حاجی! از مهمانی خدا چه آوردی؟ حاجی! از مهمانی خدا چه آوردی؟ حاجی! از مهمانی خدا چه آوردی؟ بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
حاجی! از مهمانی خدا چه آوردی؟ حاجی! از مهمانی خدا چه آوردی؟ حاجی! از مهمانی خدا چه آوردی؟ حاجی! از مهمانی خدا چه آوردی؟ حاجی! از مهمانی خدا چه آوردی؟

حاجی! از مهمانی خدا چه آوردی؟

حاجی! از مهمانی خدا چه آوردی؟ - محمدتقی رهبر

در روايت است كه پيامبر خدا (ص) با دو حولة يماني محرم شدند و همان را كفن خود قرار دادند[1] شايد اين عمل رسول خدا رمزي باشد از اينكه زائر خانة خدا بايد براي آخرت خود كاري كند و چيزي بياورد. البته نه فقط لباس آخرت و حولة يماني، كه تهيه كردن آن سهل است، بلكه لباس تقوا و عمل صالح كه ذخيرة حقيقي آخرت است؛ «اِنّ خير الزّاد التقوي» حج و عمره بازارند اما نه بازار دنيا، بلكه بازار آخرت. در اين بازار بايد در انديشة سفر آخرت بود، چنانكه امام باقر(ع) مي‌فرمايد:

«الحج والعمرﮤ سوقان من أسواق الاخرﮤ اللازم لهما من أضياف الله عزوجل إِن أبقاه أبقاه و لا ذنب له و ان أماته أدخله الجنه».[2]

«حج و عمره دو بازارند از بازارهاي آخرت، كسي كه ملازم آن دو باشد، در زمرة ميهمانان خداوند است، اگر او را زنده بدارد گناهش بخشد و اگر بميراند به بهشت جاي دهد».

image_201011201138589372.jpg

بنابراين، آنچه حاجي به عنوان سوغات و هديه براي ديگران مي‌آورد. سوغات واقعي نيست او براي خود بايد چيزي ارزشمند و ماندگار بياورد و آن آمرزش گناه و تحصيل بهشت است و اين را به ارزاني نمي‌دهند و براي هر كس فراهم نمي‌شود. در اين بازار معنوي بايد چنين كالايي را خريداري كرد و بهاي آن نيت خالص، عمل صالح، قلب سليم و تحول روحي و مال حلال است. اثر چنين تحولي را بايد ديگران در سيماي ظاهري و سيرت و سيرة عملي زائر ببينند.

زائر در فكر اين نباشد كه پس از اعمال با صورت و لباس آراسته جلو دوربين استقبال كنندگان ظاهر گردد و آنچه كمتر در سيمايش ديده مي‌شود همان معنويت حج و رنگ و بوي مدينه و گرد عرفات و مشعر و منا باشد! چنين زائري در صحنة زندگي و معاشرت با مردم نيز نشانه‌اي از حج نخواهد داشت و تنها نامش را سنگين كرده و غرورش را افزون تر! بايد به خدا پناه برد، ان شاء الله كه زائران ما اينگونه نباشند وگرنه از حج تنها سياحتي باقي مي‌ماند و بس كه جاي ديگر نيز ميسر بود.

باري، حج نورانيت خاص دارد و اين نورانيت را زائر، بايد حفظ كند. امام صادق(ع) مي‌فرمايد:

«الحاج لا يَزال عليه نور الحج ما لَمْ يُذنب».[3]

«حج گزار همواره نورانيت حج را با خود دارد، مادامي كه مرتكب گناه نشود.»

آري گناه نور ايمان را تحت الشعاع قرار مي‌دهد و ظلمات ماديت را بر قلب سايه افكن مي‌سازد.

