيا اجتهاد در كشف استحقاق مذمت عايشه، پيچيده‌تر از اجتهاد در حرمت شورش بر خليفه است؟! چرا ما نتوانيم به اصحاب رسول الله(صلي الله عليه و آله) اقتدا كنيم كه با آنكه مي‌دانستند عايشه، ام‌المؤمنين است، ولي او را براي كارهايش مذمت كردند.

عايشه ام‌المؤمنين و ام‌سلمه ام‌المؤمنين

مگر اين ام‌المؤمنين (ام‌سلمه) همسر رسول خدا(صلي الله عليه و آله) نيست كه عايشه را در خروج و قيام عليه اميرالمؤمنين مذمت كرد؟! وي به عايشه گفت:

اي عايشه! پروردگارت تو را محدود ساخته است. از فرمان وي پا فراتر نگذار. خداوند به احترام پيامبر خود، ميان تو و مردم حجاب و پرده‌اي افكنده است. با دريدن آن پرده، احترام رسول خدا را در هم مشكن. خداوند گوشه خانه را براي تو پسنديده است، آن را به بيابان‌گردي مبدّل منما. اي عايشه! رسول خدا تو را بهتر مي‌شناخت... اي عايشه! اگر رسول خدا تو را در اين مسير ببيند در جواب وي چه مي‌گويي؟! از خدا بترس و از پيامبر خدا حيا كن... اي عايشه! روشي كه تو انتخاب كرده‌اي، آن‌چنان مخالف شئون انساني و زننده است كه اگر من به جاي تو بودم و به من دستور داده مي‌شد به بهشت بروم، حيا مي‌كردم كه در آنجا با رسول خدا(صلي الله عليه و آله) ملاقات كنم. تو نيز شرم و حيا را از دست مده... .

و بنا به نقل برخي مورخان، ام‌سلمه اين جمله را نيز در پايان اضافه كرد: «اي عايشه! اگر آنچه دراين‌باره از رسول خدا شنيدم براي تو بازگو كنم، مانند مار گزيده از ناراحتي به خود مي‌پيچي و فريادت بلند مي‌گردد!».[1]

عايشه ام‌المؤمنين و ام‌حبيبه ام‌المؤمنين

شديدتر از آن، جريان «ام‌حبيبه» خواهر معاويه با عايشه است. وقتي كه امّ‌المؤمنين عايشه از قتل برادرش محمد باخبر شد، به شدت گريست و معاويه و عمرو بن عاص را كه عاملان اين قتل بودند، در نماز نفرين مي‌كرد. وقتي خبر قتل محمد و آتش زدن او، به ام‌حبيبه خواهر معاويه رسيد، او گوسفندي را كباب كرد و نزد عايشه فرستاد و از اين طريق كينه خود را از محمد بن ابي‌بكر برادر عايشه كه متهم به قتل عثمان بود ابراز كرد. عايشه گفت: «خدا بكشد آن دختر زن بدكاره را، به خدا سوگند من هرگز گوشت بريان نمي‌خورم...».[2]

عايشه ام‌المؤمنين و جارية بن قدامه

«جارية بن قدامه» به عايشه گفت:

گناه ريختن خون عثمان كمتر از اين بود كه بر اين شتر نفرين شده سوار شوي و از خانه‌ات بيرون آمده، همچون مردان به ميدان جنگ بروي. اي عايشه! تو در جامعه اسلامي احترام داشتي؛ اما با اين عمل ارزش خود را بر باد دادي و عظمت خود را در هم شكستي... .[3]

عايشه ام‌المؤمنين و علي بن ابي‌طالب(عليه السلام) خليفه مسلمانان

حضرت علي(عليه السلام) فرمود:

و اما عايشه آن زن شتر سوار، به خدا سوگند او در اين سفر هيچ كوه و دشتي را زير پاي نمي‌گذارد و هيچ قدمي در بيابان‌ها برنمي‌دارد، مگر اينكه معصيت خدا را مي‌كند... .[4]

عايشه ام‌المؤمنين و عثمان خليفه مسلمانان

امّ‌المؤمنين عايشه كسي است كه مردم را عليه عثمان ‌شوراند و به او لقب «نعثل» داد كه به معناي پيرخرفت و نادان است و مي‌گفت: «اُقْتُلُوا نَعْثَلاً فَقَدْ كَفَر»[5]؛ «اين پير خرفت و نادان را بكشيد كه كافر شده است».

همچنين در جلسه سخنراني عثمان، وقتي عايشه به سختي بر او اعتراض كرد، عثمان اين آيه را خواند[6]:

(ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ كانَتا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَيْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ يُغْنِيا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَ قِيلَ ادْخُلاَ النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ) (تحريم: 10)

خداوند براي كساني كه كافر شده‌اند به همسر نوح و همسر لوط مثل زده است. آن دو تحت سرپرستي دو بنده صالح از بندگان ما بودند؛ ولي به آن دو خيانت كردند و ارتباط با اين دو [پيامبر] سودي به حالشان نداشت و به آنها گفته شد همراه كساني كه وارد آتش مي‌شوند، وارد شويد.

