سال 77 هجری شمسی، 1419 هجری قمری
بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌ الحمدللَّه ربّ‌العالمین والصّلاة والسّلام على رسوله الأمین‌الکریم، و على اله المیامین و صحبة المنتجبین. بار دیگر روزهاى خاطره ساز حج فرا رسیده و منادى پروردگار، دلهاى پُرشوق و التهابِ مؤمنان
بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
الحمدللَّه ربّالعالمين والصّلاة والسّلام على رسوله الأمينالكريم، و على اله الميامين و صحبة المنتجبين.
بار ديگر روزهاى خاطره ساز حج فرا رسيده و منادى پروردگار، دلهاى پُرشوق و التهابِ مؤمنان را بدان كعبهى اميد فرا خوانده، و از هر سوى جهان گروهى سعادتمند را در پايگاه دعوت ابراهيمى و خاستگاه دين محمدى (صلّىاللَّهعليهوالهوسلّم) گرد آورده است.
اكنون فرصت مغتنمى است كه اين نمونهى منتخب امت بزرگ اسلام، خود را و امت واحده و آئين صلاح و فلاح آن را با نگاهى ژرف بنگرد و حقيقتى را كه در حصارهاى قوميت و نژاد و زبان، كمتر مىتوان بدان پرداخت، در گسترهى اين ميعادگاه جهانى به چشم آورد.
در ميان واقعيتهاى بزرگى كه در اين تدبر و خودنگرى جلوه مىكند دو چيز از همه برجستهتر است؛ نخست: غنا و عظمت سرمايهيى كه امت اسلامى از آن برخوردار است. و ديگر: سهمگين بودن خطرى كه دركميناين سرمايهى بزرگ است.
سرمايهى بزرگ امت اسلامى، آئين اسلام و معارف رسا و روشن و مقررات متين و دستور جامع آن براى زندگى انسان است. اسلام با ارائهى بينشى خردمندانه و عميق در بارهى جهان و انسان و با توحيد ناب و دستورالعمل اخلاقى و معنوىِ حكمتآميز و ارائهى مقررات و نظامات سياسى و اجتماعى مستحكم و فراگير و اعمال و وظائف عبادى و فردى، همهى آحاد بشر را دعوت مىكند تا: هم درون خود را از زشتيها و ضعفها و پستيها و آلودگيها برهانند و در باطن خود فروغ ايمان، و خلوص، و وارستگى، وصميميت، و محبت، و اميد، و نشاط را بيفروزند، و هم دنياى خود را از فقر و جهل و ظلم و تبعيض و عقبماندگى و ايستايى و زورگويى و تحميل و تحقير و تحميق رها سازند.
براى فراهم شدن زندگى سعادتمندانه و مطلوب انسان، هم تزكيهى اخلاقىِ فرد كه گوهر او را از زشتىها و آلودگيها برهاند، و هم حركت و تلاش جمعى كه ميدانهاى زندگى را بروى او بگشايد و او را در چالشِ ناگزيرش با طبيعت و با نگهبانان رژيمهاى ستم و استكبار يارى دهد، ضرورى و حتمى است.
اسلام با معنا كردن زندگى و هستى و با نشان دادن راه درست آن، انسان را در فراهم آوردن زندگى حقيقتاً سعادتمندانه يارى مىدهد و صراط مستقيم الهى را به او معرفى مىكند. همهى احكام و دستورهاى اسلامى، و همهى خطوط اصلى در شيوههاى سياسى و اجتماعى و اقتصادى اسلام، و همهى عبادات و مقررات فردى و جمعى اسلام، اجزاء درهم تنيدهى اين نسخهى زندگى بخش و سعادتآفرين است.
همين مراسم جاودانهيى كه حجگزاران در آستانهى آنند، خود مجموعهى گويا و پرنكتهيى است از ذكر و شور و حال معنوى و درونى، در ضمنِ حركت و تلاش و هماهنگى سازندهى جمعى.
حج، در آئينى پُر راز و رمز، و در آميزهى شگفتآورى از شُكوه و خاكسارى، و اقتدار و فروتنى، و حركت وَ تلاش درونى و بُرونى، نمادى از مبارزه و جهاد نفسانى و جهانى انسانِ مسلمان، در راه تحقق حيات طيبهى انسانى را در برابر چشم آدمى مىگذارد و حجگزار را به تمرين عملىِ وظائف بزرگ خود وادار مىسازد.
