سید بن طاووس و سفارش به فرزند در حج
«باید حج تو به نحوی باشد که گویا بهتنهایی حج مینمایی و غیر از خدا کسی بهحال تو آگاه نیست، که اگر چنین بوده باشی، خداوند- عزّوجل- تو را در نظر خلایق نیز عزیز و محترم نماید.»
سرويس انديشه پايگاه اطلاع رساني حج -
حج، قصد و آهنگ الهی و رو به سوی معبود نمودن است. گام نهادن با دل و همراه نمودن جان در این سفر، توشهای عظیم است که نصیب خالصان و صالحان و عارفان میگردد. رها شدن از جسم و پرداختن به روح در سفر روحانی بیت الله، نصیبی است که بهرهمندی از آنسعادتی صد چندان می طلبد.عالمان عامل و سالک، به خوبی به این نکته توجه نموده و در دستور العملهای خود برآن تأکید کردهاند که حج وانهادن جسم و فرابردن جان و روح است و چه زیبا سیدبن طاووس، عالم متخلّق و سالک الی الله، به فرزندش میگوید:
«باید حج تو به نحوی باشد که گویا بهتنهایی حج مینمایی و غیر از خدا کسی بهحال تو آگاه نیست، که اگر چنین بوده باشی، خداوند- عزّوجل- تو را در نظر خلایق نیز عزیز و محترم نماید.»
اکنون ای زائر بیت الله که آهنگ خدا نمودهای و لباس غیر وانهاده و لباس آخرت برتن کردهای و بهمیهمانی خالق آمدهای، برتو باد که شأن این مکان و زائر بودن این خانه را حفظ کنی و همچون سالکان و دلباختگان، در این راه گام نهی که بی همرهی خضر نمی توان گام برداشت و باید از راه پیمودگان و طعم عشق جانان چشیدهها فرا گرفت و جان را به او مشغول داشت.
یکی از شیوههای بزرگان اخلاق برای هدایت شاگردان سالک، بیان نکات مهم اخلاقی، بهشیوة دستورالعمل است که گاه در موضوعی خاص مانند حج، نمود مییابد و گاه بهیاد کرد نکات اخلاقی مختلف میپردازند. اکنون دستورالعملهایی از این سالکان پیش روی شماست که نفس گرم و مسیحایی اینان همراه شما روحانی اهل دل خواهد بود.
*****
فصل صد و چهل و چهارم ـ اما حج إلي الله جلّ جلاله بهقصد زيارت بيت الله الحرام، ايفرزندم -که خداوند تورا بحج کامل گرامي بدارد- بدانکه: هر کس براي غير خداوند قصد حج نمايد، قصد او فاسد و حج او باطل خواهد بود، بلکه بايد هر مقصودي و هر عبادتي بالله و لله بوده باشد.
و ايفرزندم، بدانکه: در سفري به زيارت کربلا مشرف ميشديم، و اتفاق افتاد که آب نداشتيم و تکليف ما تيمم بود، و بايد فرايض و نوافل را مطابق امر خداوند بهجا آوريم و رفقاي راه ما در رفتن عجله ميکردند، بهايشان گفتم:
آيا ما، زيارت حسين را براي خدا، يا خداوند را براي حسين قصد کردهايم؟ گفتند: قصد زيارت حسين را براي خداوند متعال نمودهايم. گفتم: پس اگر ما طريق الي الله و طاعات و بندگي خداوندي را که براي او قصد زيارت نمودهايم، ضايع نماييم، حال ما در نزد آنحضرت چگونه خواهد بود؟ و بهچه رو آنحضرت را ملاقات نماييم، و آنحضرت چگونه ما را ملاقات خواهد نمود و بهچه رو خداوند را در نزد حسين٧ در حاليکه طالب فضل و احسان او هستيم، ملاقات نماييم؟ پس دانستند که بهخطا رفتهاند.
پس هر کس براي اجر و نفع فعلي يا آينده، يا با طبيعت و قلبي غافل يا متغافل حج نمايد، حج او يا باطل است و يا کامل نخواهد بود و من بهتأليف کتابي بهنام «مسالک المحتاج إلي المناسک الحاج» شروع نمودهام و انشاءالله در آن کتاب «بالله» و «من الله» و «لله» آنچه شايسته استکه در هر موقع بهجا آوري ذکر خواهم کرد.
و بالجمله بايد حج تو بهنحوي باشد که گويا بهتنهايي حج مينمايي و غير از خدا کسي بهحال تو آگاه نيست، که اگر چنين بوده باشي، خداوند عزّوجلّ تو را در نظر خلايق نيز عزيز و محترم نمايد.
پس هر گاه نفس سرکش تو را بهغير مولاي خود مشغول نمايد و تو نيز در اين امر خطرناک از وي اطاعت نمايي پس بدانکه حج تو يا فاسد است و يا ناقص خواهد بود و از خداوند جلّ جلاله بخواه که نيرويي بهتو عنايت فرمايد که بهسبب آن، بهجلال و اقبال بهحضرتش مشغول گردي و از آنکه و آنچه غير از او است روي بگرداني تا اينکه «از او» و «با او» و «بهسوي او» و «براي او» با کمال مذلّت توجه نمايي و بر بساط عزّتش راه يابي و در مقابل هيبت و عظمت او - جلّ جلاله - خاضع و خاشع باشي که در اين حال بسبب حجي که بهجا آوري و سفريکه بسوي او نمايي سعادتمند خواهي بود.
و ايفرزندم، مرا در پيشگاه حضرتش ياد کن، که بهخدا قسم من تو را بسيار ياد نموده و تو را به - جلّ جلاله - سپردهام، و من پدري را سراغ ندارم که در پيشگاه خداوند - جلّ جلاله - براي فرزند عزيز خود بهقدر من تضرع و زاري نموده باشد؛ چه قبل از وجود تو که تو را از حضرتش خواستهام و چه بعد از وجودت که براي مهمّات دنيا و آخرتت و آنچه را که بهآن محتاجي و براي اقبال تو بهحضرتش - جلّ جلاله - و قدوم تو بروي - جل و علا - در پيشگاه حضرتش بسيار تضرّع نموده و انجام آنها را از حضرتش مسألت کردهام.