آري، عثمان اين آيه از سوره تحريم را خواند كه شأن نزول آن در مورد اذيت عايشه و حفصه نسبت به پيامبر(صلي الله عليه و آله) بود.[7]

كشتار وحشيانه مردم بصره به فرمان عايشه ام‌المؤمنين

آري، عايشه از عنوان «ام‌المؤمنين» بيشترين سوء استفاده را كرد و لشكري را بسيج نمود و ده‌ها هزار نفر از مؤمنان را به كشتن داد. وقتي «عثمان بن حنيف» فرماندار بصره را اسير كردند و نزد او آوردند، به فرزند عثمان (خليفه مقتول) دستور داد تا به انتقام پدرش، او را بكشد و در توجيه اين فرمان چنين گفت: «عثمان ‌بن‌ حنيف گرچه از كشندگان عثمان نيست، ولي از انصار است و انصار در قتل «عثمان بن عفان» شركت داشته‌اند. بنابراين، قتل انصار به قصاص از عثمان جايز
است».[8]

افزون بر اين، وقتي طلحه و زبير با مكر و پيمان‌شكني بر بصره و بيت‌المال آن دست يافتند، نگهبانان اسير را كه تعدادشان هفتاد نفر بود، براي كسب تكليف نزد عايشه بردند. عايشه به زبير دستور داد تا سر اينان را از تن جدا كند. زبير نيز با بي‌رحمي تمام به ياري فرزندش همه آنان را چون گوسفند سر بريد و بدن بي‌جان آنها را كنار هم قرار داد. سپس پنجاه نفر ديگر كه به دفاع از بيت‌المال پرداخته بودند در نوبت بعد اسير كردند و آنها را نيز سر بريدند و بدن بي‌جان آنها را كنار آن هفتاد نفر قرار دادند. «ابومخنف» مي‌گويد: «بنابر نقل «صقعب بن زهير» تعداد نگهبانان كشته شده در آن روز به چهارصد نفر ‌رسيد».[9]

اينها غير از بيست هزار نفري بود كه بعداً در جنگ جمل كشته شدند. آيا خون مسلمانان نزد عايشه و ياران او ارزش نداشت؟!

«ابن عبدربه» در «عقدالفريد» مي‌گويد:

پس از جنگ جمل، روزي بانويي به نام «ام‌ّ‌اَوفي» كه صدها نفر از قبيله او در نبرد با لشكر عايشه كشته شده بودند، نزد عايشه رفت و به وي گفت: «اي مادر مؤمنين! چه مي‌گويي در مورد مادري كه فرزند خردسال خود را به قتل برساند؟» عايشه گفت: «جهنم بر او واجب مي‌شود». پرسيد: «درباره مادري كه بيست هزار نفر از فرزندان بزرگسال خود را به خاك و خون بكشاند چه مي‌گويي؟» عايشه فرياد زد: «اين دشمن خدا را بيرون كنيد».

خطا و لغزش‌هاي ام‌المؤمنين عايشه به اين مقدار تمام نمي‌شود. او كارنامه تاريكي از خطا دارد؛ مثل اذيت رسول الله(صلي الله عليه و آله) و پرخاش به حضرت، دشمني و كدورت شديد با ام‌المؤمنين خديجه و حضرت فاطمه و حضرت اميرالمؤمنين:، صدور فتواهاي ناصواب و بيان احاديث باطل و... .[10]

به هر حال، اگرچه ام‌المؤمنين عايشه دچار خطاهاي فراواني گشت كه تأثير سوء آن تا امروز در جامعه اسلامي مشاهده مي‌شود و نخستين جنگ داخلي و رسمي ميان مسلمانان را به راه انداخت، اما شيعه براي رعايت حرمت رسول‌الله(صلي الله عليه و آله) از هرگونه اهانت به وي اجتناب مي‌كند تا افزون بر حفظ احترام رسول الله(صلي الله عليه و آله) بهانه به دست غرض‌ورزان نيفتد.

 
[1]‌. بلاغات النساء، ابن طيفور، ص 8؛ فائق (زمخشري)، ص 29؛ عقدالفريد، ج 3، ص 69؛ شرح نهج‌البلاغه، ج 2، ص 79؛ ر.ك: نقش عايشه ‌در تاريخ اسلام، سيد مرتضي عسكري، ج 2، ص 46.

[2]‌. تذكرة‌ الخواص، ص 62؛ ر.ك: ام‌المؤمنين عايشه، محلاتي، ص144؛ احاديث ام‌المؤمنين عايشه، مرتضي عسكري، ج 1، ص350‌.

[3]‌. تاريخ الطبري، ج 5، ص 176.

[4]‌. نهج البلاغه، خطبه 102.

[5]‌. تاريخ الطبري، ج 4، ص 477؛ الفتوح، ابن اعثم، ج 1، ص 155؛ البداية والنهاية، ج 3، ص 87؛ شرح نهج‌البلاغه، ج 2، ص 77؛ النهاية، ابن اثير، ج 4، ص 156؛ ر.ك: نقش عايشه در تاريخ اسلام، ج 2، ص 258.

[6]‌. ر.ك: نقش عايشه در تاريخ اسلام، ج 2، ص 258.

[7]‌. صحيح البخاري، ج 3، ص 137؛ صحيح مسلم، ج 1، ص 579؛ ر.ك: نقش عايشه در تاريخ اسلام، ج 1، ص 91.

[8]‌. شرح نهج البلاغه، ج 9، ص 321.

[9]‌. الجمل، ابومخنف، به روايت‌ابن‌ابي‌الحديد؛ ر.ك: ‌نقش عايشه‌ در‌ تاريخ اسلام، ج 2، ص 126.

[10]‌. ر.ك: نقش عايشه در تاريخ اسلام.


| شناسه مطلب: 86208







نظرات کاربران