 بازگشت به وطن

از جمله آداب حج، مربوط به بازگشت مسافر است. همچنان كه پسنديده است، زائر قبل از عزيمت خود به ديگران اعلام كند و با آنان توديع نمايد، در بازگشت نيز حق زائر است كه ديگران به ديدن او بشتابند. پيامبر اكرم(ص) مي‌فرمايد:

«حق المُسلم علي المسلم اِذا أراد سَفَراً أن يُعلم اخوانه و حق علي اِخوانه اذا قدم أن يأتوه‌»[4]

«حق مسلمان بر گردن مسلمان اين است كه هر گاه قصد سفر دارد، برادرانش را مطلع سازد و بر برادران اوست كه چون از سفر بازگردد به ديدنش بيايند.»

بديهي است كه در سفر حج و عمره، اين ديدار ارزش معنوي و پاداش اخروي دارد، تا بدانجا كه در برخي روايات به عنوان واجب از آن ياد شده است. حضرت علي بن الحسين(ع) مي‌فرمايد:

«اي كساني كه موفق به حج نشده‌ايد، هنگامي كه حاجيان مي‌آيند، به استقبال آنها بشتابيد و با آنان مصافحه كنيد و قدرشان را بزرگ شماريد كه اين بر شما واجب است، تا در اجر و ثواب شريك آنان باشيد.» (يا مَعشَر مَن لم يحج! استبشروا بالحاج اذا قدموا فصافحوهم و عظموهم فاِنّ ذلك يجب عليكم تشاركوهم في الاجر).[5]

و نيز امام باقر(ع) مي‌فرمايد:

«زائر حج و عمره را احترام كنيد كه اين بر شما واجب است.‌» (وَقِّرُوا الحاج والمعتمر فان ذلك واجب عليكم)[6] همچنين امام صادق(ع) به ديدار و مصافحه و معانقة حجاج بيت الله هنگامي كه از گرد راه مي‌رسند توصيه فرموده است:

«اگر كسي با حج گزاري كه از گرد راه مي‌رسد، معانقه كند، گويي حجر الاسود را استلام نموده است». (مَن عانق حاجاً بغباره كان كانما استلم الحَجَر).[7]

و نيز امام صادق(ع) از جد بزرگوار خود حضرت سيد الساجدين(ع) نقل فرموده است كه:

«بر زائر حج و عمره سبقت گيريد و مصافحه كنيد، پيش از آنكه به گناه آلوده شوند»؛

(بادِرُوا بالسلام علي الحاج والمعتمر و مصافحتهم مِن قبل أن تخالطهم الذنوب).[8]

از اين روايات استفاده مي‌شود كه زائر حرمين شريفين از مقام و منزلت والا برخوردار است؛ چرا كه مهمان خداوند بزرگ بوده و يك سفر روحاني پيموده و با بذل مال و رنج تن ره توشه‌اي معنوي تحصيل كرده است و لذا زيارت او و مصافحه با او و سلام بر او، حقي است بر گردن ديگران.

بعلاوه چنانكه ديديم، از نظر ثواب، ديدار زائر خانة خدا با همان گرد و غبار سفر به مثابة زيارت و استلام حجر و مشاركت در ثواب حج و زيارت اوست.

زائر بايد خود اين قدر و منزلت را بداند و بشناسد، و آن حالت معنوي را كه به دست آورده، با گناه از دست ندهد و همچنين در بازگشت به وطن، صورتي را كه به خانة كعبه تبرك شده و گرد منا و عرفات و بقيع و مدينه را با خود دارد و ديگران مي‌خواهند بدان تبرك جويند، از سيماي زائر خانة خدا خارج نسازد. چه، ره آورد واقعي اين سفر چنانكه مكرر گفته‌ايم، همانا منور شدن به نور ايمان و اتصاف به سيرت صالحين است كه براي حج گزار مي‌ماند و در دنيا و قبر و برزخ و آخرت او را همراهي مي‌كند.

  
--------------------------------------------------------------------------------
 
1. بحارالانوار، ج 21، ص 40.

2.  من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 143.

3. كافي، ج 4، ص 255.

4. وسائل، ج 8، ص 337.

5. كافي، ج 4، ص 264.

6. وسائل، ج 8، ص 337.

7. وسائل، ج 8، ص 328.

8. وسائل، ج 8، ص 327.

 


| شناسه مطلب: 10505







نظرات کاربران