امروزه جوامع گوناگون بشرى، در خلاء معنويت و در سرگردانى و حيرت و گرفتاريهاى بزرگ اجتماعى و فردى كه بدست زر و زورسالاران جهانى بدان دچار شدهاند، به اسلام و رهنمودها و درسهاى بزرگ آن نيازمندند، و دعوت اسلامى نه فقط براى ملتهايى كه در آتش فقر و استضعاف مىسوزند، بلكه به همان اندازه براى مردمى كه در مردابهاى پوچى و سرگردانى و فقر معنوى در كشورهاى ثروتمند و پيشرفته دست و پا مىزنند، جذاب و نافذ و اميدبخش است. گرايش روزافزون به اسلام در ميان قشرهاى جوان و آزرده از پوچىِ دنياى مادى در كشورهاى پيشرفتهى غربى، كه آمارها و تحقيقها بدان گواهى مىدهد، نشانهى اين جذابيت و نفوذ است.
مسلمانان جهان با درست شناختن و براستى قدر دانستن اين سرمايهى بزرگ، قادر خواهند بود كه تحولى حقيقى در زندگى خود پديد آورند و كشورهاى اسلامى را از ضعف و وابستگى و عقب ماندگى و انحطاطى كه امروزه بدان دچارند، نجات بخشند.
اگر روزى بر اثر كجفهميها و غرضورزيها چنين وانمود مىشد كه اسلام فقط در محدودهى مسجد و محراب يا در زندگى فردى و درونىِ انسان به كار مىآيد و در عرصهى سياست و اقتصاد و مبارزات اجتماعى و ميدانهاى بينالمللى، ساكت و بى تفاوت است، و اگر روزى نظريهى جدايى دين از سياست، همچون دستمايهى قدرتهاى استعمارى و سلطههاى ظالمانه و حكومتهاى استبدادى براى خاموشكردن انگيزههاى اصلاح طلبانهى مسلمانان و نابود ساختن زمينهى قيامهاى اسلامى، به كار مىرفت، امروزه با سربرافراشتن جمهورى اسلامى در ايران و فائق آمدن آن بر همهى توطئهها و دشمنىهاى نظامى و سياسى و اقتصادى، و يكتنه ايستادن آن در برابر جبههى وسيع كفر و استكبار و استبداد، و ناكام ساختن امريكا و صهيونيزم و همدستان آنان كه با همهى توان به نابودى يا انحراف آن كمر بسته بودند، و رشد و اقتدار روزافزون بيست سالهى آن، همهى آن كج فهميها و غرضورزيها خنثى گشته و نظريهى سياسى و اجتماعى اسلام، حقانيّت و درستى خود را در ميدان عمل به اثبات رسانده است.
جمهورى اسلامى با پيمودن مسيرى دشوار كه يكسره پوشيده از مانعها و دامهايى بود كه سردمداران نظام سلطهى جهانى و زر و زورمداران بينالمللى بر سر راه او نهاده بودند و با پيروز شدن در نبرد نظامى هشت ساله و نبردهاى سياسى و امنيّتى و اقتصادى و تبليغى بيست ساله، توانسته است قدرت خود را در ادارهى كشور، و بسيج تودههاى ميليونى، و پيشبينى و مقابله با حوادث بزرگ، و حضور موفّق در چالشهاى بينالمللى به اثبات برساند و توانايى و ابتكار خود را در سازندگى و پيشرفت و ترميم ويرانيها آنهم با وجود صف آرائيهاى ظالمانهى جهانى در برابر خود و نداشتن هيچگونه كمك سياسى و اقتصادى از بيرون، در معرض ديد همگان بگذارد. و علاوه بر اينها نهضت بيدارى مسلمانان و اقدامهاى بزرگ ملل اسلامى را كه نشانهى زنده شدن هويت اسلامى در آنان است تقويت و تسريع كند. امروز به بركت پيروزى اسلام در ايران، در همه جاى جهان اسلام موج بيدارى اسلامى رو به افزايش و اقتدار است.
اينك اين اسلام است كه سرافرازتر از هميشه در صحنهى حيات بشر، حضور و قدرت خود را بر همگان آشكار مىسازد و فروغ اميد را در دل انسان رنج كشيدهى اين عصر بر مىافروزد. و اين است بزرگترين سرمايهى امت اسلامى.
