سال 73 هجری شمسی، 1414 هجری قمری سال 73 هجری شمسی، 1414 هجری قمری سال 73 هجری شمسی، 1414 هجری قمری بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
سال 73 هجری شمسی، 1414 هجری قمری سال 73 هجری شمسی، 1414 هجری قمری سال 73 هجری شمسی، 1414 هجری قمری سال 73 هجری شمسی، 1414 هجری قمری سال 73 هجری شمسی، 1414 هجری قمری

سال 73 هجری شمسی، 1414 هجری قمری

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم   الحمدللَّه ربّ العالمین و صلّى اللَّه على رسوله الکریم الامین و على آله المیامین و اصحابه المخلصین والسّلام علینا و على عباد اللَّه الصّالحین و اذّن فى النّاس بالحجّ یأتوک رجالا و على کلّ ضامر یأتین م

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحيم

 

الحمدللَّه ربّ العالمين و صلّى اللَّه على رسوله الكريم الامين و على آله الميامين و اصحابه المخلصين والسّلام علينا و على عباد اللَّه الصّالحين و اذّن فى النّاس بالحجّ يأتوك رجالا و على كلّ ضامر يأتين من كل فجّ عميق

 

ذى‌حجة الحرام با ذخيره‌ى ابدى‌اش براى امّت اسلامى از راه رسيده است. خدا را سپاس، بر اين هديه‌ى تمام نشدنى و سرچشمه‌ى هميشه جوشان كه مسلمانان جهان به قدر همت و معرفت خود، مى‌توانند هر ساله از آن بهره‌مند گردند و توشه بردارند. گستردگى و تنوع مصالح و منافعى كه دست علم و حكمت الهى در فريضه‌ى حج گنجانده، به قدرى است كه در هيچ فريضه‌ى ديگر اسلامى شبيه آن ديده نمى‌شود، از ذكر و حضور معنوى و خويشتن‌يابى انسان مسلمان در خلوت خود با خدا و شستشوى دل از زنگارهاى گناه و غفلت، تا احساس حضور فرد در جمع و احساس وحدت هر مسلمان با همه‌ى امت اسلامى و احساس اقتدار ناشى از عظمت جماعت مسلمين. و از تلاش هر فرد براى شفا يافتن از زخم‌ها و بيمارى‌هاى معنوى يعنى گناهان، تا كنجكاوى و تلاش براى شناختن و درمان كردن دردها و جراحتهاى عميق پيكره‌ى امّت، و همدردى با ملتهاى مسلمان، يعنى اندامهاى اين پيكره‌ى عظيم، همه و همه در حج و در كالبد اعمال و مناسك گوناگون آن گنجانيده شده است. قرآن اعمال حج را«شعائر» مى‌نامد. اين بدان معنى است كه اينها فقط عملى فردى و براى اداى تكليفى شخصى نيست، بلكه نشانه‌يى است تا برانگيزاننده‌ى شعور و معرفت انسان به چيزى باشد كه اين عمل، علامت و نشانه‌ى آن است. در وراى اين نشانه‌ها، توحيد قرار دارد يعنى نفى همه‌ى قدرتهايى كه به نحوى جسم و جان آدمى را در قبضه‌ى اقتدار خويش گرفته‌اند، و اثبات حاكميت مطلق الهى بر همه‌ى وجود و به عبارت روشن و آشنا: حاكميت نظام اسلامى و مقررات اسلامى بر زندگى فردى و اجتماعىِ مسلمين. در خلال آيات حج، قرآن همه را به برائت از بتهاى مشركين فرا مى‌خواند «فاجتنبوا الرّجس من الاوثان». اين بتها ممكن است يك روز همان بتهاى آويخته بر كعبه باشد، اما بى‌شك امروز و هميشه، همان قدرتهايى است كه حاكميت بر نظام زندگى آدمى را بناحق در دست گرفته‌اند و امروز واضحتر از همه - قدرت استكبار و قدرت شيطانى امريكا و قدرت فرهنگ غرب و فساد و ابتذالى است كه بر كشورها و ملتهاى مسلمان تحميل مى‌كنند. البته عالم نمايان وابسته و مزدور حكومتهاى پوشالى اصرار خواهند كرد كه خير، بتها همان منات و لات و هبل‌اند. همانها كه در روز فتح مكه زير پاى سپاهيان پيروزمند پيامبر بزرگ (صلّى‌اللَّه‌عليه‌واله) خرد و نابود