سعد بن معاذ
سعد بن معاذ از اصحاب پیامبر(صلی الله علیه و آله) و از انصار است. به پیامبر(صلی الله علیه و آله) ایمان کامل آورد. مردی رشید و تنومند و زیبا صورت بود. در جنگ‌ها، همگام با پیامبر(صلی الله علیه و آله) شرکت داشت. در ماجرای جنگ خندق حاضر بود. تیری از جانب
سعد بن معاذ از اصحاب پيامبر(صلي الله عليه و آله) و از انصار است. به پيامبر(صلي الله عليه و آله) ايمان كامل آورد. مردي رشيد و تنومند و زيبا صورت بود. در جنگها، همگام با پيامبر(صلي الله عليه و آله) شركت داشت. در ماجراي جنگ خندق حاضر بود. تيري از جانب سپاه دشمن به او اصابت كرد و بر زمين افتاده و به شهادت رسيد. او در هنگام شهادت ٣۵ سال داشت.
پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله) فرمان داد بدن ايشان را به مدينه آورده، در بقيع دفن كردند. «فصلّي عليه رسول الله(صلي الله عليه و آله) و دفن بالبقيع»[1]؛ «پيامبر(صلي الله عليه و آله) بر او نماز خواند و در بقيع دفن گرديد».
معطر بودن قبر سعد
رواياتي چند وارد شده كه مسلمانان هنگامي كه به دستور پيامبر(صلي الله عليه و آله) جايگاه قبرش را حفر ميكردند، بوي خوش عطر از آن به مشام حفركنندگان ميرسيد و آنان از بوي خوش آن سرمست بادة معنا و معنويت شدند.
روى ابن سعد عن أبي سعيد، قال: كنت أنا ممّن حفر لسعد قبره بالبقيع: فكان يفوح علينا من المسك كلما حفرنا قترة من تراب، حتّي انتهينا إلي اللحد.[2]
ابن سعد از ابيسعيد روايت كرده، گفت: من جزو كساني بودم كه براي سعد قبر ميكنديم. هنگام حفر، بوي بسيار خوشي به ما ميرسيد و هر چه ميكنديم، اين بوي همچنان ميرسيد تا به نهايت حفر لحد رسيديم.
اهميت وجودي سعد
سعد بن معاذ، به راهنمايي مصعب بن عمير، راه و شيوه مسلماني را برگزيد. او توانست در مدتي كوتاه، طايفه خود را به اسلام مؤمن سازد و خود با ايماني پرشور، از صحابه بزرگ پيامبر(صلي الله عليه و آله) محسوب ميشد و موقعيتي معنوي و خاص در ميان اصحاب يافت. در بدر، پيشاپيش قبيله اوس بود. در نبرد بدر، دو پرچم وجود داشت؛ پرچم مهاجران و مكيان، كه در دست علي بن ابيطالب(عليه السلام) بود و پرچم انصاريان و اهل مدينه، كه سعد بن معاذ آن را در دست داشت.
سعد بن معاذ و طايفه بنيعبدالأشهل، در واقعه اُحد شركت داشتند و هم او بود كه نماينده پيامبر(صلي الله عليه و آله) در مذاكره با بنو قريظه بود و حكميت از جانب آن حضرت را داشت.
سمهودي در وفاء الوفا مي نويسد: «به مناسبت مرگ سعد بن معاذ، عرش تكان خورد».[3]
با توجه به همين اهميت وجودي بود كه پيامبر(صلي الله عليه و آله) در بقيع، هنگام دفن سعد بن معاذ سه بار تسبيح گفت و مسلمانان همراهش تسبيح گفتند. بقيع به تموّج در آمد، چهره پيامبر(صلي الله عليه و آله) اندك تغييري يافت كه همه پرسيدند: اي فرستاده خدا! از چه رو رنگتان تغيير يافت؟ فرمود: قبر بر سعد سخت گرفت، اما او رهايي يافت.
ابن سعد در طبقات در اين باره مينويسد:
و رسول الله واقف علي قدميه فلما وضع في قبره، تغيّر وجه رسول الله و سبّح ثلاثاً فسبّح المسلمون ثلاثاً حتّي ارتجّ البقيع، ثمّ كبّر رسول الله ثلاثاً و كبّر أصحابه ثلاثاً حتّي ارتجّ البقيع بتكبيره، فقيل يا رسول الله رأينا بوجهك تغيّراً و سبّحت ثلاثاً، قال: تضايق علي صاحبكم قبره. . ثمّ فرّج الله عنه.[4]
پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله) روي دو پاي مبارك ايستاده بودند و چون سعد در قبر نهاده شد، رنگ چهرهاش تغيير يافت. سه بار سبحان الله گفتند. مسلمانان هم سه بار تسبيح گفتند. بقيع به هيجان آمد. پيامبر خدا بار ديگر سه بار تكبير گفتند و اصحاب هم گفتند. بقيع باز هم به حركت و تموّج در آمد. پرسيدند: اي فرستاده خدا، چرا چهره شما تغيير يافت وتسبيح فرموديد؟ فرمود: قبر برسعد سخت گرفت اما او را وانهاد وآسان شد».
البته روايت شده كه علت اين فشار برسعد، اخلاق تندي بود كه با خانوادهاش داشت! خداوند همه ما را از فشار و سختيهاي قبر در امان دارد! ان شاء الله.