ولى در راه بكار گرفتن اين سرمايهى بى زوال، خطرهاى بزرگى كمين گرفته است، و بزرگترين اين خطرها يكى خطر درونى است و ديگرى خطرى از بيرون.
خطر درونى كه دشمن قديمى امت اسلامى است همان كج فهمى و جمود و تحجّر، يا خودباختگى و التقاط، يا نوميدى و ضعف نفس، يا ترديد و وسوسهى فكرى، و يا مجموعهيى از اينها و امثال آن است. ملت رشيد و پيشرو ايران برهبرى امام خمينى عظيم راحل، دشمن درونى را شكست داد و بر آن فائق آمد تا توانست در جبهههاى سياسى و نظامى پيروز شود و نظام جمهورى اسلامى را در كشور خود مستقر و در مدت بيست سال در راه آن مجاهدت كند.
ولى تا دشمن بيرونى در مقابله با اسلام و جمهورى اسلامى فعال است، خطر سر برآوردن آن دشمن درونى نيز همواره هست و مسؤولان نظام اسلامى در ايران، اين را خطرى بالقوّه بزرگ و جدّى ميشمارند. آنچه ما آنرا تهاجم فرهنگى دشمن مىناميم و پيوسته مردم هوشيار خود و بيش از همه جوانان را به مجاهدت در برابر آن فراميخوانيم، همانا كوشش همه جانبهى دشمنان ما با استفاده از همهى ابزارهاى تبليغى و خبرى و سياسى و امنيتى براى برانگيختن همين دشمن درونى است.
حقيقت آن است كه امپراتورى بينالمللى زر و زور، به سردمدارى امريكا، با همهى توان خود در برابر تأثير جمهورى اسلامى بر جهان اسلام، به جدّ و جهد مشغول است.
رژيم امريكا و شبكه بينالملل صهيونيزم با مأيوس شدن از مقابلهى نظامى و اقتصادى با ايران اسلامى، اينك بر تلاش تبليغى و سياسى خود افزودهاند. هدف از اين تلاش، تأثيرگذارى بر فكر و روحيهى مسلمانان علاقهمند به جمهورى اسلامى در سراسر جهان و نيز بر ذهن و فكر مردم مؤمن ايران است.
آنان در اين صددند كه جمهورى اسلامى را كه امروزه در جهان، مظهر جامعيت اسلام شمرده ميشود، در موضع دفاعى قرار داده، ابتكار عمل را در ميدان معارضه با دشمنانش از دست او خارج كنند، و براى اين مقصود در چهرهيى منافقانه و رياكار، شعارهاى مردم پسند مانند: حقوق بشر، آزادى، مبارزه با تروريسم، دفاع از حقوق زن و امثال آن سر مىدهند و جمهورى اسلامى را به بىاعتنايى به اين شعارها، متهم مىسازند.
رژيم امريكا در حالى از حقوق بشر دم مىزند كه زشتترين تصوير از نقض حقوق بشر را در رفتار مستكبرانهاش با ملتهاى ضعيف جهان از خود بر جاى مىگذارد؛ در حالى ادعاى مبارزه با تروريسم مىكند كه خطرناكترين تروريستها را در حمايت خود قرار مىدهد؛ در حالى از دموكراسى سخن مىگويد كه از مستبدترينِ حكومتها در برخى مناطق جهان پشتيبانى مىكند؛ در حالى بنام آزادى شعار مىدهد كه كمترين سخن آزادانه را در افشاى ماهيت رژيم صهيونيستى و نقشههاى خطرناك و ستمهاى روزافزون يهوديان صهيونيست - نه در كشور خود و نه در هر جاى ديگر كه بتواند - تحمل نمىكند؛ در حالى بنام حقوق زن بر ضدّ جمهورى اسلامى تبليغ مىكند كه زن امريكايى در خانواده و در محيط كارش مورد تعدّى و سوءاستفاده و اهانت است؛ در حالى خود را پرچمدار مشاركت مردمى در حكومت مىشمارد كه هر جا مردم مسلمان حكومتى تشكيل دهند، با همهى عدّه و عُدّه در مقابل آنان بميدان مىآيد و از كودتاهاى نظامى و توطئههاى سياسى بر ضد آنان با همهى وجود پشتيبانى مىكند.