شدند! مقصود اين آخوندالسلطنه‌ها آن است كه حج را به زعم خود از هرگونه مضمون سياسى، تهى سازند! غافل از آن‌كه همين اجتماع ميليونى مسلمانان از هر گوشه‌ى جهان، در يك نقطه، در يك زمان، خود داراى بزرگترين مضمون سياسى است. اين نمايش امت اسلامى است كه در آن اختلافات نژادى و زبانى و جغرافيايى و تاريخى همه رنگ باخته و از همه، يك «كلّ» پديد آمده است. آنان و اربابانشان براى اين‌كه مسلمين از اين واحد بزرگ چيزى نفهمند و فردها احساس «جمع» نكنند، همه گونه دروغ و فريب و سخن باطل به ميان آورده‌اند و مى‌آورند تا عرصه را بر دعوت كنندگان به وحدت و مناديان برائت از سردمداران شرك، تنگ كنند. ايران اسلامى خواسته است اگر نه بيشتر، كمترين كارى را كه با مضمون حج مناسب است انجام دهد، و آن دعوت مسلمين به اتحاد، و كسب خبرهاى راستِ ملتها از يكديگر، و ابراز نفرت و بيزارى از سردمداران شرك و فساد است، هر كس با اين هدفهاى ارزشمند و والا مقابله كند هر چه بگويد ناحق گفته است: كه قرآن درباره‌ى آن مى‌فرمايد: «و اجتنبوا قول الزّور». قول زور، سخن باطل كسانى است كه بد جمهورى اسلامى را مى‌گويند، زيرا: جمهورى اسلامى حاكميت دولت صهيونيست بر فلسطين اسلامى را ردّ مى‌كند و سازش چند فرد فاسد و مطرود با غاصبان را فاقد ارزش مى‌شمارد، دخالت مالكانه‌ى امريكا بر كشورهاى عربى را محكوم مى‌كند، خيانت بعضى از سران اسلامى به ملتهاى مسلمان خود را براى خوشامد امريكا و صهيونيستها، زشت مى‌دارد، مسلمانان را به شناختن قدرت عظيم خود كه امروز هيچ ابرقدرتى تاب مقابله با آن ندارد، فرا مى‌خواند، معرفت اسلامى و مقررات شريعت را قادر بر اداره‌ى كشورهاى اسلامى مى‌داند، فرهنگ تحميلى غرب را كه مظهر آن برهنگى و مستى و بى‌ايمانى است، براى كشورهاى اسلامى زيانبخش مى‌شمارد، و كوته‌سخن، بر پيروى از قرآن و اسلام پاى مى‌فشارد. امروز هر يك از كشورهاى اسلامى كه آشكارا همين سخن را بگويد و همين مواضع را اتخاذ كند، يعنى اسرائيل غاصب را نفى كند، دخالتهاى قلدرانه‌ى امريكا را نفى كند، ميگسارى و بى‌بندوبارى و فساد جنسى و آميختگى زن و مرد را نفى كند، خيانت سازشكاران با صهيونيستها را نفى كند، مسلمانان را به وحدت و مقاومت در برابر ابرقدرتها فرا بخواند، احكام اسلامى را در حكومت و اقتصاد و سياست و غيره عملى كند، همين تبليغاتى كه امروز بر ضدّ ايران اسلامى همه جا مى‌پراكنند، بر ضدّ آن كشور و سران آن عيناً همه‌ى اين تهمتها و دشنامها و نارواها را خواهند گفت و خبرگزاريهاى استكبارى و صهيونيستى و راديوهاى امريكا و انگليس و پيروان آنها همين بددهنى و ياوه‌پردازيها را درباره‌ى آن خواهند كرد. اين است قول زور كه خداوند آن را همتاى شرك و در كنار آن آورده است. شگفتا كه وعاظالسلاطين نيز در بعض مناطق جهان در اين كار حرام و ضدّ اسلامى، مقلد تبليغاتچى‌هاى امريكا و صهيونيست‌اند! البته تسليم مطلق آنان در برابر حكّام جائر كه متأسفانه سرنوشت روحانيون بعضى كشورهاى مسلمان است، جايى براى تعجب نمى‌گذارد! اينك حجّ، نعمت بزرگ خدا در برابر شما است، بايد آحاد مسلمين و امّت اسلامى از آن سود ببرند و چنانكه فرموده است: «جعل اللَّه الكعبة البيت الحرام قياما للنّاس». از آن براى اقامه و صلاح دين و دنياى خود بهره گيرند. امروز دين مسلمانان به وسيله‌ى تهاجم فرهنگى دشمن و ترويج فساد و ظلم و