بدعت بودن بوسیدن قرآن به قصد تبرک
وهابیان می‌گویند: «از جمله تبرک‌هایی که بدعت است، بوسیدن قرآن به قصد تبرک است».[1] همچنین می‌گویند: «ما دلیل شرعی بر بوسیدن قرآن پیدا نکردیم؛ بنابراین بوسیدن قرآن مشروع نیست».[2] پاسخ: چگونه وهابیان مدعی هستند
وهابيان ميگويند: «از جمله تبركهايي كه بدعت است، بوسيدن قرآن به قصد تبرك است».[1] همچنين ميگويند: «ما دليل شرعي بر بوسيدن قرآن پيدا نكرديم؛ بنابراين بوسيدن قرآن مشروع نيست».[2]
پاسخ:
چگونه وهابيان مدعي هستند كه بوسيدن قرآن به قصد تبرك، بدعت است؟ آيا بوسيدن كلام خداوند كه نامه خالق به مخلوق است و بالاتر و بهتر از آن سخني نيست، به قصد احترام به صاحب سخن، دليل ميخواهد؟ در حالي كه آيات قرآن بهروشني مبارك بودن اين كتاب را بيان ميدارد:
ـ (وَ هذا كِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَكٌ)؛ «و اين قرآن كتابي است كه ما آن را مبارك (پربركت) نازل كرديم». (انعام: 92 و 155)
ـ (وَ هذا ذِكْرٌ مُبارَكٌ أَنْزَلْناهُ أَفَأَنْتُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ)؛ «و اين قرآن كه ما آن را نازل كرديم، مبارك است؛ آيا شما ان را انكار ميكنيد؟». (انبياء:50)
ـ (كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ مُبارَكٌ)؛ «كتابي كه ما آن را به سوي تو نازل كرديم، مبارك است». (ص:92)
همچنانكه پيش از اين درباره وادي طور گذشت، چيزي كه مبارك باشد، به دلالت آيه قرآن، لازم التعظيم است و همچنين بيان شد كه برخي از تابعين به دليل تبرك و تعظيم متبرك، دست برخي صحابه را به سبب متبرك شدن در هنگام بيعت با پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله) ميبوسيدند. همچنين علماي اهل سنت در موارد مشابه، بوسيدن برخي اشياء و اشخاص را به قصد احترام، جايز دانستهاند؛ همچنانكه نووي شافعي ميگويد: «تمامي عالمان بر بوسيدن دست والدين و عالمان، همعقيده هستند».[3] عالمان اهل سنت نيز گفتهاند: «بوسيدن دست يك مرد، به خاطر زهد، صالح بودن، علم، شرف و پاكنفسي او، يكي از امور ديني است و نهتنها مكروه نيست، بلكه مستحب نيز ميباشد».[4]
همچنين گفته شده است: «بوسيدن دست و پاي صالحان، به اعتبار قصد بوسهزننده، نيكو و پسنديده است».[5] دليل اين عالمان، آن است كه برخي از تابعين، دست برخي از صحابه را ميبوسيدند؛ بنابراين بوسيدن دست صالحان، به اميد بركت گرفتن از آنها جايز است.[6] درباره زيد بن ثابت صحابي نقل كردهاند كه وي دست ابنعباس را به اين دليل بوسيد كه فضيلت علم و نسب را در خود جمع كرده بود.[7]
بنابراين اگر بوسيدن كه نشانه ابراز محبت و احترام است، براي عالمان دين بهدليل پايبندي به دستورات خداوند و بازگويي سخنان خداوند جايز است، بوسيدن خود قرآن كه كلام خداوند است، به طريق اولي جايز خواهد بود. حال اگر فعل صحابه حجت است، چرا درباره چيزي كه مبارك بودنش قطعي است، حجت نباشد؟
[1]. المعتصر شرح كتاب التوحيد، ج1، ص49.
[2]. الصواعق النارية، ج1، صص 38 و 39.
[3]. شرح الاربعين النووية، ج46، ص14.
[4]. تحفة الاحوذي، ج7، ص437؛ فتح الباري ابنحجر، ج11، ص57؛ مرقاة المفاتيح، ج13، ص470.
[5]. عمدة القاري شرح صحيح البخاري، ج14، ص471.
[6]. مرقاة المفاتيح، ج9، ص129.
[7]. شرح الاربعين النووية، ج46، ص14.