در قضاوت سياسىِ امريكا، آوارگان فلسطينى و لبنانى كه با اشغالگرانِ خانهى خود مبارزهيى مظلومانه مىكنند، تروريستاند؛ ولى تروريستهاى صهيونى كه مستمراً به روستاها و شهرهاى لبنان حملهى نظامى مىكنند و زندانيان فلسطينى را با شيوههاى قرون وسطايى شكنجه و آزار مىدهند و خانههاى فلسطينيان را خراب و بجاى آن آباديهاى صهيونيستى احداث مىكنند، شايستهى كمكهاى ميلياردىاند!! نظامى همچون جمهورى اسلامى كه مظهر قويترين پيوند ميان مردم و مسؤولان است و قانون اساسى و همهى اركان اصلى حاكميت در آن و اصل نظامِ آن با رأى و اراده و انتخاب مردم تعيين و برگزيده شدهاند، غير دموكراسى است؛ ولى مستبدترين حكومتهاى فردى كه در طى سالهاى متمادى حتى يكبار مردمشان قدرت انتخاب حكومت و حاكم و قانون را نيافتهاند، مقبول و خالى از ايراد است! براى جمهورى اسلامى كه هرگز به هيچ كشورى حملهى نظامى نكرده، داشتن سلاح غير اتمى هم ناروا است و غصب و توقيف قطعات يدكى و هواپيما و بالگردانهاى قبلاً خريدارى شدهى آن مجاز است؛ ولى پر كردن منطقهى خليج فارس از انواع سلاحها و جنگندههاى غير لازم و تجهيز روز افزون رژيم صهيونيستى به سلاح اتمى بىاشكال، بلكه لازم است! در منطق تبليغاتى امريكا و شبكهى تبليغاتى صهيونيستى، اعدام قاچاقچيان هروئين در ايران، نقض حقوق بشر است؛ ولى ربودن مردم لبنان و بمباران روستاها و تيرباران بىپناهانى كه از روستاى خود گريختهاند، حتى خدشهيى هم در حقوق بشر نيست! كمك به مسلمانان مظلوم در منطقهى بالكان برخلاف مقررات بينالمللى است؛ ولى راهاندازى كودتاى نظامى در كشورها بوسيلهى سازمان سيا و موساد، با مقررات بينالمللى مخالف نيست! كمك به دولت عراق در هنگامى كه به مردم حلبچه و جبهههاى ايران حملهى شيميايى مىكند، جرم نيست؛ ولى كمك غذايى به ملت عراق كه بر اثر محاصره امريكا سالانه پانصدهزار كودك آن تلف مىشوند، جرم است!
رژيم امريكا با سياههى جرائمى كه فقط گوشهيى از آن گفته شد، مدّعى رهبرى جهان و طرفدار جهان تك قطبى به رياست سران و سياستمداران كم وزن و گرفتار خويش است و بگمان باطل خود قادر خواهد بود ملت با شرف ايران و سياستمداران پاكدامن و نظام ريشهدار و مردمىِ آن را در موضع دفاعى قرار دهد.
برادران مسلمان ما در همه جاى جهان بدانند كه نظام جمهورى اسلامى با قدرت و استحكام در راه روشنى كه اسلام ناب محمدى (صلّىاللَّهعليهوالهوسلّم) ترسيم كرده، به پيش مىرود و ايران سرافراز با يكپارچگى مسؤولان كشور و وحدت كلمهى مردم مؤمن و رشيدش در ادامهى خط امام خمينى عظيم راحل همهى توطئههاى اقتصادى و سياسى و امنيتى و غوغاهاى تبليغاتى دشمن را پشت سر گذارده و روزبهروز به هدفهاى بزرگ خود نزديكتر خواهد شد، و همانطور كه در اين بيست سال بارها با نصرت الهى، دشمن را ناكام ساخته باز هم با ايمان و عمل صالح خود، نصرت و رحمت الهى را شامل حال خويش خواهد ساخت انشاءاللَّه.
در خاتمه از همهى برادران و خواهرانى كه از هر نقطهى جهان در آن قبلهى دلها گرد آمدهاند تقاضا ميكنم كه دست تضرع برداشته صلاح كار همهى مسلمانان جهان و نصرت اسلام و مسلمين را از خداوند مسألت نمايند.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه - على الحسينى الخامنهئى - بيستوهشتم اسفندماه يكهزاروسيصدوهفتادوهفت - مصادف با اول ذىالحجه 1419