بى‌ايمانى و بى‌بندوبارى در ميان جوامع اسلامى كه غالباً با ابتكار قدرتهاى ضدّ اسلامى و به كمك تبليغات و رسانه‌هاى آنان و غير آن انجام مى‌گيرد در خطر است، و دنياى آنان به وسيله‌ى سلطه‌ى روز افزون استكبار بر امور كشورهاى اسلامى و فشار و دشمنى مضاعف بر هر دولت يا گروهى كه بخواهد افكار را به سوى حاكميّت واقعى اسلام و استقلال و اقتدار ملتهاى مسلمان متوجه كند. و البته جلودار اين تهاجم همه جانبه به اسلام، شيطان بزرگ يعنى دولت ايالات متحده‌ى امريكا است. هر چشم دقيقى مى‌تواند دست يا اراده‌ى آن دولت ضدّ اسلام را در پشت سرِ مصائبى كه بر اسلام و مسلمين وارد مى‌شود، ببيند. در فلسطين اشغالى عمده‌ترين عامل خيره‌سرى و گستاخى صهيونيستها و مهمترين عامل به سازش كشانيدن بيشتر دولتهاى عرب در برابر زياده طلبى در برابر اسرائيل، امريكا است. بدون پشتيبانى امريكا دولتهاى مرتجع منطقه كه به سرسپردگى در برابر امريكا شناخته شده‌اند، تبديل به مدافع دولت غاصب و مدّعى فلسطينيانِ ضدّ سازش، نمى‌شد و آنهايى كه بايد طبق وظيفه‌ى اسلامى خود، با اسرائيل مقابله كنند، لباس مقابله با مخالفان اسرائيل را نمى‌پوشيدند. و بدون حمايت بى‌قيد و شرط امريكا، دولت غاصب نمى‌توانست فاجعه‌ى عظيمى مانند كشتار حرم شريف ابراهيمى (عليه‌السّلام) را پديد آورده و آن چنان بى‌دغدغه خود را از عواقب آن بر كنار دارد. شبيه اين مطلب در مورد مسلمانان بوسنى و هرزگوين نيز صادق است. قتل عام تاريخى مردم گوراژده و سارايوو، به وسيله‌ى صربها كه حقيقتاً در شمار لكّه‌هاى ننگ بشريت در دوران معاصر است، مسؤوليت سنگينى بر دوش قدرتهاى مسلّط جهان و بيش از همه امريكاست. اگر دخالت و سياستگذارى آنان نمى‌بود، مسلمانان بوسنى در برابر صربهاى مسلّح و مجّهز، از دريافت كمكهاى تسليحاتى ممنوع و محروم نمى‌شدند و ملّتى دست بسته و محاصره شده، قربانى مهاجمينى خونخوار و گستاخ و تشويق شده، قرار نمى‌گرفت. دردآور آن است كه امريكا و ناتو پس از اين زمينه‌سازى بيرحمانه براى قتل عام مسلمانان بوسنى، و پس از اين‌كه سازمان ملل و دبير كلّ آن را كاملاً در جهت همين سياست به كار انداخته‌اند، و پس از نشان دادن علائم رضايت خود از قلع و قمع مسلمانان به دست صربها، و پس از گذشت چند هفته از حمله‌ى سبعانه‌ى مهاجمين به زن و كودك و پير و جوان مسلمان، و كشته شدن هزاران بيگناه و پديد آمدن محنتى بدان عظمت براى مردم شهر گوراژده. پس از اين همه، با تهديد صربها به بمباران هوايى، شكنجه را متوقف مى‌كنند و آنگاه اين را به حساب انساندوستى و صلح دوستى و بيطرفى خود مى‌گذارند!! آيا اگر جلاّدى پس از ساعتها و روزها، شكنجه‌ى شخصى را موقوف كند مى‌تواند مدعى انساندوستى خود شود و ادامه ندادن شكنجه را دليل بياورد؟؟! همين موضع ظاهراً بيطرف ولى عملاً خصمانه نسبت به مسلمين، در همه‌ى قضايايى كه در آن مسلمانان مظلوم، يك طرف قضيه و مورد ستم و فشار دشمنان خود هستند، نيز از امريكا و همدستان اروپايى‌اش مانند انگليس ديده مى‌شود. كه نمونه‌ى آن، قضاياى گريه‌آور كشمير و محنت شديد مسلمانان قره‌باغ و تاجيكستان است. هر جا دولت يا جمعيّتى شعار اسلام مى‌دهند و براى حاكميت اسلام تلاش مى‌كنند، بطور بى‌قيد و شرط مورد اهانت و تهمت و سختگيرى و دشمنىِ خباثت‌آميز امريكا قرار مى‌گيرند، مثال واضح، دولت سودان، نهضت اسلامى الجزائر، حزب‌اللَّه لبنان، حماس و جهاد اسلامى فلسطين، مسلمانان مصر و امثال آنهايند. در همه‌ى اين موارد، عناصر استكبار جهانى و بيش از همه امريكا، رفتارى همراه با تعصّب و شبيه رفتارهاى قبيله‌يى جوامع قبائلى از خود بروز مى‌دهند. ماجراى دشمنى‌هاى كينه‌توزانه و همراه با خشم و بى‌انصافى از سوى امريكا نسبت به ايران اسلامى و البته به فضل و اراده‌ى الهى، غالباً بى‌اثر هم خود داستان جداگانه‌يى دارد كه بسيارى در سطح جهان از آن باخبرند. اكنون آيا امت بزرگ اسلامى و رؤسا و سياستمداران و روشنفكران و علماى دينىِ آن، نسبت به اين وضع دردناك مسلمانان در سراسر جهان، هيچ مسؤوليتى ندارند؟ آنان كه به صدق فرموده‌ى پيامبر بزرگ اسلام (صلّى‌اللَّه‌عليه‌واله) كه فرمود: «من اصبح و لم يهتمّ بامور المسلمين فليس بمسلم»، عقيده دارند آيا براى بروز دادن اين اهتمام، جايى بهتر از حجّ بيت‌اللَّه و زمانى مناسبتر از ايّام معلومات سراغ دارند؟ يقيناً بى‌دليل نبوده است كه پيامبر عظيم‌الشأن (صلّى‌اللَّه‌عليه‌واله‌وسلّم) براى اعلام برائت از مشركين كه يك عمل كاملاً سياسى و در چهار چوب سياست كلّى نظام و دولت اسلامىِ اوّل بود ايّام حجّ را انتخاب فرمود و دستور الهى و قرآنى، اعلام كرد كه: «و اذان من اللَّه و رسوله الى النّاس يوم الحجّ الاكبر انّ اللَّه برى‌ء من المشركين و رسوله فان تبتم فهو خير لكم و ان تولّيتم فاعلموا انّكم غير معجزى اللَّه و بشّر الذين كفروا بعذاب اليم». آرى، حج فريضه‌يى است كه مهمترين گرفتاريهاى سياسى امت اسلامى در آن و با آن قابل حلّ است. بدين معنى، حج، فريضه‌يى سياسى است و طبيعت و خصوصيات آن، اين را به روشنى نشان مى‌دهد. كسانى كه اين را انكار و بر ضدّ آن تبليغات مى‌كنند در واقع با حلّ آن گرفتاريها مخالف‌اند. بطور خلاصه، حج، فريضه‌ى امت، فريضه‌ى وحدت، فريضه‌ى اقتدار مسلمين، فريضه‌ى اصلاح فرد و جمع و در يك كلمه: فريضه‌ى دنيا و آخرت است. آنان كه نمى‌خواهند مضمون سياسى حج را بپذيرند، در واقع اسلام را دور از سياست، و دين را از سياست جدا مى‌خواهند، شعار جدايى دين از سياست، همان چيزى است كه دشمنان حاكميت اسلام بر جوامع اسلامى، دهها سال است آن را مطرح كرده‌اند و امروز كه حكومتى بر اساس دين مقدس اسلام در ايران پديد آمده و شوق روز افزون به تشكيل حكومت اسلامى همه‌ى جهان اسلام را فرا گرفته است، آن شعار را سراسيمه‌تر و خشن‌تر از هميشه مطرح مى‌كنند، و هر جا مقدّمات تحقّق اين هدف فراهم شده باشد، اگر بتوانند با خشونت و جديتى تمام بر ضد آن وارد ميدان مى‌شوند. حاكميت اسلام، متضمّنِ مقابله با دخالت مستكبران در كشورهاى اسلامى و نيز مستلزم كوتاه شدن دست وابستگان به اين قدرتها و بندگانِ شيطانِ نفس و شيطان استكبار، از اداره‌ى اين كشورهاست. پس طبيعى است كه استكبار و وابستگانش و شيطانها و پيروانشان، از آن ناراضى و خشمگين باشند. و به همان اندازه بايد مؤمنان به خدا و روز جزا و معتقدان راستين اسلام از آن استقبال و در راه آن مجاهدت كنند. اينك كه از همه جاى جهان، سعادتمندانى توفيق آن يافته‌اند كه ايام معلومات و حجّ خانه‌ى خدا را درك كنند اين‌جانب با ابتهال و تضرّع از خداوند متعال مى‌خواهم كه حجّ آنان را مقبول و مأجور و آنان و همه‌ى امت اسلامى را از منافع آن برخوردار فرمايد، و ضمناً برادران و خواهران را به امورى چند توصيه مى‌كنم:

 

1 - اين فرصت را براى خودسازى و انابه و تضرّع، مغتنم بشماريد و توشه‌يى معنوى براى همه‌ى عمر خود از آن برگيريد.

 

2 - رفع گرفتاريهاى بزرگ مسلمين را از خداوند متعال بخواهيد و بارها و بارها اين خواسته را در دعا و مناجات خود بگنجانيد.

 

3 - از هر فرصتى براى آشنا شدن با مسلمين كشورهاى ديگر و نقاط مثبت و منفى زندگى جارى آنان استفاده كنيد. و مسلمانان غير ايرانى بخصوص حقايق و قضاياى ايران اسلامى را از زبان برادران ايرانى خود بشنوند و درست و نادرستِ تبليغات جهانى را كشف كنند. همچنين امروز و هميشه تلاش كنند تعاليم امام عظيم‌الشأن راحل حضرت امام خمينى (قدس‌نفسه‌الشريفة) را درباره‌ى مسائل مسلمين فرا گيرند و آن مصلح بزرگ تاريخ اسلام را بهتر و از نزديك بشناسند.

 

4 - هر اطّلاع و معرفت درستى از وضع امت اسلامى يا خصوص كشور خود را كه در اختيار داريد، به مسلمين كشورهاى ديگر منتقل كنيد.

 

5 - در گفتگو با برادران مسلمان خود از هر جاى جهان اسلام، مسأله‌ى «امت اسلامى» و نگرش يكپارچه به جهان اسلام را مورد توجّه قرار دهيد. انديشه‌ى خود و ديگران را از چهارچوب مرزهاى جغرافيايى، نژادى، عقايدى، حزبى و امثال آن فراتر ببريد و به اسلام و مسلمانان بينديشيد.

 

6 - اقتدار خداداده‌ى بيش از يك ميليارد مسلمان و دهها كشور اسلامى با اين همه ثروت مادّى و معنوى و با ميراث عظيمى از فرهنگ و تمدن و دين و اخلاق، را همواره به ياد مخاطبان خود بياوريد.

 

7 - افسانه‌ى قدرت لايزال غرب و خصوص امريكا را كه استكبار همواره سعى كرده است آن را چندين برابر بزرگ كرده و بى‌وقفه به ذهن مسلمانان القاء كند، بشكنيد. به ياد خود و ديگران بياوريد كه قدرتِ ظاهراً تسخيرناپذير كمونيسم، در همين نزديكيها در برابر چشم همين نسل، شكست و فرو ريخت و از آن هيچ باقى نماند. قدرتهاى بزرگنماى كنونى و از جمله قدرت امريكا هم ممكن است به همان آسانى نيست و نابود شوند.

 

8 - مسؤوليت علماى دين و روشنفكران كشورهاى مسلمان را كه بسى بزرگ و سنگين است همواره به ياد خود آنان و ديگران بياوريد.

 

9 - وظيفه‌ى رؤساى كشورهاى اسلامى را در قبال امت اسلامى و ايجاد وحدت مسلمين و دورى از قدرتهاى استكبارى و گرايش و تكيه به ملتهاى خود و ايجاد حسن رابطه ميان مردم و حكّام، را به عنوان «النّصيحة لائمّة المسلمين» به آنان يادآور شويد و اصلاح اين امر را از خداوند متعال بخواهيد.

 

10 - همواره به ياد داشته باشيد كه مسؤوليت رؤسا، به معناى رفع مسؤوليت از آحاد ملت نيست و آنان در همه‌ى اين هدفهاى بزرگ مى‌توانند نقش تعيين كننده‌يى ايفاء كنند. اميد است به فضل الهى و با توجهات حضرت ولى‌اللَّه‌الاعظم (ارواحنافداه و عجّل‌اللَّه‌فرجه)، حج مقبول نصيب حجاج محترم، و تفضّلات و رحمت واسعه‌ى الهى شامل حال امت اسلامى و آحاد مسلمين بشود.

 

والسّلام على جميع عباداللَّه الصالحين

چهارم ذيحجة الحرام 1414 برابر با 25 ارديبهشت 1373

على الحسينى الخامنه‌يى




نظرات کاربران